eitaa logo
بشیرا نذیرا - سراجا منیرا
598 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
196 فایل
کانالی فقط در جهت با شما بودن. میخواهم آنچه برای خود میپسندم برای شما هم به اشتراک بگذارم @bashirseraji13 https://eitaa.com/joinchat/3758751752Cb9a64376c2
مشاهده در ایتا
دانلود
نشست تخصصی معماری اسلامی با رویکرد تهدید هویت ملی با معماری در صد سال گذشته @buar12
Barayartin.mp3
18.68M
🎼 قطعه "برای آرتین" از ایلیا منتشر شد ... خواننده: ایلیا مشرفی (دهه هفتادی ) یک کار عالی جهت جهاد تبیین لطفا نشر دهید . 👇 ✅@Saber_media
هدایت شده از دانشگاه فردوسی مشهد
💢مهلت ثبت نام ازدواج دانشجویی تمدید شد 🔹مهلت ثبت‌نام ازدواج دانشجویی با عنوان طرح ملی همسفر تا بهشت ویژه دانشگاهیان سراسر کشور تا ۳۰ آبان‌ ماه تمدید شد. 🔹دانشجویان متقاضی با مراجعه به آدرس ezdevaj.nahad.ir می‌توانند در این طرح شرکت نمایند. ♻️ با ما همراه باشید ️ ✅ پایگاه اطلاع رسانی معاونت فاد دانشگاه فردوسی مشهد 🆔 @vcsfum https://vs.um.ac.ir
12.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خون جاری رگ‌هایت، جوشیده از حرارت عشق بود؛ عشق به وطن. تو مرد شالیزارهای آزاد بودی و لحظه‌ای تاب نیاوردی در اسارت زیستن را … اینجا خانهٔ جناب میرزا‌ یونس استاد‌سرایی (میرزا‌کوچک‌خان جنگلی)
. 📍و اما ماجرای زینب.... زینب ۱۲ساله است. مثل خیلی از بچه‌های امروز به کلاس زبان انگلیسی می‌رود. او تنها دختر چادری آموزشگاه‌شان است. بیش از ۴۰ روز در و دیوارهای آموزشگاه را پر از شعارهای مختلف «مرگ» دیده و طاقتش تمام شده. به تازگی اعتراف کرده که از چند روز قبل با خودش الکل می‌برده و قبل و بعد از کلاس، وقتش را به پاک کردن شعارها می‌گذرانده. البته هر که از پشت سرش رد می‌شده، ناسزایی نثارش می‌کرده که با سکوت زینب ما مواجه می‌شده. بله... و دلاور ما برای اعتقادش هم دیوار پاک می‌کند، هم فحش می‌شنود. اما لب به ناسزا باز نمی‌کند. این است تفاوت این بچه‌ها با بعضی‌های دیگر. این بچه‌ها دانش‌آموخته‌ کلاس قهرمانی حاج‌قاسم هستند... القصه... معلم کلاس زبان به بچه‌ها تکلیف داده که انشایی (writing) بنویسند و یک شخصیت بزرگ را معرفی کنند. زینب که انگار ناسزاها به او کارگر نیفتاده، تصمیم می‌گیرد از آرمان بگوید؛ « ». او می‌خواهد باز هم در قامت یک انسان فرهیخته و عاقل، اعتقادش را با کلمات بیان کند. مادرش که می‌ترسد در آموزشگاه بلایی سر دخترش بیاورند، مخالفت می‌کند! اما در نهایت راضی می‌شود. زینب می‌نشیند به نوشتن و چه نوشتنی... شنیده‌اید؟ آن هم از زبان یک زینب ۱۲ساله؟... زینب می‌داند نوشتن چنین متنی و خواندنش بین کسانی که فقط شعار «آزادی» می‌دهند یعنی چه. ولی کار خودش را می‌کند. انشایش را سر کلاس می‌خواند و بر خلاف انتظارش، استادش که تفکرات ضدانقلاب دارد در حالی که اشک در چشم‌هایش جمع شده، ایستاده برایش دست می‌زند! خبردار شدیم چند روز بعد انشای زینب به حوزهٔ حاج‌آقا مجتهدی رسیده و آقای میرهاشم حسینی از زینب ما تقدیر کرده است. تا باد چُنین بادا... 😍
📍این تصویری از انشای انگلیسی زینب دختر ۱۲ ساله دربارهٔ شهادت آرمان علی‌وردی است 🔺ترجمه انشا رو براتون می‌نویسم، ترجمه رو خوندید پست بعدی رو هم ببینید تا بگن قصه چیه!!! «آرمان علی‌وردی» کیست؟ او متولد ۱۳۸۰ و دانش‌آموز مدرسهٔ (حوزه) مجتهدی بود. وقتی به خانه برمی‌گشت دوستانش گفتند اکباتان شلوغ شده. رفت به اکباتان. و افرادی که آنجا می‌دانستند آرمان بسیجی است، خواستند دنبالش بروند و نزدیکش شوند. یکی که شهیدش کرده بود، می‌گفت حدود ۳۰ نفر او را دوره کرده بودند. آنها از آرمان خواستند به انقلاب و رهبرش اهانت کند. ولی او نپذیرفت. کیفش را باز کردند و متوجه شدند کتاب‌های مربوط به دین و یک عبا دارد. فریاد زدند: «طلبه است! بیشتر بزنیدش!...». او را کشتند، با توهین و ناسزا، و سنگ و چاقو... و سپس بدنش را به گوشه‌ای از پیاده‌رو منتقل کردند. من از آرمان یاد گرفتم باید پای اعتقادات و باورهایم بایستم.» 😢 🔻پست بعدی رو بخونید...
9.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️مردم کنار ماشین می‌آیند و از مشکلات‌شان می‌گویند اما نمی‌دانند که فردی که جلو نشسته رهبری است؛ قرار است بدون واسطه مشکلات و حرف‌های مردم را بشنود ▪️ یکی از این افراد نیروهای امدادی زلزله بم است: «از چی فیلم می‌گیری قیافه من؟ قیافه من درب و داغونه بیا از کنسروهای تاریخ مصرف گذشته فیلم بگیر» 🎥بخشی از مستند غیررسمی۵ ساخته علی صدری‌نیا