17.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استخاره با قرآن
خاطره ای همرزم شهید #علی_آخوندی
#شهید #شهدا #انقلاب #جبهه #خاطرات_شهدا #شهدای_قم #قم #شهادت #قرآن
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
۲۰ آبان ۱۴۰۳
🍂
•
از خدا می خواهم که
این عبد حقیر سر تا پا تقصیر را
در روز حَشر،از متصلان
به رشتهی چادر
حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)
قرار دهد...
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
۲۰ آبان ۱۴۰۳
10.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #فیلم | آره برم سرم بره، نزارم هیچ حرومی طرف حرم بره
_
🔹 شهید علی دقماق از شهدای حزب الله لبنان اینگونه می خواند و خود را در راه قدس جان فدای اسلام نمود
🔹 او نیز وصیت کرده که مقام معظم رهبری فقط یکبار بین نمازشون از او یاد کنند.
_
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
۲۰ آبان ۱۴۰۳
❤️خــاطــرات طــنــز شُــــهَـــدا
😂میــرم حـلیـم بــخـرم😂
🍂آن قدر كوچك بودم كه حتى كسى به حرفم نمى خندید.
هر چى به بابا نه نه ام مى گفتم مى خواهم به جبهه بروم محل آدم بهم نمى گذاشتند.
حتى توی بسیج روستا هم وقتى گفتم قصد رفتن به جبهه را دارم همه به ریش نداشتنم هرهر خندیدند.
مثل سریش چسبیدم به پدرم كه الا و بالله باید بروم جبهه.
آخر سر كفرى شد و فریاد زد : «به بچه كه رو بدهى سوارت می شود».
آخر تو نیم وجبى مى خواهى بروى جبهه چه كلى به سرت بگیرى.
دست آخر كه دید من مثل كنه به اوچسبیده ام رو كرد به طویله مان و فریاد زد : «آهاى نورعلى ، ییا این را ببر صحرا و تا مى خورد کتكش بزن و بعد آن قدر ازش كار بكش تا جانش درییاید!»
قربان خدا بروم كه یك برادر غول پیكر بهم داده بود كه فقط جان مى داد براى کتك زدن.
یك بار الاغ مانرا چنان زد كه بدبخت سه روز صدایش گرفت! نورعلى حاضر به یراق ، دوید طرفم و مرا بست به پالان الاغ و رفتیم صحرا.
آن قدر محكم زد كه مثل نرم تنان مجبور شدم مدتى روى زمین بخزم و حركت كنم. به خاطر این كه تو ده ، مدرسه راهنماى نبود ، بابام من و برادركوچكم را كه كلاس اول راهنماى بود ، آورد شهر و یك اتاق در خانه فامیل اجاره كرد و برگشت.
چند مدتى درس خواندم و دوباره به فكر رفتن به جبهه افتادم.
رفتم ستاد اعزام و آن قدر فیلم بازى كردم و سِر تق بازى در آوردم تا این كه مسئول اعزام جان به لب شد و اسمم را نوشت.
روزى كه قرار بود اعزام شویم ، صبح زود به برادر كوچکم گفتم : «من میروم حلیم بخرم و زودى بر می گردم».
قابلمه را برداشتم و دم در خانه قابلمه را زمین گذاشتم و یاعلى مدد. رفتم كه رفتم. درست سه ماه بعد ، از جبهه برگشتم.
درحالى كه این مدت از ترس حتى یك نامه براى خانواده نفرستاده بودم. سر راه از حلیم فروشى یك كاسه حلیم خریدم و رفتم طرف خانه.
در زدم ، برادركوچكم در را باز كرد و وقتى حلیم دید با طعنه گفت : «چه زود حلیم خریدى و برگشتى!» خنده ام گرفت.
داداشم سر برگرداند و فریاد زد : «نورعلى بیا كه احمد آمده !» با شنیدن اسم نورعلى چنان فراركردم كه كفشم دم درخانه جاماند!🍂
منـبع:کتـاب رفاقـت به سـبک تانـک.📚
#خاطرات_طنز_شهدا
#کتاب_رفاقت_به_سبک_تانک
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
۲۰ آبان ۱۴۰۳
💌 اسلام میگه هر جای دنیا که آه مظلومی رو شنیدید که داره در حقش ظلم و جفا میشه، وظیفه مسلموناست که برن اونجا و از حق مظلوم و حق اهل بیت دفاع کنن.
_شهید مهدی ذاکر حسینی🥀
#کلام_شهدا
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
۲۰ آبان ۱۴۰۳
۲۰ آبان ۱۴۰۳
۲۰ آبان ۱۴۰۳
۲۰ آبان ۱۴۰۳
۲۱ آبان ۱۴۰۳
•『🕊️』•
↫#خلوت_با_خدا
•احمد نمازش رو همیشه اول وقت میخوند.می گفت:«همه گرفتاریهای ما
با نماز صبحمون حل می شه.
یعنی هر گرفتاری ای داشته باشی
با نماز صبح میتونی حلش کنی
چون نماز صبح نشونه مردونگیه.
سختی داره».
#شهیداحمدمکیان
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
۲۱ آبان ۱۴۰۳
سید رضا نریمانی4_6005797772387683724.mp3
زمان:
حجم:
29.65M
🎧 خوش اومدی
شهیدمن
شهید رو سفید من
#مدیون_شهدا_هستیم
#جامانده_ازقافله_شهدا
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
۲۱ آبان ۱۴۰۳
مجبور شدیم برای حل قضیهای سراغ حاجاحمد برویم تا بلکه ایشان مساعدتی کنند، وقتی به مقر فرماندهی رسیدیم، یکی از برادران مسئول گفت: چرا اومدین اینجا؟
حاجاحمد گرفتاره، وقت نداره شما رو ببینه، هرچه به او اصرار می کردیم، اجازه ملاقات نمیداد، ناگهان دیدیم حاجاحمد از سنگر بیرون آمد، هیچوقت فراموش نمیکنم، او یک عصا در دست داشت و پایش را گچ گرفته بودند، با دیدن حاجی، با آن رنگ و روی پریده، جا خورده و تعجب کردم، به همان برادر مسئول گفتم:
این هم حاجاحمد! پس چرا نمیذاشتی بریم پیش ایشون؟
گفت: شما که میدونین، ترکش بزرگی به پای حاجی اصابت کرده و تازه اونو بیرون آوردن، چندین آمپول آنتیبیوتیک بهش تزریق کردن و حالا هم که میبینین، پاشو گچ گرفتن، گفتم: خب، با این حال خراب، چرا اونو به عقب نفرستادین؟ گفت: کجای کاری برادر! قبول نمیکنه میگه امدادگرها اگه میتونن همین جا این پا رو مداوا کنن وگرنه من آدمی نیستم که بچه ها رو اینجا زیر آتیش دشمن ول کنم و برگردم عقب!
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
۲۱ آبان ۱۴۰۳