eitaa logo
⚘شهید‌محمود رضا بیضایی⚘
961 دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
6.5هزار ویدیو
11 فایل
‹بِسـم‌ِرَب‌ِّالحُسَـیْن🌱› صلی‌اللّٰـه‌علیک‌ِیـٰافاطمـةالزهـرا♥𐇵!' . «امام‌زمـان(عجل‌اللّٰه)امروزسرباز باهـوش‌وپـای‌کارمی‌خواهند؛ آدمی‌که‌شجـاع‌ومردمیدان‌باشـد.» #شـهیدبیضائی🎙!" . ◞پشت‌سنگر: @etlaeatkanal
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه پارت صدوبیست و پنجم خندیدم. --اتفاقات امروز رو به مامان منظورمه. --آهان. نباید میگفتم؟ --آخه گفتین الان زوده. خندید و سرشو انداخت پایین. --میخواید همین امشب بهشون بگیم؟ --به نظر شما امشب خوبه؟ --به نظر من همین الانشم خوبه. آرمان در هال رو باز کرد --داداشی شهرزاد بیاید ناهار...... سرمیز ناهار من و شهرزاد بیشتر با غذامون بازی میکردیم. بابا به من و شهرزادگفت --چرا شما دوتا نمیخورید پس؟ مامانم بی خیال گفت --چون سیرن. --مرکز بودی حامد؟ مامانم جواب داد --نه با شهرزاد رفته بودن بیرون. --آهان. --راستی علی باید کم کم واسه حامد خونه بخریم. --مگه الان میخواد ازدواج کنه؟ مامانم یه نگاه به من و شهرزاد انداخت --اگه خدا بخواد. از خجالت نمیتونستم سرمو بلند کنم و فقط به غذام خیره بودم. یه دفعه آرمان با ذوق گفت --یعنی داداشی میخواد زن بگیره؟ مامانم با ذوق خندید --الهی من فدای تو و اون داداشی بشم.آره میخواد زن بگیره. آرمان ذوق زده گفت --وااای چقدر خوب میشه! یه دفعه گفت --مــامــان؟ --جانم؟ --با کی میخواد ازدواج کنه؟ تقریباً داشتم آب میشدم. از سر میز بلند شدم و بدون اینکه با کسی چشم تو چشم بشم تشکر کردم و رفتم تو اتاقم. صدای مامان اومد خندید --ببخشید مامان جان شوهرت یکم زیادی خجالتیه. در اتاق رو بستم و نشستم رو تختم. چند دقیقه بعد بابا اومد تو اتاق و با لبخند نشست کنارم.............. "حلما" 🚫کپی حرام ❥↬•@Shbeyzaei_313
@Helma_15 جهت ارسال نظرات درباره رمان فرشته نجات به آیدی بالاپیام بدید..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿!¡ - تو ضمانت نڪنے ... در شب قبرم چہ ڪنم💔(: '؏🌱
سلام بر آنان كه فصل پرواز را غنيمت شمردند تا بالاتر از عشق پر ڪشيدند و قصه تلخ زمين‌گير شدن‌ها را از آبی آسمان به نظاره نشستند...
معرفی شهید🍃 نام و نام خانوادگی: حسین ولایتی فر🌺 نام پدر : محمدتقی🌹 محل تولد : دزفول💫 تاریخ ولادت: ۱۳۷۵/۴/۶🌿 تاریخ شهادت : ۱۳۹۷/۶/۳۱🥀 محل شهادت: اهواز🖤 مدت عمر: ۲۲سال💌 محل مزار : گلزار شهدای شهیدآباد دزفول🦋 زندگی نامه شهید حسین ولایتی فر♥️ شهید حسین ولایتی فر در ۶ تیرماه ۱۳۷۵ در شهرستان دزفول دیده به جهان گشود. او درسن ۸سالگی عضو جلسات قرآن مسجد حضرت مهدی(عج) شد. حضور چندین ساله ی او درمفل های معنوی بر سازایی در شکل گرفتن روحیات حسین گذاشت.🌿 نحوه شهادت شهید حسین ولایتی فر🥀 ابن شهید عزیزدر روز ۳۱ شهریور ماه ۹۷ درسن۲۲ سال حین حمله تروریست‌ها به مراسم رژه نیروهای مسلح اهواز، به شهادت رسید. یکی از دوستان و همرزمان شاهد حسین نقل می‌کرد که حسین خود استاد کمین و ضد کمین بوده است. اگر می خواستم در آن معرکه جان خود را حفظ کند نمی تواند تیر بخورد. وقتی در آن سر و صدا و شلوغی و هیاهو همه می‌خوابند روی زمین، حسین جانبازی را می‌بیند که نمی‌تواند فرار کند و روی ویلچر گیر کرده، حسین هم به سمت آن جانباز می‌دود تا او را عقب بیاورد و جان او را حفظ کند. که تیر به سینه‌اش خورده و به شهادت می‌رسد.🖤
*﷽* سلام دوستان آغاز میکنیم چله توسل به شهدا 🌀 * چهلمین روز توسل* ❤️ شهید حسین ولایتی فر❤️ 🎁 *بسته هدیه به شهید بزرگوار ۱ _ فاتحه ۲ _ آیت الکرسی ۳ _ سلام بر امام حسین علیه السلام ۴ _ ۱۴ صلوات ان شاءالله مورد شفاعت شهید واقع شوید ❤صلوات برای سلامتی مولا جانم یادتون نره❤ 💠🔹💠🔹💠🔹💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  در سمت توام 🕊
💥یکی از چالش های‌سخت زندگی اینه‌ڪه به ادمی که قبلا بودی غلبه کنی و خودت رو از نو بسازی و این کار واقعا ارزشمنده😎😍👊 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✾•••┈ که بلبلان همه نام تو را بخوانند و 🕊 تو را شهید حریم حرم بنامند و برایت از دل و جان عاشقانه جان بدهند💔 و عکس چشم تو را هی به هم نشان بدهند ____