eitaa logo
بانوی بروز
297 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3.5هزار ویدیو
41 فایل
بانوی بروز،درایمان،اعتقاد،خانه‌داری،فرزندپروری اجتماع‌وسیاست‌بانوی‌ترازمسلمان است. تبادل وتبلیغ نداریم. @banuie_beruz Eitaa.com/banuie_beruz ✅کپی‌آزاداست ادمین @ghoghnuss عضوکانال دیگرمون بشید(#ملکه_باش)👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
مشاهده در ایتا
دانلود
. رمانی از جبهه مقاومت مستند داستانی 👇
بانوی بروز
#قسمت_هفدهم همزمان در مقر حزب یاسر و مرتضی دیدار کردند. یاسر گفت: اینا ول کن علی نیستن ! مطمئنی عل
. پس از سقوط روستای شرقی هم ارتش رژیم و هم موساد بسیار خوشحال بودند. موساد که اطلاعات را از نوال گرفته، تصور میکرد با یک مورد فوق العاده بی نظیر از "افشا اطلاعات" دارد کار را جلو می‌برد و از این بابت بسیار راضی بود. ارتش هم فیلم های زیادی از انبار تسلیحات در یک روستا داشت که در رسانه ها پخش میکرد و ضمن آن بر پیشروی‌های خود مانور میداد. نوال هم وضعیت خوبی داشت. او حالا اطمینان داشت که موفق شده روی یک عنصر از حزب سوار شود. او فقط یک ماموریت انجام نشده پیش روی خود میدید و آن هم دریافت اطلاعاتی دقیق از وضعیت علی بود. شیخ صالح از مرتضی جویا شد: با همسرت آماده ای صحبت کنی؟ مرتضی: آماده که هستم، اما سوال زیاد دارم. هم درباره ی جزئیات قضیه هم درباره ی اینکه علی بالاخره شهید شده یا نه؟ شیخ در پاسخ گفت: تو حواست به بیانیه ی حزب باشد. بیشتر هم ذهنت را درگیر نکن ! اما درباره ی جزئیات قضیه بپرس تا توضیح بدم. مرتضی گفت: جزئیات، برای مثال من اگر برم پیش خانواده‌م اینها احتمالا تحت رصد باشن، پس همینجا میتونه خیلی از چیزهایی که نمی‌خوایم لو بره ! نوال رو هم اگر مستقیم بفرستیم که، پس چطور با همسرم هماهنگ بشم؟ شیخ صالح: لازم نیست تو بری پیش همسرت ! همسرت بطور رسمی به این بهانه که قراره در یک مصاحبه حاضر بشه به دفتر حزب منتقل میشه، نوال هم میره به همون محل برای مصاحبه، شما هم قبل از مصاحبه هماهنگی ها رو انجام میدی ! مرتضی: خب از این خیالم راحت شد. باید به همسرم چی بگم و اینکه دقیقا ازش چی می‌خوایم؟ شیخ صالح: شما به همسرت میگی یه خبرنگار میخواد با خانواده ی علی مصاحبه کنه و از طرفی چون اونها وضعیت روحی خوبی ندارن و مصاحبه ضبطی نیست میخوام تو وانمود کنی از طرف خانواده ی علی هستی و توضیح بدی که در جنوب لبنان ساکن بودیم و بعد از جنگ آواره شدیم و همسرم هم به شهادت رسیده و ... مرتضی: اگر عکس خواستن چی؟ یا مثلا جزئیاتی پرسیدن چی؟ شیخ: همسرت باید بگه از طرف حزب اجازه ندارم اینا رو پاسخ بدم. قرار بر همین شد و همسر مرتضی به دفتر حزب منتقل شد. کسی را دنبال جنان فرستادند تا به دفتر حزب برود. شخص همراه چون از افرادی بود که قبلا با مرتضی او را دیده بود و میدانست قابل اعتماد است حرکت کرد. بعد از مدت ها در دفتر حزب برای اولین بار مرتضی و جنان همدیگر را دیدند. جنان از بابت اتفاقات این چند وقت و مشکلات پیش آمده اشک ریخت و کمی با مرتضی دردو دل کرد. بعد از دقایقی که مرتضی حرف ها را شنید و او هم حرف‌هایی مشابه زد به جنان گفت: خودت وضعیت علی و همسرش رو میدونی ! یه خبرنگار میخواد درباره ی علی مصاحبه بگیره، ما نمی تونیم خانواده ی علی رو باهاش رو به رو کنیم. خبرنگار میاد اینجا، ضبط هم نمیکنه، میخوام تو از طرف خانواده ی علی باهاش صحبت کنی! جنان: یعنی من چی باید بگم؟ مرتضی: از ویژگی های مثبت شهید بگو، هرکجا هم سوالی پرسید مثلا گفت کجا دفن شده، عکس از شهید بدید و ... بگو حزب گفته ممنوعه یا بگو حزب اجازه نداده ! جنان: خب از ویژگی های مثبت شهید چی باید بگم؟ مرتضی: وقتی گفت از ویژگی های علی بگید، تو تصور کن من شهید شدم، بعد فکر کن خبرنگار اومده از من میپرسه، بعد تو از سجایای اخلاقی من بگو حرف مرتضی به اینجا که رسید جنان گفت: اتفاقا این چند روز خیلی فکر کردم که شاید شهید بشی بعد فکر کردم اگر شهید بشی و یه خبرنگار بیاد چی میخوام بهش بگم، هرچی فکر کردم هیچی از سجایای اخلاقی تو به ذهنم نرسید. مرتضی: یعنی چی؟ یعنی اگر من شهید شده بودم، خبرنگار میخواست بیاد درباره ی من بپرسه چیزی نمی تونستی بگی؟ جنان: صبح تا شب که خونه نبودی، یه مهمونی با خانوادت نمی اومدی، دست زن و بچت رو نگرفتی یه پارک ببری، دلم به چیت خوش باشه؟ اسم مدرسه ی دخترتم که نمی دونی! شما اینا هستی، اگر چیز دیگه ای هستی بگو منم بدونم من همونا رو به خبرنگار بگم. مرتضی با تعجب به جنان نگاه کرد و بعد گفت: اینا شوخیه؟ جنان: نه واقعا نمی دونم خبرنگار بپرسه چی باید بگم آقای مرتضی! مرتضی خندید و گفت: یه چیزی خودت از من بساز، همونا رو به خبرنگار بگو، ولی یادت باشه یه وقت اشتباهی مرتضی نباید بگی، مرتضی بگی همه چیز خراب میشه. مرتضی و جنان حرف هایشان را کامل کردند و بعد که جنان کاملا توجیه شد که چه باید بگوید مرتضی پیش شیخ صالح رفت و گفت: شیخ با نوال هماهنگ کنید، جنان آمده است. فقط یک نکته ای! شیخ: چه نکته ای؟ مرتضی گفت: به نظرم همزمان مکالمات رو ضبط کنید. اگر همسرم اشتباهی جای علی از دهنش پرید گفت مرتضی، صبر کنیم جلسه ی مصاحبه تموم بشه بعد سریع نوال رو بازداشت کنیم به جرم جاسوسی! چون بره بیرون دیگه هر چقدرم خر باشه میفهمه این زن مرتضی ست... شیخ خندید و گفت: بازداشتش که نمی تونیم بکنیم. نه، برو یه بار دیگه همسرت رو کامل توجیه کن که مشکلی پیش نیاد. ادامه دارد... ✾• @banuie_beruz
هدایت شده از تدریس خلاق
📍معرفی Hyder.ai ( ) / نخستین مدل هوش مصنوعی آموزش‌دیده بر پایه‌ی تعالیم شیعه 🔹این ابزار هوش مصنوعی که با بهره‌گیری از منابع معتبر و گسترده‌ تعالیم شیعه توسعه یافته،  قادر است به پرسش‌های مذهبی، اخلاقی و فقهی کاربران پاسخ دهدو دانش دینی را به شیوه‌ای ساده و قابل دسترس ارائه کند. 📚 توسعه دهندگان این ابزار ،گفته اند که منابع آموزش hyder.ai عبارتند از: - قرآن کریم - مجموعه‌های حدیثی شامل احادیث پیامبر اکرم(ص) وائمه‌ معصومین(ع) - آثار علما و فقهای شیعه - متون تاریخی شامل تاریخ تشیع وزندگینامه‌ شخصیت‌های برجسته - متون فقهی شامل اصول و فروع دین در فقه شیعه. ✍ https://eitaa.com/joinchat/1226768409C0c42db793b
درخواست عریان برای آوارگی ملت فلسطین بدون هیچ شرم و خجالتی 🗣 عبدالله گنجی ✾•. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1281622041C7f5e91faeb ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
❌️دو دلقک اوکراینی مشابه دخترهای ایرانی سال ۲۰۲۳ روز استقلال اوکراین بالای سر قبرهای سربازان جنگ می‌رقصیدند، دستگیر و به هر کدام ۵ سال حکم زندان داده می‌شود. 👈🏻از قوه قضائیه تقاضا ‌داریم در اروپایی‌ترین شکل ممکن با دو دختر هتاک ایرانی برخورد کند ✾•. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1281622041C7f5e91faeb ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
شاهین نجفی دوساعت لایو گذاشته بود که ثابت کنه خدایی وجود نداره آخرش گفت خدانگهدار 😂 ✾•. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1281622041C7f5e91faeb ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
🔴به یک نکته توجه کنید که می‌تونه یک تجربه سیاسی خوبی برای مسئولین ایرانی باشه! ترامپ شاید یکم گرایشات مذهبی داشته باشه ولی اصلاً آدم مذهبی نیست همین چند ماه قبل بود که به جرم تجاوز به یه زن نویسنده محکوم شد. کلی پرونده‌های مختلف امنیتی و پولشویی و غیره داره و درآمدشم که می‌دونید چطوریه؟ ولی چون ترامپ از بدنه مذهبی آمریکاییا رای گرفته داره رفتارهای مذهبی رو بیشتر نشون میده این به خاطر حفظ جایگاه خودش در بین هوادارانشه داره رابطه خودش و هوادارانش رو تقویت می‌کنه!!!!! تهش هم اصلاً شاید هیچ تحول مذهبی خاصی تو آمریکا اتفاق نیفته ولی ترامپ داره حساسیت خودش رو به بدنه سبد رای خودش نشون میده!! این خیلی نکته مهمیه ما گاهاً می بینیم بعضی از دولت‌ها دقیقاً خلاف جهت این عمل می‌کنند مثلاً از بدنه حزب‌اللهی رای می‌گیره در راستای اهداف سند ۲۰۳۰ عمل می‌کنه این نوع فعالیت‌ها باعث سرکوبی سبد رای میشه و در طولانی مدت باعث کاهش اعتماد به کاندیداها میشه رفته رفته مردم به همه بی‌اعتماد میشن در حالی که این رفتار سیاسی ترامپ درسته ترامپ نه تنها سبد رایش را از دست نخواهد داد بلکه می‌تونه اون رو بزرگتر هم بکنه ▪️حالا دعای ما اینه که روزی نابودی تمدن غربی رو ببینیم ولی بررسی نکات مهم خالی از لطف نیست ✍عالیه سادات ✾•. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1281622041C7f5e91faeb ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴دقایقی قبل از شهادت بانوی لبنانی 🔹‌تمارا شحیمی خواهر لبنانی ✾•. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1281622041C7f5e91faeb ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
. رمانی از جبهه مقاومت مستند داستانی 👇
. حرف‌های شیخ که تمام شد به مرتضی گفت: پس با همسرت صحبت کن اشتباه جای علی یه دفعه نگه مرتضی، اگه بگه همه چی لو میره، نوال رو هم نمی تونیم بازداشت کنیم چون کل عملیات لو میره.. مرتضی رفت دوباره با جنان صحبت کرد: یک وقت اشتباه نکنی، از دهنت نپره بگی مرتضی، اگر خواستی بگی مرتضی فرض کن مساوی با یه خطر جدی برای من ! جنان گفت: نگران نباش، من اصلا اسم نمیارم، همش میگم "ایشان" که یه وقت اشتباه نشه مرتضی از جمله ی جنان دهنش وا ماند، به عقل خودش نرسیده بود که جنان می تواند کلا اسم نگوید که یک وقت اشتباهی نشود.... همه چیز هماهنگ شد. با نوال هم هماهنگ کردند و نوال آمد تا با جنان مصاحبه کند. اسم پرسید و جنان خودش را فاطمه معرفی کرد. از تعداد فرزندان و چیزهایی از این دست پرسید و جنان جواب داد. نوال خیلی تلاش داشت ببیند جنان چهره ی علی را در لحظه ی شهادت دیده و نوع جراحت به چه شکل بوده است. جنان توضیحات را همان طور که مرتضی گفته بود برای او شرح داد. بحث درباره ی محل شهادت و چیزهایی از این دست هم از سوالات نوال بود. نوال سوالاتش را تمام کرد و تصویری از علی خواست که جنان به او گفت حزب در این خصوص بسیار تاکید کرده و ممنوع کرده است... نوال و جنان از هم جدا شدند. نوال به خانه رفت و به محض اینکه وارد آپارتمان شد اولین چیزی که گفت این بود: زن احمق، یک ساعت از سجایای اخلاقی شوهرش برای من میگه، سجایای اخلاقی تو سرت بخوره مشخص بود نوال به جزئیاتی که مد نظرش بوده نرسیده است. او فقط یک چیز را به قطعیت رسیده بود: علی کشته شده است. و این خبری بود که او در یک جمله برای اکانت موساد فرستاد: سلام دوست عزیزم. امروز با یک خانم که همسر یکی از فرماندهان حزب بود مصاحبه داشتم. همسرش شهید شده، بد هم شهید شده.... در مرکز حزب هم مرتضی بطور کامل خودش شخصا همه چیز را شنود کرده بود. از لحن طرفین فهمیده بود نوال به چیزی مشکوک نشده اما به شیخ گفت باز هم لازم است فیلم جلسه را یکی از متخصصین زبان بدن حتما ببیند تا اگر چیزی معنا دار در رفتار نوال بوده بررسی شود. مرتضی سوالات مصاحبه که نوال از جنان پرسیده بود را هم نوشت و زیر آن یک جمله نوشت: تمام بستگان اعضای درجه یک حزب باید نسبت به این سوالات بر اساس دستورالعملی که تعریف میکنیم پاسخگو باشند.... مرتضی از جنان تشکر کرد و از او خواست اگر مسئله ی مشکوکی دید به نیروهای حزب اطلاع دهد و در عین حال که مراقب است به محل جدیدی که در اسکان آواره ها مشخص شده منتقل شود و دیگر به محل قبلی مراجعه نکند.... در روستای مرزی صابر اخبار مقاومت را مرور میکرد. دو روز از اتفاقات بیروت و مصاحبه ی نوال گذشته بود. برای اولین بار بود که بعد از چندین روز صابر میخندید. یکی از بچه ها از او پرسید: به چی میخندی؟ چیز خنده داری اونجا نوشته؟ صابر درحالی که برگه هایی که از اخبار ساعات اخیر برایش آورده بودند و بُرشی از مهم ترین محتواهای سایت ها و رسانه های حزب بود را میخواند گفت: مصاحبه ی همسر شهید علی را میخواندم. قهرمانی بوده برای خودش! همسرش به برخی شوخی ها هم اشاره کرده، خنده ام از این بابت بود. صابر برگه را کنار گذاشت و بعد نیروها را جمع کرد و به آنها گفت: به زودی باید روستا را کاملا تخلیه کنیم. تسلیحات زیادی هم به عقب نمیبریم. همه آماده ی ساعت مورد نظر باشند. یکی از بچه ها به صابر گفت: ما توان جنگیدن داریم. روستای شرقی هم مفت از دست دادیم البته من در تصمیمات دخالت نمیکنم، صرفا میخوام بگم میشه بیشتر مقاومت کردها علی لیوان چایی که در دست داشت را به دهانش نزدیک کرد. بعد پایین آورد. در حالی که به دیوار مقابل خیره شده بود و به نظر میرسید در فکر فرو رفته است گفت: خیلی خب، اگر بنا بر تجدید نظر در نقشه بود بهتون اطلاع میدم، ولی فعلا اولویت چیزی هست که براتون گفتم. در بیروت نیروهای رصد مقاومت یک مصاحبه‌ی جدید از یکی از مقامات رژیم صهیونیستی که درباره ی نقش رژیم در ترور علی میگفت پیدا کرده بودند. مصاحبه بعد از صحبت های نوال و جنان ضبط شده بود. مرتضی گزارش را به شیخ صالح نشان داد و گفت: بعد از مصاحبه ی نوال نسبت به ترور علی کاملا مطمئن شده اند. شیخ مصاحبه را دید و گفت: بله، انگار به دقت نوال و مصاحبه ها را رصد میکنند. بعد هم به مرتضی گفت: با یاسر هماهنگ شوید که اگر نوال تماس دیگری گرفت زودتر شرایط برای یک مصاحبه فراهم و هرچه سریعتر با میدان هماهنگ شوید. مرتضی گفت: الانم با میدان هماهنگیم. صابر در پاسخ گفت: شاید دستور کار کلا عوض بشه و مجبور بشیم برای همانگی بیشتر خارج از بیروت عمل کنیم. مرتضی کمی فکر کرد بعد به شیخ گفت: خیره ان شالله شیخ در پاسخ به مرتضی گفت: خیره، به ویژه اگر به زودی به زیارت قدس منتهی بشه.... ادامه دارد... ...✾•. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1281622041C7f5e91faeb
28.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به شما 👆 مبارک ✾•. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1281622041C7f5e91faeb ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
🔖اعمال 🔖 🔸روز بیست و هفتم رجب یکی از اعیاد بزرگ است و روزی است که حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به پیامبری مبعوث شد و جبرئیل برای ابلاغ پیامبری، بر آن حضرت فرود آمد و برای این روز چند عمل وارد است: ♦️اوّل: غسل کردن. ♦️دوّم: روزه گرفتن و آن یکی از چهار روزی است که در طول سال برای روزه گرفتن امتیاز ویژه دارد و ثوابی برابر با روزه هفتاد سال دارد. ♦️سوّم: صلوات زیاد فرستادن. ♦️چهارم: زیارت حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امیرالمؤمنین(علیه‌السلام). ♦️پنجم: شیخ طوسی در کتاب «مصباح» فرموده: که از ریان بن الصّلت روایت شده: حضرت جواد(علیه‌السلام) زمانی که در بغداد بود روز نیمه و روز بیست‌وهفتم رجب را روزه گرفت و همه خدمتکاران آن حضرت نیز روزه گرفتند و به ما فرمان داد دوازده رکعت نماز بجا آوریم به این صورت که: در هر رکعت «یک مرتبه» «حمد» و «سوره[توحید]»خوانده و پس از پایان نماز، هر کدام از سوره‌های «حمد» و «توحید» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَ‌بِّ الْفَلَقِ» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَ‌بِّ النَّاسِ» را «چهار مرتبه» بخوانیم، آنگاه «چهار مرتبه» بگوییم:لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ ، وَاللّٰهُ أَكْبَرُ ، وَسُبْحانَ اللّٰهِ ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ.معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگ‌تر از هر چیزی است و منزّه است خدا و خدا را سپاس و نیست جنبش و نیرویی جز به عنایت خدای برتر و بزرگ.و «چهار مرتبه»:اللّٰهُ اللّٰهُ رَبِّي لَاأُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً.خدا، خدا، پروردگار من است، چیزی را برای او شریک نمی‌آورم.و «چهار مرتبه»:لَاأُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَداً.هیچ‌کس را برای پروردگارم شریک نسازم. ♦️ششم: شیخ طوسی از جناب ابوالقاسم حسین بن روح(رحمة‌الله‌علیه) روایت کرده: که در این روز دوازده رکعت نماز به جا می‌آوری در هر رکعت سوره «حمد» و سوره‌ای که آسان باشد می‌خوانی و پس از گفتن تشهّد و سلام بین هر دو رکعت می‌گویی:الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِى الْمُلْكِ ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ، وَكَبِّرْهُ تَكْبِيراً . يَا عُدَّتِي فِي مُدَّتِي ، يَا صاحِبِي فِي شِدَّتِى ، يَا وَلِيِّى فِى نِعْمَتِى ، يَا غِياثِى فِى رَغْبَتِى ، يَا نَجاحِى فِى حاجَتِى ، يَا حافِظِى فِى غَيْبَتِى ، يَا كافِىَّ فِى وَحْدَتِى ، يَا أُنْسِى فِى وَحْشَتِى ، أَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتِى ، فَلَكَ الْحَمْدُ ، وَأَنْتَ الْمُقِيلُ عَثْرَتِى ، فَلَكَ الْحَمْدُ ، وَأَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتِى ، فَلَكَ الْحَمْدُ ، صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْتُرْ عَوْرَتِى ، وَآمِنْ رَوْعَتِى ، وَأَقِلْنِى عَثْرَتِى ، وَاصْفَحْ عَنْ جُرْمِى ، وَتَجاوَزْ عَنْ سَيِّئاتِى فِى أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِى كانُوا يُوعَدُونَ. هنگامی‌که از نماز و دعا فارغ شدی، هر یک از سوره‌های«حمد» و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَ‌بِّ الْفَلَقِ» و«قُلْ أَعُوذُ بِرَ‌بِّ النَّاسِ» و «قُلْ یٰا أَیُّهَا الْکٰافِرُونَ» و «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ» و «آیت‌الکرسی» را «هفت مرتبه» می‌خوانی و «هفت بار» می‌گویی:لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ ، وَاللّٰهُ أَكْبَرُ ، وَسُبْحانَ اللّٰهِ ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ.معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگ‌تر است و پاک است خدا و جنبش و نیرویى جز به خدا نیست.و «هفت بار»:اللّٰهُ اللّٰهُ رَبِّي لَاأُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً.خدا، خدا، پروردگار من است، چیزی را برای او شریک نمی‌آورم.و هر دعایى که بخواهى می‌خوانی 📚مفاتیح الجنان ✾•. عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1281622041C7f5e91faeb ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••