eitaa logo
#رمان های جذاب و واقعی📚
3.5هزار دنبال‌کننده
325 عکس
302 ویدیو
6 فایل
کانال رسمی آثارخانم طاهره سادات حسینی #رمان هایی که نظیرش رو نخوندید #کپی برداری فقط با نام نویسنده مجاز است، بدون ذکر نام نویسنده حرام است تأسیس 26 خرداد ماه 1400 پاسخ به سؤالات...فقط در گروه کانال https://eitaa.com/joinchat/1023410324C1b4d441aed
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_6010206779655325060.mp3
9.09M
▪️روضه جانسوز حضرت (سلام الله علیها) به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🎤حجت الاسلام 🎤حاج محمود . ۹۹ 🍃 🦋🍃 @takhooda
هدایت شده از رفاقت با شهدا
AUD-20210926-WA0041.mp3
5.19M
👆👆👆 یه دل پر ز غم دارم، تو رو دارم چی کم دارم داره باز میاد، آرزوی حرم دارم تنهای تنها، افتادم از پا از کاروان کربلا جاموندم آقا😭 🎧: جواد مقدم زمان: پنج دقیقه 🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فردا شروع میشود. در باشکوه ترین عزاداری های ایران، شب و روز برپا خواهد شد. قرنهاست در همه آذربایجان مداح های جانسوز ترین و زیباترین نوحه ها رو میخوانند. آن قدر جانسوز که حتی بدون دانستن معنی اش هم میشود مدتها پای آن اشک ریخت. ما خوب گریه میکنیم برای امام شهید. . برای امامی که اکنون یار نمیخواد همراهیم. از همه چیزمان خرج میکنیم. اما برای زندگی، علی وار و حسین وار زندگی کردن را نمیپسندیم. آزاده بودن و تن به ذلت مسالحه با یزیدیان ندادن را نمیپسندیم. ما نشان دادیم کسانی را دوست داریم که از کربلا هم درس مذاکره گرفته اند نه رشادت. ما در معرکه و به وقت انتخاب، همان گونه رفتار میکنیم که قبل از اسلام رفتار میکردند. ما به خودمان رای میدهیم بدون در نظر گرفتن اصلح بودن. ما امام زنده منتظر را یاری نمیکنیم، ما برای ظهور انتخاب نمیکنیم، ما ۹ ماه به خاک و خون کشیده شدن کودکان غزه رو نمیبینیم. ما تانک و موشک های آماده حمله به لبنان را که سید حسن نصر الله گفت منتظر انتخاب ما هستند نمیبینیم. ما فقط خودمان رو میبینیم. برای آب و نانمان، برای وعده آزادی از نوع ضد دین، برای قوم و قبیله مان، ننگ زیر یوغ دشمن رفتن و با خفت و ذلیلانه التماس و مذاکره کردن را ترجیح میدیم. ما فقط خوب گریه میکنیم. همین. . ما هنوز هم بر رسم جاهلیتیم. حتی سوختن ، ، ، و ... آن هم درست جلوی چشممان، حتی در فاصله چند کیلومتری ما، ما را تغییر نمیدهد. البته ما برایشان خیلی خوب گریه میکنیم، خیلی خوب تشییع میکنیم، خیلی خوب یادبود میسازیم، همین کافی است دیگر‌. مگر نه؟؟ اما به فاصله فقط ۴۰ روز، فقط به اندازه یک ، همانند قوم موسی فراموشکار میشویم و کسانی را انتخاب میکنیم که در تلویزیون و پشت تریبون به جسارت میکنند. تلاشهای آنها را نادیده میگیرند، راه آنها را اشتباه و تمام شده میخوانند، زحمات آنها را به باد تمسخر میگیرند... امام زمان ما حتی به اندازه ۴۰ روز هم حافظه نداریم. شما بعد از ۱۲۰۰ سال میخواهی بیایی روی کدام حرف ما حساب کنی؟؟ نیا آقا. ما هنوز . که پشت علی هستیم. ما پشت مسلم را هم خالی میکنیم. ما درد دنیا داریم. دین برای ما، دین جدا از سیاست است. ما همان اهل کوفه ایم که به وعده و وعید و سکه های ابن زیاد مسلم را فروختیم. ما با اختلاف بیجا آب به آسیاب دشمن ریختیم. ما تاریخ و آینده انقلاب خمینی را منحرف کردیم. ما برای دنیای دیگران پشت مقاومت را خالی کردیم. البته برای جد شهیدت خوب گریه میکنیم. ۲ ماه شب و روز. روی ما فقط به اندازه گریه حساب کن. همین. راستی، چه خوب شد آقای انتخاب نشد. او هم میخواست راه را برود. میخواست شبانه روز از جانش مایه بگذارد برای آسایش و آرامش ما. برای رفاه مردم روستاهای دور افتاده، برای مردم رنج کشیده ترک و کرد و لر و عرب و بلوچ و فارس و ... میخواست مقابل فساد بایستد با اینکه میدانست اهل دنیا راحتش نمیگدارند. میخواست حق ما را از حلقوم اهل زرو زور و تزویر بگیرد، میخواست عدالت را نشانمان دهد و ... ما هم که نشان دادیم اهل شکر نعمت نیستیم. کفران میکردیم نعمت حضور و تلاشهای او را. همانگونه که نعمت وجود را کفران کردیم و خدا او را از ما گرفت. چه خوب شد این بار قبل از اینکه رییسی دیگری بیاید، ناسپاسی خود را نشان دادیم. حداقل اکنون جلیلی را داریم. ما لیاقتمان همین انتخابی است که کردیم. دیدن نتیجه اش هم زیاد طول نمیکشد. إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ @bartaren
زمین و هوا غبار آلود شده و گویا آسمان دوباره میل خون باریدن دارد. دوباره نینوا محشری کبری به پا شده و اینبار زینب است که در این قیامت کبری از این سو به آن سو می دود، بعد از چهل روز به کربلا رسیده، هرکس به سمت مزار عزیزی روان است و زینب سرگردان است که به کجا روی نهد؟! او دلش هوای جدش را کرده و دیده اش قامت رعنا و دلارای علی اکبر که شبیه ترین به پیامبر است را طلب می کند، صدای مادر گفتن فرزندانش در گوشش پیچیده و گویی گریه علی اصغر به گوشش می رسد. تصویر عباسش ظاهر شده که جلوی پای رقیه زانو زده و دست بر چشم نهاده : که عموجان اگر به قیمت فدا شدن، دست و چشمم هم که شده برایتان آب می آورم. زینب همه را طلب می کند، علی اکبر، علی اصغر، عباس، عون، جعفر و می خواهد به یکباره همه را در بر بگیرد. زینب چهل روز است پیغامبر قافله اسیر آل الله است و اینک می خواهد درد دلش را برای دلبری واگویه کند و چه دلبری بهتر از حسینش که چکیدهٔ تمام عزیزانش است، همو که روح و جان زینب بود و الان چهل روز است که زینب دور از جانش روزگار گذارنده و چه سخت گذرانده😭... زینب هروله کنان خودش را به مزار برادر می رساند، دور مزار شلوغ است، سکینه و رباب و سجاد و ام کلثوم و...مزار را همچون نگین انگشتر در بر گرفته اند که بوی حسین به مشامشان می رسد، آری این زینب است که عطر تن حسین را دارد، همه به احترام زینب کنار می کشند و زینب است که قبر را در بغل گرفته... زینب می خواهد از عصر عاشورا بگوید از غارت خیمه ها از آتش گرفتن دامان بچه ها، از خار مغیلان و روضه کودکان، از تازیانه و سیلی نامردان، زینب می خواهد از رنج اسارت بگوید، از چادر و معجری که به یغما رفت از اسارت آل طه، از غل و زنجیر و از شتران بی جهاز، از باران سنگ و چوب شامیان که بر سرشان باریدن گرفت، از کف و سوت و هلهله مسلمان نماهای دوران، زینب می خواهد از مجلس بزم و چوب خیزران بگوید، می خواهد از خرابه شام و داغ سه ساله در گوش حسینش واگویه ها کند که ناله سکینه بلند می شود: چکهٔ آبی به من رسانید که عمه ام زینب روی مزار پدرم بیهوش شده، خدا کند که جان از بدنش مفارقت نکرده باشد...😭😭😭 📝به قلم:ط_حسینی @bartaren 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤