🔆 روحانی تأثیرگذار جبههها
🌷۱۲ بهمن ۱۳۶۵-سالروز شهادت حجتالاسلام عبدالله میثمی،نماینده حضرت امام خمینی در قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)
در عملیات #كربلای۵ -مصادف با شهادت حضرت زهرا (س) بر اثر اصابت تركش
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷
▫️رهبر انقلاب:
🌷شهید میثمى یک اسطورهاى شد از لحاظ تأثیرش در رزمندگان به عنوان یک روحانى. اين برادران روحانىاى که از جبهه همواره آمدند و رفتند و اينها، وقتی هم ایشان حیات داشتند هميشه مىآمدند [دربارهی ایشان]مىگفتند
يعنى واقعاً اسم شهيد ميثمى در زمان زنده بودنش به نيكى در بين كسانى كه مىرفتند در جبهه، جوان ها،طلبهها آنچنان رایج شد. واقعاً تأثير ايشان درجبهه فوقالعاده بود. شهادت ايشان هم ضايعهاى بود. ۶۶/۰۹/۰۱
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
🌱توصیهای شاد از شهید عبدالله میثمی🙂
هیچوقت عبدالله رو بیلبخند نمی دیدی. به دیگران هم میگفت: از صبح که بیدار میشین، به همه لبخند بزنین، تا هم دلشون رو شاد کنین و هم براتون حسنه بنویسن
وقتی بدنیا اومد، پدربزرگش به قرآن تفأل زد و این آیه اومد: قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللهِ آتَانِيَ الْکِتَابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيّاً. برا همین اسمش رو گذاشتند عبدالله. وقتی هم شهید شد، سخنرانِ مراسم تشییع (که روحانی بود) میگفت: مانده بودم چطور سخنرانی رو شروعکنم.تفألی به قرآن زدم و این آیه آمد: قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللهِ آتَانِيَالْکِتَابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيّاً
ا🚩▫️🚩▫️🚩▫️🚩
شهید میثمی این اواخر میگفت:
"از خودم بدم می آید.خسته شدم از بس برای مجلس شهدا سخنرانی کرده ام. از وقتی آمده ام جبهه، ماه ها را می شمرم که سر سی ماه جواب و مزد کارهایم را از خدابگیرم
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
⏳ ۱۲بهمـن سالروز شهادت نماینده حضرت « امام خمینی (ره) » در قرارگاه خاتم الانبیاء حجة الاسلام شهید عبدالله میثمی در عملیات کربلای پنج گرامی باد.*
شهید روحانی عبدالله میثمی سال ۱۳۳۴ خورشیدی در خانوادهای مذهبی در شهراصفهان متولد شد.
*🔻فعالیتهای سیاسی ـ مذهبی*
شهیدعبدالله میثمی در کنار کسب علوم دینی به اتفاق چند تن از دوستانش در مسجد محل، انجمن دینی و خیریه، هیئت رقیه فرزند حسین، کلاسهای آموزش قرآن و صندوق قرضالحسنه را پایهگذاری کرد. او از چند سال تحصیل حوزوی و تبلیغ و ترویج امور دینی، در سال ۱۳۵۳ به همراه برادرش رحمتالله میثمی به قم رفته و در مدرسهٔ حقانی سکنی گزید و تکمیل دروس دینی پرداخت.
وی در کنار درس به مبارزه با حکومت نیز مشغول بود. وی در سال ۱۳۵۳ به دلیل مبارزه با رژیم پهلوی دستگیر و زندانی شد.
شهیدمیثمی که سی ماه از عمرش را در زندان به سر برده بود، در سال ۱۳۵۷ به دنبال انقلاب ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد.
*🔻فعالیتهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی*
او با پیروزی انقلاب اسلامی، جهت ادامهٔ تحصیل به حوزهٔ علمیهٔ قم رفت و از محضر اساتید کسب علم کرد. سپس در کنار دوست دیرینهاش روحانی «مصطفی ردانیپور» مدتی را در کردستان گذراند و از آنجا به دنبال تشکیل سپاه در یاسوج، به آن شهر عزیمت کرد، تا در کنار پاسداران به سازماندهی و ارشاد عشایر محروم بپردازد.
او از سوی نمایندهٔ امام خمینی در سپاه، به عنوان مسؤل دفتر نمایندگی امام خمینی در منطقهٔ نهم (فارس، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد) منصوب گردید.
*🔻دفاع مقدس*
دفاع مقدس رایک نعمت بزرگ و یک سفرهٔ گستردهٔ الهی میدانست ومعتقد بود هرکس بیشتر بتواند در جنگ شرکت کند، از این سفرهٔ الهی بیشتر بهره بردهاست.
یکی از برادرش در مقابل دیدگان او در (تپههای شهید صدر) چشمانش شهید شد. او همچنین به پیروی از امام خمینی معتقد بود که "جنگ در رأس همهٔ امور است و بقیهٔ مسایل در مرحلهٔ بعد". بنابراین بسیار مشتاق بود که همیشه در جبهه بماند، تا اینکه از طرف فضلالله محلاتی، «نمایندهٔ ولی فقیه در سپاه» به مسؤولیت نمایندگی ولی فقیه در قرارگاه خاتمالانبیاء ـ که قرارگاه مرکزی و هدایت کنندهٔ تمامی نیروهای سپاه و بسیج و سایر نیروهای مردمی بود برگزیده شد، تا با حضور در میان نیروهای سپاهی، بسیجی و ارتشی، شمع محفل رزمندگان و مایهٔ قوت قلب آنان باشد.
*🔻شهادت*
در تاریخ ۹ بهمن ۶۵ در منطقهٔ عملیاتی کربلای ۵، از ناحیهٔ سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و بعد از سه روز در ۱۲بهمن بشهادت رسید و پیکر مطهرش در گلستان شهدای اصفهان در قطعه حمزه سیدالشهدا(ع) دفن شد.
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
قبل از رفتن ؛
زیارت حضرتزهرا(س) خواند.
شهادت حضرت نزدیک بود و
رمز عملیات هم یازهرا (س)
از سنگر رفت بیرون وضو بگیرد؛
امّا دیگر برنگشت ..!
كربلای ۵ بود كه تركش خورد
بُردنش بیمارستان ...
چند روز بعد ۱۲ بهمن ٦۵ شهید شد
آنروز، روزِ شهادت حضرت زهرا بود...
#شهید_حجةالاسلام_عبدالله_میثمی
#سالروزشهادت
#روحش_شاد_باصلوات
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
➖خاطره ای از شهید: 🌸 اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر بدر در تاریکی شب به چادرهای بچه های بسیجی سر می زد
در ایام دهه فجر و ورود امام به میهن هستیم / یادی کنیم از علاقه وافر شهید دقایقی به امام (چندی نیست که از شهادت دقایقی نیز گذشته: ۲۸ دی ۶۵)
💕 اسماعیل دقایقی، فرمانده لشگر بدر به امام خمینی عشق می ورزید و در او ذوب شده بود...❤️
🏷چهل و پنجمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران گرامی باد.
🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷
#دهه_فجر
#امام_خمینی
#شهید_اسماعیل_دقایقی
شعار آن روزهای معاودین عراقی و رزمنده های عرب زبان: الله واحد ، خمینی قائد
(همان: الله اکبر، خمینی رهبر خودمان در دهه ۶۰)
👆📷 شهید دقایقی در حال سخنرانی در جمع رزمندگان لشکر ۹ بدر / دوران جنگ تحمیلی
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
هدایت شده از کانون فرهنگی هنری الغدیر
9.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️از یهودی ها یاد بگیریم!♨️
💝 جشن خانگی ....💝
❇️ چگونه جشن دهۀ فجر را به خانه بیاوریم؟
حالا که قراره ۴۵ سالگی انقلاب اسلامی را جشن بگیریم ، بهتر است از خانه خود شروع کنیم .
#جشنخانگی
#دههفجر
#پویشهمیارانقلاب
┄┅•═༅𖣔✾🌺🌺🌺🌺✾𖣔༅═•┅┄
▫️کانون فرهنگی تربیتی الغدیر
╭━━⊰ ❀ 🇮🇷 ❀ ⊱━━╮
🆔 @kanoon_alghadir_slamshahr
╰━━⊰ ❀ 🇮🇷 ❀ ⊱━━╯
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
۱۸ شهریور ۱۳۸۳ --- سالروز شهادت سردار گمنام سپاه؛ شهید حاج داود کریمی👇 ▫️مبارز سیاسی، قبل از انقلاب
💠 سردار گمنام سپاه؛ شهید حاج داود کریمی👇
▫️مبارز سیاسی، قبل از انقلاب، برعلیه رژیم وابسته پهلوی
▫️از اعضای شورای مرکزی سپاه--بعد از پیروزی انقلاب
▫️فرمانده سپاه غرب کشور
▫️فرمانده سپاه تهران
▫️فرمانده عملیات جنوب کشور در آغاز جنگ تحمیلی(زمانی که شهید حسن باقری، معاون اطلاعات-عملیات او بود)
⚪️ داودکریمی، مجاهد و مبارز مومن و خستگی ناپذیر در سال۸۳ بر اثر عوارض ناشی از بمباران شیمیایی صدام در دوران جنگ، به یاران شهیدش پیوست
ا▫️▫️▫️▫️▫️
📌 پیام شهیدکریمی بمسئولین: اگر لایق کاری نباشی و بپذیری خیانت کرده ای!
🔹️یکی از شاگردان حاج داود تعریف میکند، روزی از او پرسیدم:
▫️حاجی، آدم بزرگا چه کسانی هستند؟
▪️حاج داود با حوصله جوابش را میدهد: "من خیلی از آنها را میشناختم؛ اما همهشان شهید شدند. اگر میخواهی آدمهای بزرگ را ببینی باید بروی به بهشت زهرا و از قطعه شهدا دیدن کنی. خودشان را که نه، عکسشان را میبینی!"
▫️راست میگویند که شما فرمانده آنها بودید؟
▪️حاج داود برای چند لحظه کارش را رها میکند؛ و میگوید: چه فایده، فرماندهای که از گردان و لشگرش جا بماند که دیگر فرمانده نیست؛ ای کاش من هم یک نیروی عادی و بینام و نشان بودم
وقتی این کلمات از دهانش خارج میشود، اشک در چشمانش حلقه میبندد
▫️شما چرا بعد از جنگ مسئولیتی نگرفتید؟
▪️میگوید: مسئولیتی که گرفتنی باشد، واویلاست! فکر میکنم اگر کسی در کاری وارد نباشد و یا از او لایقتر باشد و مسئولیتی را قبول کند، خیانت کرده است!
📷👆فرماندهان و مسوولان سپاه (اوایل دهه ۶۰)
ایستاده-میانی: شهید داود کریمی
نشسته-میانی: شهید محمد بروجردی
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
🌷 ازش پرسیدم: چیکار میکنی که این متن ها رو مینویسی؟! گفت: خودمم نمیدونم. اما اگه میخواۍ که
🌷 شهید آوینی
با وضو ، رو به قبله
▫️همکار شهید آوینی می گفت: آمدیم شروع کنیم پشت دستگاه برای ادیت کردن فیلم ها (روایت فتح) من نشسته بودم ؛ سید رفت بیرون وضو گرفت آمد ؛ آمدم کار کنم دوباره رفت بیرون وضو گرفت امد.. به او گفتم آقا سید وسواسی شدی؟
فهمید که من وضو نگرفتم و بدون وضو دارم به کار دست می زنم.
تو رو خدا امر به معروف و نهی از منکر را نگاه کنید؛ نشد که مستقیم به او بگوید پسر جان پاشو برو وضو بگیر ...
... درسته این ها فیلم هست و جسم مرده است ؛ ولی ما راجع به یک موضوعی داریم صحبت میکنیم که فلسفه ای داره ... مثل نماز خواندن باید وضو بگیریم. برای این که اذن دخول بدهند که اجازه بدهند برای شهدا کار کنیم و قلم بزنیم، فیلم بسازیم. باید وضو بگیریم. نمیشه همینطوری دست زد به کار.
تازه یک طوری نمی گوید که به او بر بخورد (دلش بشکند)
میز کارش هم حتما و بههر شکل باید رو به قبله باشد ؛ عین نماز خواندن ...
راوی: حاج سعید قاسمی
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
🌟 #روایتگری | #خاطرات_شهدا 🔰 زیر باران نگاهش.... 🔻 عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد. ترکش خورده
با آغاز مبارزات ملت ایران در برابر رژیم شاهنشاهی، #احمد هم مبارزات خود علیه شاه را آغاز میکند و یک بار هم توسط ساواک دستگیر میشود.
محسن رضایی درباره مبارزات #احمد_کاظمی پیش از انقلاب میگوید : « در سالهای 1356 و 1357 در تظاهرات و راهپیمایی و پخش اعلامیه و شعارنویسی فعال بود.
در آخرین محرم قبل از پیروزی انقلاب، مأمورین ساواک او را در میان دسته عزاداری شناسایی و بازداشت میکنند.
چند ماهی در زندان ساواک بود که به شدت او را شکنجه کرده بودند، پاسبانی با چکمه به دهان #احمد کوبیده بود که تا یک ماه پس از آزادی خونریزی بینی داشت.
خودش یک کلام راجع به بلاهایی که سرش در آورده بودند چیزی نگفت هر چه مادر میگفت این از خدا بی خبرها چه به روز تو آوردن؟
می گفت هیچی مادر!
بینی اش را هم از خون های لخته شده ای که هر روز صبح روی بالشش می دیدیم فهمیدیم شکسته.
خودش می گفت این خون ها مال اینه که تو زندان سرما خوردم!
اثرات آن شکستگی بینی تا آخر عمر همراهش بود با اینکه یک بار هم عملش کردند ولی باز هم از تبعاتی مثل تنگی نفس رنج می برد .
پس از پیروزی انقلاب، مسئولین قضایی نجفآباد از ایشان میخواهند که شکنجه گرانش را معرفی کند تا آنها را محاکمه کنند، او زیر بار نمیرود و میگوید انقلاب آنها را تنبیه کرده است.
جالب است که یکی از همین افراد، چند سال قبل از #شهادت احمد، برای انتقال فرزندش از دانشگاه آزاد یک شهر به شهر دیگر از #احمد_کاظمی طلب کمک کرده بود و او هم به دانشگاه آزاد توصیه کرده بود که مشکل ایشان را حل کنید.
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
لبخند مصطفی
خاطره ای از همرزم شهید مصطفی عارفی(ابوطاها)🌷🌷
.....هنوز لبخند مصطفی جلو چشامه......😊🌷
پنج نفری نشسته بودیم سر سفره
گفتم از ما پنج تا یکیمون خمس این راه میشه .... 🌺
بیاین یک قراری بذاریم هرکس شهید شد اون لحظه آخر اینکه میگن امام حسین علیه السلام و بقیه اهل بیت اون لحظه آخر میان ....
هرکس شهید شد و اهل بیت رو دید یک کاری کنه بقیه بفهمن که دیده....😉
با اینکه میدونستیم راست بود این قضیه و فقط این در حد یک شوخی بود که گفتیم...
چون ایمان داشتیم به اینکه اهل بیت اون لحظه آخر تنهامون نمیذارن ...
قرار بر این شد هرکس شهید شد لبخند بزنه ....😊
بعد از چند ساعت که رفتیم برا باز پس گیری و آوردن پیکر شهدا ....
وقتی از تل رفتم بالا رسیدیم به سنگر آقا مصطفی دیدم مصطفی به صورت رو زمین بود ...😔
همین که مصطفی رو برگردوندم دیدم خون تازه از مصطفی ریخت رو زمین انگار همین الان شهید شده... و دیدم یک لبخند نازی رو صورت مصطفی ست ....❤️
اونجا یاد اون شوخی سر سفره افتادم ....😌
تا اینکه مصطفی رو به پایین تل مزار آوردیم با اینکه خیلی پیکر جابه جا شد اما هنوز لبخند مصطفی بود.....
خدارو شکر تمام لباسای من متبرکبه خون شهید مصطفی شده بود.....🌹🌹
هنوز لبخند اون صحنه که دیدمش جلو چشامه.... ❤️
۱۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدار امام زمان
خاطره از یکی از همرزمان شهید سیاهکالی❣
شبی که عملیات داشتیم حمید آقا رو بعد از آسیب دیدگی داشتیم میاوردیم عقب...داخل نفر بر بودیم شدت خونریزی بسیار زیاد بود😔😔😔😔اما حمید جان حتی تو اون لحظات مراقب رفتارش بود و مدام به ما میگفت ببخشید خونم روی شما میریزه!!!!مدام ذکر با حسین و یا زهرا میگفت🌹🌹🌹🌹چشماش بسته بود یکی از دوستان صداش زد که حمید جان من رو میشناسی حمید آقا گفتن بله .ا.جان مگه میشه دوستم رو نشناسم بعد دوباره چشماش رو بست و ذکر گفت دوباره چشماش رو باز کرد در حالی که دستش روی پیشانیش بود بالای سرش رو نگاه کرد و گفت یا ابا صالح المهدی و لبخند زد و چشماش رو بست و دیگه نفس نکشید😭من حس کردم یه نوری از بدنش خارج شد😭شروع کردم به گریه و داد زدن و صداش میزدم....ولی دیگه جواب نمیداد😭یکی از همرزم ها اومد و دلداریم داد و گفت بخدا حمید جان عالی پر کشید بخدا معلوم بود امام زمان عج رو دید و رفت🌹🌹🌹
خوشبحالت همرزم غیور و شجاعم به خدا که در شجاعت در میدان نبرد مثل یک شیر بودی و به تو غبطه میخوردم😭
۱۵ بهمن ۱۴۰۲
📌 مسیرشهادت برای قهرمان موتور کراس کشور
🔹️ فرزند ایران که باشی، گوشت و پوستت که با مهر اهل بیت علیهمالسلام آمیخته باشد، فرقی نمیکند که در دهه پنجاه و بحبوحه انقلاب به دنیا آمده باشی یا در دهه ۷۰ و ۸۰ و اوج هیاهوی رسانههای غربی، دل که درست باشد مسیرش را درست انتخاب میکند.
◇ میگویند بچههای دهه هفتادی شاخهای اینستاگرام هستند، دنیای اینها با دنیای بچههای انقلاب خیلی متفاوت است، دنیای مجازی اینها را غرق خود کرده، اصلا از شکل و ظاهرشان هم میتوان این را فهمید.
◇ اما وقتی پای سنگ محک به میان بیاید، عیار جوان امروزی هم به خوبی نمایان میشود
◇ جوانان مدافع حرم امروزی را دیدیم که با تمام وجود از حریم اهل بیت (ع) و انسانیت دفاع کردند و حماسه آفریدند.
◇ شهید محمدکاظم (پژمان) توفیقی مثال بارز یکی از همین جوانان است، کسی که قهرمان موتور کراس کشور شده بود، با صلابت و شجاعت پا در مسیری میگذارد که هر کسی جرئت عبور از آن را ندارد، او از هیچ چیز باک ندارد، نه از تیر و ترکش دشمن و نه از مسیر صعبالعبور، او فقط به انجام تکلیف میاندیشد و وصال محبوب. و چه زیبا در این راه جانش را فدای حق و حقیقت میکند...
◇ محمد کاظم توفیقی (پژمان) در دهم بهمن ماه سال ۱۳۷۰ در شهر کازرون متولد و در ۱۶ بهمن ماه سال ۹۴ در دفاع از حرم حضرت زینب در حلب سوریه به شهادت رسید.
۱۶ بهمن ۱۴۰۲