.این کاکویی که نامش را نمیدانم و نشانش هم... در یک قاب تار و مخدوش، در ظلمت شب، با یقه آبی و جامه زحمتکشی، با دستهایی به مثال جیب، تهی... به سمت یک ابلیس مسلح میرود، انتحاری و بیپروا، به حکم آن استاد که جهل از قواعد و اصولش میبارد به سوی «نفله شدن» حرکت کرده، یحتمل گفته صدی نودونه گلولهاش به شقیقهام میمالد ولی اگر یک در صد نمالد، میمالمش به زمین... مالید، مثل بهترین کشتی تختی، پهلوان کوبیدش زمین... جسمهایی در صف انتظار زمینگیر شدن عمودی ماندند، جانهایی پاک بر تنهایشان سکونت یافتند...
همین کاکویی که نامش را نمیدانم و نشانش هم... کاکو خواستم بگویم کولهپشتی واژههایم، انبان حرفهایم، ذهن بیقرارم؛ هیچکدام چیزی ندارد که به تو بگوید، تو بزرگتر از کلمات منی... فقط میخواهم مقابل هیچ دوربینی ظاهر نشوی، جواب هیچ خبرنگاری را ندهی، هیچوقت سیمایت آشکارتر از آن چند فریم لرزان و تاریک نشود، در پس پرده غیب بودنت را دوست دارم...
وقتی از تمام انسانها خسته میشویم، وقتی امید به بند آخرش بند میشود و ناامیدی تنها پاسخمان، میخواهم سیمای ناآشنایت را پشت کالبدهایی که نمیشناسم حدس بزنم... با خودم بگویم که هنوز چه مردانی پشت نقاب سادگی، بی میز و منصب، برادر ماندهاند، داداش بزرگترمانند... کاکوی ما!
من ایران را دوست دارم، به شکل غیرمنطقی و جدیدا غیراستانداردش... هنوز وقتی یکی مدال میگیرد و پرچم بالا میرود مثل دوران کودکی دور اتاق میدوم، وقتی تصاویر جنگ را میبینم از تاخیر به دنیا آمدنم شرمنده میشوم و دلم میخواهد کوچهای از خرمشهر به خون من آزاد میشد، هرسال به سالگرد سقوط هواپیمای عباس بابایی که میرسیم جانم تیر میکشد که آشناترین همزمین من به آسمانها در آسمان ابدی شد، هربار جایی از شهر نو نوار میشود مثل یک توریست مقابلش خشکم میزند و با ذوق نگاهش میکنم، وطن مثل سیمای مادر است که لای چین و چروکش اصیلترین زیباییها جا خوش کرده است ... وقتهایی که هیچ امیدی نیست و توان پذیرش ناامیدی هم، به آدمهایی که نمیشناسمشان فکر میکنم، دانشمندانی که بیم ترور نگذاشته هیچوقت نامشان جایی ثبت شود، آدمهایی که با گردنی باریکتر از مو مقابل گردن کلفتها ایستادند و جوری حذف شدند که گویی هرگز نبودهاند، همه آنها که خواستند و نتوانستند اما از خواستن، پشیمان نشدند، کاکویمان مرزش تا نتوانستن میلیمتری بود و اگر نمیتوانست اسمش لای فهرست روزانه قربانیان فراموش میشد، هیچوقت نمیفهمیدیم چه پهلوانی بوده...
ایران من به شانههای استوار کاکوهایی تکیه داده که بعید است هیچوقت بشناسمشان!
صادق فرامرزی
@baregheha
✨
وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ
أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَکُم (نور۲۲)
📝 ببخشید و چشم بپوشید، آیا دوست
ندارید خداوند شما را ببخشد؟
(خدایا همه اونایی که به خاطر من
تو برزخ سرگردونن تا من برسم و
تسویه حساب کنیم ، به عشق خودت بخشیدم!
ردشون کن برن...)
✨#شبتون_پر_نور
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ معرفی سخنرانان پانزدهمین رویداد نوآوریهای آموزشی چهارسوق
غلامرضا حیدری ابهری
نویسندهٔ کتاب کودک
در سخنرانیاش خواهد گفت...
برای شنیدن این سخنرانی در پانزدهمین رویداد چهارسوق، همراه ما باشید
⏳ ثبتنام: ۱۴ تا ۲۵مرداد۱۴۰۲
لینک ثبتنام:
🚀 b2n.ir/15ch
⊰᯽⊱┈──♾🌷♾╌──⊰᯽⊱
👈 بارقه ها [پیشنهاد عضویت]
@baregheha
بارقه ها | سید امیر سیدی 🇵🇸
♨️ معرفی سخنرانان پانزدهمین رویداد نوآوریهای آموزشی چهارسوق غلامرضا حیدری ابهری نویسندهٔ کتاب کود
✨
✔️ رویداد چهار سوق یکی از بزرگترین رویدادهای تعلیم و تربیتی کشوره که هم متن مهمی داره هم حواشی اش جالبه.
🔰 اگه فردا تهران هستید حتما بیاید
🎁 من کد تخفیف ۱۵۰ هزار تومنیش رو هم براتون میذارم👇
آغاز ثبتنام چهارسوق۱۵
با كد تخفيف ۱۵۰هزارتوماني!
15chfd
b2n.ir/15ch
10.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱
🧕🏻 روایت شیرین از دختر بچه #دهه_نودی حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ (ع)
#شاهچراغ
#حجاب
⊰᯽⊱┈──♾🌷♾╌──⊰᯽⊱
👈 بارقه ها [پیشنهاد عضویت]
@baregheha
✨
🔰امروز عصر رفتیم رویداد #چهارسوق و توفیق شد تو جمع بچه های فعال حوزه تعلیم و تربیت باشم که اکثرا یا معلم بودن یا مدیر مجموعه های آموزشی مختلف
🌱 راستیتش خودم قصد رفتن نداشتم، یهویی جور شد.
✨
✨
🎙 سخنران اولی که به برنامه شون رسیدیم آقای اسماعیلی بود و موضوع صحبتهاش نقش سرود در تربیت.
📻 نکات جالبی رو درباره ظرفیت #سرود تو مدارس و مساجد و حتی هیئت گفتن و یه بخش عمده صحبتهاشون به بیان تجربههای عملیشون گذشت.
✨
✨
🌷 بزرگواران دیگه ای هم ارائه داشتند تا اینکه نوبت به حاج آقای #حیدری_ابهری رسید و ایشون مفصل درباره چرایی گفتن از خدا برای بچه ها صحبت کردن.
✨
✨
📿 ایشون با مقاله تربیت توحیدی #علامه_طباطبایی در المیزان شروع کردند و بعد رفتن سراغ ادب الهی #آقا_مجتبی_تهرانی و نهایتا بحثشون رو با مطالب بوعلی سینا تموم کردن.
🛎 نگران نباشید همه اسلایدها رو از حاج آقا گرفتم، فرصت بشه کاملش براتون میذارم و توضیح میدم.
✨
👷♂ مخاطب خودتان را خلق کنید
ذائقۀ جدید برای مخاطب بسازید 👷♂
🦋 از جمله کارهایی که باید بکنید، یکی این است که مخاطبِ خودتان را خلق کنید.
اگر به فکر این باشید که مخاطب جبهۀ مقابل را تصرّف کنید، ممکن است همین فکر، شما را وسوسه کند که به تقلیدِ کارِ جبهۀ مقابل بپردازید.
🦋 بعضی از عناصر جبهۀ خودی که مثلاً داستان مینویسند یا فیلم میسازند، با این خیال که مخاطبین جبهۀ مقابل را #جذب کنند، به مسائلی میپردازند که نویسنده یا فیلمساز جبهۀ مقابل به آنها پرداخته است. مثلاً آنها برای جاذبۀ فیلم از عامل زن - یعنی عامل جنسی - استفاده میکنند؛ اینها هم همین کار را میکنند.
🦋 این کار، به هیچ وجه صحیح نیست؛ چون به #سایش در جبهۀ خودی کمک میکند. بنده این را قبول ندارم. نه فقط قبول ندارم، بلکه تصوّر میکنم این فکر، غلط و این کار، اشتباه است.
🦋 ما باید مخاطب خودمان را خلق کنیم. اگر دشمنِ ما با #تکرار یک حرف، گوشها را با آن آشنا میکند، ما نباید مجبور شویم حرفی را که او میخواهد، تکرار کنیم. اگر او با خوراندن یک خوراک، #ذائقۀ جدیدی برای مردم کشور خلق میکند، ما نباید تبعِ آن ذائقۀ خلق شده باشیم. خودمان باید ذائقۀ دیگری خلق کنیم؛ یعنی همانی که مطابق فکر و ایمان و عقیدۀ ماست.
🍂 خلاصه اینکه، اگر دشمن خصوصیّاتی را در کار خودش برجسته میکند، ما تقلید نکنیم.
(بیانات رهبر انقلاب در دیدار هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشور ۱۳۷۳٫۰۴٫۲۲)
@baregheha