هدایت شده از درمانخانه اسلامی 💠
خانومای باردار از خرما غافل نشید😊
👌خوردن روزانه ۳خرما حین بارداری چنان صبر و سلامتی به جنین میده ک بعد تولد نوزاد میتونید صبوری و خوش اخلاقی رو از نوزاد یاد بگیرید😁
همچنین طبق سفارش خداوند به حضرت مریم زنان باردار اولین چیزی ک بعد زایمان باید بخورند خرما #رطب میباشد ☺️
🔸خوردن خرما بعد از زایمان باعث تقویت مادر میشود
💠درمانخانه‌اسلامی💠
💠 @Darmaneslami
#جلسات_همسرداری
#جلسه1_قسمت13
جلسات سرکار خانم پرتو‌اعلم در مهرآباد جنوبی
👇👇👇👇👇👇
👈حالا می ریم سر دومین ویژگی زنان که قرآن معرفی کرده:
2⃣ حافظاتٌ_للغیب
🔴 یعنی چی؟
✅ احکام الهی رو یاد بگیری در گوش مرد بگی، مرد اینا رو در جامعه اجرا کنه.
❌ دختره گفت خانوم من جانماز شوهرمو مینداختم جلو خودمم عقب، اصلا اقتدا اینا هم نمی کردم. الله اکبر.
جوری بود که من دارم اقتدا می کنم ولی اقتدا نمی کردم.
گفت رفته تو جامعه رفته سرکار، یه روز گفتند بیاین نماز رو به جماعت بخونیم. کارکنان به معاون گفتند شما بفرمایید رییس گفته شما بفرمایید. شوهر ۲۶ ساله من رفته جلو گفته الله اکبر.
گفتند شما یه ذره بچه واسه چی رفتی جلو؟ گفته تو خونه حاج خانم به من اقتدا می کنه. حتما یه چیزی هست دیگه.
👈 تو جامعه جریان ساز می شه.
✔️حالا اگر شما می خواین احکام رو به شوهراتون یاد بدین سعی کنید از چیزایی که رزقشو زیاد می کنه شروع کنید.
مردها خیلی دوست دارند از نظر مالی رشد کنند.
✅ این چند تا چیز رو بهشون یاد بدیم:
1⃣ بعد از هر نماز یومیه ت، چهارده مرتبه بگو 👈« یا جواد الائمه أدركني »
💐در روایات اگر مراجعه کنید نوشته:
در مسایل مالی به امام جواد( علیه السلام ) مراجعه کنید.
در مسایل علمی به امام صادق و امام باقر( علیهما السلام ) مراجعه کنید.
🔑🔑شما الان نماز خوندید تموم شد. « السلام عليكم ورحمة الله وبركاته »، ذکر یا جواد الائمه أدركني رو ۱۴ مرتبه می گی.
❌دختره اومد گفت خانوم من مامانم مرده می خوام برم سرکار. داداشم هم خیلی سن حساسیه. گفتم نرو. گفت چرا⁉️ گفتم داداشت دختر بیاره خونه یا خودارضایی کنه پای تو می نویسند.
گفت خب چی کار کنم⁉️ بابام هم از بازنشستگی ش هیچی بهم پول نمی ده که من جمع کنم جهیزیه بخرم. گفتم بشین تو خونه، بعد از نماز ذکر
👈« یا_جواد_الائمه_ادرکنی » رو بگو،
👈 زنا نکن فقیر نشی
👈 نمازهاتو اول وقت به جا بیار.
☎️ گفت از بیمه پاسارگاد بهم زنگ زدند گفتند زومکن ها رو می یاریم دم در. بهت می دیم، می یایم ازت می گیریم. ماهی دو و نیم بهت می دیم. تو فقط بشین خونه.
❌یکی از خانوما می گفت شوهرم ترکه گفتم ذکر یا جواد الائمه رو بعد از نماز بگو پولدار می شی، گفت با همون لهجه ترکی گفت نه بابا.
گفت می دیدم بعد از نماز می شینه و این ذکر و می گه. شوهرم تو بازار تو صنف نخه. می گفت اینقدر شوهرم توی این چند ماه معامله های کلان با کارخونه های صنفشون انجام داده.
کسی که عمریه پیر صنفشونه، اومده با مشت زده وسط میز شیشه ای شوهر من، گفته بگو ببینم پشتت به کدوم یک از این آقازاده ها وصله که بازار نخ از دست من در آوردی⁉️
🔑🔑گفته پشتم به آقا جواد الائمه( علیه السلام )گرمه.
✅ خیلی مجربه. حتما ذکر یا جواد الائمه أدركني رو بگید. اینقدر خانوما با این ذکر از نظر مالی رشد کردند.
❌گفتند خانوم ما رفتیم بازار مهره خریدیم می خوایم تسبیح های چهارده تایی سفارش بدیم. بزارن خانوما تو جانماز، یادشون نره این ذکر و بعد از نماز بگن.
🔑🔑بعدش هم شبهای سه شنبه دعای توسل را که می خونیم به نام امام جواد( علیه السلام ) که رسیدید هفتاد مرتبه بگید ⬅️ یا جواد الأئمه أدركني
🔔🔔برای رفع_بیکاری.
❌یه خانومی می گفت خانوم شوهرم بیکاره چی کار کنم؟
هر شب سوره مزمل و ذاریات رو خود مرد بخونه. می گفت خانوم انقدر کار پیدا شده که ما استخاره کردیم کدومو بره کدومو نره.
@zendegiasheghane_ma
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🔗 جذب می‌کند 🔗
🍃 آقا سید هاشم حداد 🍃
🕋 ... قنداقۀ نوزادان را تا چند ماهگی در مجالس علم و محافل ذكر و حسينيّه و محالّ عزاداری كه نام حضرت سيّد الشّهداء برده میشود ببرند؛ چرا كه نفس طفل همچون مغناطيس است و علوم و اوراد و اذكار و قُدّوسيّت روح امام حسين را جذب می‌کند.
🕋 طفل گرچه زبان ندارد ولی ادراك ميكند، و روحش در دوران كودكی اگر در محلّ يا در محالّ معصيت برده شود، آن جرم و گناه او را آلوده ميكند؛ و اگر در محلّ و يا محالّ ذكر و عبادت و علم برده شود، آن پاكی و صفا را به خود می‌گیرد.
#آداب_ولادت
#هفت_سال_اول
📚 روح مجرد
هدایت شده از 🔭🔍 بصیرت عمار
🌺 به علی ، زاده موسی صلوات
🌺 به گلِ شاخه طوبی صلوات
🌺 به همین مظهر تسلیم و رضا
🌺 به عزیز دلِ طه صلوات
بصیرت عمار👇👇
https://eitaa.com/basirrat_ammar
#تلنگر
⚠️ نعمت های فراموش شده
♻️ با چند نفر از دوستان به آسایشگاه جانبازان رفتیم. خواستیم وارد شویم که نگهبان دم در گفت: ایام عید است همه رفته اند، هیچ کس نیست جز یک نفر.
گفتم: به همان یک نفر سر می زنیم.
🌷 وارد اتاقی شدیم. روی تخت، آقایی روی شکمش خوابیده بود، ما را دید ولی از جایش تکان نخورد. بعد از سلام گفت:
معذرت می خواهم من فقط به این حالت می توانم بخوابم. بعد هم با خنده گفت: دلم برای غلت خوردن در خواب تنگ شده است.
🌹 مدتی با او صحبت کردیم، من خیلی آرام به او گفتم: از خدا شکایتی نداری؟
لبخندی زد و گفت: خدا خیلی خوبه. من آدرس یکی از رفقا را می دهم او را که ببینی متوجه می شوی من غرق نعمتم.
از او خداحافظی کردیم و به آدرسی که داده بود رفتیم.
جانبازی بود از گردن به پایین قطع نخاع، با مادرش زندگی می کرد، و مادر پرستاری او را با عشق و محبت مادری به عهده گرفته بود.
🌻 بدن جانباز هیچ حسی نداشت و پف کرده بود.
مشغول صحبت با او و خاطراتش بودیم که مادرش را صدا زد و گفت: مادر! صورتم می خارد زحمتش را بکش. مادر صورت پسرش را بوسید و شروع کرد به خاراندن. من آنجا به این نعمت پی بردم. مادر به آشپزخانه رفت.
🌼 من پرسیدم: شما به چه چیزی علاقه دارید؟
گفت: به مطالعه.
گفتم: چه کتاب هایی می خوانی؟
گفت: من کتاب نمی خوانم.
با تعجب پرسیدم: مگر علاقه نداری؟ پس چرا نمی خوانی؟
گفت: من نمی توانم صفحات کتاب را ورق بزنم.
🌸 اینجا بود که متوجه شدم اینکه می توانم صفحات کتاب را ورق بزنم یکی از نعمت های خداست.
از او نیز پرسیدم: از خدا شکایت نداری؟
اشک در چشمانش جمع شد و خیلی آرام گفت: خدا خیلی خوبه. من که طلبکارش نبودم، می دانی چه نعمت هایی به من داده همین که اجازه می دهد صدایش کنم، رو به سمت خانه اش بنشینم و با او راز و نیاز کنم بزرگترین نعمت است.
🌺 مادرش با سینی چای وارد شد و در همان حال گفت:
نمی دانید نیمه شب ها چه #نماز هایی می خواند، چه اشک هایی می ریزد ….
به خانه آمدم فکرم خیلی مشغول بود. تلفن زنگ زد، گوشی را برداشتم. یکی از رفقا بود می گفت: دختر همسایه مان آلرژی دارد، دکتر خوب سراغ داری؟ گفتم: به چه حساسیت دارد؟ گفت: به نان. خندیدم و گفتم: یعنی چه؟
گفت: هر وقت نان می خورد تشنج می کند؛ برای همین، نُه سال می شود لب به نان نزده است.
✨ مادرش می گوید: ظهر برنج، شب برنج، فقط همین. حالا شما دکتر سراغ نداری؟
گفتم: نه، و روی زمین نشستم، که یک دفعه یادم آمد، چند شب پیش، اخبار تلویزیون از پسری نوجوان گزارشی تهیه کرده بود که سال ها می شد این پسر، چند ماه پشت سر هم خوابش نمی برد و بعد چند هفته می خوابید و به همین خاطر از زندگی روزمره عقب افتاده بود.
📚اصغر آیتی و حسن محمودی ؛ پر پرواز ؛ ص ۲۳
╲\╭┓
╭🌸 🍃 eitaa.com/ahkame_banovan
┗╯\╲