eitaa logo
🌷کانال با شهدا تا ظهور🌷
1.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
9 فایل
کانال با شهدا تاظهور به معرفی شھدا جانبازان آزادگان می.پردازد انگیزه های بسیار شدیدی وجود دارد برای فراموشی شهدا،نگذارید یادشهدا فراموش شود امام خامنه ای خادمین #شهدا @sadate_emam_hasaniam @shahiid61 دکترمحسن خاکزاد پاسخگو به شبهات مذهبی وسیاسی روز
مشاهده در ایتا
دانلود
3.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭😭😭😭 🔺سردار شش ماهه از آن بالا چه می‌بینی… 🔹تصویری غم‌انگیز از تابوت کودکان خردسال شهید در مراسم تشییع شهدای جنایت رژیم صهیونیستی https://eitaa.com/bashohadataazohoor
3.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺سردارشهیدغلامعلی رشید و امین عباس رشید در میان شهدای اقتدار ایران https://eitaa.com/bashohadataazohoor
20.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺تابوت سرداران شهید سلامی و حاجی زاده در میان خیل عظیم تشییع کنندگان 🔹خاطره خبرنگار صداوسیما از یک انگشتر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/bashohadataazohoor ┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛ 《
3.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین چه زیبا گلچین میشوند ♦️ دلواپس عزای تو بود(سیدالشهدا) و شهید شد... 🔹شهید سردار رضوان پور از اهالی خمینی شهر که هفته گذشت از جنایت رژیم صهیونی به شهادت رسید. یاد همه شهدای عزیز باذکرصلوات https://eitaa.com/bashohadataazohoor
‍ ‍ 🌷 🔰 تولـد : ۱۳۰۷/۸/۲ - اصفهان شهـادت : ۱۳۶۰/۴/۷ - تهران آرامـگاه : تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها 💢 💢 🌸 «مـرگ بر »! اونقـدر اين شعـار رو بلنـد جلوے فرياد ميـزدند ڪه بهشتے به راحتے مےشنيد. 🌸 یڪی از همراهان رو ڪرد به بهشتے ڪه: چرا ساڪـتند؟ اے ڪـاش جواب اين توهين‏هـا را مےدادند. 🔴 بهشتـے گـفت: بـرادر! قـرار نـيست در از ڪنيم، مـا ، نــه او سپــر مــا.👉 ( بہ یـاد همه در مجـلس شـورای اسلامـی ) 🕊 🕊 https://eitaa.com/bashohadataazohoor
تصاویری از دلدادگی رزمندگان به سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام در ماه محرم؛ https://eitaa.com/bashohadataazohoor
هر انسانی اگر بپرسد که من برای چه به دنیا آمده ام؟ می گویم: برای تلاش پر نبرد و پر رنج در راه تکامل خویشتن و انسانیت .. https://eitaa.com/bashohadataazohoor
Raftand Yaran-Golriz_5951702843978154348.mp3
زمان: حجم: 4.87M
🌹«رفتند یاران» سرود حزن انگیز و تاثیر گذاری که محمد گلریز برای شهید مظلوم آیة الله دکتربهشتی خواند. https://eitaa.com/bashohadataazohoor
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لحظاتی از وداع خانواده های شهدای حملات رژیم صهیونیستی در معراج شهدا شرمنده ایم مدام شرمنده ایم..😭😭😭 https://eitaa.com/bashohadataazohoor
4.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیباست ‏اما شهادت خانوادگی از آن زیباتر... اللهمَّ ارزقنــــــــــــــــــــــنا.... https://eitaa.com/bashohadataazohoor
🕊بسم رب الشهدا والصدیقین🌷
یک مادر و پنج داغ؛ روایت شهادت دانشمند هسته‌ای و خانواده‌اش بیشتر از یک هفته گذشته و هنوز هیچ نشانی از فاطمه و فهیمه نیست. خانه‌شان آن‌قدر ویران شده که پیداکردن‌شان سخت است. می‌دانم... تا پیکر فاطمه پیدا نشود، فهیمه هم پیدا نمی‌شود. هرجا هستند، کنار هم‌اند، مثل همیشه.  گروه زندگی: دانشمند هسته‌ای، شهید سید مصطفی ساداتی، همسرش فهیمه مقیمی، دخترانش ریحانه‌سادات و فاطمه‌سادات و پسر کوچکش سیدعلی...آدمی کم می‌آورد حتی برای شمردن این نام‌ها، چه برسد به اینکه یک‌جا، پنج داغ بر دلت بنشیند و ندانی برای کدام‌شان عزادار باشی! مخصوصا وقتی حتی یک نفر را هم برایت نگذاشته باشند تا دلت که هوایشان را کرد او را بغل بگیری و به جای همه، عطر نفس‌هایش را نفس بکشی. روزی که اسرائیل خانه‌ی دکتر ساداتی را نشانه گرفت، فقط یک ساختمان را خراب نکرد، بنیان دل مادر آجر به آجر فروریخت. اما اگر آوار دلش را کنار بزنی، میان خاکستر قلبش، فقط یک جمله پیدا می‌کنی: فدای سر آقا...نشسته‌ام رو‌به روی مادر داغ‌دیده خانواده ساداتی برای مصاحبه. چشم‌هایش به جای آنکه منزلگاه حلقه‌های اشک باشد چنان با صلابت است که می‌گویی برق این چشم‌ها هوای این را دارد که شبیه موشک خیبرشکنی وسط دل دشمن بنشیند و بیچاره‌شان کند. نه برای آنکه پنج‌تن از خانواده‌اش را گرفته‌اند، نه برای انتقام برای پاک‌کردن لکه‌ای کثیف به نام اسرائیل از خاک مقدس سرزمین قدس!  ناگفته‌هایی از ساعات شهادت یک دانشمند هسته‌ای شب آخر همه کنار هم بودند. مثل هر سال، عید غدیر را در خانه پدری آقا مصطفی جشن می‌گرفتند. ریحانه با لباس نونوارش می‌درخشید و روسری سبز فاطمه‌سادات، صورت معصومش را شیرین‌تر کرده بود. ناهار را که خوردند، تلفن مصطفی زنگ خورد؛ باید جایی می‌رفت. بچه‌ها با شیطنت سر شوخی را باز کردند:«بابا نکنه قراره شما هم شهید بشی که احضارت کردن!» مصطفی لبخندی زد، و برای اینکه دل‌شان قرص شود، یک «نه» کش‌دار تحویل‌شان داد. اما وقت رفتن، رو کرد به فهیمه‌خانم و گفت: «بهتره امشب نرید خونه‌مون. یا همین‌جا بمونید یا برید خونه پدر و مادرت. من هم شب برمی‌گردم.»مصطفی که رفت، فهیمه و بچه‌ها هم کم‌کم برای رفتن آماده شدند. قرار شد شب را بروند خانه پدر و مادر فهیمه. ریحانه‌سادات موقع خداحافظی خودش را به پدربزرگ چسباند و با شیرین‌زبانی همیشگی‌اش گفت:«بابا جون حالا که باب شهادت باز شده دعا میکنی من شهید بشم؟!»دل آقای ساداتی لرزید. نگاهش را از چشم‌های ریحانه گرفت و گفت:«دعا میکنم اجر شهید رو بهت بدن دخترم!»اما چند ساعت بعد حوالی اذان صبح، خبر انفجار یک خانه در نارمک تیتر یک رسانه‌ها شد. خانه‌ای که همه اهالی‌اش شهید شدند. سید مصطفی، فهیمه، ریحانه‌سادات ۱۴ ساله، فاطمه سادات ۱۰ ساله، سیدعلی که تازه تولد ۴ سالگی‌اش را گرفته بود و مادر و پدر فهیمه‌خانم.  ریحانه بهشتی! مادربزرگ یکی‌یکی عکس‌های داخل قاب را نشانم می‌دهد و از صاحبان‌شان می‌گوید. از ریحانه‌سادات شروع می‌کند؛ دختری که وقتی به دنیا آمد، جای همه دخترهای نداشته‌اش را پر کرد و شد نور چشمش.می‌گوید: «ریحانه‌سادات کلاس هفتم بود. مثل پدرش باهوش بود و در مدرسه تیزهوشان درس می‌خواند. از همان کودکی با چادر و روسری بزرگ شد، حجاب برایش از هر چیزی مهم‌تر بود. در گردش‌های علمی سمپاد که مدرسه برایشان می‌گذاشت. به ریحانه گفته بودند باید با فرم مدرسه و بدون چادر بیاید اما قبول نکرد، قید آن گردش را زد تا چادرش را درنیاورد. حتی در کانال ایتایش نوشته بود:من اگر لازم باشد به‌خاطر حجابم از فامیل هم می‌گذرم، چه برسد به گردش علمی سمپاد! دست‌آخر مدرسه تسلیم اراده‌اش شد. آن‌قدر باهوش و مستعد بود که اجازه دادند همان‌طور که خودش می‌خواهد، در برنامه‌ها شرکت کند.حافظ قرآن هم بود؛ البته هنوز حافظ کل نشده بود راستش یادم نمی‌آید حتی یک‌بار ریحانه را بی‌وضو دیده باشم. آخرین باری که به خانه‌شان رفتم، محو نماز خواندنش شدم، آنقدر با طمأنینه‌ و قشنگ می‌خواند. کلاس‌های مهدیارشو را می‌رفت و رفاقتش با امام زمان (عج) روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شد. برای من، ریحانه همیشه بوی بهشت می‌داد و ریحانه‌ی بهشتی من بود.زیاد کتاب می‌خواند؛ کتاب‌هایی که گاهی اصلاً به سن‌وسالش نمی‌خورد. آقا سید مصطفی بیشتر حقوقش را صرف خرید کتاب برای بچه‌ها می‌کرد. دوست داشت اهل مطالعه باشند، برای همین هر چند ماه یک‌بار کلی کتاب برایشان می‌خرید. انقدر که یک بار پدرش به او گفت: بگذار من هم در خرید کتاب‌ها کمکت کنم، حقوقت کفاف این همه خرج رو نمی‌ده! اما سیدمصطفی قبول نکرد. می‌گفت برکت حقوقم همین علم و آگاهی بچه‌هاست!»  مادر و دختری که هنوز زیر آوارند https://eitaa.com/bashohadataazohoor