خاطره جالب از زبان آیت الله بهجت:
« روزی آقا(آیت الله بهجت)می فرمود: یکی از علمای بزرگ نجف اشرف هنگام سحر و وقت نماز شب پسر نوجوانش را که در اطاق آقا خوابیده بود صدا زد و گفت:
برخیز و چند رکعت نماز شب بخوان. پسر پاسخ داد:
چشم.
آقا مشغول نماز شد و چند رکعت نماز خواند.
ولی آقا زاده بر نخواست.
مجدداً آقا او را صدا زد که:
پسرم، پا شو چند رکعت نماز بخوان.
باز پسر گفت:
چشم.
آقا مشغول نماز شد ولی دید فرزندش از رختخواب بر نمی خیزد، برای بار سوم او را صدا زد.
پسر گفت: حاج آقا، من دارم فکر می کنم، همان فکری که درباره آن در روایت آمده است که:
امام صادق علیه السلام می فرماید: « تفکر ساعة خیر من عباده سنه: یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت است.»
.
آیت الله العظمی بهجت فرمودند:
آقا پرخاش کرد و فرمود: آن فکری از عبادت یک یا شصت سال بهتر است که انسان را به خواندن نماز شب وادارد، نه اینکه انسان وقت نماز شب دراز بکشد و فکر بکند و به این بهانه از خواندن آن شانه خالی کند.
برای دسترسی به فایل های مناجات باخدا (مناجات های خمسه عشر) کلیک کن
http://eitaa.com/joinchat/2469527564C2dbfd3a04f
🔸 هم اکنون میتوانید با کلیک بر روی لینک زیر به #تالار اعلام حضور برنامه صبحگاهی وصل شوید🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/1950941202Cc9bd9e5832
📝 #یادمون_باشه
حاضر نیستم، حتی اتفاقی، ببینمش!
حاضر نیستم درموردش با من حرف بزنی!
حاضر نیستم حتی توی یه مهمونی که اون هست، منم حضور داشته باشم!
حاضر نیستم حتی اسمشو با خودم تکرار کنم!
و ......
همهی این "حاضر نیستم" ها، یعنی؛
اتفاقاً قلبِ شما بشدت درگیرِ همین آدمی هست، که حاضر نیستید ببینیدش!
و نَفْس شما، بطور ناخودآگاه، بواسطهی ایشون، تنگ شده!
این نَفْس تنگ، شبیه یه لباس تنگ، که راه تنفس آدمو میبنده، و راحتی رو ازش سلب میکنه؛
راه تنفس قلب شما رو میبنده و راه آرامش شما رو میبنده!
یه آدم اونقدرها نمیارزه، که بخاطر اشتباهات یا خیانتهاش، راه تنفس قلبِ خودتون رو ببندید!
شما رهاش کنیــد ...
خدا که رهاش نمیکنه!
دعای عهد.mp3
21.59M
به امید این که ...
دیدهی دل را بیناتر کن!
این دلهای گره نموده به ضریح انتظار است که میتپد،
سرخ و زنده!
دلهای مؤمنانی است که در همین خانهی فانی که ما در آن خاکنشین شدهایم،
عرش الرحمن گشتند ...
و
به "عهد" هر صبح جلا داده شدند ...
و
آن گاه که عمر آنان به آخر رسید و جمال یار ندیدند ...
تن از ضریح جدا نمودند ...
و
دل را در آن به امانت گذاردند ...
به امید رجعت!