.
بندگیمون جوری شده کھ اگھ در
محضر خلقِخدا باشیم شهید زندهایم!
ولـے اگر در محضرخُدا و خلوت
خودمون باشیم الله اکبر . . . !
#آخداخودتیهکاریکنآدمبشیم :]
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
سر از پیکرش جدا افتاده بود...
برای اینکه خانواده به خصوص مادرش ناراحت نشوند، یکی از بچه ها صورت احمد را شست موهایش را هم شانه زد
سر را جوری روی پیکر گذاشت تا جراحت مشخص نشود.
وقتی مادر جنازه پسرش را دید، گفت: مادر من که دوست داشتم تو مثل امام حسین بی سر شهید بشی...
دست زیر سر احمد برد تا صورتش را ببوسد که متوجه جدایی سر فرزندش شد. 😭
خطاب به احمد گفت:
مادرم شیرم حلالت، من نیز خواستم همینطوری شهید بشوی...
بعد گفت: به فدای امام حسین،
به فدای علی اکبر امام حسین،
به فدای سر امام حسین «ع»...
#شهید_احمد_تدین 🕊🌱
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🛑شهیدی که بعد از شهادت،برگه امتحانی دخترش را امضا کرد!
✅ به نقل از دختر شهید:
«یک هفته از شهادت پدرم گذشته بود، در زادگاه پدرم، شهر خوانسار، برای او مراسم ختم گرفته بودند.
بنابراین مادر و برادرم هم در خانه نبودند و من باید به مدرسه می رفتم.
🔰وقتی وارد مدرسه شدم، دیدم که برای تجلیل از پدرم مراسم تدارک دیده اند، پس از مراسم راهی کلاس شدم، خانم ناظم از راه رسید و برنامه امتحانی ثلث دوم را به من داد، در غیاب من همه بچه ها برنامه امتحانی شان را گرفته بودند و فقط من مانده بودم.
💠 ناظم از من خواست که حتما اولیایم آن را امضا کنند و فردا ببرم.
به فکر فرورفتم که چه کسی آن را برایم امضا کند؟
💥 نسبت به درس و مدسه ام بسیار حساس بودم و رفتن پدر و نبود مادر در خانه مرا حساس تر کرده بود.
وقتی به خانه رسیدم چیزی خوردم و خوابم برد...
🌟در خواب پدر را دیدم که از بیرون آمده و مثل همیشه با ما بازی می کرد و ما هم از سر و کولش بالا می رفتیم. پرسیدم آقاجون ناهار خوردید؟ گفت: نه نخوردم.
🍀به آشپزخانه رفتم تا برای پدر غذا بیاورم، پدر گفت: زهرا برنامه ات را بیاور امضا کنم.
گفتم آقاجون کدام برنامه؟
گفت: همان برنامه ای که امروز در مدرسه دادند.
رفتم و برنامه امتحانی ام را آوردم اما هرچه دنبال خودکار آبی گشتم پیدا نشد.
می دانستم که پدر هیچگاه با خودکار قرمز امضا نمی کند، بالاخره خودکار آبی ام را پیدا کردم و به پدر دادم و رفتم آشپزخانه.
اما وقتی برگشتم پدرم را ندیدم، نگران به سمت حیاط دویدم دیدم باغچه را بیل می زند.
🌻 آخر دم عید بود و بایستی باغچه صفایی پیدا می کرد، پدر هم که عاشق گل و گیاه بود.برگشتم تا غذا را به حیاط بیاورم ولی پدر را ندیدم .
🌾این بار هراسان و گریان به دنبال او دویدم اما دیگر پیدایش نکردم ناگهان از خواب پریدم...
☀️صبح شد، موقع رفتن به مدرسه با عجله وسایلم را آماده می کردم، ناگهان چشمم به برنامه امتحانی ام افتاد که با خودکار قرمز امضا شده بود!
✅ وقتی به خواهرم نشان دادم حدس زد که شاید داداشم آن را امضا کرده باشد ولی یادم افتاد که برادرم در خانه نبود.
🔮خواب دیشب برایم تداعی شد، با تعجب ماجرا را برای خواهرم تعریف کردم.
🌼پدر در قسمت ملاحظات برنامه نوشته بود: «اینجانب رضایت دارم، سید مجتبی صالحی» و امضاء کرده بود.
در مدرسه ماجرا را برای دوستم تعریف کردم، دوستم هم به من اطمینان داد که واقعیت دارد. او ماجرا را برای خانم ناظم تعریف کرد و گفت: که این اتفاق برای شهید صالحی افتاده، یعنی اسمی از من و پدر من به میان نیامد.
مادر، در خواب شهید را به حضرت زهرا سلام الله علیها قسم می دهد که با برخورد مردم که دم در می آیند و از امضای نامه می پرسند چه بکند؟
🌻 شهید می گوید: «سادات (اسم همسر شهید) تو هم شک داری؟» با گریه می گوید نه، او ادامه می دهد: «اگر کسی شک دارد بگو تا روز قیامت در آن باقی بماند تا همه حقایق آشکار شود.
✨همان موقع برنامه را به آیت الله خزعلی می دهند تا برای تعیین صحت و سقم آن پیش علمای دیگر ببرد.
🌹علمای آن زمان صحت ماجرا را تایید می کنند و برنامه به رویت حضرت امام(ره) نیز می رسد.
💠اداره آگاهی تهران نیز پس از بررسی اعلام می کند امضا مربوط به "خود شهید مجتبی صالحی" است، اما جوهر خودکاری که امضا را زده شبیه هیچ خودکار یا خودنویسی نمی باشد.
✨با تایید مطلب، امروزه مردم با رفتن به موزه شهدا و دیدن آن نامه، شهید را می شناسند و به یکدیگر معرفی می کنند...
#شهید_سید_مجتبی_صالحی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون . موشن
📌سوریه سازی به بهانۀ حجاب
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
دوست دارم اگر شهید شوم، پیکری نداشته باشم. از ادب به دور است که در محضر سیدالشهدا (ع) با تنی سالم و کفن پوش محشور شوم.
و اگر پیکرم برگشت دوست دارم سنگ قبری برایم نگذارند. برایم سخت است که سنگ مزار داشته باشم و حضرت زهرا (س) بی نشان باشند.
#شهیدانه
#کلام_شهدا
#شهید_مرتضی_عبداللهی
🕊️ تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۸/۲۳
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#معرفی_کتاب📚
#کتاب_شهدایی📔
کتاب "هواتو دارم" اثری است از محمدرسول ملاحسنی که به روایت زندگی شهید مدافع حرم مرتضی عبداللهی می پردازد.
این جوان، دل حاج قاسم را با اختراع و نوآوری اش نرم کرد..!
مسجد بود که مرتضی را مرتضی کرد. آقا مرتضی عبداللهی جوانی باهوش و شجاع بود که به انواع و اقسام هنرهای رزمی تسلط داشت. عشق به جهاد و شهدا را از همان اول می شد به وضوح در او دید. ولی در آخر هم خدا او را فراخواند و به او گفت "هواتو دارم" تا با شهادت، آسمانی شود.
#شهید_مرتضی_عبداللهی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🔸 بسیجی مجروحشده در اغتشاشات مشهد شهید شد.
🔹«حسین براتی» بسیجی ناحیه مالک اشتر مشهد پس از یک ماه تحمل جراحتهای ناشی از شلیک گلوله اغتشاشگران، سحرگاه امروز در بیمارستان به فیض شهادت نائل شد.
🔹جمعه ۲۲ مهرماه دو نیروی بسیجی حافظ امنیت به یک خودروی پراید با پلاک غیربومی مشکوک شدند و آن را متوقف کردند. اما افراد درون خودرو به صورت ناگهانی به نیروهای بسیجی تیراندازی و فرار کردند.
#شهید_حسین_براتی
🕊️ تاریخ شهادت: ۱۴۰۱/۸/۲۳
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
حرکت، جوهره ی اصلی انسان است و گناه زنجیر، من سکون را دوست ندارم. عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است، سکونم مرا بیچاره کرده.
#شهیدانه
#کلام_شهدا
#شهید_عباس_دانشگر🌹
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🔴ادواردو فرزند یكی از ثروتمندان میلیاردر ایتالیا، بعد از مطالعه تصادفی قرآن، مسلمان شیعه شد و نام خود را مهدی گذاشت و پس از سفر به ایران با حضرت امام (ره) ملاقات كرد. بیست و چهارم آبان سالگرد شهادت شهید آنیلی است.
#شهید_ادواردو_آنیلی🌹
#سالروز_شهادت🕊️
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯