9.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این سینه زنت پیر می شود .
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
بزرگۍمیگفٺ↓
تڪیهڪنبهشہـداء'
شہـداتڪیهشانخداسټ؛
اصلاڪنارگـݪبشینےبوۍگلمیگیرے'
پسگݪستانڪنزندگیټ رابایادشہـدا🥲
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
از روزی که فهمید توجه نامحرم و
به تیپ و ظاهرش جلب کرده
با یه تغییر از این رو به اون رو شد..!
آقا ابراهیم هادی و میگما
_شهید ابراهیم هادی
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
رفیقشمیگفت :
گاهیمـیرفتیهگوشهیِخلوت ،
چفیهاشرومیکشیدرویِسـرش
توحالتِسـجدهمـیموند . .!
بهقولِمعروفیهگوشـهای
خداروگیرمیآورد . .(: 🌸
#شھیدانہ
#شھیدمصطفیصدرزاده
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
سعیکنیدعاشقباشید،
عاشقخدمتکردن!
منتظرنباشیدکهکسیبهشمابگوید:
"خداقوت"ویاکسیازشماتشکرکند
ویاکسیقدرکاروتلاشومشقتیراکه
کشیدهایدبداند
کاررابرایخدا انجام بدهید...!🌱
شھیدمدافعحرممحمّدحسینمعزغلامی
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
برادر شهیدم♡
رفیقشمیگفت : گاهیمـیرفتیهگوشهیِخلوت ، چفیهاشرومیکشیدرویِسـرش توحالتِسـجدهمـیموند . .!
تویکتابقراربیقرارمیگهکه؛
مصطفینهنمازشبخونبزرگیبود
نهکارخاصیمیکرد...
اماتنهاکاریکهکردوخداخریدش،
انجامواجباتوترکمحرماتبود! 🌿
#شھیدانہ
#شهید_مصطفی_صدر_زاده
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
میگفت:
دو جعبه سیب و پرتقال آوردیم تو چادر و سریع پشت لباس ها قایم کردیم ؛
آقا مهدی که اومد گفت اینا چیه؟
گفتیم: میوه است!
گفت: میدونم میوه است اینجا چیکار میکنه؟
از تدارکات برداشتین؟! میبرید سر نماز بین بچها تقسیم میکنید
گفتیم: توروخدا آقا مهدی! اونجا نه لااقل!
بچها به ریشمون میخندن...
گفت:
اتفاقا لازمه بعضی وقتا بچها به ریش آدم بخندن ... ✨🌿
#شھیدانہ
#شھیدمهدیباکرے
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
لحظهای قبل از شهادت
به او گفتند: زندهای؟
جواب داد: هنوز نه نفس میکشم !✨🤍
#شھیدانہ
#شھیدآوینۍ
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
منسربازاینمملکتم
اینروڪِهدیگهکسی
نمیتونهازمبگیره..!🌿
#شھیدانہ
#شھیدمحمدبروجردی
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯