eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.8هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
125 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یاسریع الرضا
۱.در مورد سؤال اول که بحث استیضاح بود واکاوی استیضاح نیاز به بیان چند مطلب هست . اولاً استیضاح برای چه امری؟! آیا ولی فقیه در انجام تکلیف شرعی و قانونی خود که قانون اساسی به آن اشاره کرده دچار قصور و کوتاهی شده که نیاز به استیضاح باشد یا خیر؟! ثانیاً،به فرض دچار قصور یا ترک فعل و یا استغفرالله اشتباه شده،این اشتباه از دیدگاه صاحبان عقول هست یا افرادی که کلاً با مقوله ی حاکمیت ولایت فقیه و به تبع با حاکمیت معصوم و نائب معصوم مخالف هستند.یا بهتر بگم این نقد از طرف افراد صاحب آگاهی و دین و عقل هست یا تفکرات غیر این مانند سکولارها و....؟!!! ثالثا،از امام (ره)سخن به میان آمد خصوصاً مطلبی که امام فرمودند اگر زمامدار مسلمین....(الی آخر). خب همین جملات امام در صحیفه هم نیاز به تأمل و تفکر و بازبینی هست.باید صدر و ذیل سخنان حضرت امام (ره) مورد بررسی قرار بگیره. امام(ره)در صدر این موضوع،جریان دولت و مردم و حاکمیت بین آنها را مطرح می کنند. لذا بیشتر مباحث امام در اون قضیه برمیگرده به امر دولت و زمامداری دولت در حاکمیت مردم چرا؟ چون امام به خوبی مطلع هست که بحث حاکمیت در قضیه تعامل ملت با دولت در کارهای اجرایی و فیزیکی و حل و فصل مشکلات و نیازهای ملت صادق است. وظیفه رهبری،هدایت و رهبری ملت هست نه کارهای اجرایی مثل دولت داری و غیره. لذا وقتی زمام امور به دست دولت باشه توضیح و استیضاح و نقد هم از این جایگاه میسر است. کلام ما ناظر به سخنان خود امام (ره) هست که در جلد ۹ صحیفه نور در ص ۱۸۳ فرمودند. ایشان در اون قسمت فرمودند: (اگر یک فقیهی (مجتهد) ، یک مورد دیکتاتوری بکند،از ولایت می افتد،پیش اسلام.) 👈 نکته مهم ، ادامه کلام امام (ره)هست که می فرمایند: ( اسلام هر فقیهی را که ولیّ نمی کند.آن که علم دارد، عمل دارد، مشی اش مشیِ اسلام است، سیاستش سیاست اسلام است، آن را به ولایت منصوب می کند. ...آدمی که تمام عمرش را در اسلام گذرانده و در مسائل اسلامی گذرانده و آدم معوجی نیست و صحیح است،این نظارت داشته باشد به این امرها....) خب کلام 👆 امام (ره) تبیین این مطلب هست که ولی فقیه با مجتهد عادی و فقیه عادی متفاوت هست و عوج و گمراهی و نقصان در امر او نیست. پس هم ولی فقیه باید نقیصه داشته باشد که ندارد، و هم باید عمل او در رهبری امت دچار انفعال و قصور و نقص باشد که دیده نشده،و هم باید مطرح کردن نقیصه یا ضعف مثالی، از طرف صاحبان عقول سالم باشد.
هدایت شده از یاسریع الرضا
تکمله بحث استیضاح ❌بحثی که در قضیه استیضاح مطرح شد چند نکته انحرافی دیگه هم داشت که نیاز به توضیح است. ۱. بحث توضیح و استیضاح. اگر بحث توضیح و استیضاح به معنای توضیح خواستن از شخص رهبری در مقابل عملکرد او در قبال هدایت و رهبری جامعه هست،این امر یک امر گمنام و جدیدی نیست.چرا که جایگاه رهبری،الحمدلله تنهاترین جایگاه مقدس در کشور هست که از آغاز شروع آن یعنی چه از زمان امام (ره) و چه از زمان امام خامنه ای،هم برای سیاست کلان خود که منهای سیاست کلان نظام نیست ، بارها در مقام توضیح عملکرد، سخن به میان آورده و پاسخ شبهات و ابهامات در قضیه وظایف و عملکرد رهبری را داده است. طرح موضوعات مختلف و ایراد سیاست های رهبری و خط دهی جامعه و مسئولین و بیان نقدها در مورد عدم اتباع از این سیاست ها خود دلیل بر توضیح از طرف رهبری است. ۲. اما در مورد اجرای سیاست های رهبری در مقولات مختلف، چه سیاست های کلی ،چه سیاست در موضوعات مختلف،مانند فرهنگ و سیاست و اقتصاد و غیره،جدای از اذعان صاحبان اندیشه و تفکر در داخل، به مدیریت و سیاست و درایت عالی رهبری در طول این چهل و چند سال، اعترافات دشمنان نظام هم در مورد عملکرد رهبری نظام در طول این چند سال،با وجود هزاران تحریم تحمیل شده علیه ملت حائز اهمیت است. ۳. اگر مشکلات و برخی فسادها و موضوعات تلخ در برخی دوران ها، دلیل بر استیضاح رهبری نظام باشد باید توجه کرد ، به چگونگی پیدایش آن مشکلات. به نظر بجای فرافکنی و منحرف کردن افکار عمومی به سمت ابهامات پوچالی، باید به این حقیقت فکر کرد که عمده مشکلات کشور ناشی از چه قضیه ای هست؟! اگر در طول این چند سال از عمر شریف انقلاب توجه شود و عملکرد طیف های مختلف در زمامداری اوضاع کشور مورد بررسی قرار گیرد،پاسخی که دور از ذهن نیست حاصل می شودو آن اینکه هرجا و در هر دوره ای، دولت ها از سیاست ها و چشم اندازهای کلی نظام و رهبری تبعیت کردند و این سیاست ها را در برنامه های دولت و مدیریت خود بکار گرفتند،دوران پیشرفت و اقتدار و امنیت ملت و جمهوری اسلامی بود، اما هرکجا از سیاست های رهبری شانه خالی کردند، کشور و ملت دچار خسارت ها و اتفاقات تلخی شد که بیشتر این اتفاقات در زمان زمامدای و مدیریت طیف غربزده اصلاحات بوده و هست. ۴. در مورد استیضاح و موارد توضیح، بجای گرفتن نوک پیکان به سمت رهبری که حوزه اختیارات ایشان در قانون اساسی محدود و قابل تامل است، و بجای انحراف بردن اذهان عمومی از رسیدن به پاسخ حقیقی،می بایست استیضاح از افراد و اشخاصی انجام شود که می بایست در طول این چندسال بر حسب وظایف خود،در مدیریت خود،سیاست های کلی نظام و رهبری را به کار می گرفتند اما متأسفانه نه تنها به کار نگرفتند بلکه در برخی موارد درست نقطه مخالف آن را اجرا و کشور و ملت را دچار ضررهای غیرقابل جبران در موضوعات مختلف کردند لذا آنها می بایست پاسخگو باشند. ۳. اما چیزی که از شخص منتظری بیان شد.ببینید،مقوله ولایت فقیه مانند خیلی از مقولات و موضوعات اساسی هم مخالفینی دارد و هم موافقین . اما اینکه از قول منتظری که شخصیت این فرد در طول تاریخ انقلاب به عنوان خیانت و مخالفت با نظام و جدایی او از ملت و نظام و همکاری با دشمنان ملت و ارائه اطلاعات از جانب او و بیت او به منافقین و غیره، اثبات شده، به این نتیجه برسیم که ولایت فقیه مخالفین زیادی داری و تعداد موافقین آن انگشت شمارند این اصلا صحیح نیست. اولاً،اهمیت ولایت فقیه به عده و عُده حامیان آن صرفاً نیست بلکه باید اهمیت آنرا در اتباع و همراهی از تفکر و اقوال و عمل معصومین جستجو کرد سیاست های ولایت فقیه همان سیاست های معصومین و برگرفته از روش ها و اندیشه های فقهی و سیاسی حضرات معصومین است. ثانیاً،این اندیشه موافقین کمی ندارد. از شیخ مفید و شیخ طوسی،ابن ادریس حلی، علامه حلی، فخرالمحققین،شهیداول ،محقق ثانی،مقدس اردبیلی،سیدمحمد جواد عاملی،ملااحمد نراقی،صاحب جواهر، صاحب ریاض،(شیخ انصاری), شیخ فضل الله نوری ، آیت الله بروجردی و.. از موافقین این تفکر و اندیشه هستند.
هدایت شده از یاسریع الرضا
❌ اما در مورد اینکه گفته شد مرحوم بروجردی و مطهری اعتقادی به ولایت فقیه نداشتند این کلام کاملاً کذب است. مقوله ولایت فقیه مورد اتفاق بسیاری از علمای سلف و معاصر بوده،برخی حوزه اختیارات آن را همانند حوزه اختیارات معصومین علیهم‌السلام ذکر کردند،برخی قائل به محدود بودن حوزه اختیارات آن بودند. اما اینکه افرادی مثل مرحوم بروجردی و غیره مخالف این جایگاه(ولایت فقیه) باشند از اساس کذب است. مرحوم بروجردی در کتاب (البدرالزاهر) ص ۷۴ گفتند،👈 در مجموع (از نظر عقلی ونقلی برمی آید که) فقه عادل در کارهای مهم عمومی که مورد ابتلای مردم است، از طرف ائمه اطهار علیهم السلام،منصوب است و همانطور که ما روشن کردیمو اجمالا اشکالی هم به آن وارد نیست. دراثبات آن ، احتیاجی به مقبوله عمربن حنظله نمی باشد و در نهایت اینکه مقبوله نیز از شواهد این مطلب است.) و یا در بخش استفتائات خود در مورد ولایت فقیه اذعان دارند👈 یکی از امور مقرره در اسلام،حکومت است؛ به اجماع علماء اسلام،بل الضروره من الدین. و حاکم را وظایفی است معینه،از اجرای حدود و حفظ ثغور و نظم امور و اقامه عدل و .........و ثبوت این وظایف هم 👈 برای حاکم مسلمین و منصوب از قِبَلِ سلطانِ اسلام، محل اتفاق فریقین (شیعه و سنی) است. خب 👆 این گوشه ای از نظرات مرحوم بروجردی در پذیرش اصل ولایت فقیه ، با این حال مخالفت و رد ولایت فقیه از طرف ایشان،از کجا فهمیده میشه؟!!! پس اینکه مرحوم بروجردی مخالف با ولایت فقیه بودند از اساس کذب است.
هدایت شده از یاسریع الرضا
❌ در مورد شهید مطهری،چیزی که گفته شد از ایشان به معنی مخالفت این شهید با اصل و جایگاه ولایت فقیه نیست. 👈ایشان به اثبات ولایت فقیه از طریق ضرورت عقلی تصریح می کند و با تمسک به روایات به اثبات ولایت فقیه می پردازد . ایشان در بررسی روایت مقبوله عمر بن حنظله[2] می نویسد : « امام می آید نایب عام معیّن می کند و می گوید : انظروا الی من روی ... آن کسی که حدیث ما را روایت کرده باشد و دقیق باشد در حلال و حرام ما،عادل باشد، درستکار باشد، قد جعلته علیکم حاکما من او را بر شما حاکم قرار دادم . » با بررسی مجموع نظرات شهید مطهری می شود به این نکات اشاره کرد: ۱. استاد مطهری میان نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه و دموکراسی ناسازگاری نمی بیند. ۲. استاد قائل به اختیارات وسیع ولی فقیه و حکومت اسلامی برای اداره بهینه امور کشور است. ۳. استاد به الهی بودن حکومت و ولایت فقیه معتقد است و مخالف نظریه وکالت انکاری حکومت در اسلام است،اما به حقوق طبیعی و فطری مردم از جمله حق انتخاب حکومت و حاکم معتقد است . ۴. از منظر استاد مطهری ولایت فقیه، ولایت یک فقیه عدل و متخصص و حامی حقوق مردم است که دارای شرایط مختلفی است ،اما این ولایت به معنای حاکمیت مستقیم و مباشر و به دست گرفتن زمام امور اجرایی نیست ، بلکه نوعی نظارت عالی و به تعبیری ولایی است که بر همه امور اساسی از جمله نصب روسای سه قوه نظارت و اشراف دارد. ۵. استاد مطهری بر خلاف سکولارها،مدافع نظریه دو ساحتی بودن دین اسلام است؛ به این معنا که اسلام حیات بشری را تنها به خود انسان واگذار نکرده است ، بلکه در مسائل دنیوی از جمله بحث حکومت خود طرح و نظریه دارد. با همه اوصاف، این خلاصه تفکرات شهید مطهری در باب ولایت فقیه است. چه قائل بودن به اینکه ولی فقیه نقش او،نقش حاکمیت مستقیم نیست بلکه نظارت و ایدئولوژیک است،اما اعتقاد ایشان بر ولایت فقیه،مخالف اعتقاد جریان سکولار است. نتیجه اینکه ایشان مخالف با اصل مقوله ولایت فقیه نیست. ✅نکته مهم اینکه،فرضا فلان مجتهد و یا فلان مرجعیت، در قضیه ولایت فقیه، مواردی را قبول و مواردی را مورد مخالفت قرار دهد این به معنای مخالفت با اصل نیست ✅ تردید هم نسبت به مقوله ولایت فقیه پذیرفته نیست. امکان دارد فلان مجتهد اصلا مقوله ولایت را انکار و فلان مجتهد برای آن محدودیت قائل شود آیا این قضیه موجب تردید است؟!!! با وجود اینکه این همه از علمای سلف و معاصر در حمایت از این جایگاه برخواستند که تعداد آنها بیش از مقداری است که سابقا ذکر کردیم از مجتهدین و علمای معاصر می توان این افراد را نام برد: [ مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی، شهید آیت الله صدوقی،آیت الله مشکینی، آیت الله جوادی آملی،آیت الله مصباح یزدی، آیت الله میرزا هاشم آملی، آیت الله مظاهری، آیت الله سیدمحمودشاهرودی، آیت الله سیدعباس خاتم یزدی،آیت الله هادی روحانی،آیت الله محمد یزدی، آیت الله مومن،آیت الله سیدجعفرکریمی، آیت الله قدیری،آیت الله امامی کاشانی، آیت الله امینی، آیت الله موسوی همدانی آیت الله غروی،آیت الله بهاءالدینی، آیت الله شهید دستغیب،علامه حسن زاده آملی، آیت الله صدیقی،آیت الله العظمی اراکی،آیت الله نوری همدانی،علامه محمد حسین حسینی طهرانی،آیت الله علوی گرگانی، آیت الله خزعلی، آیت الله واعظ زاده خراسانی، آیت الله مهدوی کنی، آیت الله مجتهد شبستری،آیت الله حسینی بوشهری، آیت الله عبدالنبی نمازی و......]
هدایت شده از یاسریع الرضا
❌ نکته مضحک و خلاف واقع در این شبهه، ادعای 👈 صرف بودجه زیاد برای تبلیغ این نظریه هست. یعنی برای تبلیغ ولایت فقیه هزینه بالایی پرداخت شده؟!!! چه هزینه ای؟!! از طرف چه کسی؟!!! اثبات ولایت فقیه آیا وابسته به پرداخت بودجه و هزینه هست؟!!! اعتماد به نفس از چه بابت؟!!! مخالفین کدام نظریه؟!!! ببینید،اینکه شخصی بیاید بگوید من خدا را قبول ندارم،حالا به دلایل مختلف. اولاً باید دید این شخص عالم است یا جاهل. ثانیاً،نقد او نقد با آگاهی و استدلال است یا از سر جهالت و لجاجت ثالثا،آیا خدا در افعال خود،نستجیر بالله قصوراتی داشته؟!!! با اینکه نمی شود این مثال را در قضیه ولایت فقیه آورد،اما باید دید آیا منتقدین،آگاه هستند یا جاهل و بعضاً معاند و تحت تأثیر عقائد خرافی دشمنان. باید دید ولایت فقیه قصور و ترک فعل های قانونی و شرعی داشته تا کنون؟!!! باید دید کدام عملکرد ولایت فقیه موجب ضرر و خسران برای ملت و نظام شده.
هدایت شده از یاسریع الرضا
👈 سادسا،در بحث تخصص،زمانی عدم دخالت بدون تخصص پذیرفته هست که هیچ تحقیق و مشورت و تجربه ای در فلان موضوع حاصل نشود. امااینکه به عینه دیده شد و تحقیق شد از طریق کارشناسان و اطلاعات و اخبار متقن که این واکسن های آمریکایی،آلوده به مواد کشنده هستند و با هدف نابودی انسانها ساخته شدند،منع از ورود این واکسن نیاز به داشتن تخصص نیست . قوه عاقله سالم هر انسانی برای دفع خطرات احتمالی،بهترین تصمیم را برای نجات جان اتخاذ می کند. 👈 سابعا،عملکرد رهبری،بارها بیان کردیم که بر اساس تبعیت از سنت و روش معصوم است.نه بر اساس تعریف و تمجید و یا نقدهای مخالفین و موافقین. اینکه شبکه های معاند،شیوه مدیریت رهبری را در قضیه کرونا مورد تحسین قرار بدهند این امر پسندیده ای است اما آیا روش و مدیریت وعمل رهبری وابسته و منوط به تعارف و تحسین های موافقین و مخالفین است یا اصل عقلی و شرعی و قانونی؟!!! نکته دیگه اینکه،آیا تحسین مخالفین دلالت بر ضعف مدیریتی رهبری در قضیه کرونا دارد. 👈بهتر است عوام‌فریبی را کنار بگذاریم. باید تحقیق کرد و آثار مدیریت رهبری در حل این بحران را واکاوی و جستجو کرد تا یقین پیدا کرد که این مدیریت بجا و بی نقص بوده.که حقیقتا این مدیریت بی نقص بوده است .
هدایت شده از یاسریع الرضا
❌ نکته ادعا شده دیگر در قضیه کرونا هست. اینکه سوء تدبیر و مدیریت ناقص و شاید خیانت برخی افراد موجب مرگ و میر وشیوع این بیماری و تحمیل هزینه برای ملت و کشور شد،شکی نیست. اما خب آیا این سوء تدبیر مربوط به دستگاه حاکمیتی (دولت) وقت است،یا رهبری نظام؟!!! به اذعان بسیاری از سیاسیون و افراد صاحب نظر،سیاست های رهبری مانع ازقصورات و خیانت های مدیران طیف اصلاحات (دولت وقت ) شد.اگر رهبری مانع از خرید واکسن آمریکایی که تجربه استفاده از این واکسن جعلی و کشنده در برخی کشورها دیده شده،نمی شد آمار فوتی های حاصل از کرونا چندین برابر می شد.لذا سیاست ها و مدیریت و درایت رهبری مانع از بروز این مشکلات جبران ناپذیر شد. مدیریت رهبری و فعالیت شبانه روزی شهید رئیسی موجب شد که این بیماری به طور کامل از کشور ریشه کن شود. لذا قصورات و ترک فعل دولت روحانی که بخاطر مذاکره با آمریکا و رسیدن به اهداف خیانت آمیز خود،مانع از تولید واکسن ها در داخل شدند و در مدیریت این بیماری کم کاری کردند و جان ملت را به بهانه دیپلماسی ذلت و وعده های شرکای غربی به گروگان گرفتند،موجب پیشرفت این بیماری و خسارت های جانی و مالی در کشور شد که با هوشمندی و درایت رهبری معظم این قضیه حل شد رهبری در سخنرانی خود در زمان کرونا به خباثت کشورهای غربی اشاره کردند ایشان فرمودند: «غربی‌ها در این امتحان بزرگی که در همه‌ی دنیا از شرق و غرب دنیا پیش آمد، در چند عرصه شکست خوردند: اوّلاً در توانایی‌های مدیریّتی‌شان شکست خوردند... در فلسفه‌ی اجتماعی هم شکست خوردند... در نمایش اخلاق عمومی هم شکست خوردند.»  لذا درایت رهبری و مدیریت و تلاش شهید رئیسی مانع از بروز این اتفاقات در ایران شد. اما اینکه از شکایت وکلا ادعا شده،این وکلا چه کسانی هستند؟!! طرح شکایت از چه کسانی می بایست انجام میشد؟!! آیا غیر این هست که شکایت در محکمه عدالت باید نسبت به متخلف و افراد مسئول انجام شود؟!!! مسئولین وقت دولت روحانی بودند نه شخص رهبری.لذا اتهام زنی و نقل موارد غیرواقع اصلا پذیرفته نیست. جریان بازداشت توسط مقامات امنیتی رهبری هم می بایست مورد بررسی قرار بگیره.طرح هر ادعای نیاز به سند و مدرک معتبر دارد نه صرف نقل و بیان. ❌ جمهوری اسلامی همواره در مقابل نقدها و شکایات به حق،سعه صدر از خود نشان داده و هیچگاه برخورد نابحق با مخالفین و منتقدین خود نداشته. لذا نقل این ادعا از اساس باطل است. ❌ در مورد طرح شکایت و ادعای عدم رسیدگی مقامات قضایی به شکایات علیه مسئولین و مدیران دولتی وقت،این موارد در فرض صحت ادعا می بایست از طریق محافل قانونی پیگیری و حل و فصل شود. رهبری که نباید پاسخگوی چیزی باشند که در حوزه اختیارات ایشان نیست. ❌در مورد منع رهبری از ورود واکسن آمریکایی: ۱. یقیناً رهبری در این قضیه بدون تفکر و درایت و مشورت و علم ورود نکردند و اگر تصمیمی اتخاذ کردند براساس تجربه و تحقیقات و مشورت با کارشناسان و صاحبان فکر و عوامل بهداشت بوده. ۲. در مورد آیه (مَن احیاها فَکانما احَیا النّاس جَمیعاً) ، به صراحت این آیه رهبری به دستور الهی عمل کردند. 👈رهبری با مدیریت خود اولاً راه را برای ورود واکسن های آمریکایی آلوده که تزریق آن در برخی کشورها موجب نابودی مردم آن کشورها شد و خسارت سنگینی را در برخی کشورها رقم زد، بستند تا جان ملت را از بلای عظیم و شیوع ادامه دار بیماری و افزایش فوتی ها، نجات دهند 👈 ثانیاً،با حمایت از محققات و نخبگان و متخصصان امر پزشکی و بهداشتی در داخل،از ساخت واکسن ایرانی،و افزایش روز افزون این واکسن های کارآ ومطمئن،شیوع بیماری را مدیریت و مانع از افزایش فوتی ها شدند. از نمونه نخبگان طرح ساخت واکسن ایرانی برکت، شهید فخری زاده و دیگر نخبگان و دانشمندان مطرح کشور بودند. 👈ثالثا،رهبری با ورود واکسن آلوده آمریکایی که برنامه هدفمند صهیونیست بود مخالفت کردند،نه منع از ورود واکسن های سالم برخی کشورها 👈 رابعا،رهبری مدیریت سالم و عالمانه داشتند که با وجود این مدیریت و نجات جان میلیون ها نفر، برخی جاهلانه و عامدانه زبان به نقد گشودند،به نظراگر رهبری مانع از ورود واکسن های آلوده و کشنده آمریکایی به کشور نمی شدند و جان ملت را نجات نمی دادند،مخالفین و معاندین در داخل و خارج ایشان را متهم به بی خیالی و عدم توجه به حیات وزندگی و سلامتی جان هم میهنان نمی کردند؟!!! 👈 خامسا،خطر جان هم میهنان، منافات آن با نهی از ورود واکسن آمریکایی چیست؟!! آیا رهبری در این قضیه که جان مردم به خاطر واکسن به خطر افتاده بود مانع میشد از ورود واکسن آلوده و کشنده و مخرب آمریکایی، یا اینکه راه را باز می گذاشت تا واکسن های آلوده و مدیریت شده دشمن در قتل میلیون ها انسان، وارد کشور شود و موجب افزایش مرگ و میر و شیوع این بیماری شود؟!!!!
هدایت شده از یاسریع الرضا
در مورد حادثه هواپیمای اکراینی: ❌ اینکه رهبری در ابتدای امر مطلع بوده باشند که هواپیما را خودی ها زدند یا خیر،چه اهمیتی برای اصل قضیه دارد؟!!! ۱. اولاً مباحث نظامی این قضیه و اتفاقاتی که افتاده مربوط به عوامل نظامی و امنیتی کشور است نه رهبری که مطلع باشند یاخیر.لذا اگر پاسخی قرار است صورت بگیرد،در حوزه وظایف رهبری نیست. رهبری به صورت کلی می تواند مطرح کند که پیگیر این قضیه هستیم. چنانکه پیام ایشان در این حادثه این بوده👇 [با اطلاع از نتایج تحقیقات ستاد کل درباره‌ی حادثه‌ی هواپیمای مسافربری اوکراینی و اثبات دخالت خطای انسانی در آن،مصیبت درگذشت جان‌باختگان این حادثه‌ی اندوه بار،برای اینجانب بسیار سنگین‌تر شد.لازم میدانم اولاً به خانواده‌های معظم این عزیزان بار دیگر هم‌دردی عمیق و تسلیت صمیمانه‌ی خود را ابراز کنم و از خداوند متعال برای آنان بردباری و آرامش روحی و قلبی تمنا نمایم. ثانیاً به ستاد کل نیروهای مسلح مؤکداً درباره‌ی پیگیری کوتاهی‌ها یا تقصیرهای احتمالی در این حادثه‌ی دردناک سفارش کنم. ثالثاً مراقبت و پیگیری‌های لازم برای عدم امکان تکرار چنین سانحه‌ای را از مدیران و مقامات ذی‌ربط مطالبه نمایم.] 👆 هم پیگیری و هم دستور به بررسی این حادثه. اما نکات این حادثه: ۱. اشاره کردیم که پاسخگوی هر مسأله ای مربوط به افراد مربوطه آن مسأله است. مثلاً ساختمان پلاسکو فروریخت.آیا اول رهبری جامعه باید در ابتدای امر این موضوع را مطرح و نظری در این مورد ارائه کند؟! ۲. از مستندات و شواهد به دست آمده مقصران اصلی این قضیه،با وجود شلیک از طرف نیروهای مسلح،بخش نظامی کشور نبودند.مقصر مدیریت قاصرانه و منفعلانه دولت وقت (دولت امید) و شخص روحانی بود.به اذعان کارشناسان،آسمان کشور به دلیل موارد امنیتی می بایست کلیر می شد و از انجام پرواز در آسمان کشور به دلایل امنیتی منع میشد. ترک فعل مسئولین و مدیران دولتی وقت مانع از این قضیه شد و با وجود این تمهیدات،نقض قانون شکل گرفت و نیروهای نظامی چاره ای جز عمل به تکلیف و انهدام این پرنده در آسمان کشور نداشتند. لذا با وجود غراماتی که جمهوری اسلامی برای این ماجرا پرداخت کرد،اما حکم دادگاه بعدها به تخلف خود هواپیمای اوکراینی بوده👇 (((قاضی دادگاه طی این حکم اعلام کرد خطوط هوایی اوکراین (UIA) به دلیل سهل‌انگاری در این سانحه مقصر است چراکه ساعاتی پیش از پرواز این هواپیما آسمان ایران به دلیل پرتاب موشک‌های بالستیک علیه نیروهای آمریکایی در عراق در پاسخ به ترور سردار قاسم سلیمانی به دست واشنگتن و احتمال وقوع یک ضدحمله در حالت آماده‌باش قرار داشت.))) نتیجه: در این قضیه رهبری،وظیفه پاسخگویی اولیه را نداشتند.مقصر اصلی عدم مدیریت دولت در کلیر آسمان کشور بود. رهبری هیچ دروغی به ملت نگفتند. نیروهای مسلح با وجود اینکه تخلفی نداشتند اما از باب اخلاق و ایمان وتقوا برای از بین بردن تنش و اختلافات، مسئولیت این ماجرا را پذیرفتند. عزل و اخراج هر مسئولی در حیطه اختیارات قوه قضاییه هست نه رهبری. امکان دارد مواردی افراد متخلف از کار برکنار شده باشند،لذا قانون فصل الخطاب است و هر چیزی باید از مجرای قانونی پیگیر آن بود. لذا نسبت دروغ به رهبری و نیروهای مسلح پذیرفته نیست.
هدایت شده از یاسریع الرضا
❌در مورد مصاحبه شهید همدانی: ۱. ایشون نگفتند ۵۰۰۰ نفر از اراذل و اوباش را در فتنه ۸۸ به کف خیابان آوردیم بلکه با رصد اطلاعاتی،این اراذل واوباش را سازماندهی کردیم،با اونها صحبت شد، تعدادی اراذل و اوباش،تعدادی شرور،همه اینها شناسایی شدند و در منزل کنترل. لذا بحث سازماندهی،منظور آوردن این افراد اراذل و اوباش به کف خیابان و رقم زدن فتنه توسط سپاه و شهید همدانی نیست بلکه افرادی که در فتنه ۸۸ به عنوان اراذل حضور داشتند و بعضا عضو هیچ طیف و یا جریان خاصی نبودند،توسط نیروهای اطلاعاتی شناسایی و در منزل خود کنترل شدند. ۲. در هر کشوری،سرویس های اطلاعاتی مسئولیت دارد تا افراد معاند با حاکمیت و اراذل و اوباش،سارقان حرفه ای مسلخ و مخربان امنیت کشور را رصد و سازمان دهی کند.در ایران هم چنین قضیه ای هست.مثل رصد خانواده های اعضای منافقین،خانواده های بجا مانده از عوامل و عناصر ساواک و ضدانقلاب،خانواده افرادی که اقدامات شرارت باری انجام دادند که به قتل منجر شده.... وظیفه سازمان اطلاعاتی کشور مدیریت و سازماندهی این افراد است تا مبادا در فتنه های گوناگون حضور پیدارکنند و کشته سازی صورت بگیرد. شهید همدانی ۵۰۰۰ نفر از همین افرادرا که در فتنه ۸۸ خسارت آفریدند را شناسایی و رصد کردند،جالب اینه که اینها به نوعی حامی میرحسین موسوی بودند،اما میرحسین موسوی به همین حامیان خود که به فتنه گری اونها حق داده بود گفته بود ""اینها اراذل و اوباش هستند""" همه این افراد از جنبش سبز بودند شهید همدانی اینها رو بعد فتنه رصد کرد و در منزل کنترل کرد تا اینها در فتنه ها موجب قتل دیگران و کشته سازی و ایجاد آشوب و خونریزی شدید نشوند. 👈 خب کنترل شهید همدانی نسبت به این اراذل و اوباش فتنه ۸۸ چگونه بود؟! پاسخ: زمانی که فراخوان زده میشد از طرف برخی سیاسیون که بریزند در کف خیابان برای فتنه گری.....، این افراد شناسایی شده ، اجازه بیرون رفتن از منزل و حضور در تجمع و آشوب را نداشتند این ۵۰۰۰ نفری که شهید همدانی شناسایی و رصد و مدیریت کرد، توان این را داشتند که در فراخوان ها و تجمعات سال ۸۸، هواداران میرحسین موسوی را بکشند و کشته سازی به راه بندازند، حسین همدانی مانع از این جنایت شد. لذا طرح این شبهه از اساس باطل است. چون این اراذل و اوباش اولاً از حامیان خود موسوی بودند که شناسایی شدند و اینکه به دنبال خرابکاری بودند تا مخالفان عادی را هم در لابلای جمعیت برای شدت دادن اعتراضات علیه نظام، با صحنه سازی به قتل برسانند و به پای نظام تمام کنند،نتیجه اینکه شهید همدانی از حضور دوباره این افراد فتنه گر به کف خیابان و بروز فتنه و قتل های شدید جلوگیری کرد.نه اینکه ۵۰۰۰ نفر را در فتنه ۸۸ به جمعیت معترضین وارد کنه .
هدایت شده از یاسریع الرضا
❌بحث فیلترینگ اینترنت: ۱. سیاست های حوزه فضای مجازی با توجه به کلیت اصل سیاست های نظام مبنی بر ایجاد امنیت اینترنتی و فضای مجازی به عهده دولت ها و مدیران مسئولیتی این قضیه هست نه رهبری. وظیفه رهبری ترسیم چشم انداز و سیاست های کلی نظام است. اینکه فیلترینگ صحیح هست یا خیر و اینکه موجب سوء استفاده خواهد شد یا خیر در حوزه اختیارات دولت وقت می باشد.
هدایت شده از یاسریع الرضا
❌در مورد نقل قول از هاشمی رفسنجانی اولاً،نقل قولهای شنیده شده،همانطور که از اسم آن پیداست نقل قول است نه سند و مدرک معتبر. ثانیاً،اصل این موضوع به اثبات نرسیده است. ثالثا،چه تخلفی رهبری داشتند که فرضا شخصی مثل هاشمی به خبرگان تذکر دادند و خبرگان ترتیب اثر ندادند ومجبور شدند مراتب را به ستاد اقامه نماز جمعه اطلاع دهند؟!! تا جایی که مطلع هستیم مجلس خبرگان در حیطه وظایف خود در نظارت از نهادهای وابسته به رهبری و عملکرد آنها، قصور و تخلفی نداشته است. لذا طرح این قضیه دچار ابهام است. رابعا،نقل قول از طرف هاشمی،اعتبار و حجت محسوب نمی شود،کما اینکه شاهدبودیم که هاشمی رفسنجانی در اواخر عمر خود،گاها نقل قول ها وخواب هایی از امام (ره) نقل می کردند و یا بیان میکردند،که مثلاً سیاست های امام در قضیه آمریکااینطور بوده و غیره که بسیاری از گفته ها و سخنان هاشمی، صحت نداشت و با واقعیت سازگار نبود. خامسا،رهبری نیاز نیست که هربار به نقل قولهای افراد متعدد بپردازند و سخنی را تأییدو یا رد کنند.شانیت و جایگاه رهبری به انجام تکالیف اوست که در حیطه اختیارات رهبری هست.نقل قولهای نامعتبر و واهی و مبهم ارزش پاسخ دادن ندارد که رهبری در جهت تأیید و انکار آن برآیند. لذا صرف نقل قول و ادعا،حجت و دلیل محسوب نمی شود