eitaa logo
⚘شهید‌محمود رضا بیضایی⚘
969 دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
6.8هزار ویدیو
16 فایل
‹بِسـم‌ِرَب‌ِّالحُسَـیْن🌱› صلی‌اللّٰـه‌علیک‌ِیـٰافاطمـةالزهـرا♥𐇵!' . «امام‌زمـان(عجل‌اللّٰه)امروزسرباز باهـوش‌وپـای‌کارمی‌خواهند؛ آدمی‌که‌شجـاع‌ومردمیدان‌باشـد.» #شـهیدبیضائی🎙!" . ◞پشت‌سنگر: @etlaeatkanal
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 دهانمان را خوشبو کنیم به ذکر شریف صلوات بر حضرت محمد (صلوات الله علیه) و ❤️ (🌸)اللّهُمَّ ✨(🌸)صَلِّ ✨✨(🌸)عَلَی ✨✨✨(🌸)مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ آلِ ✨✨✨✨✨(🌸) مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ عَجِّلْ ✨✨✨(🌸)فَرَجَهُمْ ✨✨(🌸)وَ اَهْلِکْ ✨(🌸)اَعْدَائَهُمْ (🌸)اَجْمَعِین ❣ ❣ ‌‌❣ ❣ 💎 💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔮محبت برای رضای خدا🔮 خیلی وقتها شده که ما خیری به یه نفر رسوندیم با نیت « برای رضای خدا» اما اگه از همون آدم ضربه ای بخوریم اولین چیزی که بذهنمون می رسه اینه: «بشکنه این دست که نمک نداره» یا «کلا من شانس ندارم به هرکس خوبی کردم بدی دیدم» انتظار داشتن خوبه اما عالیتر اینه که از محبتی که کردیم ازش رد بشیم و دریافت کننده ی محبتمون را مدیون ندونیم. چون نیت ما از کاری که کردیم برای او نبود که انتظار پاسخ از او داشته باشیم. ما کار مثبت رو برای آرامش و شادی خودمون و رضای خداوند انجام دادیم. دست بی نمک دستیه که خیری را به دیگران رسونده و همینطور دراز مونده که کی طرف میخواد جبران کنه! محبت برای رضای خدا یعنی از لحظه ای که نیت کردیم پاسخ را از خدا گرفتیم دیگه منتظر پاسخ از بنده اش نیستیم. بی توقع مهربان باشیم. خدا جبران میکنه. بنده ش رو بی خیال..❤️
آرامش مهمان همیشگی خانه‌هایتان باشد🍃
سه‌دقیقه‌درقیامت🤍-! پارت11 ±آزارمؤمن در دوران جواني در پايگاه بسيج شهرستان فعاليت داشتم. روزها و شبها با دوستانمان با هم بوديم. شبهاي جمعه همگي در پايگاه بسيج دور هم جمع بوديم و بعد از جلسه قرآن، فعاليت نظامي و گشت و بازرسي و... داشتيم. در پشت محل پايگاه بسيج، قبرستان شهر ما قرار داشت. ما هم بعضي وقتها، دوستان خودمان را اذيت ميكرديم! البته تاوان تمام اين اذيتها را در آنجا دادم.برخي شبهاي جمعه تا صبح در پايگاه حضور داشتيم. يك شب زمستاني، برف سنگيني آمده بود. يكي از رفقا گفت: كسي جرئت داره الان تا انتهاي قبرستان برود؟! گفتم: اينكه كار مهمي نيست. من الان ميروم. او هم به من گفت: بايد يك لباس سفيد بپوشي! من سرتا پا سفيدپوش شدم و حركت كردم. خسخس صداي پاي من بر روي برف، از دور هم شنيده ميشد. من به سمت انتهاي قبرستان رفتم! اواخر قبرستان كه رسيدم، صوت قرآن شخصي را از دور شنيدم! يك پيرمرد روحاني كه از سادات بود، شبهاي جمعه تا سحر، در انتهاي قبرستان و در داخل يك قبر مشغول تهجد و قرائت قرآن ميشد. فهميدم كه رفقا ميخواستند با اين كار، با سيد شوخي كنند. ميخواستم برگردم اما باخودم گفتم: اگر الان برگردم، رفقاي من فکر ميکنند ترسيدهام. براي همين تا انتهاي قبرستان رفتم.هرچه صداي پاي من نزديكتر ميشد، صداي قرائت قرآن سيد هم بلندتر ميشد! از لحن او فهميدم كه ترسيده ولي به مسير ادامه دادم. تا اينكه به بالاي قبري رسيدم كه او در داخل آن مشغول عبادت بود. يكباره تا مرا ديد فريادي زد و حسابي ترسيد. من هم كه ترسيده بودم پا به فرار گذاشتم. پيرمرد سيد، رد پاي مرا در داخل برف گرفت و دنبال من آمد. وقتي وارد پايگاه شد، حسابي عصباني بود. ابتدا كتمان كردم، اما بعد، از او معذرت‌خواهي كردم. او با ناراحتي بيرون رفت. حالا چندين سال بعد از اين ماجرا، در نامه عملم حكايت آن شب را ديدم. نميدانيد چه حالي بود، وقتي گناه يا اشتباهي را در نامه عملم ميديدم، خصوصاً وقتي كسي را اذيت كرده بودم، از درون عذاب ميكشيدم. گويي خودم به جاي آنطرف اذيت ميشدم.از طرفي در اين مواقع، باد سوزان از سمت چپ وزيدن ميگرفت، طوري كه نيمي از بدنم از حرارت آن داغ ميشد! وقتي چنين اعمالي را مشاهده ميكردم، به گونهاي آتش را در نزديكي خودم ميديدم كه چشمانم ديگر تحمل نداشت. همان موقع ديدم كه آن پيرمرد سيد، كه چند سال قبل مرحوم شده بود، از راه آمد و كنار جوان پشت ميز قرار گرفت. سيد به آن جوان گفت: من از اين مرد نميگذرم. او مرا اذيت كرد. او مرا ترساند.من هم گفتم: به خدا من نميدانستم كه سيد داخل قبر عبادت ميكند. جوان رو به من گفت: اما وقتي نزديك شدي فهميدي كه مشغول قرآن خواندن است. چرا همان موقع برنگشتي؟ ديگه حرفي براي گفتن نداشتم. خلاصه پس از التماسهاي من، ثواب دو سال عبادتهاي مرا برداشتند و در نامه عمل او قرار دادند تا راضی‌شود.دو سال نمازي كه بيشتر به جماعت بود. دو سال عبادت را دادم به خاطر اذيت و آزار يك مؤمن! در لابه‌لای صفحات اعمال خودم به يك ماجراي ديگر از آزار مؤمنين برخوردم. شخصي از دوستانم بود كه خيلي با هم شوخي ميكرديم و همديگر را سركار ميگذاشتيم. يكبار در يك جمع رسمي با او شوخي كردم و خيلي بد او را ضايع كردم. خودم هم فهميدم كار بدي كردم، براي همين سريع از او معذرتخواهي كردم. او هم چيزي نگفت. گذشت تا روز آخر كه ميخواستم براي عمل جراحي به بيمارستان بروم.دوباره به همان دوست دوران جواني زنگ زدم و گفتم: فلاني، من خيلي به تو بد كردم. يكبار جلوي جمع، تو را ضايع كردم. خواهش ميكنم مرا حلال كن. من شايد از اين بيمارستان برنگردم. بعد در مورد عمل جراحي گفتم و دوباره به او التماس كردم تا اينكه گفت: حلال كردم، ان‌شاءالله كه سالم و خوب برگردي.آن روز در نامه عملم، همان ماجرا را ديدم. جوان پشت ميز گفت: اين دوست شما همين ديشب از شما راضي شد. اگر رضايت او را نميگرفتي بايد تمام اعمال خوب خودت را ميدادي تا رضايتش را كسب كني، مگر شوخي است، آبروي يك انسان مؤمن را بردي. 'ادامه دارد..
⚘شهید‌محمود رضا بیضایی⚘
سه‌دقیقه‌درقیامت🤍-! پارت11 ±آزارمؤمن در دوران جواني در پايگاه بسيج شهرستان فعاليت داشتم. روزها و
سه‌دقیقه‌درقیامت🤍-! پارت12 ±حسينيه مي خواستم بنشينم و همان‌جا زار زار گريه كنم. براي يك شوخي بيمورد دو سال عبادتهايم را دادم. براي يك غيبت بيمورد، بهترين اعمال من محو ميشد. چقدر حساب خدا دقيق است. چقدر كارهاي‌ناشايست را به حساب شوخي انجام داديم و حالا بايد افسوس بخوريم. در اين زمان، جوان پشت ميز گفت: شخصي اينجاست كه چهار ساله منتظر شماست! اين شخص اعمال خوبي داشته و بايد به بهشت برزخي برود، اما معطل شماست. با تعجب گفتم: از چه كسي حرف ميزنيد؟يكي از پيرمردهاي اُمناي مسجدمان را ديدم كه در مقابلم و در كنار همان جوان ايستاده. خيلي ابراز ارادت كرد و گفت: كجايي؟ چند ساله منتظرت هستم. بعد از كمي صحبت، اين پيرمرد ادامه داد: زماني كه شما در مسجد و بسيج، مشغول فعاليت فرهنگي بوديد، تهمتي را در جمع به شما زدم. براي همين آمده‌ام كه حلالم كنيد. آن صحنه برايم يادآوري شد. من مشغول فعاليت در مسجد بودم. كارهاي فرهنگي بسيج و... اين پيرمرد و چند نفر ديگر در گوشهاي نشسته بود. بعد پشت سر من حرفي زد كه واقعيت نداشت. او به من تهمت بدي زد. او نيت ما را زير سؤال برد. عجيبتر اينكه، زماني اين تهمت را به من زد كه من ابتداي حضورم در بسيج بود و نوجوان بودم!!آدم خوبي بود. اما من نامه اعمالم خيلي خالي شده بود. به جوان پشت ميز گفتم: درسته ايشان آدم خوبي است، اما من همينطوري نميگذرم. دست من خالي است. هر چه ميتواني از او بگير.جوان هم رو به من كرد و گفت: اين بنده خدا يك وقف انجام داده كه خيلي بابركت بوده و ثواب زيادي برايش ميآيد. او يك حسينيه را در شهرستان شما، خالصانه براي رضاي خدا ساخته كه مردم از آنجا استفاده ميكنند. اگر بخواهي ثواب كل حسينيهاش را از او ميگيرم و در نامه عمل شما ميگذارم تا او را ببخشي. با خودم گفتم: »ثواب ساخت يك حسينيه به‌خاطر يك تهمت؟! خيلي خوبه.بنده خدا اين پيرمرد، خيلي ناراحت و افسرده شد، اما چارهاي نداشت. ثواب يك وقف بزرگ را به خاطر يك تهمت داد و رفت به سمت بهشت برزخي. براي تهمت به يك نوجوان، يك‌حسينيه را كه بااخالص وقف كرده بود، داد و رفت!اما تمام حواس من در آن لحظه به اين بود كه وقتي كسي به‌خاطر تهمت به يك نوجوان، يك چنين خيراتي را از دست ميدهد، پس ما كه هر روز و هرشب پشت سر ديگران مشغول قضاوت كردن و حرف زدن هستيم چه عاقبتي خواهيم داشت؟! ما كه به‌راحتي پشت سر مسئولين و دوستان و آشنايان خودمان هرچه ميخواهيم ميگوييم... باز جوان پشت ميز به عظمت آبروي مؤمن اشاره كرد. 'ادامه دارد....
🔴 صورتهای برزخی مردم در صحرای محشر 💥1. کسانی که در دنیا سخن چین بوده اند، به شکل میمون هستند؛ 💥2. کسانی که مال حرام می خوردند، به شکل خوک محشور میشوند. 💥3. کسانی که ربا میخورند، به صورت سرنگون شدن محشور میشوند؛ یعنی پاهایشان بالا و بر روی سر خود راه میروند. 💥4.فرمان روایان و قاضیانی که به ناحق حکم میکنند،کور محشور میشوند و سرگردان میشوند. 💥5.افراد مغرور و خودپسند، کر و لال هستند و هوش از سرشان پریده است. 💥6.قاضیانی که به گفته خود عمل نمیکنند یا بدون اینکه شایستگی قضاوت داشته باشند در مسند قضاوت نشسته اند، زبان خويش را بر دندان مى گزند و از دهان آنان چـرك خـارج مـى شـود و اهـل مـحـشـر از آنـان پـرهـيز مى كنند. 💥7.کسانی که همسایه خود را آزار می دهند، با دست و پاهاى قطع شده محشور مى شـونـد؛ 💥8.کسانی که از مومنان بدگویی می کنند، بر شاخه هاى آتش آويـزان هستند؛ 💥9.کسانی که شهوت ران و خوشگذران هستند و حقوق الهی اموال خود را نمی پردازند، از مردار نيز مـتـعـفـن تـرنـد. 💥10.کسانی که فخر فروش و متکبرند، با لباس آغشته به مايع آتشين دوزخ پوشيده اند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر آرام جانم حسین ع از عاشقای حسین ع به کربلا حسین ع حسین_جانم بهر درمان پریشانی این نوکرها چاره ای جز سفر کرب‌وبلا نیست اسلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام لحظه هاتون حسینی
این پست هر شب تکرار می شود یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
هدایت شده از 💚 خادم الزهرام💚
30 پاداش خواندن نماز شب! ✳️  1) باعث خشنودي خدا و دوستي ملائكه است. ✳️  2) باعث مباهات خداوند بر فرشتگان است. ✳️  3) باعث درخشش براي اهل آسمان همانند ستارگان است. ✳️  4) باعث روشني دل است. ✳️  5) باعث استجابت سريع دعا است. ✳️  6) باعث پزيرش توبه و پاك شدن از گناهان از جانب حضرت حق است. ✳️ 7) باعث كفاره گناهان است. ✳️ 8) باعث زيبايي صورت و شادابي چهره و نوراني شدن آن در طول روز است. ✳️9) باعث سلامتي و تندرستي و رفع انواع بيماريهاي جسمي و روحي است. ✳️ 10) باعث از بين رفتن غم و اندوه و تقويت نور چشم است. ✳️11) باعث تمسك يافتن به اخلاق انبياء و اولياي خداوند است.  ✳️ 12) باعث انجام دادن سنّت پيامبران و صالحان است. ✳️ 13) باعث تابش نور خدا به او مي‌شود. ✳️ 14) باعث مهر و محبت و محبوب القلوب شدن بين مردم است. ✳️ 15) باعث افزايش عمر است. ✳️16) باعث جلب رزق و روزي فراوان و ادعاي قرض است. ✳️ 17) باعث نوعي صدقه است. ✳️ 18) باعث نوشته شدن چهار ثواب بزرگ براي خود است. ✳️ 19) خداوند نه صف از ملائكه پشت سر نمازگزار قرار مي‌دهد. ✳️ 20) كليد رفتن به بهشت و جواز عبور از پل صراط است. ✳️ 21) زينت آخرت و نور مؤمن در آخرت است. ✳️ 22) نماز شب همچون سايباني در روز قيامت است بر سرش. ✳️ 23) نماز شب لباس بدن نمازگزار است در روز قيامت درحاليكه همه عريانند. ✳️ 24) نماز شب در روز قيامت همچون نوري در برابرش است و چشم نمازگزار نماز شب در روز قيامت شادمان است.  ✳️ 25) نماز شب ميان شخص نمازگزار و آتش جهنم همچون حائلي فاصله مي‌گذارد. ✳️ 26) ميزان اعمال خوب نمازگزار در روز قيامت سنگين است. ✳️ 27) نماز شب همچون تاجي در روز قيامت است بر سرش. ✳️ 28) چراغي است براي تاريكي قبر و برطرف كننده وحشت تاريكي قبر است. ✳️ 29) نماز شب همچون مشعلي نوراني است در تاريكي قبر. ✳️ 30) نماز شب، نمازگزار را از عذاب قبر ايمن مي‌كند و برات آزادي از آتش جهنم است.