eitaa logo
فروشگاه برکت
3.2هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
236 ویدیو
4 فایل
🌸 اولین وبزرگترین شبکه عرضه محصولات محلی تولیدطلاب ومومنین انقلابی درکشور که باهدف عرضه محصولات باکیفیت باقیمتی منصفانه وتقویت بنیه اقتصادی جبهه متدینین انقلابی شکل گرفته. ☘ارتباط: @barkat313_admin ☘خرید آنلاین: barkat313.ir 💯 #با_برکت_سالم_زندگی_کنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
فروشگاه برکت
🌸 آقای من! کلاغ به دردت نمی‌خورد!؟
🌸 السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
❤️ دو گوسفند #عقیقه ذبح، بسته‌بندی و توزیع شد.
❤️ ممنون که با معرفی به دیگران باعث می‌شین. 🌐 @barkat313
فروشگاه برکت
❤️ به #معصومه_خانوم بگین ... 👇و جواب #معصومه_خانوم
فروشگاه برکت
❤️ یاد گرفتم که می‌تونم به جای این که تنهایی شاد باشم با هم شاد باشیم.
❤️ #مادر؛ تنها موجودی که حاضره بدون هیچ چشم داشتی از همه چیز خودش به خاطر بچه‌ش بگذره.
❤️ رو باید اون بکشه که با سیاست‌های غلط برجامیش باعث شده مردت خونه نشین بشه. و رو باید اون بکشن که به جای رسیدگی به امور مهم مملکت جلسه‌ی غیر علنی برای اخراج یک کارمند جزء گمرک می‌ذارن که چرا ایشون جلوی زیادخواهی‌های غیر قانونی یک‌نماینده‌ی بی‌ادب و هتاک مجلس وایستاده.
❤️ #مادر
فروشگاه برکت
🌸 #توقع_از_دیگران . وقتی توقعات غیر منطقی از دیگران داشته باشیم فقط خودمان را اذیت کرده‌ایم. بزرگ‌ترین ناامیدی‌های ما در زندگی معمولا نتیجه‌ی توقعات نابجای ماست. تعدیل انتظارات از دیگران، تا حدود زیادی از ناکامی‌های بی‌خود و رنج‌های بی‌موردمان خواهد کاست. 🌐 @barkat313
🌸 #یلدای فراق آمد؛ رفته‌ست شکیبایی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌸 چند نکه‌ی اقتصادی برای . 🔶 در آجیل از و در بسته و با پوست استفاده کنید؛ 🔷 برای صرفه‌جویی در مصرف یک نفر از افراد خانواده را مامور با بچه‌ها کنید؛ 🔶 از میوه‌های بزرگ و سالادی استفاده کنید؛ 🔷 "ای وای، خاک عالم، کارد یادم رفت!" جمله‌ای بسیار موثر برای وقت‌کُشی در پذیرایی‌هاست؛ 🔶 استفاده از چسبناک، و بحث‌های داغ مجاز می‌باشد؛ 🔷 برای ضربه فنی میهمانان پُررو از نگاه‌های خیره تا انتهای میهمانی استفاده شود. . 🌐 @barkat313
❤️ #کوثر_خانوم
🌸 حُرّیّت دیالوگ مـاندگار آمـیرزا در فیلم اخراجی‌ها: ندیدی و نـشنیدی که خـیلی از مـجید بــدتراش ی شبه حُـرّ شدن و خیلی از من و تـو بـهتراش ی شـبه خـَر. فـاصله حُرّیّت و خَریـت همش ی نـقـطه‌س. . 🌐 @barkat313
🌸 / حُر . قبل از آمدنش به جبهه بود. ضمانتش کردن، آوردنش تو لشکر. حفاظت فهمید. گفتن این آلودس، الا و لابد باید بره بیرون. گفت: نمی‌رم. گفت: اگر فِک می‌کنین ناپاکم منو ببرین آخر پادگان ببندین. ی روز، دو روز، ده روز؛ فقط نون خشک بریزین جلوم. تا مطمئن بشین پاکم. من اومدم این‌جا کنم. گفتن: ما از این حرفا گوشمون پُره داداش؛ باااااید بری. گفت: پس فقط به ی شرط می‌تونید منو ببرید. - به چه شرط؟ + به این شرط که برین یک طناب بیاریدو ببندین به گردنمو همین طور منو رو زمین بکشیدو از پادگان بندازین بیرون. اون وخ منم در حالی که دارین میندازینم بیرون می‌گم: " ! من اومده بودم حُر بشم. ولی اینا دارن منو از لشکرت بیرون می‌کنن." . . 👈 تصمیم نداری بشی؟ 🌐 @barkat313