💠هوشیار باش ایرانی
برنگردد روحانی
یادتونه هرروز یه کالا صفی میشد و چند ساعت باید تو صف وامیستادیم؟؟
صف مرغ..صف شکر..صف گوشت..صف ماسک..صف دلار..صف بنزین..صف روغن..صف سبد کالا..
خانمی با بچه کوچیک اومده بود..
پیرمردی با ویلچر..
پیرزنی با عصا و درد کمر غر میزد ..
و مردی که باید به جای صف، سر کار میبود تا خرج زن و بچه و قسطهای واسش را جور کنه.. نکنه رای ما باعث بشه اون روزها برگرده😢
💠هوشیار باش ایرانی
برنگردد روحانی
یادتونه گاهی چند هفته و چند ماه مرغ گیرمون نمیومد.بچه ها بهانه میگرفتند.نمی دونستیم چی درست کنیم..برای یه دونه مرغ چند ساعت تو صف طولانی وقتمون میگذشت و عزت نفسمون پایمال میشد..یاد شرایط جنگ برامون زنده شده بود.الان همه چیز در دسترسمونه..تا گرون میشه دولت بسته حمایتی میده و جبران می کنه
💠هوشیار باش ایرانی
برنگرد به روحانی
یادتونه تو گرمای تابستون عرق میریختیم و هرروز برق خونه هامون میرفت..مجبور بودیم بدون آسانسور طبقات آپارتمان را بالا و پایین بریم..
اخبار اعلام میکرد به خاطر قطعی برق چند کرونایی جان دادند..
قطعی برق باعث میشد یخچال و فریزر و تلویزیونها بسوزه و کلی خرج رو دستمون میومد و کلی خرابی😢
یادتونه میگفتند صنایع و کارخونه ها خسارت دیدند .لااقل قبلش بگید قراره برق قطع بشه اما چه فایده؟😢
سه ساله تو اوج گرما هم راحت زیر کولر و پنکه میخوابیم..
💠هشیار باش ایرانی
برنگردد روحانی
یادتونه هرروز چقدر استرس داشتیم و امار مرگ و میر را دنبال میکردیم ؟
یادتونه واکسن نبود و عزیزانمون جلومون پر پر میشدند و کاری از دستمون برنمیومد؟
یادتونه میگفتند نمیشه واکسن وارد کرد.؟
مسافرت ممنوع بود و چند روز و هفته و ماه نمیتونستیم حتی به دیدن پدر و مادرمون بریم نکنه کرونا بگیرند و از دستشون بدیم😢
کادر درمان خسته شده بودند و هرروز شهید می دادند.😢
یکسره دستامون را میشستیم..تو خونه زندانی بودیم
همه جا بوی وایتکس و الکل می داد😢
اما با ورود و ساخت واکسن و دوندگی های شهید رئیسی، کرونا جمع شد و راحت شدیم..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️🤥من #دروغ نخواهم [خواهم] گفت!
📌😏سالی که نکوست،از بهارش پیداست
#پزشکیان
#نشرحداکثریکانال
https://eitaa.com/baserati