فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️حکایات تکان دهنده از شهدا خاطره گویی حاج حسین یکتا در مورد یک شهید گمنام...
#شهید_گمنام
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
•🌿•
خدایـٰادِلـم
بَھـٰانہشھـٰادَٺمےگیـرَد
نِمےشوِداِرفـٰاقـےکنۍبِھاین
؏َـبدمـردودشـدِھ..!
#شهید بابڪ نوری هریس
#شهیدانه🕊
-نشرصدقهجاریه-
🕊
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
روزی بین صفحاتِ تاریخ ،
نوشته خواهد شد ؛
مردمانی باشرف ، با هرچه شد ،
پای وطنشان ماندند و مُردند ،
اما تسلیم نشدند ،
و ما معنا خواهیم کرد ،
کلمهٔ وفاداری و وطن پرستی را ..
#شهید_آوینی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
شهید_گمنام : 🌷
غریب ترین کلمه است...
مظلوم ترین کلمه...
کلمه ای که هزارن هزار درد دارد...
دردهای ناگفته...
حرف های نزده...
بغض های سرخورده...
شهید گمنام یعنی:
هنوز مادری منتظر است...
هنوز پدر شکسته ای امیدوار است...
شهید گمنام یعنی دلتنگی فرزندی برای پدرش که حتی مزار هم ندارد...
یعنی اشک های سرد زنی
برای گمنام بودن مرد زندگیش...
شهید گمنام یعنی فقط چند استخوان...
یعنی غربت...
یعنی پلاکی گم شده...
شهید گمنام یعنی مزاری خلوت...
یعنی بی سروصدا اوج گرفتن...
شهیدگمنام یعنی پسرم دیگه بیا...
یعنی پدرم به چند استخوانت هم راضیم فقط بیا...
شهید گمنام یعنی معلوم نیست
چگونه شهید شده است؟
🌷شهید گمنام یعنی:
فدایی ولایت
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
-اینویادتباشه..
الگووملاکِتو،بایدحضرتزهراباشه
نهبلاگرایِ تویاینستاگرام....
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
+شهادت یعنی ؛
زندگی کن ، اما !
فقط برای خدا ..!
اگر شهادت میخواهید
زندگی کنید
فقط برای خدا . . (:
-شهیدبابکنوری
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆قیس خزعلی از فرماندهان حشد الشعبی :اجازه نخواهیم داد تاریخ تکرار شود و امانت عباس، زینب را بار دیگر به اسارت ببرند! 💔
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
5.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 لحظاتی از نوحهخوانی آقای میثم مطیعی در دومین شب مراسم عزاداری ایام فاطمیه در حسینیه امام خمینی(ره). ۱۴۰۳/۹/۱۳
🖤 #سرمشق_فاطمی
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
30.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 من پای تو هستم،
حتی اگه هیچکس پای تو نمونه...
🎤 حسین طاهری
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
هنگامی كه همراه نسيم سحری نوای روح بخش اذان صبح دريازدهم دی ماه سال ۱۳۴۵ دركوچه پس كوچه های شهرستان ساری طنين اندازشد«سيدمجتبی»چشم به جهان گشودوخانواده علمداربا تولد دومين فرزندش بارديگرسبز پوش شد.
جملاتی زیبا،ازشهيدسیدمجتبی علمدار:
آدم بايدتوجه كند.فردا اين زبان گواهی میدهد.حيف نيست اين زبانی كه میتواند شهادت بدهد كه اينها ده شب فاطميه نشستند وگفتند:يا زهرا؛يا حسين آنوقت گواهی بدهدكه مثلاًما شنيديم فلان جا لهو ولعب گفت،بيهوده گفت،آلوده كرد،ناسزا گفت،به مادرش درشتی كرد
احتياط كن!تو ذهنت باشدكه يكی دارد مرا میبيند،يك آقايی دارد مرا می بيند، دست ازپاخطا نكنم، مهدی فاطمه(سلاماللهعلیها) خجالت بكشدوقتی میرودخدمت مادرش كه گزارش بدهد شرمنده شودوسرش را پايين بيندازد. بگويد:مادر!فلانی خلاف كرده،گناه كرده است؛بد نيست؟!فردای قيامت جلوی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)چه جوابی
میخواهيم بدهيم؟!
راوی:دوست وهمرزم شهید
شبی كه حال سيدبسيار وخيم وتنفس او بسيارتند ومشكل شده بوداو را به اتاقی كه دستگاه تنفس مصنوعی بودبرديم در حاليكه تنفس بسيارسريعی داشت وتشنه هوابودپزشك دستور دادكه داروی بيهوشی به اوتزريق شودتا لوله جهت تنفس گذاشته شودومن آخرين جمله ای كه ازسيدشنيدم و بعداز آن تا زمان شهادت بيهوش بوداين بود:يا عمه سادات!يازينب كبری!
هدیه به ارواح مطهرشهدای عزیزمان و
صبرخانواده معظم شهداءصدهاگُل زیبای «صلوات»
🌺أَللهُمَّصَل عَلیٰمُحَمدوَآلِمُحَمدوَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
الّلهمَّعَجِلْلِوَلِیِّکَـــالْفَرَج
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
خاطراتی شیرین از شهيد سید مجتبی علمدار:
ايشان انگشتری داشتند كه خيلی برايش عزيز بود.می گفت اين انگشتر را يكی از دوستانش موقع شهادت از دست خود در آورده و دست ايشان كرده و در همان لحظه شهيد شده است. ايشان وقتی به آبادان برای مأموريت می رود، اين انگشتر را بالای طاقچه حمام جا می گذرد و دربازگشت به ساری يادش می افتد كه انگشتر بالای طاقچة حمام جا مانده است. وقتی آمد خيلی ناراحت بود. گفتم:
آقا مجتبی چرا اينقدر دلگيری؟
گفت: والله انگشترِ بهترين عزيزم را در آبادان جا گذاشتم، اگر بيفتد و گم شود واقعاً برام سنگين تمام می شود.
آقا سیدگفت: بيا امشب دوتايی زيارت عاشورا و دعای توسل بخوانيم شايد اين انگشتر گم نشود يا از آن بالا نيفتد...
جالب اينجا بود كه ما زيارت عاشورا را خوانديم و راز و نيازكرديم و خوابيديم. صبح كه بلند شديم ديديم انگشتر روی مفاتيج الجنان است. اصلاً باورمان نمی شد همان انگشتری كه در آبادان توی حمام جا گذاشته بود روی مفاتيج الجنان بالای سرما باشد .
راوی : همسربزرگوار شهید
🌺أَلّٰلهُمَّصَلِّ عَلیٰمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯