🌹#توبه_نامه #شهید ۱۳ ساله علیرضا محمودی پارسا .بار #خدایا از کارهایی که کردهام به تو #پناه میبرم از جمله:
▪️از این که حسد کردم…
▪️از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم…
▪️از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم.
▪️از این که مرگ را فراموش کردم.
▪️از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم.
▪️از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم….
▪️از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم.
▪️از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم….
▪️از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید.
▪️از این که ایمانم به بندهات بیشتر از ایمانم به تو بود….
▪️از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری…..
▪️از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم….
▪️از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند….
▪️از این که کاری را که باید فی سبیل الله می کردم نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم….
▪️از این که نماز را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم….
▪️از این که بی دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم….
▪️از این که ” خدا می بیند ” را در همه کارهایم دخالت ندادم….
▪️از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا … به نشنیدن زدم…
سبحان الله
#برادرشهیدم❣
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
عشق و محبتش به جا ،حساسیتهای کاریاش هم به جا بود ، مواقعی که من و نغمه ، براےِ اقامتطولانی به سوریه میرفتیم ، از گرفتنِ محل اسکان تا تردد ماشین را مراقبت می کرد که از هزینهی شخصیِ خودش پرداخت کند ...
می گفت : باید مراقب باشیم «بیت المال» ، «مال البیت» نشه.
در وصیت و حرفهای آخرش هم گفت: مقداری از حقوقم رو به اداره برگردون، شاید جایی حواسم نبوده خرجی کردم که شخصی بوده ، یا زمانی را پُر کردم که کار اداری نبوده ....
#شهید_سید_مهدی_حسینی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
در عملیات والفجر دو همه مهمات خود را گم کرده بودیم. مهم تر از آن راه را هم، گم کرده بودیم. دست مان از همه اسباب ظاهری قطع بود.
رو به بچه ها گفتم: «بچه ها! فقط یک راه وجود دارد. ما یک امام غایب داریم که در سخت ترین شرایط به دادمان می رسد. هر کسی در یک سمتی رو به دل بیابان حرکت کند و فریاد «یا صاحب الزمان» سر دهد. مطمئن باشید یا خود آقا تشریف می آورد و یا یکی از یاران شان به دادمان خواهد رسید».
همه در دل بیابان با حضرت مأنوس شده بودیم. دیدم چند نفر با لباس پلنگی به سمت ما می آیند. پشت درختان و صخره ها قایم شدیم. وقتی جلوتر آمدند، شناختم شان. برادر نوذری از فرماندهان گردان یا زهرا (س) بودند.
خطاب به بچه ها گفتم: دیدید امام زمان (عج) ما را تنها نگذاشت.
#شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
پرسیدین چرا نذرسیب؟🍏
حکمتش چیه؟
ازکجا اومده؟
شهیدبرزگر عاشق میوه سیب بود.
شبهای یلدا سیب وانار می خرید..
وقتی شهیدبرزگر گمنام شد مادرش تمام سیبهای درختی منزل پسرعموی شهیدکه یتیم بوده رو میخره و به نیت برگشت پیکر فرزندش به جبهه می فرسته وبعد چندماه شهید پیدامیشه.
شهیدبرزگردوستی صمیمی بنام آقای مَوَدّت داشته ودارندکه موقع تدفین شهید؛چندبار از شدت گریه بیقرار وازحال رفتنداما پس ازساعتی بطور ناگهانی ساکت شدند.
همون شب شهیدبرزگر به خواب پدرش میاد:پدر ازش می پرسه محمد دیدی دوستت چقدر بی تابی کرد. گفت:آره..از اول تا آخرپیشتون بودم . وقتی دیدم از حال رفت.یکی از سیبهای باغ بهشتی خودم رو آوردم جلوی شامّه اون قراردادم وآرامش گرفت.سیبهای باغم معجزه میکنه... فقط بایدخالصانه بخوایین...
چندین نفردیگه شهیدرو باسیب خواب دیدند.
از اون موقع هرکس حاجتی داره مثل مادرشهیدبرزگر؛به نیت فرج امامزمان وشهید وحاجتش نذرسیب کرده ؛
که اگر کلیدحاجتش در خونه شهید بخوره ان شالله گره ازکارش باز میشه...
نحوه انجام نذر سیب رو حتما در کانال ارسال میکنم🍎
#التماس_دعای_فرج
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
زِ پشت در بشنو نالههای فاطمه را
به سوزِ سینۀ آن مادرِ شهیده بیا..
🖤🌿
#السلامعلیڪیاخلیفةاللهفےارضھ.🌱🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
از خاطرهی چادری شدنش تعریف میکرد.
میگفت #فاطمیه بود؛ خواستم برای روضهیِ مادر بهترین لِباسمُ بپوشم، وابسته شدم :)
#فاطمیہ🖤🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
آورده اند که، عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
مردی که آنجا بود عابد را شناخت
به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟
گفت : نه
مرد گفت : فلان عابد بود
نانوا گفت : من از مریدان اویم
دنبالش دوید و گفت می خواهم شاگرد شما باشم ، عابد قبول نکرد
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم ، عابد قبول کرد
وقتی همه شام خوردند
نانوا گفت : سرورم دوزخ یعنی چه؟
عابد پاسخ داد : دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی...[🤍🍁]
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
❣امروز روز #جمعه
و روز توست
روزى که امید به ظهورت است.
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🍂❤️
یک لحظه چشمت را ببند و
دل هوایی کن
با یک سلامِ ساده
خود را رضایی کن
حتما نباید
روبرویِ گنبدش باشی
اصلا میان خانه،
دل را رضایی کن
🌷اَلّهُمَّ صَلَّ عَلی مُحَمَّدوآلِ مُحَمَّدوَعَجَّل فَرَجَهُم🌷
🔺 ظهـــور نـزديــڪ اســت 🔻
❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ❄️
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
دل،بی" #تو "
هرچقدربگیردبهانهنیست ؛
ایمقصدتمامِدعاهایمابیا..🍂🚶♂️
[یاصاحبالزمان..]
#اللہمعجݪلوالیڪالفرج
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯