༺ 💙🔗༻
﴿••بسماللهالرحمانالرحیم••﴾
ب مثــــل بابـــڪ(:✋🏼
همارشدحقوقبود🧑🏻🎓
همورزشکاࢪوقو؎💪🏼
وقتۍمیخواستبرهبیروندهدستلباسعوضمیکردتالباساشباهمستباشن👕
تازھبرادࢪشاصرارداشتبراےادامه
تحصیلبهآلمانبرھ🚶♂
اماازهمهایناگذشت(:✋🏼
|••بابکقصهماگذشت!!••|
وبرا؎دفا؏ازحرمسیدهزینبۜ
جونشوداد
ودرآخرهمخداخریدارششد🕊••
و بهش لقب شهید لاکچری یا خوشتیپ ترین شهید مدافع حرم رو دادن🙃
M-Shojaei-www.Ziaossalehin.ir-Kargahe-khishtandari-J40.mp3
15.62M
🌷🌿🌷
🌿🌷
🌷
#کارگاه_خویشتن_داری ۴۰
✍️ انتخابهای ما، تعیین کنندهی نمرهی خویشتنداری ماست!
هرچه در ترازوی انتخابها و ارتباطات ما،
کفهی بخش انسانی سنگینتر باشد ؛
ضریب خویشتنداری ما، بالاتر خواهد رفت.
#سبک_زندگی_انسانی
#فخر_فروشی
#عزت_نفس #ازدواج
🌷🌿🌷
🌼 توقع امام زمان(عجل الله فرجه) در آخرالزمان این است که بچه شیعه هایش زلال باشند.
🌼 زلال یعنی قبل از اینکه رفتارهای خود را با خدا بسنجیم، رابطه مان را درست کنیم، به یک تفاهمی با خدا برسیم.
🌼 هیچ راهی ندارد الا خلوت و تاریکی و سر پایین و توسل و مناجات و اشک و لحظه ای تفکر در خلوت خودت.
✍استاد انجوی نژاد
M-Shojaei-www.Ziaossalehin.ir-Kargahe-khishtandari-J41.mp3
16.44M
🌷🌿🌷
🌿🌷
🌷
#کارگاه_خویشتن_داری ۴۱
▫️حرکت ما در جادهی #انسانیت
قطعاً به آسیبها، آفات، جادههای انحرافی و ... برخورد میکند!
✦ تُرمز ما، که در این مسیر، میتواند از تمام کُند شدنها، جاماندنها، نرسیدنها جلوگیری کند، #خویشتنداری است!
▪️یکی از این آفات، آزارِ دیگران، حتی با محبت کردن است!
و خویشتنداری در این آفت؛ خاموش کردن آتش آزارهاییست که از ما به دیگران میرسد، حتی اگر ظاهر زیبا داشته باشند.
#ظلم
#تولد_حقیقی
#سخن_چینی
#تعارضات_زناشویی
🌿🌷🌿
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨
#تفسیر_قرآن_جلسه_92
#آیات_95_و_96_سوره_نساء
💥 لَا يَسْتَوِى الْقاَعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُوْلِى الضَّرَرِ وَ الْمُجاَهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاَهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاَعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلّاً وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقاَعِدِينَ أَجْراً عَظِيما
(95)
💥دَرَجاَتٍ مِّنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيما (96)
#ترجمه: مؤمنانى كه بدون عذر و ضرر از جهاد بازنشسته اند، با مجاهدانى كه با اموال و جان هاى خود در راه خدا جهاد مى كنند، برابر نیستند.
خداوند، جهادگران با اموال و جانشان را بر نشستگان (از جنگ) به درجه اى برترى داده است.
و خداوند همه مؤمنان را وعده ى نیكو داده است و خداوند مجاهدان را بر نشستگان، با پاداشی بزرگ برترى داده است. (95)
(آن پاداش بزرگ) درجاتِ همراه با آمرزش و رحمتى از جانب اوست و خداوند همواره آمرزنده ی مهربان است. (96)
🌷 #لا_یستوی: مساوی نیستند
🌷 #قاعدون: نشستگان - منظور کسانی هستند که به جنگ نمی رودارند
🌷 #أولی_الضرر: صاحبان ضرر- کسانی که عذر و ضرری دارند
🌷 #مجاهدون: کسانی که در راه خدا جهاد می کنند
🌷 #أنفسهم: جان هایشان
🌷 #الحسنی: نیکو
🌷 #أجر: پاداش
🌷 #عظیم: بزرگ
🌷 #منه: از جانب او
🌷 #غفور: آمرزنده
🌷 #رحیم: مهربان
این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدینه نازل شده است و مقایسه ای میان مجاهدان و غیر مجاهدان به عمل آورده و به پاداش #مجاهدان اشاره کرده است. که در ابتدا می فرماید:
لا یستوی القاعدون من المؤمنين غير أولى الضرر و المجاهدون فى سبيل الله بأموالهم و أنفسهم؛ مؤمنانى که بدون عذر و ضرر از #جهاد باز نشسته اند، با مجاهدانی که با اموال و جان های خود در راه خدا جهاد می کنند، مساوی نیستند.
بعضی افراد هستند که توانایی جسمی دارند و بیماری خاصی ندارند که بخواهد مانع آنها از حضور در #جنگ شود و دشمن قصد حمله و هجوم به آنها دارد ولی آنها در خانه هایشان می نشینند و برای مقابله با دشمن نمی روند.
از طرفی بعضی افراد دیگر هستند که به مقابله و جنگ با دشمن می روند طبیعی است که این دو گروه با هم #برابر نیستند.
سپس برتری #مجاهدان را بصورت آشکارتر بیان کرده که می فرماید:
فضل الله المجاهدين بأموالهم و أنفسهم على القاعدين درجة؛ خداوند، جهادگران با اموال و جانشان را بر نشستگان به درجه ای برتری داده است.
اما بعضی افراد بیمار و ناتوان هستند و نمی توانند در جنگ حضور پیدا کنند لذا #قرآن برای اینکه پاداش نیت صالح و ایمان و سایر اعمال نیک آنها نادیده گرفته نشود می فرماید:
و کلا وعد الله الحسنی؛ و خداوند همه مؤمنان را وعده ى نيکو داده است.
ولی از آنجا که اهمیت #جهاد در اسلام از این هم بیشتر است بار دیگر تأکید می کند و می فرماید: و فضل الله المجاهدين علی القاعدین أجرا عظيما؛ و خداوند مجاهدان را بر نشستگان، با پاداشی بزرگ برتری داده است.
#قرآن در ادامه این پاداش بزرگ را چنین بیان می کند: درجات منه و مغفرة و رحمة؛ درجات همراه با آمرزش و رحمتی از جانب اوست.
اگر در این میان افرادی ضمن انجام وظیفه خود مرتکب لغزش هایی شده اند و از رفتار خود پشیمان #خدا به آنها وعده آمرزش داده است. و کان الله غفورا رحیما؛ زیرا خداوند همواره آمرزنده ی مهربان است.
#گل اسمی دارد و ویژگی هایی دارد خداوند هم اسمی دارد و هم ویژگی هایی دارد نام خداوند #الله است و دو ویژگی از ویژگی های خداوند که در پایان آیه آمده است #غفور و #رحیم است. که به این ویژگی ها اسماء الحسنى يعنى نام هاى نيکو گفته می شود.
🔹#پيامهای_آیات95و96سوره_نساء
✅ آنان كه مشكلات جسمى دارند از جهاد معافند.
✅ #جهاد_مالى در كنار جهاد با جان مطرح است، چون بدون پشتوانه ى مالى، جبهه ضعیف مى شود.
✅ كمك هاى داوطلبانه ى مردم، از جمله منابع تأمین بودجه هاى دفاعى است.
✅ خدمات و تلاش هر كسی محترم است و به خاطر شركت كسانى در #جبهه، نباید ارزش هاى دیگران نادیده گرفته شود. برترى مجاهدان آرى، امّا طرد دیگران هرگز.
✅ هر كسی در هر موقعیّت و مقام و خدمتى كه باشد، باید بداند مقام رزمندگان #مخلص از او بالاتر است.
✅ اگر #خداوند به رزمندگان فضیلت داده است، پس جامعه هم باید براى مجاهدان و شهدا در اجتماع، گزینش ها و برخوردها حساب خاصى باز كند.
✅ میان #مجاهدان و کسانی که بدون عذر جهاد نمی کنند، فاصله بسیار است.
✅ شرط دریافت و برخوردارى از رحمت #الهى، پاک بودن و پاک شدن است.
✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ان شاء الله اربعین کربلا:
🎥 همخوانی بسیجیان با مداحی حاج ابوذر روحی در حضور رهبر انقلاب
۱۴۰۱/۸/۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مداحی زیبای حاج ابوذر روحی
تو این جنگ نرم
تو این وقت تنگ
واسه ارزش هات
با گوشیت بجنگ
جهاد تبین یعنی
وقتی که حق روشن شه
صفحه شخصیت حتی
مصیبت دشمن شه
#همراه_شهدا
میگفت : نمیتوانم بی وضو باشم حتی پیش از خوردن غذا وضو میگرفت
آسایش را ، با خدا بودن می دانست ...
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری🕊🌹
نمازش رو همیشه شمرده شمرده و بادقت می خوندبهمون می گفت :
اشکال کار ما اینه که برای همه وقت می ذاریم، جز برای خدانمازمون رو سریع
می خونیم و فکر میکنیم زرنگی کردیم؛
اما یادمون می ره اونی که به وقت ها برکت می ده، فقط خود خداست
#شهید علیرضا کریمی
╼═══•❅✿❁✿❅•═══╾
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🔺امروزهفتم آذر ماه، دومین سالگرد شهادت دکتر محسن فخری زاده توسط مزدوران رژیم صهیونیستی است؛ او، عهد خود با پروردگار متعال را صادقانه به سرانجام رساند و پاداش مجاهدت پنجاه ساله را گرفت
▪️دکتر فخری زاده، از پایه گذاران و توسعه دهندگان برنامه هسته ای ایران، دست کم به مدت دو دهه، هدف ترور سیا و موساد بود؛ چرا که هر خدمتش، شتاب تازه ای به حرکت کاروان اقتدار و پیشرفت ایران می داد
▪️فراتر از برنامه هسته ای، آن شهید والامقام، حکیمی ذوالفنون (فراتر از یک شاخه علمی و فنی) به شمار می رفت. از فلسفه و ادبیات تا فیزیک، و از ابداع پدافند هستهای، شناسایی پرندههای دشمن از طریق غیر رادار و استفاده از لیزر در پدافند هوایی، و سرانجام، تولید کیت تشخیص کرونا و تدارک فاز اول آزمایش انسانی واکسن کرونا در ماه های پیش از شهادت در هفتم آذر ماه 1399
▪️آنها که دستور ترور محسن فخری زاده را به جوخه های ترور دادند، بی تردید در پستو های خود در تل آویو و واشنگتن از او می ترسیدند؛ و گرنه سال ها به کمین نمی نشستند و بارها نقشه ترورش را به اجرا نمی گذاشتند
➕ یادش گرامی و راه نورانی اش، پر رهرو باد
✍محمد ایمانی
#شادی_ارواح_مطهر_شهدا_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صدای شهید محسن فخری زاده را میشنوید
🌹هفتم آذر ماه
🔹انتشار به مناسبت سالگرد شهادت دانشمند برجسته هستهای و دفاعی، سردار محسن فخریزاده
آزاده
بسیجی باش تا آزاده باشی
برای عاشقی آماده باشی
پر از صدق و صفای حاج قاسم
پر از اخلاص فخریزاده باشی
✍🏻 سیدمحمدجواد شرافت
@jahadetabeen_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هرکس که میخواهد بداند حال ما را
باید بخواند ماجرای کربلا را...
#شهید_علیوردی
پ.ن: تنها راه رسیدن به اهداف بلند اسلامی، کربلایی بودن است.
کربلایی بودن یعنی چه؟
یعنی نترسیدن
یعنی از هدف کوتاه نیامدن
یعنی دل به زر و سیم ندادن
یعنی تا آخر با امام بودن
یعنی خود و زن و بچه را فدا کردن
حجابخواهی، چگونه؟
حجابخواهی تماماً از سر غیرت دینی است. این دغدغۀ دینی است که نمیگذارد نسبت به بدحجابی و بیحجابی بیتفاوت بود. حجاب، فقط حجاب نیست، مصونیت یک جامعه را بدنبال دارد. پیشرفت یک جامعه را میتواند تضمین کند.
هر غیرتمندی نه تنها با تذکر لسانی نسبت به هر منکَری از جمله شُلحجابی مخالف نیست که آن را وظیفۀ شرعی، قانونی و انسانی میداند، لکن نباید به صرف تذکر لسانی اکتفا کرد.
معتقدم صرفاً تذکر لسانی اگرچه لازم است، اما بههیچوجه کافی نیست.
نیازمند توجه به فرآیند گسترش یک منکَر از جمله بدحجابی هستیم. باید دقیق، آسیبشناسی کنیم و بعد راهکار درمانی ارائه دهیم.
البته ما نسبت به ارائهی تعریف درست دین و جایگذاری مسائل مختلف و بههم پیوستۀ دین ضعیف و منفعل بودهایم.
باید بدانیم که حجاب و پوشش یک وسیله است، هدف نیست. وسیله، برای زن ماندن زن، برای خانواده ماندن خانواده.
برای اینکه زن بتواند بغرّد، بتواند بیاید به میدان مبارزه، به میدان کنش اجتماعی، بتواند بیاید به میدان علم، سیاست، فرهنگ و اقتصاد، آموزش و تربیت. بیاید به متن جامعه، بدون اینکه ذرهای به حریم زن بودن و انسان بودن او خدشهای وارد شود.
امام فرمود:
«بانوان رهبر نهضت ما هستند، ما دنبالهرو آنها هستیم. من شما را به رهبری قبول دارم و خدمتگزار شمایم. خداوند شما را برای اسلام حفظ کند».
زنهای مؤمنه هم مثل مردان مؤمن، مکلف به انجام بزرگترین تکالیف الهی هستند. باید ترسیم درستی از نقشۀ خدا در عالم و تکالیف معتقدان به خدا و نقشۀ او داشته باشیم. نمیتوان تعریفِ انسان را خلاصه در خواب و خورهای مدرن کرد و آنگاه از انسان انتظار انجام تکالیف بزرگ را داشت.
طبق بیان رهبر انقلاب، تمام زندگی انسانها خلاصه در دو کلمه است: «ماالحیاة اِلّا العقیدة و الجِهاد». عقیده و جهاد برای پیاده کردن عقیده در متن جامعه.
ما در ترسیمِ مهمترین عنصرِ «عقیدۀ دینی» که تمدنسازی است کم گذاشتهایم. دختر، پسر، بزرگ و کوچک آنگاه که چشماندازی از حیات دینی خود ندارد، هیچگاه وارد جرگۀ جهاد و مبارزه نخواهد شد. به دینداری اصحاب پیامبر نگاه کنید، به دیندار کردنِ خمینی کبیر نگاه کنید!
امام سازندگی و دینداری را در فرآیند مسئولیتپذیری تعریف میکند. او معتقد است که انسانِ غیرمسئول را نمیتوان ساخت. کسی که مسئولیتی را نپذیرفته، هیچ تکلیفی نسبت به خود، دیگری و جامعه احساس نمیکند، نه میسازد و نه ساخته میشود. اگر میخواهید آدم بسازید، او را آرماندار کنید، او را بلندنظر کنید، او را از قفس تن رهایی دهید. بستر و ظرف حرکت و کارِ مسئولانه را برای او فراهم کنید. حجاب برای مبارزه است، حجاب خودش هم مبارزه است، خب طرف باید اعتقاد و انگیزهای برای مبارزه داشته باشد یا نه؟! منهای فهمِ عمیق از کارکرد حجاب و سایر فروعات دین، نباید انتظار پایبندی به آنها را داشت.
@fakhrian_ir
26.mp3
7.48M
🔍 پاسخ به #شبهه
🔴از پدرم پرسیدم برای چه انقلاب کردید؟!
✅ گفت: انقلاب کردیم اول برای #اسلام..
✅ انقلاب کردیم برای #ایران.. وطن مان زیر لگد امریکاییها و انگلیسی ها له شده بود.
✅ انقلاب کردیم برای #فرهنگ و تمدن ایران. در کشوری که تعداد کاباره هایش از کتابخانه هایش بیشتر بود
✅ انقلاب کردیم برای علم. در جامعه ای که ۶۸ درصد آن بیسواد بود. برسیم به ۹۳ درصد جامعه باسواد.
✅ انقلاب کردیم برای رفاه. در جامعه ای که نیمی از مردم در یک "اتاق" زندگی میکردند، بجای خانه. ۳۵% جامعه سوءتغذیه داشتند. تنها ۴۵ شهر ایران آب لوله کشی داشت
✅ انقلاب کردیم برای آزادی. از حکومتی استبدادی که به اذعان خود شاه ۳۰۰۰ زندانی سیاسی داشت.
✅ انقلاب کردیم برای اینکه "مردم" باشیم نه رعیت. نمایندگان مردم حکومت کنند، نه شاه.
✅ انقلاب کردیم که الگو و پناه همه مظلومان جهان باشیم. امید باشیم. زمینه ساز ظهور باشیم
📘 پاسخ از #کتاب_شایعات_رایج_فضای_مجازی بهمراه تمام مستندات و منابع دقیق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸مویِ خودمه، اختیارشو دارم
چرا شما باید تعیین کنید ما چی بپوشیم؟
چرا ما نگیم شما چی بپوشید!
+ سوال منطقی هست پس جواب منطقی بشنوید☺️🌸
#امام_زمان | #برای_ایران
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
«گفتم: «محسن جان! دیر میای بچهها نگرانتن». لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده». ...
(خاطرات همسر شهید)
🌹هفتم آذر سالگرد شهادت دانشمند هسته ای شهید محسن فخری زاده🌹
#خانواده
#شهید
#فخری_زاده
برای شادی روحش صلوات
❤️ #من_میترا_نیستم ❤️
#قسمت_اول 😍😍
(کبری طالبی نژاد :مادر شهید)
بعد از این که خودش را شناخت و فهمید از زندگی چه میخواهد، اسمش را عوض کرد
میگفت :من میترا نیستم اسمم زینبه، با اسم جدیدم صدام کنید. از باباش و مادربزرگش به خاطر این که اسمش را میترا گذاشته بودند ناراحت بود.
من نُه ماه بچه ها را به دل می کشیدم اما وقتی به دنیا می آمدند ساکت می نشستم و نگاه میکردم تا مادرم و جعفر روی آنها اسم بگذارند.
اسم پسر اولم را جعفر انتخاب کرد و دومی را مادرم. جعفر اسم های اصیل ایرانی را دوست داشت.
مادرم با این که حق انتخاب اسم بچه ها را داشت، اما حواسش بود طوری انتخاب کند که خوشاینده دامادش باشد.
زینب ششمین فرزندم بود و وقتی به دنیا آمد مادرم اسمش را میترا گذاشت. او خوب می دانست که جعفر از این اسم خوشش خواهد آمد.
بعد از انقلاب و جنگ دخترم دیگر نمی خواست میترا باشد دوست داشت همه جوره پوست بیاندازد و چیز دیگری بشود
چیزی به اراده و خواست خودش نه به خاطر من جعفر یا مادر بزرگش،اینطور شد که اسمش را عوض کرد.
اهل خانه گاهی زینب صدایش می کردند. اما طبق عادت چند ساله اسم میترا از سر زبانشان نمیافتاد.
زینب برای اینکه تکلیف اسمش را برای همیشه روشن کند، یک روز، روزه گرفت و دوستان همفکرش را برای افطار به خانه دعوت کرد.
می خواست با این کار به همه بگوید که دیگر میترا نیست و این اسم باید فراموش شود. دو دوست دیگر زینب هم میخواستند اسمشان را عوض کنند.
برای افطار دختر ها، برنج و خورشت سبزی پختم همه چیز آماده بود و منتظر آمدن دوستان زینب بودیم اما آنها بدقولی کردند و آن شب کسی برای افطار به خانه ما نیامد.
زینب خیلی ناراحت شد به او گفتم: مامان چرا ناراحتی؟ خودت نیت کن اسمت را عوض کن! ما هم کنارِتیم مادربزرگ و خواهر و برادرتم نیت تو رو میدونن.
آن شب زینب سر سفره افطار به جای برنج و خورشت، فقط نان و شیر و خرما خورد. و گفت: افطار امام علی چیزی بیشتر از نون و نمک نبوده.
آنقدر محکم حرف میزد و به چیزی که میگفت اعتقاد داشت، که دیگران را تسلیم خودش می کرد.
با این که غذای مفصلی درست کرده بودم بدون ناراحتی کنار زینب نشستم و بااو نون و شیر خوردم.
اون شب، زینب رو به تک تک اعضای خانواده کرد و گفت: از امشب به بعد اسم من زینبه. از این به بعد به من میترا نگید.
مادرم رویش را بوسید و به او تبریک گفت. شهلا و شهرام هم قول دادند که زینب صدایش کنند.
ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#من_میترا_نیستم 🌻
🌹مادر شهید 🌹
#قسمت_دوم🍁
بعد از آن اگر بچه ها یا مادرم اشتباهی او را میترا صدا می کردند، زینب جواب نمی داد. آنها هم مجبور می شدند اسم جدیدش را صدا کنند.
من اسم میترا را خیلی زود از یاد بردم انگار که از روز اول اسمش زینب بود. همیشه آرزویم بود که کربلا را به خانهام بیاورم و اسم تک تک بچه هایم بوی کربلا بدهد.
اما اختیاری از خودم نداشتم به خاطر خوشحالی مادرم و رضایت شوهرم دَم نمی زدم و حرف هایم را در دلم می ریختم.
زینب کاری کرد که من سال ها آرزویش را داشتم. با عشق او را زینب صدا می کردم. بلند صدایش می زدم، تا اسمش در خانه بپیچد.
جعفر و مادر هم مثل بقیه تسلیم خواسته او شدند. بین اسم های اصیل ایرانیِ بقیه بچه ها، اسم زینب بلند شد و روی همه آنها سایه انداخت. زینب یک بار دیگر من را به کربلا گره زد.
☘نذر کرده☘
من نذر کرده امام حسین(ع) بودم و همه هستی ام را از او داشتم. اگر لطف و مرحمت امام حسین نبود مادرم تا همیشه آرزوی بچه دار شدن به دلش می ماند و کبری پا به این دنیا نمی گذاشت.
من تنها فرزند مادرم بودم که او با نذر و نیاز از امام حسین(ع) گرفت مادرم مال یکی از روستاهای شهرکرد بود
قسمتش این بود که در بچه سالی ازدواج کند و برای زندگی به آبادان بیاید. اما صاحب اولاد نشد. به قدر امکانات آن روز دوا و درمان کرد ولی اثری نداشت.
وقتی از همه کس و همه جا ناامید شد به امام حسین (ع) توسل کرد و از او خواست که دامنش را سبز کند.
دعایش برای مادر شدن، مستجاب شد اما خیلی زود شوهرش را از دست داد. من در شکمش بودم که پدرم از دنیا رفت. بیچاره مادرم نمیدانست از بچه دار شدن از خوشحال باشد، یا از بیوه شدنش ناراحت.
او زن جوانی بود که کس و کار درستی نداشت. سالها از روستا و فامیلش دور شده بود و با مرگ همسرش یک دختر بدون پدر هم روی دستش ماند.
مدتی بعد از مرگ پدرم، با مردی به نام «درویش قشقایی» ازدواج کرد. درویش قبلاً زن داشت با دو پسر. هر دو پسرش در اثر مریضی از دنیا رفتند زنش هم از غصه مرگ بچه ها، به روستای آبا و اجدادی اش که دور از آبادان بود برگشت.
نمیتوانم به درویش «نابابایی» بگویم او مرد خیلی خوبی بود و واقعا در حق من پدری کرد.
وقتی بچه بودم در خانه دو اتاقه شرکت نفت، در جمشیدآباد زندگی میکردیم. و همیشه دهه اول محرم روضه داشتیم. مادرم می گفت:کبری این مجلس مال توئه خودت برو مهمونات رو دعوت کن.
خیلی کوچک بودم. در خانه همسایه ها را میزدم و با آنها میگفتم روضه داریم. مادرم دیوارها را سیاهپوش میکرد. زن ها دور هم دایره میگرفتند و سینه میزدند.
به خاطر نذر مادرم تمام محرم و صفر لباس سیاه می پوشیدم. در همان دهه
اول برای سلامتی من آش نذری درست می کرد و به در و همسایه می داد.
همیشه دِلهره سلامتی ام را داشت و خیلی به من وابسته بود. مادرم عاشق بچه بود و دلش میخواست بچه های زیادی داشته باشد.
اما خداوند بیشتر از یک اولاد به او نداد آن هم با نذر و نیاز. من از بچگی عاشق و دلداده امام حسین و حضرت زینب بودم زندگی ام، از پیش از تولد به آنها گِره خورده بود.
انگار به دنیا آمدن من، ونفس کشیدنم به امام حسین(ع) و کربلا بند بود.
ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹