هدایت شده از روشنگر باشیم/ ولایت مداری
اعمال شب قدر (1).jpg
حجم:
7.2M
💠درشب قدر چه کنیم؟
پاسخها از جانب بزرگانی :
🔸آیت الله خامنه ای
🔹آیت الله بهجت
🔸آیت الله صافی گلپایگانی
🔹آیت الله مصباح یزدی
🔸آیت الله مجتبی آقا تهرانی
🔹آیت الله فاطمی نیا
#شب_قدر
#شب_امام_زمان_عج
#اینفوگرافی
https://eitaa.com/joinchat/796786706Ce0f70663e2
شهید ۱۹ رمضان🕊
🖤برای یڪ مادر سخت است
که جوان چون دسته گلش را به جبهه بفرستد اما از آن قامت حتی تکهای گوشت و استخوان هم نیاید🥀
۱۹ #رمضان بدنیا آمد
و ۱۹ #رمضان به شهادت رسید
و هنوز پیکر پاکش در قله معروف شنام غریبانه آرمیده و پیدا نشده🕊
محل تولد: قلعه چغا، اسد آباد
#جاویدالاثر
#شهید_محمدرضا_فروتن
#شادی_روح_پاکش_صلوات
شب قدر که رسید، به اتفاق چندین تن از هم رزم هایم، به محل برگزاری مراسم احیا رفتم.
از مجموع ۳۵۰ نفر افراد گردان، فقط بیست نفر آمده بودند.تعجب کردم.
شب دوم هم همین طور بود. برایم سؤال شده بود که چرا بچه ها برای احیا نیامدند، نکند خبر نداشته باشند.
از محل برگزاری احیا بیرون رفتم. پشت مقر ما صحرایی بود که شیارها و تل زیادی داشت.
به سمت صحرا حرکت کردم، وقتی نزدیک شیارها رسیدم، دیدم در بین هر شیار، رزمنده ای رو به قبله نشسته و قرآن را روی سرش گرفته و زمزمه می کند. چون صدای مراسم احیا از بلند گو پخش می شد، بچه ها صدا را می شنیدند و در تنهایی و تاریکی حفره ها، با خدای خود راز و نیاز می کردند.
بعدها متوجه شدم آن بیست نفر هم که برای مراسم عزاداری و احیا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.
این اتفاق یک بار دیگر هم افتاد.
بین دزفول و اندیمشک، منطقه ای بود که درخت های پرتقال و اکالیپتوس زیادی داشت، ما اسمش را گذاشته بودیم جنگل. نیروهای بعثی بعد از آنکه پادگان را بمباران کرده بودند. نیروهایشان را در آن جنگل استتار کرده بودند.
آنجا دیگر تپه نداشت، اما بچه ها خودشان حفره هایی کنده بودند و داخل آن می رفتند و در تنهایی عجیبی با خدا راز و نیاز می کردند.
خاطرات شهید رضا صادقی یونسی
✍شهیدی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف او را از اسارت نجات داد شهید حمید ایرانمنش معروف به حمید چریک به مناسبت سالروز آغاز عملیات فتح المبین...
🔸در لحظات ابتدایی شروع عملیات فتح المبین حمید ایرانمنش از ناحیه پا زخمی می شود عهد و پیمانی با امام زمان عجل الله می بندد که در این عملیات شهید نشود.
🔹بی هوش می شود و به اسارت نیروهای عراقی در می آید وقتی به هوش میآید میبیند دو سرباز عراقی در جیبهای وی قرآن و عکس امام رحمت الله و مهر نماز را پیدا کردهاند به صدام ناسزا میگویند که چرا ما را وارد جنگ با سرباز محمد صل الله و علی علیه السلام کرده است پزشک عراقیها او را معاینه و زخمش را پانسمان میکند و حمید چریک به عقب برمیگردد.
🔸بدین گونه با کمک امام زمان عجل الله از اسارت نجات می یابد.
#شهید_حمید_ایرانمنش
🔵 هرسه شب قدر مهم است:
حاج آقا مجتبی تهرانی هرسال درشبهای قدر میگفتند: در روایتی درباره تعیین شب قدر آمده است که میفرماید:
🔻شب ١٩: مقدّرات سال در شب نوزدهم تقدیر می شود؛ «قُسِمَ فِیهَا الْأَرْزَاقُ وَ كُتِبَ فِیهَا الاجَالُ وَ خَرَجَ فِیهَا صِكَاكُ الْحَاجِّ» (مستدرك الوسائل، ج ۷، ص ۴۷۰، باب تعیین لیلة القدر)؛ در شب نوزدهم ارزاق، درآمدها و روزی افراد و همچنین مدت حیات و زندگی آنان تا سال آینده تعیین میشود. علاوه بر آن در شب نوزدهم مشخص میشود كه چه كسانی در آن سال به حج می روند.
🔻شب ۲۱: سپس در شب بیست و یكم آنچه در شب نوزدهم مقدر شده، بر آن ابرام و تأكید می شود. این به این معناست كه در شب بیست و یكم آنچه در شب نوزدهم تعیین و مقدر شده، قابل تغییر است، آنچه كه از شب نوزدهم تا شب بیست و یكم مقدر شده و تغییر یافته، در شب بیست و یكم ثبت شده
🔻شب ۲۳: و در شب و بیست و سوم قطعی، نهایی و امضاء می شود. براساس این روایت هر سه شب از شبهای قدر به شمار میآیند.
امشبو از دست ندیم. التماس دعا
#سحر_نوزدهم 🌺
پشت و پناه محکم که میگویند داشته ای تاکنون؟✨
ستون آهنین که میگویند داشته ای تاکنون؟
عزتی که به انتصابش سر بالا بگیری و در زمین راه بروی
داشته ای تاکنون؟ 🍃
✍پشت و پناه محکم من
ستون آهنین من،
و تمام عزت دنیا و آخرت من؛
پیش چشمانم
به سمت مسجدی میرود؛
که قرارگاه ملاقاتِ آخرِ و اولِ او با دلبر است…😞💔
ملاقاتی که او را به فزت و رب الکعبه می رساند
اما از من و از زینب تمام هستی مان را می ستاند🖤
چه کنم بیخیال رفتن شوی؟
چه کنم که برای رسیدن از سر شب تا سحر تمام اسمان را گز نکنی؟🥀
وای که تمام اقتدارم در چشمان تو خلاصه میشود....
و امشب همهی اقتدارم، خونین،به زمین می افتد💔
با خودم چه کنم بابا؟
که از وقتی که چشم به دنیا گشودم غم نداشتنتان با من بود🌼
با خودم چه کنم که تمام عزتم، در دستان شماست؟
اما بی نفس های شما به زندگی محکوم شدهام🥀
می دانی من میترسم از دنیایی که قرار است هزاران سال بدون تو سر کند
تا روزی خاضعانه تسلیم دستان پسرت گردد🤲🏻❤️
چیزی تا سحر نمانده....
تو دعا کنی خدا آمین میگوید. 🌸
برای غربتی که جانمان را سوزانده دعا کن🔥
شاید راهی باز شود....
راهی که پرده از چشمان آخرین فرزندتو بردارد😍🤲🏻
و وقار حیدری تو را در هیبت نفس گیر او رو نمایی کند.
تو دعا کنی حتما خدا آمین میگوید💞
هدایت شده از روشنگر باشیم/ ولایت مداری
✳️ توصیفات نبی اعظم محمد مصطفی (صلی الله علیه واله) در حق امیر المومنین علی علیه السلام
➕خداوند تعالى قرار داده براى برادرم علىّ بن ابى طالب علیه السلام فضائلى را كه از كثرت و زيادى شمرده نمي شود،پس هر كس يكى از فضائل او را بخواند با اقرار به آن ، خداوند گناهان گذشته و آينده او را مي بخشد و هر كس يك فضيلت از فضائل او را بنويسد تا وقتى كه اثر آن نوشته باقى باشد ملائكه براى او استغفار مي كنند و هر كه گوش فرا دهد به يكى از فضائل او خداوند گناهان او را كه از راه گوش انجام داده مى آمرزد و هر كه تماشاكند(بخواند)به نوشته اى از فضائل او خداوند گناهانى را كه او از راه چشم مرتكب شده مى آمرزد. سپس فرمود نگاه به علىّ بن ابى طالب علیه السلام عبادت است خداوند ايمان بندهاى را نمىپذيرد مگر با ولايت او و بيزارى از دشمنانش.
➖بخش اول
👈 نوشتن ، خواندن ، دیدن و گوش دادن
#امیرالمومنین_علی
#تولا
#تبری
https://eitaa.com/joinchat/796786706Ce0f70663e2
۱۹ رمضان ۵۷سالروزشهادت چریک۱۰۰۰چهره،
♦️حجةالاسلام سيدعلی اندرزگو/
💠امام خمینی ره:
🇮🇷ما نیمی از انقلاب را ازین شهید داریم،
🕋اگر۱۰تن مثل اوداشتیم، دنیا تحت سلطه اسلام بود
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
🔹 #خاطره :
این خاطره را شهید حجت الاسلام سیدعلی اندرزگو برای آزاده و شهید حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابی نقل کردهاند:
یک بار مجبور شدیم به صورت قاچاقی از طریق مشهد به افغانستان برویم. بین راه رودخانه وسیع و عمیقی وجود داشت که ما خبر نداشتیم. آب موج میزد بر سر ما و من دیدم با زن و بچه نمیتوانم عبور کنم. راه برگشت هم نبود، چون همه جا در ایران دنبال من بودند. همان جا #متوسلبهوجودآقاامامزمانعجلالله فرجه شدیم. نمیدانم چه طور توسل پیدا کردیم. گفتیم: «آقا! این زن و بچه توی این بیابان غربت امشب در نمانند، آقا! اگر من مقصرم اینها تقصیری ندارند.».
در همان وقت اسب سواری رسید و از ما سئوال کرد این جا چه میکنید؟ گفتم میخواهیم از آب عبور کنیم. بچه را بلند کرد و در سینهی خودش گرفت. من پشت سر او، خانم هم پشت سر من سوار شد. ایشان با اسب زدند به آب؛ در حالی که اسب شنا میکرد راه نمیرفت. آن طرف آب ما را گذاشتند زمین و تشریف بردند.
من سجدهی شکری به جا آوردم و در همان حال گفتم: بهتر است از او بیشتر تشکر کنم. از سجده برخاستم دیدم اسب سوار نیست و رفته است. در همین حال به خودم گفتم: لباسهایمان را دربیاوریم تا خشک شود. نگاه کردیم دیدیم به لباسهایمان یک قطره آب هم نپاشیده است! به کفش و لباس و چادر همسرم نگاه کردم دیدم خشک است. دو مرتبه بر سجدهی شکر افتادم و حالت خاصی به من دست داد.
🖤طعم شهادت با زبان روزه در شب قدر
🌷شهید محمدمهدی فریدونی
🌷پدرشهید← محمد کارشناس ارشد زبان انگلیسی بود✨هیچ وقت از کارهای خوبش به ما نگفته بود، بعد از شهادتش فهمیدیم او به خانوادهای که دو فرزند معلول داشتهاند کمک میکرده،ما تمام حسابهای محمدمهدی را پس از شهادتش چک کردیم💰و طبق محاسبات ما باید حدود ۱۰۰ میلیون تومان که از محصولات باغمان🌳به حسابش ریختهبودیم، در حسابش بعنوان پس انداز میداشت🍃اما تنها یک تا ۲ میلیون در حسابش مانده بود، بعدها متوجه شدیم به خیریهای کمک کرده و برای دختران بیبضاعت جهیزیه خریده است💐همرزم ← ساعت ۹ شب بود که دیگر هرچه بیسیم زدیم جوابی را دریافت نکردیم🥀چند تا از بچههای فاطمیون داوطلبانه به جلو رفتند🍂و بعد بیسیم زدند و از ما خواستند که به آنجا برویم📞 وقتی به آنجا رسیدیم پیکر محمد و دوستش🥀به همراه جسد شش داعشی را آنجا دیدیم که داعشیها توسط محمد با سلاح کمری به هلاکت رسیده بودند که این اتفاق قابل توجهی است و کار هر کسی نیست💫 او مصادف با اولین شب قدر با دهان روزه در اثر اصابت گلوله مستقیم💥🥀شربت شهادت را نوشید*🕊️🕋
#شادی_روح_پاکش_صلوات