eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
135 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
381 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش یک عراقی‌ بصیر در پاسخ اهانت به عمامه در ایران… این حرکت باید در ایران هم تبدیل به یک پویش بزرگ شود (بویژه توسط دهه هشتادی های گل) باید تهدید را به فرصت تبدیل کنیم دخترخانمها و خانمهای عزیز انقلابی هرجا یه چادری دیدند چادرش را ببوسند آقا پسرها و آقایون انقلابی هر کجا یک طلبه و روحانی دیدند (منظور اکثریت طلاب شریف و فقیر و انقلابی است نه عده قلیلی که از ۲۰ جا حقوق میگیرند و...) عمامه اش را ببوسید و تکریم کنید فیلمهای خود را هم بفرستید برای ما و سایر کانالهای انقلابی و غیرانقلابی تا فضای مجازی را منفجر کنیم 👤 آنتی صهیون 💠مقاومت اسلامی عراق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 همخوانی سرود ملی جمهوری اسلامی ایران توسط ملی پوشان فوتبال ساحلی کشورمان در دیدار فینال جام بین قاره‌ای 🔹 مثل اینکه صدامون رسیده بهشون 😂
🔸ضد انقلاب و اصلاح‌طلبان از چه چیزی سوخته‌اند؟ 🔹اخیرا مطالبی بر علیه شبکه سه توسط روزنامه هم‌میهن، سایت جماران، سینمادیلی، تلویزیون سلطنت‌طلب من و تو و گروهی از رسانه‌های ریز و درشت اصلاح‌طلب و ضدانقلاب منتشر شده است. مضمون این مطالب پیرامون استفاده از حامد سلطانی، مهران رجبی و سید بشیر حسینی در برنامه‌های اخیر شبکه سه سیما است. 🔹اما آنها چرا دست به تخریب شبکه سه سیما می‌زنند؟ پروژه مهم ضد انقلاب در ایام اغتشاشات بالا بردن التهاب در رسانه‌ها و تزریق خشم در جامعه بود. همزمان با این موضوع شبکه سه در جهت خنثی‌سازی عملیات دشمن سه برنامه جذاب و با نشاط با عنوان «رویانیوم»، «خودمونی» و فصل جدید «اعجوبه‌ها» را روی آنتن برد. 🔹 برنامه‌هایی که از کیفیت ساخت بالایی برخودار هستند. بخصوص برنامه اعجوبه‌ها در فصل جدید خود گرم‌تر و رنگارنگ‌تر از فصل قبلی خود است. 🔹با توجه به مخاطب بالای شبکه سه، این برنامه‌ها در خنثی‌سازی پازل خشمی که توسط رسانه‌های معاند طراحی شده بود، به خوبی عمل کرد و نظر بسیاری از خانواده‌های ایرانی را به خود جلب کرد. ☫به بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/2750873600Cd32c3e2e5c@fadayiian🇮🇷
پشت همه داستان‌های ما هستند چون آن‌ها همان‌جایی هستند که ما آغاز شده‌ایم.... هیچ قهرمانی بزرگ‌تر از مادر نیست مخصوصا اگر باشد... سلام خدا بر مادران صبور سرزمینم... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹من قدرت حضرت زهرا را من قدرت او را محبت مادری او را در هور دیدم.. در کانال ماهی دیدم. در وسط میدان مین دیدم.. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️تو خود مالک اشتر ما بودی ما رو بی یاور نگذارسردار.. تو خود سپر همه ما بودی‌ ما روبی‌سپر نگذار سردار.. تو خود بالو پر همه بودی ما بدون بال و پر نگذار سردار.. از آن حال و هوای آسمانیت ما زمینها رو بی‌خبر نگذار سردار.. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷ماجرای انگشتری که لحظه شهادت، در دست شهید علی‌ وردی بود 🔹سید هادی حسینی دوست شهید آرمان علی وردی: معترضین اغتشاشگر نیستند و باید صدایشان شنیده شود، اغتشاشگران کسانی هستند که آرمان علی وردی را اینگونه شهید می‌کنند، چاقو به صورتش می‌کشند و پلیس را می‌کشند. 🔹ضرباتی که به او زدند آنقدر شدید بوده که حتی انگشتر دستش هم خرد شده است. @mahman11
M-Shojaei-www.Ziaossalehin.ir-Kargahe-khishtandari-J19.mp3
16.82M
🌷🌿🌷 🌿🌷 🌷 ۱۹ ✦ تمام سعادت بشر، درگروی زیستن زیر سایه‌ی نماینده‌ی تامّ خداوند، و متخصص معصوم وعده داده‌ شده‌ی اوست! ⚠️ بدون امام زمان"عج" دنیا شبیه دانشگاهی‌ست که استاد ندارد! ✘ بزرگترین بی‌تقوایی، بی‌توجهی به غیبت امام زمان"عج"، و رفع موانع ظهور اوست! علیه‌السلام 🌷🌿🌷
شغل شریف خانم ها 🌷شماخانم ها یک شغل بسیار شریف دارید. ❤️ 🌷شغل تربیت فرزند، که این از همه شغلها بالاتر است. ❤️ 🌷 یک فرزند خوب شما اگر به جامعه تحویل بدهید، برای شــما بهتر اســت از همه عالَم. ❤️ 🌷اگر یک انســان شــما تربیت کنید، برای شــما به قدری شرافت دارد کــه مــن نمــی توانــم بیــان کنــم. ❤️ 🌷پس شــما یــک شــغلتان ایــن اســت کــه بچه هــای خــوب تربیــت کنیــد. ❤️ (صحیفــه امــام، ج ٨، ص: ٩٠-در جمــع بانــوان فرهنگــی و معلــم- ٢١ خــرداد ١٣٥٨) 🍂🍃🍂🍃🍂
تسلیم خواست خدا باش و به ریسمان الهی تکیه کن که پاره نشدنی است... 📖 سوره لقمان، آیه ۲۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دامن مادر 🌿دامــن مادرهــا دامنــی اســت کــه «انســان» از آن بایــد درســت بشــود. 🌸 🍃 🌿یعنــی اول مرتبــه تربیــت، تربیــت بچــه اســت در دامــن مــادر؛ 🌸 🍃 🌿بــرای اینکه علاقه بچه به مادر بیشتر از همه علایق هست و هیچ علاقه ای بالاتر از علاقه مادری و فرزندی نیســت. 🌸 🍃 🌿بچه ها از مادر بهتر [مســائل ] را اخذ میکنند. 🌸 🍃 🌿 آنقدری که تحت تأثیر مادر هستند، تحت تأثیر پدر نیستند، تحت تأثیر از معلم نیستند، تحت تأثیــر اســتاد نیســتند. 🌸 🍃 (صحیفــه امــام، ج ٨، ص: ٩٠-در جمــع بانــوان فرهنگــی و معلــم- ٢١ خــرداد ١٣٥٨) 🍂🍃🍂🍃🍂
تنها_میان_داعش 💠 فرصت هم‌صحبتی‌مان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام (علیه‌السلام) می‌روند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند. به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت. 💠 آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جالی خالی حیدر نمک می‌پاشید. نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام، اقامه شد در حالی که می‌دانستیم دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیه‌السلام) هستیم. 💠 همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس می‌کردیم صاحبی جز (روحی‌فداه) نداریم. شیخ مصطفی با همان عمامه‌ای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد :«ما همیشه خطاب به (علیه‌السلام) می‌گفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما می‌کردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با (علیهم‌السلام) هستیم و از شون دفاع می‌کنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!» 💠 گریه جمعیت به‌وضوح شنیده می‌شد و او بر فراز منبر برایمان می‌سرود: «جایی از اینجا به نزدیک‌تر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیه‌السلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خون‌مون از این شهر دفاع می‌کنیم!» شور و حال حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر می‌کرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد: «داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرمانده‌ها وارد شد، با خیانت همین خائنین و رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.» 💠 اخبار شیخ مصطفی، باید دل‌مان را خالی می‌کرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیه‌السلام) بودیم که قلب‌مان قرص بود و او همچنان می‌گفت: «یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل (علیه‌السلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز می شیم یا می شیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر می شه؛ مقدسات‌مون رو تخریب می‌کنه، سر مردها رو می‌بُره و زن‌ها رو به اسارت می‌بَره! حالا باید بین و یکی رو انتخاب کنیم!» و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق بود که از چشمه چشم‌ها می‌جوشید و عهد نانوشته‌ای که با اشک مردم مُهر می‌شد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند. 💠 شیخ مصطفی هم گریه‌اش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ می‌کرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند: «ما اسلحه زیادی نداریم! می‌دونید که بعد از اشغال عراق، دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپی‌جی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد: «من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد: «من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.» مردم با هر وسیله‌ای اعلام آمادگی می‌کردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید شهر می‌شد و حالا دلش پیش من و جسمش ده‌ها کیلومتر دورتر جا مانده بود. 💠 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد: «تمام راه‌ها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمی‌رسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیره‌بندی کنیم تا بتونیم در شرایط دووم بیاریم.» صحبت‌های شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد. عدنان بود که با شماره‌ای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که را روی حنجره حیدرم گذاشته بود: «خبر دارم امشب عزا شده! قسم می‌خورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمی‌ذاریم! همه دخترای آمرلی ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!»...
💠 شاید اگر این پیام را جایی غیر از مقام (علیه‌السلام) خوانده بودم، قالب تهی می‌کردم و تنها پناه امام مهربانم (علیه‌السلام) جانم را به کالبدم برگرداند. هرچند برای دل کوچک این دختر جوان، ترسناکی بود و تا لحظه‌ای که خوابم برد، در بیداری هر لحظه کابوسش را می‌دیدم که از صدای وحشتناکی از خواب پریدم. 💠 رگبار گلوله و جیغ چند زن پرده گوشم را پاره کرد و تاریکی اتاق کافی بود تا همه بدنم از ترس لمس شود. احساس می‌کردم روانداز و ملحفه تشک به دست و پایم پیچیده و نمی‌توانم از جا بلند شوم. زمان زیادی طول کشید تا توانستم از رختخواب جدا شوم و نمی‌دانم با چه حالی خودم را به در اتاق رساندم. در را که باز کردم، آتش تیراندازی در تاریکی شب چشمم را کور کرد. 💠 تنها چیزی که می‌دیدم ورود وحشیانه به حیاط خانه بود و عباس که تنها با یک میله آهنی می‌خواست از ما کند. زن‌عمو و دخترعمو‌ها پایین پله‌های ایوان پشت عمو پناه گرفته و کار دیگری از دست‌شان برنمی‌آمد که فقط جیغ می‌کشیدند. از شدت وحشت احساس می‌کردم جانم به گلویم رسیده که حتی نمی‌توانستم جیغ بزنم و با قدم‌هایی که به زمین قفل شده بود، عقب عقب می‌رفتم. 💠 چند نفری عباس را دوره کرده و یکی با اسلحه به سر عمو می‌کوبید تا نقش زمین شد و دیگر دست‌شان را از روی ماشه برداشتند که عباس به دام افتاده بود. دستش را از پشت بستند، با لگدی به کمرش او را با صورت به زمین کوبیدند و برای بریدن سرش، چاقو را به سمت گلویش بردند. بدنم طوری لمس شده بود که حتی زبانم نمی‌چرخید تا التماس‌شان کنم دست از سر برادرم بردارند. 💠 گاهی اوقات تنها راه نجات است و آنچه من می‌دیدم چاره‌ای جز مردن نداشت که با چشمان وحشتزده‌ام دیدم سر عباسم را بریدند، فریادهای عمو را با شلیک گلوله‌ای به سرش ساکت کردند و دیگر مانعی بین آن‌ها و ما زن‌ها نبود. زن‌عمو تلاش می‌کرد زینب و زهرا را در آغوشش پنهان کند و همگی ضجه می‌زدند و به دل این حیوانات نبود که یکی دست زهرا را گرفت و دیگری بازوی زینب را با همه قدرت می‌کشید تا از آغوش زن‌عمو جدایشان کند. 💠 زن‌عمو دخترها را رها نمی‌کرد و دنبال‌شان روی زمین کشیده می‌شد که ناله‌های او را هم با رگباری از گلوله پاسخ دادند. با آخرین نوری که به نگاهم مانده بود دیدم زینب و زهرا را با خودشان بردند که زیر پایم خالی شد و زمین خوردم. همانطور که نقش زمین بودم خودم را عقب می‌کشیدم و با نفس‌های بریده‌ام جان می‌کَندم که هیولای داعشی بالای سرم ظاهر شد. در تاریکی اتاق تنها سایه وحشتناکی را می‌دیدم که به سمتم می‌آمد و اینجا دیگر آخر دنیا بود. 💠 پشتم به دیوار اتاق رسیده بود، دیگر راه فراری نداشتم و او درست بالای سرم رسیده بود. به سمت صورتم خم شد طوری که گرمای نفس‌های را حس کردم و می‌خواست بازویم را بگیرد که فریادی مانعش شد. نور چراغ قوه‌اش را به داخل اتاق تاباند و بر سر داعشی فریاد زد: «گمشو کنار!» داعشی به سمتش چرخید و با عصبانیت اعتراض کرد: «این سهم منه!» 💠 چراغ قوه را مستقیم به سمت داعشی گرفت و قاطعانه حکم کرد: «از اون دوتایی که تو حیاط هستن هر کدوم رو می‌خوای ببر، ولی این مال منه!» و بلافاصله نور را به صورتم انداخت تا چشمانم را کور کند و مقابلم روی زمین نشست. دستش را جلو آورد و طوری موهایم را کشید که ناله‌ام بلند شد. با کشیدن موهایم سرم را تا نزدیک صورتش بُرد و زیر گوشم زمزمه کرد: «بهت گفته بودم تو فقط سهم خودمی!» صدای نحس بود و نگاه نجسش را در نور چراغ قوه دیدم که باورم شد آخر اسیر هوس این شده‌ام. 💠 لحظاتی خیره تماشایم کرد، سپس با قدرت از جا بلند شد و هنوز موهایم در چنگش بود که مرا هم از جا کَند. همه وزن بدنم را با موهایم بلند کرد و من احساس کردم سرم آتش گرفته که از اعماق جانم جیغ کشیدم. همانطور مرا دنبال خودش می‌کشید و من از درد ضجه می‌زدم تا لحظه‌ای که روی پله‌های ایوان با صورت زمین خوردم. 💠 اینبار یقه پیراهنم را کشید تا بلندم کند و من دیگر دردی حس نمی‌کردم که تازه پیکر بی‌سر عباس را میان دریای دیدم و نمی‌دانستم سرش را کجا برده‌اند؟ یقه پیراهنم در چنگ عدنان بود و پایین پیراهنم در خون عباس کشیده می‌شد تا از در حیاط بیرون رفتم و هنوز چشمم سرگردان سر بریده عباس بود که دیدم در کوچه شده است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🎥جدیدترین تصاویر از حمله بی‌رحمانه به شهید بسیجی روح الله عجمیان در کرج ❌حاوی تصاویر دلخراشمیگفتن با اسب بر بدن امام حسین تازیدن باورش برا خیلیا سخت بود بای ذنب قتلت به کدامین گناه الا لعنة الله علي القوم الظالمين 😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تصاویر بازداشت و اعترافات قاتلین بسیجی شهید سید روح الله عجمیان به همراه اولین تصاویر از صحنه جنایت 🔹 متهمان: بعد از آنکه عده ای به دنبالش دویدند با سنگ و چاقو زدیم ، صحنه جان دادنش هم دیدیم ولی پشیمانیم ..... 🔞 این تصاویر برای کودکان و افراد دارای بیماری قلبی و افراد زیر ۱۸ سال توصیه نمی شود ------------------------- @antarnational
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️چرا نباید بعضی از ایرانیان به این رسانه ها اعتماد کنند؟ ⁉️مگه رسانه های اونوری چی میگن که خیلی از اینوریا مخالفن؟؟؟ ⁉️چرا واقع بین نیستیم؟؟؟👍 ✅ من هم لطفا کاملا کلیپ رو نگاه کنید...😊 👇👇👇 کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات ┏⊰✾✾⊱━━━─»»»━━┓ 🆔 @mobahesegroup ┗━━─»»»━━━⊰✾✾⊱┛
📸 کشورهایی که آمریکا آزاد کرد! 🔺 طی چند روز گذشته «بایدن» اعلام کرد که ایران را آزاد می‌کند. 🔹 از همین رو نگاهی به فعالیت‌های آمریکا در کشورهای دیگر به بهانه آزادی داشتیم. 🆔 @Masaf
📸🔴چرا هیچ جای دنیا خبری از عربستان نمیاد که میخوان این بچه رو اعدام کنن به جرم شیعه بودن ؟ چرا سلبریتیهاشون براش هشتگ نه به اعدام نمیزنن ؟ ألا لعنة الله علی القوم الظالمين
🌸 📿به نماز اول وقت بسیار پایبند بودند، همیشه درقبال غیبت کردن حتی در موارد بسیارکوچک وناچیز مقابله می کردند،اهل دروغ نبود وازاين کار بیزار بودند، به زیارت عاشورا انس بسیار داشتند واینکار ازایشان ترک نمیشد،  اعتقاد ویژه اےبه امر به معروف ونهی از منکر داشتند وباجدیت بسیار اینکار را دنبال میکردند و عمل میکردند. 💐از بی حجابی وبی عفتی بسیار رنج میبردند واز کم کاری وسهل انگاری مسولین  دراین مسئله خون دلها خوردند. درصحبت نهایت ادب واحترام را رعایت میکردند،کم صحبت بودند بیشتر اهل عمل بودند.درکار فرهنگی بسیار سخت کوش بودند ودراین راه اهتمام فراوانی داشتند وتوانستند تاثیر بسیاری بر روحیه جوانان شهر وفضای شهری بگذارند.ایشان ازروحیه جهادی بسیار بالایی برخوردار بودند وعلاقه به خدمت به مردم محروم درمناطق دور افتاده داشتند که دفعات زیادی درگرمای طاقت فرسای سیستان و بلوچستان در تابستان و ماه مبارک رمضان به آن مناطق سفر کرده و به مردمان آن دیار خدمات ارزنده ای ارایه داشتند. 🌷 🕊 🎊🎂 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram