eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
136 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
381 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد محمدی ؛ اگر برای نماز شب بیدار شوم همسرم که مریض است اذیت می شود، چه کنم؟.mp3
677.5K
🏵 اگر برای بیدار شوم همسرم که مریض است اذیت می شود، چه کنم؟ 🏵 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🆔 @namazmt
عالی ترین جلوه رفاقت .mp3
8.98M
🔹تلنگری اربعین 🏳 اربعین کلاسی است که در آن، انسان‌ها رفاقت و مهربانیِ فارغ از هر دین، نژاد و اختلاف را تمرین می‌کنند. 🔺آزمون این تمرینِ رفاقت کی برگزار می‌شود؟ ممکن است در این آزمون رفوزه شویم؟ 🎤
نزدیک می شویم به تپش های اربعین..🏴 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بیا آقـ❤️ـا فقط با یک تبسم ببر غم‌های عالم از دل ما سلام حضرت دلبـ❤️ـر...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❎ موشن داستانی سفرنامه اربعین 🎥 این قسمت: ورود به نجف 🎒این موشن 5 قسمته، داستان سفر دو خواهر مسیحی از مادرید به عراق را به تصویر میکشد و یادآور خاطرات اربعین خواهد بود، این دو دختر اسپانیایی در طی سفر با اتفاقات جالبی روبرو میشن که در قالب گرافیکی و داستانی به نمایش در میاد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او ۲ سال های اول مسافرت اربعین بود. من چای کم‌رنگ و لیوانی می‌خوردم. اما در مشّایه فقط چای عراقی بود. رفتم لیوانم را دادم و گفتم:مای حارّ(آب جوش). گفت: ایرانی به رسم خودشان (ای) گفتم. آب جوش را داد و کمی هم چای ریخت. شد چای کم‌رنگ لیوانی. گفت: یک‌بار هم چای مارا امتحان کنید.مشتری می‌شوید... سال‌های بعد در موکب عراقی‌ها پر بود از لیوان یک‌بار مصرف و چای ایرانی. وایرانی ها به چای سیاه عراقی وابسته شده بودند.... این حب و دوستی دو ملت بود که یکی در قالب میهمان و دیگری در قالب میزبان،هم‌دلی فرهنگ خود را نشان می‌دادند. -----------❀❀✿❀❀----
🔴 هیچ بالاتر از آن نیست که انسان عیب خود را نفهمد و از آن غافل باشد. 🎙 حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه): ◻️ چقدر زشت است انسانی که خود دارای هزاران عیب است، از خود و به عیوب دیگران بپردازد تا عیوب دیگران را مانع و سرپوشی از کشف عیوب خود قرار بدهد. 🔸 اگر انسان قدری در و و خود سیر کند و به آن بپردازد، در نهایت کارهایش اصلاح می‌شود و اگر خود را خالی از هر گونه عیبی بداند، نهایت، جهل و نادانی او است و هیچ عیبی بالاتر از آن نیست که انسان  عیب خود را نفهمد و از آن غافل باشد و با آن که مجموعه‌ عیوب است، به عیوب دیگران بپردازد. 📚 چهل حدیث، ص ۲۶۹. ‌‌‌‌‌‌‌┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🖊 بعون الله و توفیقه ❇️ اداره کل امور تربیتی‌ 📲 eitaa.com/jz_tasnim
🔺 برای همه ابعاد زندگی 🎙 آیت الله مصباح(رحمت الله علیه): ◻️ بعد از قرآن کریم بالاترین کتابی است که برای انسان در ، در اختیار ما قرار دارد. 📚 ۱۳۹۷/۰۲/۱۴ ‌‌‌‌‌‌‌┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🖊 بعون الله و توفیقه ❇️ اداره کل امور تربیتی‌ 📲 eitaa.com/jz_tasnim
: نغمه اسماعیل این بار که علی رفت جبهه، من نتونستم دنبالش برم ... دلم پیش علی بود اما باید مراقب امانتی های توی راهی علی می شدم😌 ... هر چند با بمباران ها، مگه آب خوش از گلوی احدی پایین می رفت؟ 😒... اون روز زینب مدرسه بود و مریم طبق معمول از دیوار راست بالا می رفت ... عروسک هاش رو چیده بود توی حال و یه بساط خاله بازی اساسی راه انداخته بود😆 ... توی همین حال و هوا بودم که صدای زنگ در بلند شد 📣و خواهر کوچیک ترم بی خبر اومد خونه مون ... پدرم دیگه اون روزها مثل قبل سختگیری الکی نمی کرد ... دوره ما، حق نداشتیم بدون اینکه یه مرد مواظب مون باشه جایی بریم😑 ... علی، روی اون هم اثر خودش رو گذاشته بود😊... بعد از کلی این پا و اون پا کردن ... بالاخره مهر دهنش باز شد و حرف اصلیش رو زد ... مثل لبو سرخ شده بود ... - هانیه ... چند شب پیش توی مهمونی تون ... مادر علی آقا گفت ... این بار که آقا اسماعیل از جبهه برگرده می خواد دامادش کنه😣 ... جمله اش تموم نشده تا تهش رو خوندم ... به زحمت خودم رو کنترل کردم ... - به کسی هم گفتی؟☺️ ... یهو از جا پرید ... - نه به خدا ... پیش خودمم خیلی بالا و پایین کردم😔 ... دوباره نشست ... نفس عمیق و سنگینی کشید ... - تا همین جاش رو هم جون دادم تا گفتم ...
: دو اتفاق مبارک 🎉 با خوشحالی پیشونیش رو بوسیدم😚 ... - اتفاقا به نظر من خیلی هم به همدیگه میاید☺️ ... هر کاری بتونم می کنم ... گل از گلش شکفت😊 ... لبخند محجوبانه ای زد و دوباره سرخ شد ... توی اولین فرصت که مادر علی خونه مون بود ... موضوع رو غیر مستقیم وسط کشیدم و شروع کردم از کمالات خواهر کوچولوم تعریف کردن😁 ... البته انصافا بین ما چند تا خواهر ... از همه آرام تر، لطیف تر و با محبت تر بود😌 ... حرکاتش مثل حرکت پر توی نسیم بود ... خیلی صبور و با ملاحظه بود ... حقیقتا تک بود ... خواستگار پر و پا قرص هم خیلی داشت... اسماعیل، نغمه رو دیده بود ... مادرشون تلفنی موضوع رو باهاش مطرح کرد و نظرش رو پرسید ... تنها حرف اسماعیل، جبهه بود ... از زمین گیر شدنش می ترسید ... این بار، پدرم اصلا سخت نگرفت😐 ... اسماعیل که برگشت ... تاریخ عقد رو مشخص کردن💖 ... و کمی بعد از اون، سه قلوهای من به دنیا اومدن😍 ... سه قلو پسر ... احمد، سجاد، مرتضی ... و این بار هم علی نبود ...😞
کانالهایی که دیگر عضو نمی گیرند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او ۳ 🦋بسم الله الرحمن الرحیم دوستی تمدن ها 🦋عمود ۳۳۰ بود. دم پمب بنزین منتظر دوستان شدیم تا با هم بقیه راه را از (طریق العلما) برویم. 🦋برای مبیت (محل اسکان برای شب)بین دوعراقی بر سرما دعوا شد.من متحیر نگاه میکردم این چه صیغه‌ایست. 🦋 مگر می شود سر آمدن زائر ایرانی این جور باهم دعوا کنند؟! 🦋پیروز ماجرا دکتر عدنان بود و ما را با خود به منزلش برد.حدود ۱۴ نفری بودیم.کل خانم‌ها با سواری رفتند و آقایون با وانت. ناموس ایرانی با دل آرام در ماشین برادر ایمانی و عراقی‌اش بود.پس از مسافتی حدود ۳۰ دقیقه ای به محل اسکان رسیدیم. 🦋همسر و دختر دکتر عدنان به استقبال ما آمدند. 🦋گویی مهمان عزیزی بودیم که سال ها منتظر دیدارمان بودند در حالی که چند دقیقه ای از آشنایی ما نمی‌گذشت. 🦋سفره‌ی زیبا و پر برکتی انداختند. 🦋و حسابی از مهمان نوازی آنان شرمنده شدیم.شرمندگی بیشتر از  این بود که نگذاشتند برای شستن ظرف‌ها کمک کنیم. 🦋خانم دکتر عدنان با اصرار چادر هایمان را گرفت ودر ماشین لباس شویی ریخت. مهمانی در حد اعلا.‌ آب گرم وسشوار... 🦋از همه‌ی امکانات بهتر وای فای بود که دختر کوچک دکتر، زهرا خانم رمزش را گفت و همه به ایران زنگ زدیم چقدر دعایش کردیم.چند روزی بود امکان تماس نداشتیم. 🦋دکتر عدنان دکترای روانشناسی داشت. به قول خودش سایکولوژی. چند بار به ایران سفر کرده بود. عاشق ایران بود و برای همایش‌های مختلف به ایران دعوت شده بود.🦋 او استاد جامعه الکوفه بود. زهرا دخترش در مدرسه‌ای درس میخواند که علاوه بر انگلیسی، فارسی هم آموزش می‌دادند. بیشترین ارتباط را،او با ما می‌گرفت. 🦋صبح متوجه شدم درمنطقه باستانی بابل هستیم.همان محلِ اجرای قانون‌حمورابی.عکس وفیلم دانلود کردم تا اطلاعاتم بیشتر شود. آثار تاریخی عراق هم دستخوش نامردی اروپایی‌ها  بود. دروازه‌ایشتار را آلمانی‌ها یک جا برده بودند برلین. 🦋دکتر از بابل گفت از آلمانی که رفته بود و چه تاسف‌آور بود آنچه با بابِل کرده بودند. به دنبال کشف یافته‌هایم، حمورابی را در شوش یافتم. مانند کتیبه‌ی کوروش که در تیسفون بود. این دو کشور چقدر به هم نزدیک بودند!؟ 🦋دکتر ما را به زیارت حزقیال نبی برد و داستان‌هایی شنیدنی گفت؛ از تحقیقاتش که به صورت کتاب در آمده بود.از قدیمی ترین مناره‌ی  باقی مانده اسلام که نام علی ولی‌الله به خط کوفی رو آن نقش بسته بود..... 🦋یک سال و اندی از آن سفر رویایی گذشت از پس این ایام با دختر دکتر عدنان در ارتباط بودم. دختری که از پسرم یک سال بزرگتر بود ولی دوست خوبی برایم شد. 🦋بعد از مدتی پیامی برایم فرستاد با این مضمون: پیدا کردم! قدیمی‌ترین مناره باقی مانده اسلام را هنرمند هم وطن تو ساخته‌است.همان کسی که گنبد و مناره سلطانیه زنجان را ساخته بود. 🦋در ورای زیبایی این کشف، شیرینی رفاقتی این چنین طمع دلم را شیرین می‌کرد.شیرینی پایستگی تمدنی کهن، از قرون اولیه، تا داد و ستد قانون حمورابی و کتیبه کوروش؛تا گنبد سلطانیه؛و حالا پایستگی تمدن نوین اسلام در سایه عنایت رفاقتی که با جنگ تحمیلی ۸ ساله رو به زوال نرفت.زیرا این جنگ علاوه بر ایران بر مردم عراق نیز تحمیل شده بود. رفاقتی که ان شاءالله دور حسد و دشمنی معاندان قرار گیرد.
*این عکس یکی از دردناکترین و در عین حال حماسی‌ترین لحظات فکه، ماجرای گردان حنظله است که ٣٠٠ نفر از نیروهایش درون یک کانال به محاصرۀ عراقی ها در می‌آیند آنها چند روز با تکیه بر ايمان خود به مقاومت ادامه می‌دهند و به مرور همگی توسط آتش دشمن و یا عطش مفرط به شهادت می‌ﺭﺳﻨﺪ، ساعات آخر بیسیمچی گردان ‏همت را خواست، حاجی پای بیسیم آمد صدای ضعیفی را از آن سوی خط شنید که می‌گوید:* *احمد رفت، حسین هم رفت، باطری بی‌سیم دارد تمام می‌شود ‎عراقي ها عنقریب می‌آیند تا ما را خلاص کنند، من هم خداحافظی می‌کنم از قول ما به ‎امام بگویید همانطور که فرمودید ‎حسين وار‎ مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ایستادیم....* *پ.ن: این وعدہ خداست* *ڪہ حق النــــــاس را نمے بخشد!* *خـــــــون شهدا حق الناس است* *نمے دانم با این حق النـــــاس* *بزرگے ڪہ بہ گردن ماســــــت،* *چہ خواهیم ڪرد؟!* *هفته دفاع مقدس گرامی باد.🌷*
✍ شخصی به آیت الله بهاء الدینی (ره) گفت : آقا جان ! .. دعا کنید من آدم شوم ! 👌 فرمودند : « ‌با دعا کسی آدم نمی شود » ❓شده است بدون ریختن چای خشک در آب جوش ، چایی بخوری ؟! ❓شده است بدون مایه زدن به شیر ، پنیر درست شود ؟! ❓‌شده است بدون خوردن آب و غذا سیر شوی ؟! ❓شده است بدون الکتریسیته ، لامپ روشن شود ؟! 🌸 بدون علم و عمل صالح نیز آدم شدن ، محال است. @Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 دکتر ناصر رفیعی: تفکرات آقامیری را برای جوانان از داعش خطرناک تر می دانم. 🆔@meshkatnoor
همین روزها بود که خیلی‌هامون مهیای سفر می‌شدیم!! همین روزها بود که همه جا حرف از تو بود؛ و راهی که پایانش به بهشت حرمت می‌رسید... پُریم از خطا معترفیم به کثرت گناه ما را نران از بهشتت حسین جان ... نه آن می‌کند که بتوان گفت!! بحرمة الحسین علیه السلام اللهم عجل لولیک الفرج
ارزش بعضی چیزا آنقدر زیاده که با هیچی نمیشه عوضشون کرد!! یادش بخیر قرارمون زیر قبه، دعا برای فرج ... اونایی که سال‌های قبل بودند می‌فهمند چی‌میگم! بحرمة الحسین علیه السلام اللهم عجل لولیک الفرج
📚 شرکت در راهپیمایی اربعین 💠 سؤال: اگر در شرایط فعلی و وجود بیماری ، راهپیمایی میسر شود، آیا شرکت در آن جایز است؟ ✅ جواب: به طور کلی، ملاک در اینگونه امور، قوانین و مقررات جمهوری اسلامی و مصوّبات می باشد. 🆔 @leader_ahkam مقام معظم رهبری