eitaa logo
بشیرا نذیرا - سراجا منیرا
597 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
196 فایل
کانالی فقط در جهت با شما بودن. میخواهم آنچه برای خود میپسندم برای شما هم به اشتراک بگذارم @bashirseraji13 https://eitaa.com/joinchat/3758751752Cb9a64376c2
مشاهده در ایتا
دانلود
تدوین کتب مختلف دفاع از تشیّع بعداز کتاب فجرالاسلام امام خامنه ای: یکی از امتیازات امروز، کثرت سؤالات است؛ سؤال زیاد است. وقتی سؤال زیاد بود، مسائلی که به‌ وجود می‌آید، میدان را باز میکند برای فعالیّت ذهنی، برای عبور از مرزهای علم؛ آن‌وقت آثار تولید میشود. یک نویسنده‌ی متعصّب مصری سالها پیش یک کتابی علیه تشیّع نوشت به‌نام فجرالاسلام؛ [که] در آن حرفهای واقعاً غیرمنصفانه‌ای علیه تشیّع [بود]. البتّه بعد دنباله‌ی آن ضحی‌الاسلام و ظهرالاسلام و عصرالاسلام و مانند اینها را هم نوشت. اینها همه را بنده آن‌وقت‌ها در همان سالهای اواخر [دهه‌ی] ۴۰ یا اوایل [دهه‌ی] ۵۰ خوانده‌ام. این کتاب فجرالاسلام موجب شد که چند نفر از برجستگان علمای ما چند اثر برجسته به ‌وجود بیاورند. یکی از آن آثار برجسته الذّریعة است؛ ذریعه‌ی آشیخ آقا بزرگ تهرانی. یکی از آن آثار برجسته تأسیس‌الشّیعةلفنون‌الاسلام است؛ مال مرحوم صدر. همه‌ی اینها در مقابل فجرالاسلام [نوشته شد]. گمان میکنم یکی از آن آثار برجسته‌ای که تحت تأثیر کار فجرالاسلام -نوشته‌ی احمد امین مصری- به ‌وجود آمد، کتاب مرحوم سیّدمحسن امین است؛ این کتابِ شرح حال علما یا اعیان‌الشّیعة. خب، یعنی یک مسئله ایجاد شد، برای پاسخ به آن مسئله چند کار مهم انجام گرفت که اگرچنانچه آن سؤال نبود، این کارهای مهم انجام نمیگرفت. این هم یک نکته. بنابراین امتیازات این دوره امتیازات زیادی است؛ خدا را شکر کنید که در این دوره قرار گرفته‌اید و میتوانید از امتیازاتش استفاده کنید.۱۳۹۶/۰۶/۰۶ بیانات در دیدار طلاب حوزه‌های علمیه استان تهران
تلاش علامه طباطبائی و شهید مطهری در زدودن شبهات زمانشان شما [طلاب]امروز با این چالش[تبیین و تعلیم دین در ابعاد مختلف از جمله رشد دادن فكر و عقل مردم و رفع شبهات] مواجه‌اید و مسأله‌ی شما مهم‌تر و دشوارتر است از مسأله‌ی علامه‌ی حلی یا مسأله‌ی علامه‌ی مجلسی یا مسائل علمای بزرگی كه در طول تاریخ بوده‌اند؛ با آن‌ها قابل مقایسه نیست. امروز نشر افكار باطل نه فقط به وسیله‌ی ابزارهای ارتباط جمعیِ فراوان- مثل رادیو، تلویزیون، اینترنت و انواع و اقسام روشهای الكترونیكی- انجام می‌گیرد، بلكه از شیوه‌های هنری هم استفاده می‌شود. امروز در دنیا پول خرج می‌كنند و فیلمهای گران‌قیمت می‌سازند، برای اینكه غیر مستقیم فكری را وارد ذهنها كنند یا فكری را از ذهنها بیرون بیاورند. یكی از مهم‌ترین نقاط آماج این كارها، افكار دینی و بخصوص افكار اسلامی است. البته بعد از برپا شدن جمهوری اسلامی، بخصوص افكار شیعه هم آماج همین چیزها قرار گرفته است. شما شاید شنیده باشید كه در سرزمین فلسطین به وسیله‌ی صهیونیست‌ها یا در امریكا كنفرانس‌های شیعه‌شناسی تشكیل می‌شود و كسانی روی آراء و لایه‌های فكری و شكل اجتماعی شیعیان تحقیق می‌كنند؛ این برای این است كه بتوانند با شیعه مبارزه كنند. باید شیعه را بشناسند تا بتوانند با او مبارزه كنند. شبهات زیاد است. شما اگر در میان جوانان بروید، می‌بینید جوان خوبِ ما هم گاهی در ذهنش شبهه وجود دارد. ایرادی هم ندارد؛ شبهه به ذهن همه می‌آید؛ نباید به جوان ایراد گرفت كه تو چرا شبهه داری. وقتی ذهن فعال و كارگر شد، شبهه به ذهن می‌آید. بر عهده‌ی ما طلبه‌هاست كه این شبهه‌ها را با پیشگیری یا با درمان برطرف كنیم. چالش عمده‌ی امروز شما این است؛ چه‌كار می‌خواهید بكنید؟ خطاب من، هم به بزرگان حوزه‌هاست، هم به طلاب و فضلای جوان حوزه‌ها: چه كار می‌خواهید بكنید؟ درس را باید خواند. یقیناً مطوّل و شرح لمعه و رسائل و مكاسب و كفایه و درسهای خارجِ معمول سنتیِ ما لازم است. من قبلًا گفتم بی‌مایه فطیر است. علوم عقلی كلام و فلسفه حتماً لازم است؛ اما آیا این‌ها كافی هم هست؟ من به شما عرض می‌كنم: نه، كافی نیست. ما در برنامه‌های كاریِ خود باید جریان خلّاق فكری‌یی را كه در حوزه‌های ما بحمد اللّه از دوره‌ی قبل از ما شروع شده و تا حدودی اتساع هم پیدا كرده است، وسعت و عمق بیشتری بدهیم. كسی مثل مرحوم علامه‌ی طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) در حوزه‌ی علمیه‌ی قم پیدا شد؛ ایشان، هم فقیه بود و هم اصولی؛ هم می‌توانست درس خارج فقهِ مفصلی بدهد؛ هم می‌توانست درس خارجِ اصول مفصلی ترتیب دهد و فضلا را جمع كند؛ اما او به كاری پرداخت كه آن روز آن را لازم می‌دانست. بعد هم حوادث و وقایع شهادت داد بر اینكه این‌ها لازم است. او گفت من می‌بینم كه دارند تفكرات و فلسفه‌ی كاذب ماركسیستی را در ذهنها جا می‌دهند؛ نمی‌شود با توضیح المسائل این‌ها را پاسخ دهیم؛ توضیح المسائل جای خودش را دارد؛ جواب این شبهه‌ها را با چیز دیگری باید داد. ایشان «اصول فلسفه و روش رئالیسم» را نوشت. یكی از تربیت‌شده‌های او مرحوم شهید مطهری (رضوان اللّه علیه) است. كاری كه شهید مطهری كرد، امروز باید همه‌ی فضلای جوان درصدد باشند خود را برای آن آماده كنند؛ و اگر آماده هستند، اقدام كنند. شهید مطهری به عرصه‌ی ذهنیت جامعه نگاه كرد و عمده‌ترین سؤالات ذهنیت جامعه‌ی جوان و تحصیل‌كرده و روشن‌فكر كشور را بیرون كشید و آن‌ها را با تفكر اسلامی و فلسفه‌ی اسلامی و منطق قرآنی منطبق كرد و پاسخ آن‌ها را در سطوح مختلف در مقابل افراد گذاشت؛ از مسأله‌ی عدل الهی و قضا و قدر و علل گرایش به مادی‌گری بگیرید- كه مسائل، بیشتر ذهنی و عقلی است- تا مسائل مربوط به زنان، تا مسائل مربوط به خدمات متقابل ایران و اسلام، كه این هم تلاشی بود برای روشن كردن ذهنها. آن روز عده‌یی با گرایشِ ایران‌مداری می‌خواستند با اسلام مبارزه كنند؛ ایشان گفت نه، اسلام به ایران خدمت كرده؛ ایران هم به اسلام خدمت كرده. «خدمات متقابل ایران و اسلام» همانقدر ارزش دارد كه كتاب «عدل الهی» شهید مطهری. مرحوم شهید مطهری نمونه‌ی یك شخصیت روحانیِ متناسب با زمان است كه می‌تواند در چالش اول، كارِ درست بكند و اقدام بجا انجام دهد. البته شبیه ایشان بازهم داشتیم و بحمد اللّه امروز هم داریم. امروز در قم فضلای جوانی به این كارها مشغول هستند؛ خوب هم مشغول هستند؛ من با بعضی از آن‌ها و آثارشان آشنایم؛ اما این در حوزه‌های ما باید به صورت یك جریان اصیل در بیاید. همه باید خود را با این حركت و این جریان آشنا كنند.۱۳۸۳/۰۴/۱۵ بیانات در دیدار جمعی از روحانیون استان همدان‌
وظایف حوزه در پاسخ به شبهات متوجه تشیع و نظام اسلامی در حوزه‌های علمیه، استعدادهای فوق‌العاده وجود دارد. واقعاً فهمیدن بعضی از مطالبِ اصولی و فلسفی و بعضی از ریزه‌کاریهای فقهی، مشکلتر از فهمیدن بسیاری از فرمولهای علمی دنیاست و طلبه‌ها با آن دقت فکری خودشان، این مطالب را میفهمند. مگر میشود آدم مغزی مثل مغز صاحب «قوانین» به آسانی پیدا کند؟ در حوزه‌های علمیه، از این قبیل متفکران که مرتب فکر و دقت و ریزبینی میکنند، زیاد است. اگر این استعدادها و خلاقیتها و ذوقهایی که گاهی مشاهده میشود، به شکل صحیحی به سمت یک تبلیغ درست هدایت شود، ما دیگر محتاج چیزی نیستیم. خارجیها کتاب مینویسند و ما باید پاسخ آنها را بدهیم. یکی از وعاظ السلاطین مصری - که واقعاً حیف است وعاظ السلاطین بنامیم؛ بلکه باید آنها را خدام‌السلاطین نامید؛ چون وعاظ السلاطین بعضی وقتها سلطان را وعظ میکردند - کتابی به نام «الشیعة والمهدی والدّروز» نوشته و به اصطلاح، تحقیقی در باب شیعه و حضرت مهدی و دروز کرده است. حالا چه ارتباطی بین شیعه و دروز وجود دارد، خودش بحثی است! این خدام السلاطین، از بس پول و ثروت فهد و صدام و شاه‌حسن را در شکمهای خود ریخته‌اند که دیگر چاشته‌خور شده‌اند و گرفتن این همه شیرینی و لذت از آنها سخت است. آنها واقعاً ضایع شده‌اند و اگر علم و دین هم میداشتند، حالا دیگر به دردشان نمیخورد. از این نوع کتابها زیاد مینویسند. ما باید در حوزه‌ی علمیه‌ی قم و در مراکز علمی خود، صد جواب رد در مشتمان داشته باشیم و به آنها پاسخ بدهیم. هنوز که هنوز است، در دنیای اسلام به ما میگویند: شما قایل به تحریف قرآنید! چرا که یک روز فصل‌الخطابی نوشته شد و ما هنوز نتوانسته‌ایم آن قدر فضای فرهنگی دنیای اسلام را از حرف حق خودمان و این‌که قایل به تحریف قرآن نیستیم، اشباع کنیم تا اگر بیدین لامذهبی خواست بنویسد که شیعه قایل به تحریف قرآن است، بداند که فردا شاگرد سر کلاسش در الازهر، یقه‌اش را خواهد گرفت که این کتاب شیعه پاسخ شما را داده است. هرچه مرحوم «سیّد شرف‌الدین» و مرحوم «امینی» نوشته، همان است دیگر. البته، هر کدام از آن کتابها برای جاهایی به درد میخورد؛ اما نکته این است که ما به صورت مدرن و طبق نیازهای امروز، از حق خود و تشیّع و اعتقاد و انقلاب و اسلام و حتّی اماممان دفاع نکردیم. امام را متهم کردند که میگوید: پیامبران ناموفق بودند(!) ما چند جلد کتاب در جواب این اتهام نوشتیم و به دنیا ارایه دادیم و پخش کردیم؟ پس، ببینید اینها کارهای حوزه است. ما باید اینها را باور کنیم.۱۳۶۸/۰۹/۰۷ بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزه‌ی علمیّه‌ی قم
🔰تحول معنوی کارگزاران اگر در قله های جوامع بشری که نخبگان سیاسی و علمی و فرهنگی قرار دارند اخلاق و معنویت و تزکیه وجود داشته باشد، این سرچشمه ی فیاض به دامنه ها خواهد رسید و مردم هم از اخلاق نیک برخوردار خواهند شد. مسئولان کشور اسلامی در درجه ی اول مخاطب این سخن اند. 📚1386/05/20 ✍️محتوای کارشده توسط کانال نقشه راه
🔰جوانان و متخصصان هر استان در طرح و ارائه راهکار مسائل خود، پیشگام باشند دکتر جلیلی در مجازی با جمعی از فعالان استان کهگلویه و بویراحمد، گفت: 🔹یکی از تاکیدات ما همواره این بوده است که متخصصان، جوانان و پیشکسوتان هر استان باید در شناخت و طرح مسائل خود پیشگام شوند و در جلسات مشترک با یکدیگر راه‌حل‌ها را به اشتراک بگذارند تا پاسخ صحیح مسائل به صورت جمعی معین گردد. 🔹این پیشگامی و رسیدن به راهکار مشترک توسط نخبگان نیز مورد استقبال مسئولان کشور است و می‌تواند مصداق روشن مشارکت دادن مردم در اداره کشور تلقی گردد. 🔹جلسات همفکری حتما باید به خروجی مشخص ختم شود؛ فعالان استانی نباید به حداقل‌ها و گعده‌ها اکتفا کنند بلکه باید با دعوت از متخصصان و رسیدن به راهکار‌های متقن و مشخص، به هدایت عملیاتی موضوعات جاری کمک نمایند. 🔹هم در «رفع مشکلات و یافتن پاسخ مسائل» و هم «ارائه طرح‌های ایجابی» برای ارتقاء مولفه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باید نقش‌آفرینی داشت. 🔹از جمله بحث‌های استان کهگلویه و بویراحمد، رفع مشکلات عشایر و همچنین تامین مطلوب نیازهایی اولیه نظیر بهداشت، مسکن و آموزش است که می‌بایست با ارائه مدل و الگوی بومی، زیست شایسته را برای این خانواده‌ها فراهم نمود. 🔹 زمینه ارائه این الگوی بومی با پیشگامی خود جوانان و متخصصان بومی استان فراهم خواهد شد. 🔹فعالان استانی باید بودجه را بشناسند و با نمایندگان استان خود پیرامون بهسازی ردیف بودجه‌های مربوطه تبادل نظر کنند و در این راستا نقطه‌نظرات کارشناسی خود را به مجلس و سازمان برنامه و بودجه منتقل کنند. 🔹بودجه حوزه سلام علیکمت، اشتغال و ... از جمله مواردی است که می‌تواند مورد مطالبه و نقد فعالان استانی قرار بگیرد. 🔹تعیین اینکه چه اولویتی می‌تواند به پیشرفت بیشتر استان و ایجاد شغل بیشتر منجر شود، می‌تواند از جمله پیشنهادهای شما به مسئولان استان و کشور باشد. 🔹معرفی مزیت‌های نسبی استان نظیر جنگل‌های بلوط، گیاهان دارویی و به تبع آن صنایع تبدیلی مربوط می‌تواند موجب محور شدن هر استان در سطح ملی برای برخی موضوعات باشد. چنانکه برخی شرکت‌های دانش‌بنیان پیشنهاد شکل‌گیری صنایع تبدیلی برای استفاده از محصول درخت بلوط به عنوان نهاده دامی را داده‌اند. 🔹صیانت از میراث فرهنگی و قابلیت‌های فرهنگی این استان بسیار ارزشمند است که نباید در لابلای مسائل و مشکلات اقتصادی کمرنگ شود. 🔸همچنین پیش از سخنان دکتر جلیلی جمعی از فعالان استان کهگلویه و بویراحمد به ارائه نقطه نظرات خود پیرامون مسائل استان پرداختند. ✅ @saeedjalily
سیره پیشوایان ۳. ج۱۰. سراجی .aac
16.95M
آیا مردم تاثیری در صلح یا قیام داشتن؟ چرا امام مجتبی ع مثل امام حسین ع قیام نکرد و بالعکس؟! مدرس: سراجی منتشر بفرمایید 🌷 @bashirseraj
🔸چگونه می‌شود از حرف حق، علیه جبهۀ حق استفاده کرد؟ 🔸اگر از صلح امام‌حسن(ع) بگوییم اما از خیانت یارانش نگوییم، خیانت کرده‌ایم 🔻 آن‌قدر که با حرف صحیح می‌شود علیه حق قیام کرد، با حرف غلط نمی‌شود. آن‌قدر که انسان با اطلاعات صحیح و ظاهراً سالم، می‌تواند ظلم کند، با حرف دروغ و غلط، نمی‌تواند ظلم کند، به‌ویژه در جامعۀ دینی، از متن دین بیشتر می‌شود علیه دین سوءاستفاده کرد. 🔻 امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ حرف صحیحی که علیه جبهۀ حق از آن استفاده می‌شود، فرمود: «کَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا الْبَاطِلُ» اما چگونه می‌شود از حرف حق، علیه جبهۀ حق استفاده کرد؟ یک ترفند این است که بعضی از حرف‌های صحیح را بیان کنند بدون ذکر حرف‌های صحیح دیگری که باید در کنارش بگویند. 🔻 مثلاً می‌گویند: «پیامبر(ص) اهل تحمل و مدارا و عفو بود.» یا «امیرالمؤمنین(ع) به حرف مردم گوش کرد و کوتاه آمد» یا «امام‌حسن(ع) صلح کرد و سخن مردم را شنید» به چنین کسی باید گفت: این حرف‌ها درست است اما ناقص است، همه‌اش را بگو! وقتی نصفش را نمی‌گویی، معلوم می‌شود یک قصد و غرضی پشت سرش هست. 🔻 بله، پیامبر(ص) در مقابل منافقین جامعه، مدارا می‌کرد، اما چاره‌ای نداشت جز اینکه در مقابل آنها کوتاه بیاید، چون مردم زمان ایشان، سطح فهم و ظرفیت لازم را نداشتند که ایشان بتواند با برخی از منافقین برخورد محکم‌تری کند. 🔻 چرا پیامبر(ص) و علی(ع) و امام‌حسن(ع) در برخی موارد کوتاه آمدند؟ به‌خاطر وجود منافقینی که موجب انحراف افکار عمومی بودند، و به‌خاطر وجود مؤمنین ضعیفی که موجب تحمیل اقدام ناصحیح به ایشان شدند. 🔻 می‌گویند «ببینید امام‌حسن(ع) صلح کرد!» خُب بقیه‌اش را هم بگویید که یارانش خیانت کردند و ایشان را تنها گذاشتند و همین خیانت‌ها بود که حضرت را وادار به صلح کرد. کسی که از صلح امام‌حسن(ع) حرف بزند اما از خیانت یاران امام‌حسن(ع) حرف نزند، خائن است؛ همه‌اش را بگو! گفتنِ یک قسمتی از حق و نگفتن بقیۀ حق، بدتر از گفتن سخن باطل است. 🔻 کسی مخالف صلح نیست، اما صلح حقیقی نه صلح تحمیلی! صلح تحمیلی هم مثل جنگ تحمیلی بد است. صلح تحمیلی ناپایدار است و به دنبالش قتل عام جبهه حق است؛ همانطور که در کربلا شاهد بودیم. 👤علیرضا پناهیان 🚩 حرم رضوی - ۹۹.۷.۲۴
✨✨✨ مَرامش امام حسنی بود! وصیت کرد تا مزارش نیز حــــسنی باشــــد و بدون سنگ مزار بماند... مانند مولایش حـسن علیه‌السلام💚 ❤️
۳ خرداد ۸۳: واکنش رهبری به عبارت «ذوب در ولایت» تعابیر و جملات فوق العاده که عظمت حکیم انقلاب رو نشون میده. 👇 امام خامنه ای : «بنده این حرف را از حسابی کمتر شنیده‌ام. ذوب در ولایت یعنی چه؟ باید ذوب در اسلام شد. خود ولایت هم ذوب در اسلام است... ذوب در رهبری، ذوب در شخص است؛ این اصلاً معنا ندارد. رهبری مگر کیست؟ رهبری هم باید ذوب در اسلام باشد تا احترام داشته باشد.»
 آبان ۸۰: علی زمان: تواضع و اخلاص رهبری، توأم با مرزبندی میان معصوم و ولی فقیه عادل یکی از حاضران، ایشان را «علی زمان» خواند. ایشان در همان جلسه این‌گونه تذکر دادند: «وقتی کسانی اسم مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السلام یا اسم مبارک ولی عصر روحی‌فداه را می‌آورند، بعد اسم ما را هم دنبالش می‌آورند، بنده می لرزد... ما گیاه همین فضای آلوده‌ دنیای امروزیم؛ ما کجا، کمترین و کوچک ترین شاگردان آن‌ها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آن‌ها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشیِ فداشده در کربلای امام حسین علیه‌السلام کجا؟ ما خاک پای آن غلام هم محسوب نمی شویم...» یعنی عده ای سبب رنجش رهبری هستند؟
اول شهریور ۷۷: سرور ما خامنه‌ای رهبری حکم کردن که مبالغه نکنید. آیا ایشان تواضع و تعارف کردند یا نه باید مرزهای مبالغه و اغراق را شناخت؟ پیش از بیانات رهبری سرودی اجرا شد که در مصرعی می‌خواندند: «سرور ما خامنه‌ای». ایشان در همان جلسه به طور جدی تذکر دادند: «من خواهش می کنم که الفاظ این اشعار و سرودها را از کلمات خالی کنید. بنده افتخارم به این است که بتوانم خدمت گزار شما و مردم باشم. «سَروَر» فقط خدای متعال است... ما بندگانی ناقص، نارسا و ضعیف هستیم.»