#بازگشت_به_مدینه
#مقتل_مستند
#تاریخ_مستند
◼️ ملاقات زینب کبری در مدینه با حضرت ام البنین ( سلام الله علیهما ) ..
وقنی که قافله بازماندگان عاشورا به مدینه بازگشت، زینب کبری "عليهاالسلام" فرمود:
لا أُريدُ أَحَداً َيَدخلُ عَلَيَّ إِلَّا مَن فُقِدَتْ لَها عزيزاً في كربلاء
▪️قصد ملاقات با کسی را ندارم مگر کسی که عزیزی در کربلا از دست داده است.
یک روز که آن حضرت در منزل نشسته بود، درب خانه آن حضرت را کوبیدند.
کنیزکی پشت در آمد و گفت:
شما که هستید؟
صدا آمد که:
قولي لِسيّدتِكِ زينب عليهاالسلام إنّي شَريكتُها في هٰذا الْعَزاءِ، و اُريدُ أن أدخُلَ عَلَيْها و أُساعِدَها فإنّي مِثلُها في المُصابِ
▪️به سرور خود زینب بگو: من شریک او در این مصیبت هستم و آمدهام تا او را در عزاداری بر حسین علیه السلام یاری کنم.
وقتی که آن کنیزک این خبر را برای زینب کبری علیهاالسلام آورد، آن حضرت فرمود: به گمانم که ام البنین علیهاالسلام است.
آن کنیزک مجددا رفت و پرسید:
اسم شما چیست؟
آن بانو فرمود: من ام البنین علیهاالسلام هستم.
کنیز در را به روی او گشود.
وقتی که ام البنین علیهاالسلام داخل شد، جلو آمد و زینب کبری علیهاالسلام را در آغوش گرفت و گریست.
زینب کبری عليهاالسلام به او فرمود:
عَظَّمَ اللّهُ لَكِ الْأجرَ في أولادِكِ الْأربَعَةِ
▪️خدا اجر تو را بزرگ بدارد در مصيبت چهار فرزندت.
و ام البنین علیهاالسلام اینگونه جواب دادکه:
وأنتِ عَظَّمَ اللّه لكِ الأجرَ في الحسين عليه السلام
▪️خدا اجر شما را در مصيبت برادرتان، حسین علیه السلام بزرگ بدارد.
📚 حياة العباس (للسيّد عبد الرزاق المقرم) ص ۶۴
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄