eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.9هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
6هزار ویدیو
125 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام از من این سوال رو پرسیدن نمیدونم چه جواب کاملی بدم ولی گفتم در قرآن بیان شده بترسید از روزی که شفاعت هم پذیرفته نیست. سوال این است👇 آیا شفاعت یک نوع تبعیض و بی عدالتی است که یک عده به خاطر پارتی بازی از چنگال کیفر بگریزند⁉️
هدایت شده از محمد حسین
🔹دانشمندان معاصر در توضیح این معنا می گوید: علت این که به وساطت شخص برای نجات گنه کار، شفاعت گفته می شود، این است که مقام و موقعیت شفاعت کننده و نیروی تاثیر او، با عوامل نجاتی که در وجود شفاعت شونده هست، ضمیمه و جفت می شوند و هر دو به کمک هم، موجب خلاصی شخص گنه کار می گردند . ✅این معنای شفاعت است که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) شفیع امیرالمؤمنین ( علیه السلام) و حضرت زهرا ( علیهاالسلام) می باشد و آن ها شفیع حسنین ( علیهماالسلام) و هر امامی شفیع امام دیگر و شفیع شاگردان و پیروان خویش است و در همین حساب است که حتی علما، از کسانی که مورد تعلیم و هدایت ایشان قرار گرفته اند، شفاعت می کنند . 🔹امام راحل (ره) نیز در این رابطه می فرماید: جلوه شفاعت شافعان در این عالم، هدایت آن هاست و در آن عالم، باطن هدایت، شفاعت است . تو از هدایت اگر بی بهره شدی، از شفاعت بی بهره ای . به هر اندازه هدایت شدی، شفاعت می شوی . حدود شفاعت: خداوند وعده نفرموده است که هر گنه کاری را مشمول شفاعت قرار دهد . همچنین خصوصیت گناهی را که با شفاعت بخشوده می گردد، روشن نفرمود، بلکه در همه موارد به نحو اجمال و ایجاب جزئی سخن گفته است . چنین شفاعتی نه تنها سبب تجری معصیت کار نیست، بلکه امیدآور بوده و زمینه اصلاح امور و جبران گذشته تلخ را فراهم می سازد و همواره انسان را بین خوف و رجا نگاه می دارد; چرا که خدای رحمان، خدای قهار نیز هست. 🔹ازنکات فوق استفاده می گردد که بی عدالتی و تبعیض در دستگاه خداوند وجود ندارد; زیرا رحمت پروردگار عام است و نامحدود و هر کس از رحمت خدا محروم است، به علت کم ظرفیتی یا بی ظرفیتی خود اوست . 🔹بیان دیگر، شفاعت همانند داروست، دارو هیچ انسان عاقلی را تشویق به بیماری نمی کند، بلکه به تعبیر علامه طباطبایی: اگر کسی با اعتماد بر شفاعت و توبه و استغفار تن به گناه داد، احیانا گرفتار گناه مضاعف شده است; به ویژه با توجه به این که گاهی گناهی زمینه برای گناه دیگر می گردد . 👈ميان جوامع بشري جامعه‏هايي را که قانون در آن دستخوش پارتي بازي‏ است فاسد و منحط و فاقد عدالت مي‏شمريم ، ◀️چگونه ممکن است در دستگاه‏ الهي معتقد به پارتي بازي شويم ؟ ! در هر جامعه‏اي که شفاعت هست عدالت‏ نيست . تأثير عوامل سه گانه : " پول " و " پارتي " و " زور " در يک‏ جامعه نشانه ناتواني و ضعف قانون است . 👈وقتي قانون ضعيف باشد طبعا نمي‏تواند بر اقويا و زورمندان چيره گردد ، سطوت خود را فقط به ضعفا نشان‏ مي‏دهد . 🔹 قانون ضعيف ، مجرمين ضعيف را به تله مي‏اندازد و به پاي ميز مجازات مي‏کشاند ولي از تله انداختن زورمندان مجرم عاجز مي‏ماند . 🔹قرآن ، مقررات الهي را قوانين نيرومند و قوي معرفي مي‏کند و تأثير " پول " و " پارتي " و " زور " را در محکمه عدل الهي نفي مي‏نمايد . ◀️ شفاعت که به دلايل عقلي و نقلي مردود شناخته شده است اين‏ است که گناهکار بتواند وسيله‏اي برانگيزد و به توسط آن از نفوذ حکم الهي‏ جلوگيري کند ، درست همان طوري که در پارتي بازي‏هاي اجتماعات منحط بشري‏ تحقق دارد . 👈بسياري از عوام مردم ، شفاعت انبياء و ائمه ( عليهم‏السلام ) را چنين‏ مي‏پندارند ، مي‏پندارند که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤمنين ( ع ) و حضرت زهرا سلام الله عليها و ائمه معصومين عليهم السلام خصوصا امام حسين عليه السلام متنفذهايي هستند که در دستگاه خدا اعمال نفوذ مي‏کنند ، اراده خدا را تغيير مي‏دهند و قانون را نقض مي‏کنند . ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
هدایت شده از منتظرالمهدی(عج)
❓ آیا شفاعت نوعی «پارتی بازی» محسوب می شود؟ اجمالی👇 سلام علیکم 🔰 شفاعت در اسلام هست و از اصول مسلّم اسلام به شمار مى رود و هرکس که مختصر آشنایى با قرآن و احادیث اسلامى داشته باشد مى داند که نوید شفاعت، نسبت به افرادى که شایستگى شفاعت دارند، مطلبى است قطعى و آن چنان نیست که بتوان درباره آن شکّ و تردید به خود راه داد. ✅پیش از آن که درباره دلایل نقلى شفاعت به بحث و گفتگو بپردازیم لازم است پیرامون حقیقت شفاعت توضیحاتى بدهیم تا روشن شود که حقیقت شفاعت چیست و تفاوت آن با «پارتى بازى» چگونه مى باشد. شفاعت در لغت به معناى «ضمیمه کردن چیزى به چیز دیگر و جفت نمودن آن» است و در اصطلاح مذهبى به معناى کمک کردن اولیاى خدا (پیامبران، امامان و مردم صالح و درستکار) براى نجات افرادى است که در طول زندگى مرتکب لغزش هایى شده اند. 🔷البتّه کمک به نجات افراد گنهکار دو صورت دارد: یک شکل آن به اصطلاح پارتى بازى و ظلم و ستم و تبعیض نارواست و شکل دیگر آن یک نوع درس تربیت، روزنه امید و وسیله تکامل مى باشد. اگر افرادى که مورد شفاعت واقع مى شوند هیچ گونه شایستگى نداشته باشند، و در عین حال به آنها بدون جهت کمک شود و بر دیگران مقدّم گردند، این کار یک نوع تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه و تأمین دادن به آنها در برابر جنایات است. 🔹این همان شفاعت غلط و ناروایى است که باید گفت موجب جرأت جنایتکاران و گناهکاران مى گردد و امید به چنین شفاعتى سبب مى شود که افراد مجرم از انجام هیچ جنایتى کوتاهى نکنند، ولى مسلّماً هدف آیات، این نوع شفاعت نیست که عقل و خرد آن را محکوم مى کند. 🔆ولى اگر بعضى از گناهکاران به خاطر پیوندهاى معنوى که با خدا داشتند و به خاطر ارتباط ایمانى که با اولیاى پروردگار برقرار ساخته بودند مورد کمک شفیعان روز رستاخیز قرار گیرند، در این صورت نوید شفاعت نه تنها موجب تشویق و مستلزم تبعیض ناروا نیست، بلکه عین عدالت و وسیله تربیت و بازگشت افراد گنهکار از نیمه راه است. ✍توضیح این که: همان طور که قرآن مجید بیان مى کند، شفاعت اولیاى خدا منوط به اذن پروردگار جهان است و تا اجازه خدا نباشد هیچ کس نمى تواند شفاعت نماید، ناگفته پیداست که اذن خدا بى جهت و بدون حکمت نخواهد بود; در این صورت باید گفت اذن خدا شامل حال کسانى مى شود که براى عفو و اغماض شایستگى دارند و اگر در طول زندگى لغزش و گناهى داشتند به مرحله پرده درى و طغیان نرسیده و اگر رابطه خود را در بعضى از جهات ضعیف کرده اند، ولى بکلّى آن را از بین نبرده اند، چنین افرادى که پیوندهاى گوناگون خود را با حقّ و حقیقت نگسسته اند مشمول و شایسته شفاعت مى شوند. ✳️نوید شفاعت با این شرط خود هشدارى است به افرادى که گاهى مرتکب گناه مى شوند که به هوش باشند و هرچه زودتر از ادامه گناه باز گردند و همه پیوندها را پاره نکنند و پرده ها را ندرند و از شعاع شفاعت دور نگردند که در غیر این صورت، راه نجاتى براى آنان نخواهد بود. 🔆همین احساس و توجّه، در بازگشت افراد گنهکار به راه حق و تجدید نظر در برنامه هاى غلط مؤثّر مى گردد و در حقیقت، روزنه امیدى براى پاک ساختن برنامه زندگى از نقاط تاریک محسوب مى شود. 💢تجربه نشان داده است که اگر روزنه امیدى به روى افراد مجرم گشوده شود و احساس نمایند که اگر در برنامه غلط نارواى خود تجدید نظر کنند، راه نجاتى براى آنها هست، در این صورت بسیارى از آنان از بیراهه به راه باز مى گردند. ⚜در قوانین جزایى و کیفرى جهان، قانونى به نام عفو زندانیان و مجرمان بزرگ و محکومان به حبس ابد وجود دارد; نکته آن این است که روزنه امیدى براى این افراد باز شود و در برنامه زندگى خود تجدیدنظر نمایند و اگر این روزنه نبود، علّت نداشت که در همان محیط آرام بنشینند و دست به جنایت نزنند زیرا بالاتر از سیاهى (زندان ابد) رنگى نیست. شفاعت درباره افراد لایق و شایسته جز روزنه امید براى امکان تجدید حیات دینى و اخلاقى، چیزى نیست و مخصوص کسانى است که روابط خود را با خدا و اولیاى دین حفظ کرده اند ولى کسى که داراى اعمال نیک نبوده و از ایمان به خدا بهره نداشته باشد و عمرى در گناه و فساد به سر برده است هرگز مشمول شفاعت نخواهد بود. ♻️فرق این دو گروه را مى توان در ضمن مثالى مجسّم ساخت:👇 فرض کنید سربازانى مأمور گشودن دژى بر فراز کوهى مى باشند
هدایت شده از منتظرالمهدی(عج)
و گشودن آن دژ، در حفظ کشور آنان از تجاوز خارجى فوق العاده مؤثّر است; فرمانده ماهر و ورزیده، وسایل لازم براى صعود و گشودن دژ را در اختیار آنان مى گذارد و فرمان بالا رفتن را صادر مى نماید. آن گروه از سربازان بى انضباط و ترسو که گوش به فرمان فرمانده نداده و در پایین کوه مى مانند هیچ گاه مشمول حمایت او نمى گردند، امّا آن گروهى که فداکارند و به سرعت از کوه بالا مى روند، اگر در میان آنان افرادى ضعیف و ناتوان باشند و در بعضى از گذرگاه ها بلغزند، یا صعود و بالا رفتن به تنهایى در بعضى از نقاط حسّاس کوه براى آنها مشکل باشد، فرمانده دلسوز مراقب حال آنان بوده و در نقاط حسّاس به آنها کمک کرده و از لغزشگاه عبورشان مى دهد. این نوع مراقبت و کمک، یک نوع شفاعت است و از آن افرادى است که در مسیر هدف گام بر مى دارند و اشکالى ندارد که فرمانده دلسوز پیش از صعود به کوه، این مطلب را اعلام کند و بگوید اگر شما در نقاط حسّاسى از صعود باز بمانید از کمک هاى بى دریغ من محروم نخواهید ماند و من با تمام قوا کوشش مى کنم که شما را در این هدف کمک کنم. یک چنین اعلام قبلى، افراد را براى کار دلگرم کرده و نور امید را در دل آنان پدید مى آورد و بر قدرت و پایدارى آنان مى افزاید و در حقیقت یک نوع تربیت و وسیله تکامل است. آیا اگر شفاعت یک نوع کمک به نجات افراد در زمینه هاى مساعد باشد، مستلزم تبعیض نارواست و یا ترجیح بدون دلیل و تشویق به گناه و پارتى بازى بى جهت محسوب مى شود! قرآن و مسأله شفاعت آیات مربوط به شفاعت را مى توان به سه دسته تقسیم نمود: 1- آیاتى که شفاعت را نفى مى نماید مانند: «وَ اتَّقُوا یَوْمَاً لا تَجْزِى نَفْس عَنْ نَفْس شَیْئَاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْهَا شَفاعَة وَ لاَ یُؤخَذُ مِنْهَا عَدْل وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ; و از آن روز بترسید که کسى مجازات دیگرى را نمى پذیرد و نه از او شفاعت پذیرفته مى شود و نه غرامت از او قبول خواهد شد و نه یارى مى شوند».(1) 2- آیاتى که شفاعت را از آن خدا دانسته و آن را به ذات خدا منحصر مى داند، مانند: «مَالَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِىٍّ وَ لاَ شَفِیع; هیچ سرپرست و شفاعت کننده اى براى شما جز او نیست.»(2) 3- آیاتى که به وجود شفیعانى که به اذن پروردگار شفاعت مى کنند صریحاً اعتراف مى کند و پذیرش شفاعت آنها را به اذن خداوند محدود مى سازد مانند: «مَنْ ذَا الَّذِى یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلاّ بِاِذْنِهِ»؛ (کیست که در نزد او جز به فرمان او شفاعت کند؟!)(3) و نیز مى فرماید: «یَوْمَئِذ لاَ تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ اِلاّ مَنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَ رَضِىَ لَهُ قَوْلا»؛ (در آن روز شفاعت هیچ کس سودى نمى بخشد، جز کسى که خداوند رحمان به او اجازه داده و به گفتار او راضى است).(4) این آیات و آیات دیگرى صریحاً ثابت مى کند که در روز رستاخیز بطور اجمال شفیعانى وجود دارند که به اذن پروردگار، درباره گناهکاران شفاعت مى کنند و خداوند نیز شفاعت آنان را مى پذیرد.(5) با این آیات صریحى که در قرآن پیرامون وجود شفاعت وارد شده است، تکلیف کسانى که درباره آن به خود شکّ و تردید راه مى دهند و یا بطور کلّى به انکار آن بر مى خیزند روشن است. مقصود از آیاتى که شفاعت را نفى مى کنند چیست؟ با در نظر گرفتن عقاید خرافى که عرب بت پرست درباره شفاعت بت ها داشت، هدف دسته نخست از آیات که شفاعت را بکلّى نفى مى کند، روشن مى گردد; آنان مى گفتند که این بت ها شفیعان ما در درگاه الهى مى باشند و خدا این عقیده خرافى را از آنان در قرآن در سوره هاى مختلفى نقل کرده است مانند: «وَ یَقُولُونَ هَؤلاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللهِ»؛ (و مى گویند اینها شفیعان ما نزد خدا هستند).(6) بسیارى از آیاتى که بطّور کلّى شفاعت را انکار مى کند مربوط به این نوع شفاعت است که عرب جاهلى به آن اعتقاد داشت. از این جهت قرآن در سوره زمر، آیه 43 هنگامى که از بت پرستان موضوع شفاعت بت ها را نقل مى کند فوراً به ردّ آنها پرداخته و آن را از آن خدا مى داند، آن جا که مى فرماید: «اَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللهِ شُفَعَاءَ... قُلْ لِلهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعاً»؛ (یا آنان غیر از خدا شفیعانى گرفته اند؟!... بگو تمام شفاعت از آن خداست). از این بیان استفاده مى شود که هدف آیاتى که شفاعت را انکار مى کنند، مربوط به آن نوع از شفاعت صحیح نیست که به حکم دسته سوّم از آیات به اذن خدا انجام مى گیرد، بلکه مربوط به شفاعت بت هایى است که نه شایستگى شفاعت کردن را دارند و نه خدا به آنها اذن داده است. هدف برخى از آیات دیگر که به صورت ظاهر شفاعت را نفى مى کنند، محکوم کردن خیال هاى باطل یهود است; زیرا آنان تصوّر مى کردند که چون نیاکان آنها پیامبران بودند - هر اندازه هم مجرم باشند - شفاعت آنان را خواهند کرد. آنان تصوّر مى کردند که براى گناهان مى توان فدا و بدل تهیّه نمود; همان طور که در این جهان مى توان از طریق رشوه و پارتى و هدایا و تحف، جرایم را از ب
هدایت شده از منتظرالمهدی(عج)
ین برد و افکار داوران را دگرگون ساخت. 👌قرآن مجید براى این که خطّ بطلان بر چنین افکار بکشد و اعلام نماید که در آن روز هیچ کس حقّ شفاعت و وساطت ندارد و از کسى فدا و بدلى پذیرفته نمى شود و چیزى جز عمل، انسان را نمى تواند نجات دهد چنین فرمود: «وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِى نَفْسٌ عَنْ نَفْس شَیْئاً وَ لاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَ لاَ یُؤخَذُ مِنهَا عَدْلٌ وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ»؛ (از روزى بترسید که کسى مجازات دیگرى را نمى پذیرد و نه از او شفاعت پذیرفته مى شود و نه غرامت از او قبول خواهد شد نه یارى مى شوند).(7) ✍بنابر این، مجموع آیاتى که شفاعت را نفى مى کنند، با در نظر گرفتن عقاید رایج عرب و یهود، درباره شفاعت و به کمک قراینى که در قبل و بعد خود آیات وجود دارد، آن نوع شفاعت را مى گوید که عرب بت پرست و یا یهود معتقد بودند و حساب این نوع شفاعت، با شفاعتى که آیات دسته دوّم و سوّم بطور اجمال ثابت مى کنند، جداست. ✅آن دسته از آیات (دسته دوّم) که شفاعت را از آن خدا مى داند، با دسته سوّم که به وجود شفیعانى اشاره مى کند که به اذن پروردگار شفاعت خواهند کرد، کوچکترین منافاتى ندارد؛ زیرا شفاعت اصلا از آن خداست و دیگران با اذن و اجازه خدا از این حقّ مطلق استفاده مى نمایند.(8)پی نوشت: (1). سوره بقره، آیه 48 و قریب به همین مضمون، آیات دیگرى در قرآن نازل شده است; به سوره بقره، آیه 123 و سوره مدّثّر، آیه 48 مراجعه بفرمایید. (2). سوره سجده، آیه 4. (3). سوره بقره، آیه 255. (4). سوره طه، آیه 109 و آیاتى نیز در قرآن قریب به همین مضون وارد شده است، به سوره انعام، آیه 51 و زمر، آیه 44 مراجعه شود. (5). به این مضمون آیات زیادى در قرآن وارد شده است. لطفاً به سوره هاى: یونس، آیه 3 - انبیا، آیه 28 - مریم، آیه 87 - سبأ، آیه 23 - زخرف، آیه 86 و نجم، آیه 26 مراجعه بفرمایید. (6). سوره یونس، آیه 18. (7). سوره بقره، آیه 48. این آیه در سوره بقره در ضمن وقایع و سرگذشت بنى اسرائیل وارد شده است; از این نظر، ناظر به عقاید یهود درباره شفاعت است. ✍📚 (8). گرد آوري از کتاب: پاسخ به پرسش های مذهبی، آیات عظام مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)، چاپ دوم، ص 237
هدایت شده از My Hero
سلام و ادب ⬇️👇 🔹از آیات و روایات استفاده می شود که تمام کسانی که به خدا ایمان داشته باشند و همچنین با رسول خدا9 و اهل بیت او دشمنی نداشته باشند؛ مشمول شفاعت می گردند. 🔻در بخشی از روایات می خوانیم هرکس یک ذره ایمان داشته باشد، شفاعت می شود و در برخی دیگر از روایات سبک شمردن نماز، خیانت، ستم و ... مانع از شفاعت می شود. 🔸 این دو دسته از روایات با هم تنافی ندارند، زیرا مقصود از دسته دوم این است که این گناهان باعث می شود انسان مدت ها در عذاب بماند و از شفاعت محروم باشد، نه این که اصلاً شفاعت نشود و روایات دسته اول می گوید هرکس ایمان به خدا داشته باشد و دین او مورد ارتضا و پسند الهی باشد، و بالاخره شفاعت موجب نجات او می شود، و فقط کفر و دشمنی با رسول اکرم9 و اهل بیت: انسان را از شفاعت محروم می سازد. 🔹آنان که شفاعت نمی شوند عبارت اند از: کافر،([39]) ستمگر،([40]) دشمنان خاندان رسالت،([41]) کسانی که فرزندان رسول خدا را آزار داده اند،([42]) کسانی که به شفاعت اعتقاد نداشته باشند،([43]) خائن،([44]) سهل انگار نسبت به نماز. ([45]) نتیجه گیری⬇️ 🔻در انتهای بحث باید چنین گفت، 👈شفاعت یک نوع تطهیر و پالایش است، از نظر قرآن، مرگ پایان زندگانی نیست، بلکه روزنه ای است به جهان دیگر به نام جهان برزخ، که شیوه ی زندگی در آن جا، با شیوه ی زندگی در این جهان کاملاً متفاوت است، گروهی در آن جا معذب، و گروهی دیگر متنعّم می باشند، افرادی که رابطه ی ایمانی خود را با خدا قطع نموده، ولی پیوند معنوی خویش را با خاصان درگاه او حفظ کرده اند، 🔸در برزخ تا حدی به کیفر اعمال خود می رسند، یعنی: کیفرها مقدمه ی تصفیه و پالایش قسمتی از عوارض گناه می باشد، این افراد هنگامی که گام به محشر می نهند به خاطر تصفیه و پالایشی که در جهان برزخ درباره ی آنان انجام گرفته، آمادگی بیشتری برای مغفرت و آمرزش پروردگار جهان دارند. مغفرت و آمرزش خدا که از طریق شفیعان درگاه وی متوجه آنان می گردد، جز تطهیر و شست و شوی اساسی و محو عوارض گناه و پاک گردانیدن روح و روان چیزی نیست.  [39]. همان، خصال، ص 355. [40]. همان. [41]. محاسن برقی، ص 184. [42]. شیخ صدوق، امالی، ص 177. [43] . عیون اخبار الرضا7، ج 2، ص 66 . [44] . مسند احمد، ج 1، ص 72. [45]. اصول کافی، ج 3، ص 270. 🖊سید عادل مکتوفی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سلام و خداقوت یکی از دوستان که در نوجوانی فدایی رهبر بودن الان تبدیل شدن به مخالف ایشون،حالا همون شبهات و انتظارات بیجایی که از رهبر دارن رو اینم مطرح میکنه تا یه جاهایی که بلدم ج میدم... اگر یه مطلب یا کتابی که توسط افراد مخالف رهبر گفته شده راجع به ایشون و مملکت داری شون واینکه این دوستمون قانع بشه و همه مشکلاتو از چشم رهبر نبینه ممنون
هدایت شده از منتظرالمهدی(عج)
👆 انقلابی های مومن عزیز ، این خطر را جدی بگیرید❌
هدایت شده از منتظرالمهدی(عج)
❓ علیه رهبری، بغض و کینه است، اما در فضای مجازی شانتاژ می‌کنند که مثلاً اگر نمی‌تواند عدالت را برقرار کند، چرا کنار نمی‌رود ...؟ مشروحی لازم است👇 ✳️اگر بخواهید بدانید و آنان را که از روی صدق سؤال، شبهه یا نقدی دارند آگاه کنید، علم به پاسخ ارزش دارد، اما اگر صرفاً بخواهید به اهل عناد، لجاج، بغض و کینه پاسخی دهید، این بحث ارزشی ندارد، چرا که اثری ندارد. خدایی که خالق آنهاست فرمود که قلب‌شان بسته شده و روی چشم و گوش آنها پرده افتاده است؛ لذا چشم دارند و نمی‌بینند، گوش دارند و نمی‌شوند و قلب دارند و نمی‌فهمند! ❗️حال آیا گمان می‌کنید که با شما چیزی می‌فهمند یا دست از عناد و کینه بر می‌دارند؟! آن چه در واقعیت می‌بینند را کتمان می‌کنند و بعد تسلیم آن چه در بیان اظهار می‌شود می‌گردند؟! 🔻 هرگز. برای آنان هیچ فرقی ندارد که شما با چه مستنداتی و با چه استدلال‌هایی، چه پاسخی می‌دهید! آنها مأمور به این جوّسازی‌ها و ضدتبلیغ‌ها هستند. وگرنه خودشان هم وضع دنیا را می‌بینند، هم منطقه را و هم ایران را. « إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ * خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ » (البقره، 6 و 7) ترجمه: کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد * خدا بر دل‌ها و گوش‌های آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست. 🔴حب و بغض: ◀️خودتان در سؤال به درستی اشاره نمودید. "حبّ و بغض"، ریشه‌ی هر گرایشی می‌باشد، چه به حق و چه باطل. هم حبّ الله و «أشَدّ حُبّاً لله» ریشه‌ی اتخاذ مواضع الهی و حرکت در صراط مستقیم است و هم محبت دنیا و متاعش، ریشه‌ی تمامی مواضع جاهلانه، مستکبرانه و فاسقانه و انحراف از مسیر حق و انجام هر فسق و فسادی می‌باشد، چنان که فرمود: «حبّ الدّنیا رأسُ کلّ خَطیئَةٍ». خداوند متعال در قرآن کریم تصریح دارد که آنها محبوب‌های دیگری را به جای خداوند قرار داده‌اند و محبت‌شان را به آن إله‌های کاذب اختصاص داده‌اند – محبت دنیا و متاع قلیلش را در دل دارند و ... . ✅عدالت: 🔅علم، حکمت، بصیرت، تقوا و قدرت ولایت فقیه (مقام معظم رهبری)، العیاذ بالله، بیشتر از خدا، رسول خدا و اولیای او علیهم السلام نمی‌باشد، اما در دنیا ظلم بوده و هست. اگر عدالت در زمان حکومت رسول خدا صلوات الله علیه و آله، به صورت کامل و تمام اجرا شده بود که کفار، مشرکین و بدتر از همه منافقین، حدود شصت جنگ به ایشان تحمیل نمی‌کردند – داخل امّت اسلامی نفوذ نمی‌کردند – فرمان او را نقض نمی‌کردند و بیعت با او را نمی‌شکستند و بلافاصله پس از رحلتش، سرنوشت امت مسلمان را متغیر نمی‌کردند. اینها همه مصادیق "ظلم" است که در نقطه مقابل "عدل" قرار دارد. عدالت که فقط پول نیست. ⚜اگر عدالت در زمان حکومت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به صورت کامل و تمام به اجرا گذاشته شده بود که در میان همین جامعه اسلامی، گروه‌ها و جریان‌های انحرافی "ناکثین، مارقین و قاسطین" به وجود نمی‌آمدند و ضمن "جنگ نرم" و مستمر، سه جنگ بزرگ داخلی را بر ایشان تحمیل نمی‌کردند و دست آخر نیز به دست خوارج که داعیه مسلمانی داشتند، ترور نمی‌شدند. ♨️حال آیا می‌توان گفت: چون پیامبر، امیرالمؤمنین، امام حسن، امام حسین و ... علیهم السلام، موفق به اجرای کامل عدالت نشدند، پس باید کنار می‌رفتند و دست از هدایت مردم می‌کشیدند و امر ولایت، امامت و سپس حکومت را دو دستی تقدیم همان کفار، ظالمین و مستکبرین می‌کردند؟!
هدایت شده از منتظرالمهدی(عج)
♻️اجرای عدالت اجتماعی: ✍اجرای عدالت اجتماعی، یک امر فردی نیست که گفته شود فلانی توانست یا نتوانست، بلکه یک امر جمعی و اجتماعی می‌باشد. چرا خداوند متعال فرمود: « وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ  ... - و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد؛ و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد ... / آل‌عمران، 103 » - "حَبل الله – ریسمان خدا" و نعمت خدا، همان "ولایت" است و جمع شدن دور ولایت، اطاعت و پیروی از ولایت و اعتصام به ولایت نیز باید به صورت جمعی باشد تا اثر جمعی و اجتماعی داشته باشد. 👌پس اجرای عدالت، کار فردی نیست. هر شخصی، هر انسانی، هر عاقلی، هر مکلفی، هر مسئول و مقامی و بالاخره هر یک از آحاد ملت، باید به "ولایت" پایبند باشند و سعی در "عدالت" کنند، تا عدالت اجتماعی پیاده شود.   🔹اگر مردم همه در میدان باشند، با ایمان، اخلاص، هوشیاری و بصیرت خوب تلاش و جهاد کنند، مدیرانی خوبی انتخاب کنند و (به جای کف و سوت) مراقب و متذکر آنان باشند، نقش منفی دشمن داخلی و خارجی نیز کمرنگ و بیرنگ شود ...، یک قرن طول می‌کشد تا جامعه بتواند به اهداف مطلوبی دست یابد و از ساختار، قوت، قدرت و نظام عادلانه‌ی مقبولی برخوردار گردد. 🔶اما ضد انقلاب، درست پس از سه ماه گذشت از 22 بهمن و کارشکنی‌های فراوان به جای همراهی با مردم، نق زدند که «پس چه شد؟ این نظام که نتوانست و ...»! و البته همیشه تعدادشان اندک، اما سر و صدا و جوّسازی‌شان بسیار است، چرا که تداوم حیات آنها، منوط به ایجاد موج و موج سواری می‌باشد. وگرنه می‌دانند که اکثریت قریب به اتفاق این مردم، جان‌شان را در راه خدا، در رکاب این رهبر می‌دهند، چنان که برای امام خمینی رحمة الله علیه چنین بودند؛ و مردم می‌دانند که ریشه‌های ظلم و فساد کجاست و فاسقین کیانند؟
هدایت شده از منتظرالمهدی(عج)
♨️روش دشمنان در عرصه‌ی ضد تبلیغ و میدان جنگ نرم: ♦️روش آنان این است که خودشان ظلم و جنایت می‌کنند و بعد با انگشت اشاره، مُحق، مظلوم یا قربانی را نشانه می‌روند. این روش اختصاصی به مقام معظم رهبری (ولایت فقیه یا ...) ندارد، حتی راجع به خداوند سبحان نیز چنین می‌کنند. 🔹فرعون گفت: من موسی (علیه السلام) را می‌کشم، او برود از خدایش کمک بخواهد – استکبار جهانی امروز همین کار را می‌کند، مردمان را قتل عام می‌کند و نظام ظالمانه را بر فرهنگ، اقتصاد و حیات مردم حاکم می‌کند، بعد توسط بلندگوهای بزرگ و کوچکش ضد تبلیغ می‌کند که اگر خدایی هست، پس چرا کاری نمی‌کند؟! و یا می‌گوید: چون خدا هست، این برتری، چیرگی و ظلم و جنایت ما، خواست و مشیت اوست. پس بر ما ایراد نگیرید، اگر ایرادی هست (العیاذ بالله) به خود اوست! چنان که جانیان کربلا، پس از آن جنایات گفتند: دیدی خدا با برادرانت چه کرد؟ - یا – خدا خواست که آنها را بکشد و ما را پایدار و حاکم نگهدارد و بر شما مسلط کند! 🔶امروزه شاهدیم که مستکبرین، که در یک دست پرچم دموکراسی را بلند کرده‌اند و در دست دیگر سلاح جنگی را به سوی مردم شلیک می‌کنند و با زبان نیز داعیه حقوق بشر دارند و در ژست علمی از "ایسم"هایشان می‌گویند و ...، مردمان را به خاک و خون می‌کشند و نام هر شخص، گروه یا کشوری را که از خود و مظلومان دفاع نماید را تروریسم یا حامی تروریسم می‌گذارند! 🔰رهبری و عدالت اجتماعی: ⚜مقوله رهبری و عدالت اجتماعی نیز همین‌طور است. مستکبرین جامعه، مرفهین بی‌درد، اهل کفر و فسق و فساد، چپاولگران ثروت‌های ملی، خوشگذرانان کوته‌بین و بی‌بصیرت ... و خلاصه تشنگان قدرت و شیفتگان ثروت، ظلم می‌کنند، فاصله طبقاتی را عمق و وسعت می‌دهند، فساد اخلاقی و اقتصادی را رواج می‌دهند، مقابل دشمنان اسلام، کشور و این ملت، خم و راست می‌شوند – مقابل لبخند، پوزخند تحویل می‌گیرند و آنها را توجیه و تطهیر می‌کنند و ...؛ بعد جیره‌خواران آنها ضد تبلیغ می‌کنند که رهبری نتوانست! 🌐نقش مردم: 🔆بیان شد که اجرای عدالت اجتماعی، یک کار جمعی می‌باشد و نه فردی. یک مدیر یا کارمند سالم در بانک یا شهرداری، هر چقدر هم مدیر، مدبر و با تقوا باشد، نمی‌تواند که همگان را تحت الشعاع قرار دهد، مگر این که همگان خودشان بخواهند. 🌐در جامعه‌ی ما، مستکبران، ظالمان، دنیاپرستان، جیره‌خواران، غرب‌زدگان و فاسقان، اکثریت ندارند، اما ثروت و قدرت خود را به "رأی" مستقیم و غیر مستقیم اکثریت به دست آورده و می‌آورند. 📍مسئولیت و نقش رهبری (ولایت)، رصد کردن دوست و دشمن – تدوین چارچوب‌های رشد و فلاح – آگاه نمودن مردم و نشان دادن راه درست و غلط به آنهاست؛ اما نقش مردم، توجه، بصیرت، تبعیت و حمایت و پیروی می‌باشد. ❗️رهبر که نمی‌تواند از آسمان نیرو بیاورد. نیروی رهبری مردم هستند و بازوان اجرایی او نیز دولت و مجلس ... هستند که به رأی مردم به صدارت و قدرت می‌رسند و خودشان نیز از همین مردمند و از آسمانی دیگر نیامده‌اند. 💠حال اگر اطلاعات، رهنمودها، راه‌کارها و تذکرات لازم در هر امری، از سوی رهبری به مردم داده نشده باشد، ضعف رهبری است؛ اما اگر احیاناً اکثریتی از مردم بی‌توجهی کنند، بی‌بصیرتی کنند، اسیر جوّ و جریان‌سازی شوند، از ایمان، اسلام و اهداف و آرمان‌ها و ارزش‌ها فاصله بگیرند