eitaa logo
🌷کانال با شهدا تا ظهور🌷 .
1.3هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
5.2هزار ویدیو
10 فایل
کانال با شهدا تاظهور به معرفی شھدا جانبازان آزادگان می.پردازد انگیزه های بسیار شدیدی وجود دارد برای فراموشی شهدا،نگذارید یادشهدا فراموش شود امام خامنه ای خادمین #الشهدا @sadate_emam_hasaniam @shahiid61 دکترمحسن خاکزاد پاسخگو به شبهات مذهبی وسیاسی روز
مشاهده در ایتا
دانلود
4.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌روایت دلتنگی...💔 این روایت رنگیِ رنگیست... اگر روی گیرنده هایِ دلمان گرد و غبار ننشسته باشد... 🔸در روزگاری که دفاع از حریم اهل‌بیت علیهم‌السلام در دوردست‌ترین نقاط عالم معنا یافت، مردانی برخاستند که نامشان با غیرت، ایمان و اخلاص گره خورد. 🔹یکی از آن چهره‌های درخشان، شهید مدافع حرم حاج بهرام مهرداد است؛ فرمانده‌ای مؤمن و باصلابت از دیار شهرک ولیعصر(عج)، که سال‌ها در سنگر بسیج و خدمت به مردم، عاشقانه در مسیر ولایت قدم برداشت. ▪️حاج بهرام از فرماندهان دلاور حوزه مقاومت بسیج ۲۵۹ شهید صیاد شیرازی بود؛ مردی که جهاد را نه در کلام، بلکه در عمل معنا کرد. ▫️او در نهایت با ندای «هل من ناصر ینصرنی»، راه مدافعان حرم را برگزید و در دفاع از حریم حضرت زینب کبری(س) به فیض شهادت نائل آمد. 🔻نام و یاد او، یادآور شجاعت، تواضع و خدمت صادقانه است. مردی که ایمانش آرام اما ریشه‌دار بود، و قدم‌هایش استوار در راه خدا. https://eitaa.com/bashohadataazohoor ┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛ 《
• «شما را، به پیروی از امام سفارش می‌کنم و عمر دنیا را کوتاه بدانید و آن را قرارگاه مطمئن و امن نپندارید.» «» در قسمتی از زیبای خود آورده است: «بر امت اسلامی است که حافظ اسلام و قرآن کریم باشد که امروز اسلام امانتی است الهی در دستان ما. وصیت می‌کنم شما را به پیروی از امام و پشتیبانی از ولایت فقیه و دوری از گناهان و کسب تقوی و جدائی از دنیا و اخلاص در کار‌ها و این که عمر دنیا را کوتاه بدانید و آن را قرارگاه مطمئن و امن نپندارید. پس دل‌های خود را از محبت آن خالی کنید. بیشتر به یاد قیامت باشید و در راه خدا با مال‌ها و جان‌هایتان کنید و بدانید که برای حفظ اسلام و قرآن و استقلال، راهی جز و مبارزه با ستمگران و استعمارگران وجود ندارد؛ و تا فرصت باقی است توشه فردا را فراهم سازید که امروز به فردا نزدیک است و فردا راهی برای بازگشت نیست.» https://eitaa.com/bashohadataazohoor ┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛ 《
بهترین دوست و همنشین برای جوانان و نوجوان و بزرگترین دشمنان انقلاب و اسلام از نگاه «شهید عبدالرضا اثباتی» در سطری از متن ، شهید اثباتی دیدگاه خود را نسبت به انتخاب دوست و همنشین و شناخت دشمنان، این گونه بیان می کند. «بر جوانان و نوجوانان است که اخلاص و پاکی خود را نگهدارند و خود را آلوده به لذت‌های زودگذر دنیا نکنند. از گناهان دوری کنند و را همنشین خود قرار دهند تا به خداوند نزدیکتر شوند. در کسب اخلاق اسلامی کوشش کنند و نیروی جوانی‌شان را در راه غیر خدا مصرف نکنند و به مساجد بروند و با دوستان مومن همنشین شوند و از همنشینی با اشخاص بد بپرهیزند. بخصوص طرز فکر‌ها و گروهک‌هائی را که با اسم اسلام قصد ضربه زدن به اسلام و جمهوری اسلامی را دارند را از خود طرد کنند و بدانند که آن‌ها داخلی انقلاب و اسلام هستند؛ و نیز آن‌هائی که به هر عنوان با امام و جمهوری اسلامی مخالفت می‌کنند در صف منافقین و منحرفین هستند. هر چه می‌خواهید از خدا بخواهید و به ائمه متوسل شوید، و در کارهایتان خدا را از یاد نبرید که خداوند به همه اعمال ما آگاه است و بدانید که دوستان شما که به شهادت رسیدند راه را پیدا کرده و بر دیگران سبقت گرفتند.» : تاریخ وصیت‌نامه‌ی شهید اثباتی در (۱۳۶۵/۱۲/۰۲) تنظیم شده است. https://eitaa.com/bashohadataazohoor ┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛ 《
سلام علیکم ببخشید در رساله نوشته به پسر بزرگتر چیزهایی مثل شمشیر و ۰۰۰تعلق می گیرد الان جایگزین آنها چی می‌باشد ؟ممنون. ⬅️ مرجع تقلید رهبر معظم انقلاب سلام علیکم انگشتر و قرآن والبسه پدر متعلق به پسر بزرگتر است .✅ https://eitaa.com/bashohadataazohoor ┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛ 《
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 کسی که این حدیث رو بشنوه، تا آخر عمر نماز اول وقتش ترک نخواهد شد التماس دعای ظهورو شهادت https://eitaa.com/bashohadataazohoor ┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛ 《
سیره 🍃گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای اومد . احمد آهسته رفت سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره اما گوش نداد و رفت ... 🍀مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه... 🌿همه رو به صف کرده بودند و آماده امتحان بودیم اما بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد! همه داشتند توی کلاس پچ پچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. ☘️همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه! بعد هم یکی از بچّه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن. هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد و مثل بقیه نشست و امتحانش را داد ... https://eitaa.com/bashohadataazohoor ┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛ 《
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا