هدایت شده از جان من و سید علی💕
سلام و احترام
#پاسخ_مرتبط👇⬇️
🔸در سیره معصومین(علیهم السلام) اینگونه نبود که بطور مطلق بین زن و مرد نامحرم هیچگونه ارتباط کلامی برقرار نباشد.بلکه آنچه مورد توجه و حساسیت خاصی داشت تعیین حریم روابط و رعایت جدی در رعایت این حریم بوده است.
به سيره معصومين - عليهم السلام - توجه كنيد:
🔹 حديثي آمده حضرت علي ـ عليه السّلام ـ كراهت داشت تا به زنان جوان آغاز به سلام كند. ایشان درباره حكمت آن فرمود: «ترس از آن دارم كه تحت تأثير صداي او واقع شوم و ضرر آن از ثوابي كه از سلام ميبرم بيشتر شود».[1]
* از شوخي با نامحرم بپرهيزيد:
🔸در حديثي پيرامون شوخي و مزهپراني زن و مرد نامحرم آمده است: «ابوبصير ميگويد: به زني در روخواني قرآن ميدادم كمي با او شوخي كردم؛ وقتي خدمت امام باقر ـ عليه السّلام ـ رسيدم به من فرمود: چه چيزي به زن گفتي. رنگم پريد و خجالت كشيدم. بعد فرمود: ديگر به طرف آن زن مرو و درس مده».[2]
همچنين احاديثي درباره عذاب كساني آمده كه با زنان نامحرم شوخي و خوش طبعي ميكنند.[3]
🔹 رهنمود رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت علی و فاطمه زهرا(سلام الله علیها)در مورد تقسیم کار، یکی دیگر از مواردی است که از اهتمام آن حضرت به حفظ حریم زنان مسلمان حکایت می کند. هنگامی که آن دو بزرگوار از محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تقاضای تقسیم کار کردند، پیامبر کارهای داخل منزل را به فاطمه و کارهای بیرون منزل را نیز به علی سپرد. پس از این داوری واقع بینانه، حضرت زهرا فرمود:
🌴«فلا یعلم ما داخلنی من السّرور الاّالله با کفائی رسول الله تحمل رقاب الرجال؛ خدا می داند که چقدر از این تقسیم کار خوشحال شدم؛ چرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، معاف نمود و مرا وادار نکرد که دوشادوش مردان نامحرم به کار بپردازم».[4]
پی نوشتها:
[1] . ريشهري، محمد، ميزانالحمة، (چاپ اول، دفتر تبليغات اسلامي قم، 1362) ج 4، ص 540.
[2] . حر عاملي، محمد ن حسن، وسائل الشيعه (چاپ 6، دارالكتب اسلاميه، تهران 1403 ه) ج 14، ص 144، ب 106، مقدمات نكاح، حديث 5.
[3] . همان، ج 14، ص 143، ب 106، مقدمات نكاح.
[4]. مستدرک الوسائل، ج 13، ص 48.
#سوال
سلام
در قرآن منظور از اینکه همه موجودات خدا را تسبیح میکنند چیه؟!
هدایت شده از محمد حسین
📚#پاسخ
مفهوم شناسی ماهیت تسبیح
از نظر هستی شناسی قرآن، همه هستی در برابر خدا به چند امر می پردازند: اسلام (آل عمران، آیه 83)، سجده (حج، آیه 18)، تسبیح(حدید، آیه 1؛ جمعه، آیه 1)، تحمید (اسراء، آیه 44) و طوع و اطاعت.(فصلت، آیه 11)
از نظر قرآن هر چیزی در هستی می داند که چگونه خدا را تسبیح کند و نمازگزارد: أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ ؛ آیا ندانسته اى که هر که و هر چه در آسمانها و زمین است براى خدا تسبیح مى گویند؛ و پرندگان نیز در حالى که در آسمان پر گشوده اند تسبیح او مى گویند. همه ستایش و نیایش خود را مى دانند؛ و خدا به آنچه مى کنند داناست. (نور، آیه 41)
پس یکی از مهم ترین کارهای همه هستی و هم چنین اذکاری که برای آن ها در قرآن مطرح شده، تسبیح گویی برای حق و گفتن سبحان الله است..
با نگاهی به ماهیت و حقیقت تسبیح باید گفت که این حقیقت دربرگیرنده و متضمن اموری چند است که عبارتند از:
تسبیح گر پی به نقص خود برده است؛
چنین کمال مطلقی قابل ستایش و قدردانی است.
سوره صاد آیه 17 تا 20 / پرندگان در قرآن
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿١٨﴾
همانا ما کوهها را مسخّر و رام کردیم که با او در شبانگاه و هنگام برآمدن آفتاب تسبیح میگفتند،
وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً ۖ كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ ﴿١٩﴾
و پرندگان را [نیز] بهطور دستهجمعی [مسخّر و رام کردیم که با او تسبیح میگفتند]، و همه رجوعکننده بهسوی خدا بودند،
سوره صاد آیه 17 تا 20 / پرندگان در قرآن:
اصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿١٧﴾
بر آنچه میگویند شکیبا باش، و بنده ما داود را که دارای نیرومندی [در دانش و حکومت] بود یادکن. او بسیار رجوعکننده [بهسوی خدا] بود.
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿١٨﴾
همانا ما کوهها را مسخّر و رام کردیم که با او در شبانگاه و هنگام برآمدن آفتاب تسبیح میگفتند،
وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً ۖ كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ ﴿١٩﴾
و پرندگان را [نیز] بهطور دستهجمعی [مسخّر و رام کردیم که با او تسبیح میگفتند]، و همه رجوعکننده بهسوی خدا بودند،
هدایت شده از جان من و سید علی💕
#شبهه
🔸تو قران اومده که هر موجودی تسبیح خدا رو میگه اینا یعنی چی ⁉️
#پاسخ 👇⬇️
✅🌴جمعی معتقدند که همه ذرات موجودات این جهان اعم از آنچه ما آنرا عاقل می شماریم یا بیجان و غیر عاقل همه دارای یکنوع درک و شعورند، و در عالم خود تسبیح و حمد خدا می گویند، هر چند ما قادر نیستیم به نحوه درک و احساس آنها پی بریم و زمزمه حمد و تسبیح آنها را بشنویم .
❗️آیاتی مانند « بعضی از سنگها از ترس خدا از فراز کوهها به پائین می افتند»
🌱 بقره آیه 74
ومانند :
🌴«خداوند به آسمان و زمین فرمود از روی اطاعت یا کراهت به فرمان من آئید، آنها گفتند ما از در اطاعت می آئیم »
🌿 فصلت آیه 11 و مانند آن را می توان گواه بر این عقیده گرفت
🔷-بسیاری معتقدند که این تسبیح و حمد، همان چیزی است که ما آنرا زبان حال می نامیم، حقیقی است نه مجازی، ولی به زبان حال است نه قال (دقت کنید).
توضیح اینکه : ⬇️
🔷بسیار می شود به کسی که آثار ناراحتی و درد و رنج و بی خوابی در چهره و چشم او نمایان است می گوئیم:
🔶 هر چند تو از ناراحتیت سخن نمی گوئی اما چشم تو می گوید که دیشب به خواب نرفتی، و چهره ات گواهی می دهد که از درد و ناراحتی جانکاهی رنج می بری
❗️این زبان حال گاهی آنقدر قوی و نیرومند است که زبان قال را تحت الشعاع خود قرار می دهد و به تکذیب آن برمی خیزد و به گفته شاعر:
❗️گفتم که با مکر و فسون - پنهان کنم راز درون
پنهان نمی گردد که خون - از دیدگانم می رود!
❗️این همان چیزی است که علی (علیه السلام ) در گفتار معروفش می فرماید:
🔸«هرگز کسی رازی را در دل نهان نمی کند مگر اینکه در لابلای سخنان ناآگاه و صفحه صورتش آشکار می گردد»
🔷نهج البلاغه کلمات قصار شماره 26
❗️از سوی دیگر آیا می توان انکار کرد که یک تابلو بسیار زیبا که شاهکاری از هنر راستین است گواهی بر ذوق و مهارت نقاش می دهد و او را مدح و ثنا می گوید؟
⁉️آیا می توان انکار کرد که دیوان شعر شعرای بزرگ و نامدار از قریحه عالی آنها حکایت می کند؟ و دائما آنها را می ستاید؟
⁉️آیا می توان منکر شد که ساختمانهای عظیم و کارخانه های بزرگ و مغزهای پیچیده الکترونیک و امثال آنها، با زبان بیزبانی از سازنده و مخترع و مبتکر خود سخن می گویند، و هر یک در حد خود از آنها ستایش می کنند
✔️🔻بنابراین باید قبول کرد که عالم شگرف هستی با آن نظام عجیبش، با آنهمه رازها و اسرار، با آن عظمت خیره کننده اش و با آن ریزه کاریهای حیرت زا همگی ((تسبیح و حمد)) خدا می گویند.
⁉️مگر ((تسبیح )) جز به معنی پاک و منزه شمردن از عیوب می باشد؟
ساختمان و نظم این عالم هستی می گوید خالق آن از هر گونه نقص و عیبی مبرا است .
⁉️مگر ((حمد)) چیزی جز بیان صفات کمال می باشد؟ نظام جهان آفرینش از صفات کمال خدا، از علم بی پایان و قدرت بی انتها و حکمت وسیع و فراگیر او سخن می گوید.
🔷مخصوصا با پیشرفت علم و دانش بشر، و پرده برداشتن از گوشه هائی از اسرار و رازهای این عالم پهناور، این حمد و تسبیح عمومی موجودات آشکارتر شده است .
❗️اگر یک روز آن شاعر نکته پرداز هر برگی از برگهای درختان سبز را دفتری از معرفت کردگار می دانست، دانشمندان گیاهشناس امروز درباره این برگها نه یک دفتر بلکه کتابها نوشته اند، و از ساختمان اسرار آمیز کوچکترین اجزای آن یعنی سلولها گرفته تا طبقات هفتگانه برگ، و دستگاه تنفسی آن، و رشته های آبیاری و تغذیه و سایر مشخصات بسیار پیچیده برگها در این کتابها، بحثها کرده اند.
🔷بنابراین هر برگی شب و روز نغمه توحید سر می دهد و آواز رسای تسبیحش را در درون باغ و جنگل، بر فراز کوهها، در خمیدگی درهها پخش می کند، اما بیخبران چیزی از آن نمی فهمند، خاموشش می شمارند و زبان بسته !
❗️این معنی برای تسبیح و حمد عمومی موجودات کاملا قابل درک است و نیاز به آن ندارد که ما برای همه ذرات عالم هستی درک و شعور قائل شویم چرا که دلیل قاطعی برای آن در دست نیست و آیات گذشته نیز به احتمال زیاد همان زبان حال را بیان می کند
⁉️پاسخ به یک سؤال
⁉️ولی در اینجا یک سؤال باقی می ماند و آن اینکه اگر منظور از تسبیح و حمد حکایت نظام آفرینش از پاکی و عظمت و قدرت خدا است، و ((صفات سلبیه )) و ((ثبوتیه )) او را شرح می دهد پس چرا قرآن می گوید شما حمد و تسبیح آنها را نمی فهمید؟ اگر بعضی نفهمند حداقل دانشمندان که می فهمند.
❗️ولی این سؤال دو پاسخ دارد:
1⃣نخست اینکه روی سخن با اکثریت مردم نادان و مخصوصا مشرکان است و دانشمندان باایمان که در اقلیت قرار دارند از این عموم، مستثنا هستند که هر عامی استثنائی دارد.
2⃣دیگر اینکه آنچه ما از اسرار این عالم می دانیم در برابر آنچه نمی دانیم همانند قطره ای است در برابر دریا و ذره کاهی است در مقابل یک کوه عظیم، که اگر درست بیندیشیم حتی نام علم و دانش نمی توان بر آن گذاشت .
❗️تا بدانجا رسید دانش من - که بدانستی که نادانم .
هدایت شده از جان من و سید علی💕
✅🌴 بنابراین در واقع ما تسبیح و
حمد این موجودات را هر چند دانشمند باشیم نمی شنویم چرا که آنچه را می شنویم تنها یک کلمه است از یک کتاب بزرگ و روی این حساب می توان به صورت یک حکم عمومی خطاب به همه جهانیان گفت شما تسبیح و حمد موجودات عالم هستی را که به زبانحال دارند درک نمی کنید، زیرا آنچه درک می کنید بقدری ناچیز است که به حساب نمی آید.
🔶3 - بعضی از مفسران نیز احتمال داده اند که حمد و تسبیح عمومی موجودات در اینجا ترکیبی از زبان ((حال )) و ((قال )) یا به تعبیر دیگر ((تسبیح تکوینی )) و ((تشریعی )) باشد، چرا که بسیاری از انسانها و همه فرشتگان از روی درک و شعور حمد و ثنای او می گویند و همگی ذرات موجودات نیز با زبانحالشان از عظمت و بزرگی خالق بحث می کنند.
❗️گر چه این دو نوع حمد و تسبیح با هم متفاوت است ولی در قدر جامع یعنی مفهوم وسیع کلمه حمد و تسبیح، مشترک می باشند.
🔷ولی چنانکه پیدا است تفسیر دوم با آن شرح که بیان کردیم از همه دلچسب تر است .
منبع :برگرفته از تفسیر شریف نمونه،ایت الله العظمی مکارم،ج12 ص13
هدایت شده از جان من و سید علی💕
سلام و احترام
از مظلومیت مردمی همبن بس که در جوار مردمی مسلمان دیگه دچار بلایای طبیعی از یک نوع و از یک قدرت و خسارت یکسان میشود ولی تزویر رسانه ها اجازه نمیدهد صدای این ملت مظلوم شنیده شود .
همه خبرها اکثرا حول محور ترکیه و مردمش میچرخد
در حالیکه دو شهر حلب و حماء که هنوز زخم شرارت خونریزیهای تکفیریها از کوچه و پس کوچه های آن از درو دیوارش کاملا پاک نشده
با تله ای از خاک و آوار تبدیل شده است .
چندین نفر بیش از ۸ نفر از خویشان نزدیک یک مقام عالیرتبه سیاسی دولت سوریه زیر آوار کشته میشوند اما صدایی شنیده نمیشود
چرا؟ ؟؟ چون رسانه های تزویر نمیگذارند صدای کسانیکه مخالف منافع استکباری آنهاست شنیده شود
جهان کلا از سوریه غافل شده است و بسی تاسف از این جهانی که مدعیان و گنده لاتهای حاکم در برخی از کشورها دم از حقوق بشر و انسانیت میزنن .
اکثر توجه رسانههای جهان و کمکهای بشردوستانه بین المللی و اعزام نفرات سایر کشورها به سمت ترکیه است!
در حالی که تخریب و کشتههای دو کشور تقریبا یکسان است! این موضوعی سندی دیگر از مظلومیت کشورهای محور مقاومت است
در دورهای زندگی میکنیم ویرانی و کشته شدن مردم برخی از کشورها امری عادی برای جهانیان است! صدای مردم مظلوم سوریه باشیم.
#پارادوکس_رسانه_ای
#حقوق_بشر_غربی
#صدای_مردم_مظلوم_سوریه_باشیم
#سوال
آیا این متن درست است؟
$.@.@:
#زلزله
💢 علت علمی زلزله های متعدد اخیر برخورد دو صفحه موسوم به عربستان و ایران .
🔸 اگر به امتداد خط برخورد این دو صفحه نگاه کنید میبینید که زلزله های متعدد کرمانشاه و ایلام و لرستان و بوشهر و آذربایجان غربی و استانهای عراق در نزدیکی همین برخورد واقع شدند که در فاصله زمانی کوتاهی از هم اتفاق افتاده اند و گویا سر آرام شدن هم ندارند.
✔️ نکته مهم استقرار سوریه درست بر روی منطقه برخورد این دو صفحه است و هر لحظه امکان دارد زلزله بزرگی که به کررات در روایات ذکر شده در شام اتفاق بیفتد.
♻️ امیرالمومنین(ع) میفرمایند: «وقتی در شام دو گروه نظامی اختلاف کنند، نشانه ای از نشانه های الهی آشکار می شود». پرسیدند: ای امیرمؤمنان آن نشانه چیست؟ فرمود: «زمین لرزه ای در شام رخ می دهد که صد هزار در اثر آن هلاک می گردند و این را خداوند رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران قرار می دهد ..... وقتی آن وضع پیش آمد پس بنگرید فرو رفتن آبادی ای از روستاهای دمشق را که به آن حرشا می گویند. در این هنگام فرزند هند جگرخوار ( #سفیانی) از بیابان خروج کرده، بر منبر دمشق قرار می گیرد در این بحبوحه در انتظار #ظهور حضرت مهدی(ع) باشید»
📚 بحارالانوار، ج 52، ص 253.
✔️ دقت کنید بررسی روایات و امیدواری به فرج قریب الوقوع امام عصر ارواحنا فداه برای آماده شدن منتظران ظهور حضرت برای رویارویی با این حادثه عظیم و مبارک است و الا صرف پرداختن به علائم ظهور بدون تهذیب نفس و ترک معاصی هیچ فایده ای برای فرد نخواهد داشت.
❣#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج
هدایت شده از مهاجر
🔷 بهترین دلایلی که میتوانند مژدهي نزدیک بودن ظهور را به ما بدهند، «قواعد ظهور» و به تعبیر دیگر «علائم عمومی ظهور» هستند. این علائم اشاره به حادثهي خاصی ندارند بلکه شرایط عمومی و قواعدِ کلیِ محقق شدن امر فرج را بیان میکنند. این قواعد، در واقع شرایط و زمینههای لازم برای محقق شدن ظهور را روشن میکنند.
💠 امید دادن به مردم و مستضعفین جهان هیچ اشکالی ندارد و این امید باعث آمادگی جهت زمینه سازی ظهور و یاری امام زمان ارواحنا فداه می شود. لذا دشمنان اسلام از همین امید دادن به مردم وحشت دارند. ،
لکن پرداختن به دلایل شهودی ظهور مانند اینکه برخی از عرفای بزرگوار و جلیل القدر از راه شهودی، مطلبی را در بارهي نزدیک بودن ظهور درک کرده باشند و ممکن است آن را برای برخی از نزدیکان خود بیان کرده باشند. مبنای متقن و صحیحی برای تفکر و تبلیغ در عرصه ظهور نیست. چون این روش موجب سوءِ برداشت و یا سوءِ استفاده خواهد شد و همچنین موجب می شود تا این روش باب بشود و اخبار ناقص یا غلطی از این جنس را از قول برخی افراد دیگر نقل کنند، و فضای تحریف ودروغ وبی اعتمادی به مساله فرج زیاد شود.
❎به چهار علت،پرداختن به حوادث ظهور ویا دلایل شهودی آسیب زا هستند:
1. از اعتبار کافی برخوردار نبودن «سند» برخی این اخبار و نقل قولها
•اول اینکه همهي اخباری که به حوادث ظهور مربوط می شوند از نظر سندی، اخبار دقیقی نبوده و برخی از این اخبار از اعتبار کافی برخوردار نیستند. اگرچه برخی از این روایات که سند مشخصی هم ندارند ممکن است در عمل صحیح از آب در بیایند و به وقوع بپیوندند. و اسناد آن به دست ما نرسیده باشد.
2. مبهم بودن «دلالت» برخی از اخبار معتبر
•دوم اینکه برخی از اخبار حوادث ظهور هرچند به لحاظ سند، مشکلی ندارند اما از نظر دلالت به اینکه دقیقاً معنایشان چیست، مشخص نیستند. مثلاً مفهوم «دجّال» دقیقاً مشخص نشده است که آیا یک شخص است یا یک پدیدهای مانند رسانهها یا ماهوارهها و امثال آن است. البته ممکن است با تفکر و بررسی به نتایجی برسیم، اما این نتایج اغلب در حد گمان بوده و قطعی نیستند.
•این پیچیدگیها در دلالت، گاهی اوقات موجب میشود که تطبیق آنها دشوار شود. محققین باید اهتمام داشته باشند به اینکه اخبار مربوط به حوادث ظهور را تا حد امکان به لحاظ “سند” و “دلالت” روشن کنند. این هم بحثی نیست که یکبار برای همیشه انجام گیرد و کنار گذاشته شود. بلکه هر سال حوادث جدیدی پیش میآید که باید بر روی آنها تحقیق و بررسی صورت گیرد که آیا اینها میتوانند مصداق حوادث ظهور باشند یا خیر.
3. این اخبار، تکلیف معین نمیکنند
•سومین دلیلِ ما برای نپرداختن به حوادث ظهور، اینست که این حوادث برای ما «تکلیف معین نمیکنند» و به اصطلاح تکلیفساز نیستند. لذا برای ما در اولویت قرار ندارند. مثلاً اینکه شخصِ خاصی بهنام «عبدالله» در فلان نقطه اگر بمیرد، یکی از نشانههای نزدیک بودن ظهور است، این خبر برای ما تکلیف خاصی ایجاب نمیکند. این قبیل حوادث و یا حوادثی مانند سیل و زلزله و آتشفشان و جنگ، برای ما تکلیفساز نیستند و با دانستن آن تکلیفی به عهدهي ما نمیآید. مهمترین امر برای ما باید «تکلیف» باشد.
4. امکان حصول «بداء» در مورد این اخبار
•چهارمین دلیل برای نپرداختن به حوادث ظهور، اینست که ممکن است در مورد حوادث آستانهي ظهور «بداء» حاصل شود. یعنی ممکن است خداوند تصمیم اعلامی خود به ما را در مورد برخی از حوادث تغییر دهد. مثلاً اینکه بر اساس قضا و قدر اعلان شدهي الهی، قرار بر این بوده که قبل از ظهور، فلان حادثهي خاص رخ دهد ولی این تصمیم ابلاغ شدهي پروردگار تغییر کند و بدون رخ دادن آن حادثه، امر فرج محقق شود. بنابراین ممکن است برخی از حوادثی که جزء نشانههای ظهور بیان شدهاند، اصلاً رخ ندهند و ظهور اتفاق بیفتد، و یا ممکن است برخی از این حوادث رخ بدهد ولی ظهور اتفاق نیفتد.
•توضیح: معنى بداء اين است كه در برنامهي قضا و قدر الهى تجديد نظر رخ بدهد. (مرتضی مطهری، مجموعهآثار، ج25، ص514) بداء، به معناى ظهور امرى است از ناحيه خداى تعالى بعد از آنكه ظاهر مخالف آن بود. پس بداء عبارت است از محو اول و اثبات ثانى و خداى سبحان عالم به هر دو است. (علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج11،ص522)
✅بنابراین بهترین دلایلی که میتوانند مژدهي نزدیک بودن ظهور را به ما بدهند، «قواعد ظهور» و به تعبیر دیگر «علائم عمومی ظهور» هستند. این علائم اشاره به حادثهي خاصی ندارند بلکه شرایط عمومی و قواعدِ کلیِ محقق شدن امر فرج را بیان میکنند مانند «تقویت ایمان و تحول قلوب مؤمنین و شوق به لقاءالله» . این قواعد، در واقع شرایط و زمینههای لازم برای محقق شدن ظهور را روشن میکنند.