eitaa logo
بانوی بروز
304 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3.5هزار ویدیو
41 فایل
بانوی بروز،درایمان،اعتقاد،خانه‌داری،فرزندپروری اجتماع‌وسیاست‌بانوی‌ترازمسلمان است. تبادل وتبلیغ نداریم. @banuie_beruz Eitaa.com/banuie_beruz ✅کپی‌آزاداست ادمین @ghoghnuss عضوکانال دیگرمون بشید(#ملکه_باش)👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
مشاهده در ایتا
دانلود
بانوی بروز
#دختر_شینا #رمان #قسمت۳۰ اما صبح که برای نماز بیدار شدم، دیدم بدجوری کمرم درد می کند. کمی بعد شکم د
۳۱ گفت: «اگر تو مرا نبخشی، فردای قیامت روسیاهِ روسیاهم.» گفتم: «چرا نبخشم؟!» دستش را از زیر لحاف دراز کرد و دستم را گرفت. دست هایش هنوز سرد بود. گفت: «تو الان به کمک من احتیاج داری. اما می بینی نمی توانم پیشت باشم. انقلاب تازه پیروز شده. اوضاع مملکت درست و حسابی سر و سامان نگرفته. کلی کار هست که باید انجام بدهیم. اگر بمانم پیش تو، کسی نیست کارها را به سرانجام برساند. اگر هم بروم، دلم پیش تو می ماند.» گفتم: «ناراحت من نباش. اینجا کلی دوست و آشنا، و خواهر و برادر دارم که کمکم  کنند. خدا شیرین جان را از ما نگیرد. اگر او نبود، خیلی وقت پیش از پا درآمده بودم. تو آن طور که دوست داری به کارت برس و خدمت کن.» دستم را فشار داد. سرش را که بالا گرفت، دیدم چشم هایش سرخ شده. هر وقت خیلی ناراحت می شد، چشم هایش این طور می شد. هر چند این حالتش را دوست داشتم، اما هیچ دلم نمی خواست ناراحتی اش را ببینم. من هم دستش را فشار دادم و گفتم: «دیگر خوب نیست. بلند شو برو. الان همه فکر می کنند با هم دعوایمان شده.» خواهرم پشت پنجره ایستاده بود. به شیشة اتاق زد. صمد هول شد. زود دستم را رها کرد. خجالت کشید. سرخ شد. خواهرم هم خجالت کشید، سرش را پایین انداخت و گفت: «آقا صمد شیرین جان می خواهد برنج دم کند. می آیید سر دیگ را بگیریم؟» بلند شد برود. جلوی در که رسید، برگشت و نگاهم کرد و گفت: «حرف هایت از صمیم دل بود؟» خندیدم و گفتم: «آره، خیالت راحت.» ظهر شده بود. اتاق کوچک مان پر از مهمان بود. یکی سفره می انداخت و آن یکی نان و ماست و ترشی وسط سفره می گذاشت. صمد داشت استکان ها را از جلوی مهمان ها جمع می کرد. دو تا استکان توی هم رفته بود و جدا نمی شد. همان طور که سعی می کرد استکان ها را از داخل هم دربیاورد، یکی از آن ها شکست و دستش را برید. شیرین جان دوید و دستمال آورد و دستش را بست. توی این هیر و ویری شوهرخواهرم سراسیمه توی اتاق آمد و گفت: «گرجی بدجوری خون دماغ شده. نیم ساعت است خونِ دماغش بند نمی آید. چند وقتی بود صمد ژیان خریده بود. سوییچ را از روی طاقچه برداشت و گفت: «برو آماده اش کن، ببریمش دکتر.» بعد رو به من کرد و گفت: «شما ناهارتان را بخورید.» سفره را که انداختند و ناهار را آوردند، یک دفعه بغضم ترکید. سرم را زیر لحاف بردم و دور از چشم همه زدم زیر گریه. دلم می خواست صمد خودش پیش مهمان هایش بود و از آن ها پذیرایی می کرد. با خودم فکر کردم چرا باید همه چیز دست به دست هم بدهد تا صمد از مهمانی دخترش جا بماند. وقتی ناهار را کشیدند و همه مشغول غذا خوردن شدند و صدای قاشق ها که به بشقاب های چینی می خورد، بلند شد، دختر خواهرم توی اتاق آمد و کنارم نشست و در گوشم گفت: «خاله! آقا صمد با مامان و بابایم رفتند رزن. گفت به شما بگویم نگران نشوید.» مهمان ها ناهارشان را خوردند. چای بعد از ناهار را هم آوردند. خواهرها و زن داداش هایم رفتند و ظرف ها را شستند. اما صمد نیامد. عصر شد. مهمان ها میوه و شیرینی شان را هم خوردند. باز هم صمد نیامد. حاج آقایم بچه را بغل گرفت. اذان و اقامه را در گوشش گفت. اسمش را گذاشت، معصومه و توی هر دو گوشش اسمش را صدا زد. هوا کم کم داشت تاریک می شد، مهمان ها بلند شدند، خداحافظی کردند و رفتند. شب شد. همه رفته بودند. شیرین جان و خدیجه پیشم ماندند. شیرین جان شام مرا آماده کرد. خدیجه سفره را انداخته بود که در باز شد و شوهرخواهر و خواهرم آمدند. صمد با آن ها نبود. با نگرانی پرسیدم: «پس صمد کو؟!» خواهرم کنارم نشست. حالش خوب شده بود. شوهرخواهرم گفت: «ظهر از اینجا رفتیم رزن. دکتر نبود. آقا صمد خیلی به زحمت افتاد. ما را برد بیمارستان همدان. دکتر با چند تا آمپول و قرص خونِ دماغِ گرجی را بند آورد. عصر شده بود. خواستیم برگردیم، آقا صمد گفت: ‘شما ماشین را بردارید و بروید. من که باید فردا صبح برگردم. این چه کاری است این همه راه را بکوبم و تا قایش بیایم. به قدم بگویید پنج شنبة هفتة بعد برمی گردم.’» پیش خواهر و شوهرخواهرم چیزی نگفتم، اما از غصه داشتم می ترکیدم. بعد از شام همه رفتند. شیرین جان می خواست بماند. به زور فرستادمش برود. گفتم: «حاج آقا تنهاست. شام نخورده. راضی نیستم به خاطر من تنهایش بگذاری.» وقتی همه رفتند، بلند شدم چراغ ها را خاموش کردم و توی تاریکی زارزار گریه کردم.(پایان فصل دهم) ✾• ✾• 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
در یک : * خانم برای شوهرش در جمع فامیل، میوه پوست می‌گیرد و برعکس. * سرود خانوادگی دارند و یک ترانه را حفظ کرده و در وقت‌ های بدحالی و خوشحالی با هم می خوانند. *در طول روز به غیر ساعات صرف غذا ، یکبار دیگر دور هم جمع شده، میوه یا دم نوش می خورند و با هم صحبت می کنند. *یک تابلو در پذیرایی خانه نصب شده که شعر معروف سعدی روی آن نقش بسته: «چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار»😉 ✾• ✾• 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
میــــگن آدم هــــــا خــــیلے شبیــــہ ڪتابــــــ هایــے ڪــــہ میخــــوانند میــــشوند🤓 خــــــوشا آن‌ ڪــــس ڪہ قــــــرآن را فــــرا گیــــرد...😌 رفــــــیق ...🙃 نــــذار خاڪ بخــــــوره روے میــــز اگــــــر میخواے بنده واقعے باشے قــــــرآن بخــــون ؛ عمل ڪــــــن...😉 بعــــد شبیــــــہ اونے میشے ڪہ خــــدا میــــخواد😇 ✾• ✾• 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
ما دهه شصتی‌ها حکم بایا رو داشتیم توی خونه نون تموم می‌شد، بایا می‌کردن می‌رفتیم می‌خریدیم شیر تموم می‌شد ساعت 6 صبح بایا می‌کردن می‌رفتیم توی صف شیر کانال تلویزیون رو می‌خواستن عوض کنن بایا می‌کردن می‌رفتیم عوض می‌کردیم پول تو جیبی می‌خواستیم بایا می‌کردن می‌فرستادنمون شاگردی پول دربیاریم 🔺مرتضی قربانی🔺 ✾• ✾• 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
وسواسی باشید؛ در انتخاب کتابی که می خوانید فیلمی که می بینید آدمی که با آن معاشرت می کنید موضوعی که به آن فکر می کنید اینها غذای روح شما هستند.... ✾• ✾• 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
10.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 | شیرینی را دیرتر بخور! 🔴 ✾• ✾• 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴رئیس کل گفته ۱۱ بدهکار بزرگ بانکی با ۹۰ هزار میلیارد تومان بدهی در کشور وجود دارد. جالبه بدونیم کل درآمد نفتی سال ۹۹ ایران ۱۰ هزار میلیارد تومان بوده. این یعنی هر کدام از این افراد، معادل یک سال کشور از بانک وام گرفته و برنگردانده! واقعا اینها به پشتوانه کدام مسؤول دولتی این وامها را می گیرند؟با چه تضمینی برای پرداخت؟ یعنی اگر دلشون نخواست بپردازند، شما زورتون بهشون نمی رسه؟ کاش قوانین وام‌های کلان اصلاح میشد و همون سختگیری که برای وام ازدواج بود برای آنها هم اعمال می شد. 👌علاج درد فقط 👌 ✾• ✾• 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
AUD-20200904-WA0006.mp3
8.41M
بسیار زیبا تقدیم با احترام🌺 💠 یک‌کربلامقابل‌هر ماست 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador
قرارداد چین.mp3
963.5K
ازوقتی ایران با چین توافقنامه امضا کرده شبکه های دوست و برادر و وهابی ایران اینترنشنال و بی بی سی و صدای آمریکا و کانال های داخلی وابسته شون یه جوری دارن از جنایت های چین در ایران می نویسند که واقعا منکه باورم شده چین کودتای۲۸مردادراراه انداخت نه آمریکا صدام باچراغ سبزچین۸سال جنگ رابه ماتحمیل کردنه آمریکاواروپا باورم شده۴۰ساله که چین ماروتحریم کرده اصلاچین نمیگذاره مانفت بفروشیم اصلاچین به کره گفته پول نفت ایرانو نده نه آمریکا اصلاچین باصنعت صلح آمیز هسته ای مامشکل داره نه آمریکا باورم شده چین خون های آلوده به ویروس ایدزرابرای مافرستاده نه فرانسه واقعا بنظر منم برادران وهابی درشبکه ایران اینترنشال راست دارندمیگن ملت ایران هر چی بدبختی کشیده این چهل ساله ازچین بوده امام خمینی هم اشتباه کرده گفته آمریکا شیطان بزرگ است بایدمیگفت چین شیطان بزرگ است🙈 واقعادیگه میخوام برم توی خیابون شعاربدم مرگ برچین روحانی باید حالا حالاها برای رفع تحریم ها به آمریکا و غربی ها التماس میکرد ولی با چین توافق نمیکرد دوستان مهربان ودلسوز اسرائیلی راست میگن که ایران شدمستعمره ی چین صهیونیست ها چطوری دیگه محبتشون رابه ماثابت کنند. دارندفریادمیزنند نصف ایران به چین فروخته شد 😳 اصلاچین هواپیمای مسافربری مارادر خلیج فارس زدنه برادران مهربان آمریکایی اصلارئیس جمهورچین باافتخارگفت مابایک دکمه سردارسلیمانی رازدیم نه رئیس جمهورباصفای آمریکا 🔹بایدخون گریست به حال ملتی که درعصرتکنولوژی وارتباطات هنوزفریب دشمنان قسم خورده خودرامیخورد.😭😭 ✾• ✾• 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador
👆توییت محمدعلی شعبانی، موسی پورِ سریال گاندو 👆 📲💭🔴آیا کسی از عوامل بیان کرده که موسی‌پور همان شعبانی است؟؟یا موضع رسمی رسانه ملی بوده؟؟ پس فارغ از مطالبی که شعبانی گفته، توجه کنید چرا از میان تمام خائنان، فقط این معترض شده؟! اثبات شد: -موسی‌پور همان شعبانی است، -فیلمنامه بسیار دقیق است، - هم بیننده گاندو هستند. Shokoohian Rad پ.ن. نیست تا الان خیلی آدم بودی، تا حالاشم فقط وقت دنیااااارو گرفتی... ✾• ✾• 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
📲💭 👆واکنش جالب کاربران فضای مجازی به توییت محمدعلی شعبانی، جاسوس دو تابعیتی سریال گاندو۲ 👆 😁👇 ✾• ✾• 🌱@lezzate_chador🌱 Eitaa.com/lezzate_chador ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••