eitaa logo
خبرگزاری بسیج البرز
12.3هزار دنبال‌کننده
54.9هزار عکس
13.4هزار ویدیو
130 فایل
کانال خبرگزاری بسیج استان البرز پنجره ای برای ترویج گفتمان انقلاب اسلامی با تفکر بسیجی سایت: basijnews.ir/fa/alborz
مشاهده در ایتا
دانلود
📸🔰تصاویر قرائت دعای هفتم صحیفه سجادیه به همراه ویژه برنامه میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان با نوای ((کربلایی مهدی حق پرست)) از اشتهارد ""شب نوزدهم"" 💠((آستان مقدس امامزاده حسن علیه السلام کرج )) 🔸✅ مراسم با تاکید نماینده رهبر معظم انقلاب در استان البرز حضرت آیت الله حسینی همدانی و با مشارکت و همکاری سازمان بسیج مداحان استان البرز، معاونت فضای مجازی صدا و سیمای مرکز البرز، اداره کل اوقاف و سازمان تبلیغات اسلامی هر شب ساعت ۲۰ با حضور یکی از مداحان شاخص استان از پیج های زیر به صورت زنده پخش می شود . @b.madahan.alborz @ebrahim_noruzi.ir 🌐سازمان
بسم اللہ زیارت کنید ... یھ قاب ِعکس پُر از دلتنگے ... @basijalborz_irankochak
خبرگزاری بسیج البرز
بسم اللہ زیارت کنید ... یھ قاب ِعکس پُر از دلتنگے ... @basijalborz_irankochak
+ببخشید آقا شما چقد از شلمچه و طلائیه مےگید‌؟! خسته نشدید؟ _راستش ما یه چیزے دیدیم اینجا که هیچ جاے عالم پیدا نکردیم :)
خبرگزاری بسیج البرز
شور شهدایی ... @basijalborz_irankochak
ماییم علاجِ «رقه»بازےهاتان پایانِ تمامِ فرقه‌بازے‌هاتان شیرانِ شلمچه را نترسانید از این تق و تقِ ترقه‌بازے‌هاتان ! @basijalborz_irankochak
. خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند. حاجی بی قرار بود اما به رو نمی آورد خیلی ها داشتندباور می کردند اینجا آخرشه ! یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بی سیم چی را صدا زد ... حاجی گفت: هر جور شده با بی سیم تورجی زاده را پیدا کن خلاصه تورجی را پیدا کردند حاجی بی سیم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت: تورجی چند خط روضه حضرت زهرا برام بخون تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاج حسین خرازی از هوش رفت ... ! صدا را روی تمام بی سیم ها انداخته بودند. خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگند خط را گرفته بودند عراقی ها را تارو مار کردند. تورجی خونده بود : در بین آن دیوار و در زهــرا صدا می زد پدر دنبال حیـدر می دوید ازپهلویش خون مےچکید زهراے من، زهراے من ... ! .
. صدای تیر اندازی می آید. از پشت صخره سرک می کشم . حسین و بچه هایش درگیر شده اند. می گوید « چقدر بد اخلاق شده ای ؟ دیدی که. زدیم بیچارشون کردیم.». داد می زنم « واسه چی درگیر شدی حسین؟ با ده نفر؟ قرارمون چی بود؟ ». می خندد ... می گوید« مگه نمی دونی ؟ كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ اللَّهِ .»
میدونم کھ حالمو میدونے! میدونم کھ یھ روز پَرم میدے ... دریاب ... @basijalborz_irankochak
هیچ کس درک نخواهد کرد معناے غروب شلمچه را جز آنانکه با خاکش خو گرفته اند و ثانیه ثانیه اش را نوکری کرده اند ... ! @basijalborz_irankochak