به یاد می آوردیم که که جابر بن عبدالله انصاری برای زیارت کربلا چه سختی هایی را تحمل کرد تا به محبوبش رسید

به خاطر می آوردیم سختی های خاندان نبوت را، این یاد ها آراممان می کرد تا ناامید نشویم.

آنچه در شلمچه خیلی زود نظر مرا جلب کرد این بود که ورودی و خروجی زوار با هم تناسبی ندارند. سیل جمعیت هر آن بیشتر و بیشتر می شوداما خارج شوندگان کمتر و کمتر...

پذیرایی از زائران امام حسین در این مکان مقدس مقدمه ای برای حضور در یک محفل بزرگ و بی نظیر معنوی است

پرچم های سیاه و قرمز و شعارهای زیبا  و حماسی همه چیز را برای آغاز سفر عشق آماده می کند. بلندگوها به زیبایی صدای مداحان را به گوش زائران می رساندند. نوای زیبای مرثیه ای به زبای عربی دل را به آتش می کشد

eitaa.com/banoyealam

الرحیل ، الرحیل! یاران شتاب كنید. سفر اغاز میشود …… سفری بسوی بهشت وما رهسپار نجف میشویم …

الحمدالله الذی هدانا لهذا وماکنا لنهتدی لولا ان هدانالله

در مسیر چشمانم به دنبال گنبد مولا میچرخد نفس در سینه حبس میگردد وگنبد طلایی مولا را میبینم چشمها می بارند

ازدحام جمعیت مانع از ورود مان به حرم میشود زائران بسیارزیادی آمده اند تا اجازه همراهی با کاروان زینبش را بگیرند