╔═.🍃🌼🌸🍃.════╗
@barnamehaye_farhangi
╚════.🍃🌼🌸🍃.═╝
🔴گنج قناعت
#نهج_البلاغه
◽️لا كنزَ أغنى من القناعة.
🌗هيچ گنجى غنى تر از قناعت نيست.
📚#حکمت_371
╔═.🍃🌸🌼🍃.════╗
@barnamehaye_farhangi
╚════.🍃🌼🌸🍃.═╝
کتاب صوتی "گلستان یازدهم" بر اساس خاطرات زهرا پناهی روا همسر سردار #شهید_علی_چیت_سازیان
خاطره نگار: بهناز ضرابی زاده
تهیه شده در "رادیو پلاک" با صدای
#شیما_جان_قربان
#گلستان_یازدهم
#بهناز_ضرابی_زاده
╔═.🍃🌸🌼🍃.════╗
@barnamehaye_farhangi
╚════.🍃🌼🌸🍃.═╝
13.mp3
3.6M
📗 کتاب صوتی
#گلستان_یازدهم
"خاطرات همسر سردار شهید علی چیت سازیان"
قسمت 3⃣1⃣
کتاب صوتی "گلستان یازدهم" بر اساس خاطرات زهرا پناهی روا همسر سردار #شهید_علی_چیت_سازیان
خاطره نگار: بهناز ضرابی زاده
تهیه شده در "رادیو پلاک" با صدای
#شیما_جان_قربان
#گلستان_یازدهم
#بهناز_ضرابی_زاده
╔═.🍃🌸🌼🍃.════╗
@barnamehaye_farhangi
╚════.🍃🌼🌸🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حــامل عــلم نـبی را صـلوات 🖤
چهـارمین پور ولی را صــلوات 🖤
پنجمین نــور امــامت باقــــر 🖤
هـفتمین مـهر جـلی را صـلوات🖤
ای همسفران دیده ی خود باز کنید🖤
امروز به سوی مدینه پرواز کنید 🖤
عشق و ادبِ خــود🖤
بــه امام باقــرع 🖤
بـــا یــک صلوات ابراز کنید🖤
✨🖤الّلهُمَّ
✨🖤صَلِّ عَلَی
✨🖤مُحَمَّدٍ
✨🖤وَآلِ مُحَمَّدٍ
✨🖤وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
╔═.🍃🌸🌼🍃.════╗
@barnamehaye_farhangi
╚════.🍃🌼🌸🍃.═╝
📿صلوات خآصه امام محمدباقر علیه السلام 📿
📿اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَإِمَامِ
الْهُدَى وَقَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَالْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِکَ
اللَّهُمَّ وَکَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِکَ وَمَنَاراً لِبِلَادِکَ
وَمُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِکَ وَمُتَرْجِماً لِوَحْیِکَ وَأَمَرْتَ
بِطَاعَتِهِ وَحَذَّرْتَ عَنْ مَعْصِیَتِهِ فَصَلِّ عَلَیْهِ
یَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّهِ
أَنْبِیَائِکَ وَأَصْفِیَائِکَ وَرُسُلِکَ وَأُمَنَائِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ.📿
📚مصباح المتهجد و سلاح المتعبد،
✍ ج1، ص403
╔═.🍃🌸🌼🍃.════╗
@barnamehaye_farhangi
╚════.🍃🌼🌸🍃.═╝
✨﷽✨
✍از امام باقر علیه السلام نقل شده است:
روزى حضرت داوود(ع)نشسته بود و جوانى ژوليده با ظاهرى فقيرانه كه خيلى نزد آن حضرت مى آمد نيز در محضر آن حضرت حاضر بود. در اين هنگام فرشته مرگ وارد شد و نگاه تندى به آن جوان كرد و بر وى خيره شد. داوود(ع) دلیل این کارش را پرسید فرشته مرگ گفت: من مامورم هفت روز ديگر جان اين جوان را در همين جا بگيرم. داوود پيغمبر(ع ) از اين سخن، دلش به حال آن جوان سوخت و رو به او كرد و فرمود: اى جوان! زن گرفته اى؟ پاسخ داد: نه ، هنوز ازدواج نكرده ام
داوود به او فرمود: به نزد فلان مرد كه يكى از بزرگان بنى اسرائيل است برو و از طرف من به او بگو كه داوود به تو دستور داده كه دخترت را به همسرى من درآور و همين امشب نزد آن دختر مى روى و خرج ازدواج تو نيز هر چه مى شود بردار و هم چنان نزد همسرت باش تا هفت روز ديگر و پس از هفت روز همين جا نزد من بيا. جوان به دنبال ماموريت رفت و پيغام حضرت داوود(ع) را به آن مرد بنى اسرائيلى رسانيد و او نيز دخترش را به آن جوان داد و همان شب ، عروسى انجام شد و جوان هفت روز نزد آن دختر ماند و پس از هفت روز نزد حضرت داوود بازگشت داوود از وى پرسيد: در این هفت روز وضع تو چگونه بود؟پاسخ داد: هيچ گاه در خوشى و نعمتى مانند اين چند روز نبوده ام. داوود فرمود: اكنون نزد من بنشين جوان نشست، و داوود چشم به راه آمدن فرشته مرگ بود تا طبق خبرى كه داده بود بيايد و جان اين جوان را بگيرد.
اما مدتى گذشت و فرشته مرگ نيامد، از اين رو به جوان رو كرد و فرمود: به خانه ات بازگرد و روز هشتم دوباره به نزد من بيا. جوان رفت و پس از گذشت هشت روز دوباره به نزد داوود بازگشت و هم چنان نشست و خبرى از فرشته مرگ نشد و همين طور هفته سوم تا اين كه فرشته مرگ به نزد داوود آمد. داوود بدو فرمود: مگر تو نگفتى كه من مأمورم تا هفت روز ديگر جان اين جوان را بگيرم ؟ پاسخ داد: آرى فرمود: تاكنون سه هشت روز از آن وقت گذشته است ؟ فرشته مرگ گفت : اى داود! چون تو بر اين جوان رحم كردى ، خداوند نيز او را مورد مهر خويش قرار داد و سى سال بر عمرش افزود.
💗برهمدیگر رحم کنید تا خداوند برشما رحم آورد💗
📚 داستانهای بحار الانوار
@barnamehaye_farhangi