eitaa logo
بسیج مرکز مدیریت
1.2هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
7.1هزار ویدیو
490 فایل
پایگاه مقاومت بسیج شهدای روحانی مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 وصیت نامه شهید صیاد شیرازی ♦️خداوندا این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت ، اسلامت ، نظامت و ولایتت قرار دادی ،‌خدایا تو میدانی که همواره آماده بوده‌ام آنچه را که تو خود بمن دادی در راه عشقی که براهت دارم نثار کنم . اگر جز این نبودم آنهم خواست تو بود .j ♦️پروردگارا رفتن در دست توست ، من نمی دانم چه موقع خواهم رفت ولی میدانم که از تو باید بخواهم مرا در رکاب امام زمانم قرار بدهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده دینت بجنگم تا به فیض شهادت برسم . ♦️ از پدر و مادرم که حق بزرگی بر گردنم دارند می‌خواهم مرا ببخشند من نیز همواره برایشان دعا کرده‌ام که عاقبتشان بخیر باشد . از همسر گرامی و فداکار و فرزندانم می‌خواهم که مرا ببخشند که کمتر توانسته‌ام به آنها برسم و بیشتر می‌خواهم وقف راهی باشم که خداوند متعال به امت زمان ما عطا فرموده ، آنچه از دنیا برایم باقی می‌ماند حق است که در اختیار همسرم قرار گیرد . ♦️از همه آنهایى که از من بدى دیده‌اند مى‌خواهم که مرا به بزرگى خودشان ببخشند،و بالاخره از مردان مخلص خودم به ویژه حاج آقا امیر رنجبر نیکدل ،استدعا دارم در غیاب من به امور حساب و کتاب من برسند و با برادران دیگر ،چون جناب سرهنگ حاج آقا آذریون و تیمسار حاج آقا آراسته در این باب تشریک مساعى نمایند. ♦️خداوندا! ولى امرت حضرت آیت الله خامنه‌اى را تا ظهور حضرت مهدى (عج) زنده ،پاینده و موفق بدار، آمین یا رب العالمین ،من الله التوفیق . على صیاد شیرازى -19 دى ماه 1371 - 15 رجب 1413
🌹گرامیباد 21 فروردین سالروز شهادت شهید سپهبد علی صیاد شیرازی 🌹رنگ و بوی خدا 🌹فرمانده نیرو که شدم خیلی نامه‌ی تبریک برایم آمد، اما در میان این نامه‌ها، نامه از همه زیباتر بود. معلوم بود برای نوشتن آن وقت گذاشته؛ هنوز هم آن نامه را دارم. 🌹او برایم نوشته بود: «در حدیث برای ما نقل کرده‌اند که اگر میخواهی حال و روح درستی در اقامه‌ی نماز واجبت داشته باشی، به این بیندیش که این ، نماز آخرت است. 🌹وبعد افزوده بود:با الهام از این نکته همیشه به خودم نهیب میزنم اگر میخواهی از تکلیف خدا درست بیرون بیایی باید به این بیندیشی که مسئولیت کنونی‌ات آخرین است که بر دوشت نهاده شده است. 🌹آن وقت است که زمینه پیدا می‌کنم تا نیت، فکر، زبان، قلم و عملم رنگ گیرد و کار را برای خدا انجام دهم. با چنین روحیه و تفکری قلبم مالامال می‌شود به اینکه خدای متعال به من معرفت، بصیرت و دست گیری(از جانب خودش) بخشد. چون کار به خودش تعلق دارد...» و بعد هم تبریکات معمول را گفته بود. 📚برگرفته از کتاب دلم برایت تنگ شده
🔴روایت کم‌تر دیده‌شده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات ♦️منافقین می‌خواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلام‌آباد تا کرمانشاه با هر وسیله‌ای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی این‌ها را گرفت، خود مردم بودند. ♦️ساعت ۵ صبح رفتیم. همه‌ی خلبان‌ها در پناه‌گاه آماده بودند. توجیه‌شان کردم که اوضاع در چه مرحله‌ای هست. دو تا هلی‌کوپتر کبری و یک هلی‌کوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلی‌کوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همین‌جور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همین‌طور از روی جاده می‌رفتیم، نگاه می‌کردیم، مردم سرگردان را می‌دیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنه‌ی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشته‌اند «گردنه‌ی مرصاد». ♦️یک‌دفعه نگاه کردم، مقابل آن‌ور خاک‌ریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همین‌جور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار می‌آورند تا از این خاک‌ریز رد بشوند. به خلبان‌ها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را می‌زنند. به این‌ها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. می‌توانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: این‌ها را می‌بینید؟ این‌ها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبان‌های دو تا کبری‌ها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دوی‌شان برگشتند. من یک‌دفعه دادوبی‌دادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم این‌ها هم خودی‌اند. چی‌چی بزنیم این‌ها رو؟! ♦️خوب این‌ها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودی‌ها بودند و من هرچه سعی داشتم به آن‌ها بفهمانم که بابا! این‌ها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشسته‌ایم و ما هم پیاده شدیم و من هم به‌خاطر این‌که درجه‌هایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلی‌کوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چه‌جوری به این‌ها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجه‌ام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من می‌ترسم؛ من اگر بزنم، این‌ها خودی‌اند، ما را می‌برند دادگاه انقلاب. ♦️حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل این‌که متوجه بودند که ما داریم بحث می‌کنیم راجع به این‌که می‌خواهیم بزنیم آن‌ها را، منافقین سر لوله‌ی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. این‌ها مثل این‌که وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که این‌ها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودی‌ها را؟ این‌ها بچه‌ی کرمانشاه بودند، با لهجه‌ی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را می‌رسیم. سوار هلی‌کوپتر شدند و رفتند. ♦️اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهمات‌شان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلوله‌ها که داخل بود، مثل آتش‌فشان می‌رفت بالا. بعد هم این‌ها را هرچه می‌زدند، از این طرف، جای‌شان سبز می‌شدند، باز می‌آمدند. بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند. ♦️بعضی از آن‌ها فراری می‌شدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار می‌کشیدیم، نمی‌آمدند. می‌رفتیم دنبال آن‌ها، می‌دیدیم مرده‌اند. این‌ها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی این‌ها، دخترها مثلاً فرماندهی می‌کردند. از بی‌سیم‌ها شنیده می‌شد: زری، زری! من به‌گوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آن‌ها خراب بود. ♦️به‌هرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیه‌ی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیه‌ی شریفه می‌فرماید: «با این‌ها بجنگید، من این‌ها را به دست شما عذاب می‌کنم و دل‌های مؤمن را شفا می‌دهم و به شما پیروزی می‌دهم.» و نقطه‌ی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیف‌ترین و خبیث‌ترین دشمنان ما (منافقین) در این‌جا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.» 📚رمز عبور، ۱، صفحه‌ی ۱۱۳
7.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 این صدای شهید سیدمرتضی آوینی است که می‌شنوید! دشمن دائم با هواپیما حمله‌ور می‌شود...
12.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆ماجرای ساخت بیمارستان برای زایمان زنان داعشی سوریه به دستور حاج قاسم ♦️کام بچه‌‌های داعشی را با تربت امام حسین‌ علیه‌السلام برداشتم ♦️در گوش همه آنان اذان با اشهد ان علی ولی‌الله گفتم
9.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 آب سرد مشاور دولت‌های آمریکا روی مجری بی‌بی‌سی که سعی در منزوی نشان دادن ایران داشت؛ ایران در منطقه دست بالا را دارد! ♦️ «سوزان ملونی» مدیر پروژه سیاست خارجی در بنیاد بروکینگز، مشاور دولت‌های آمریکا در حوزه ایران:پس از عملیات هفت اکتبر یک فرصت بسیار فوق‌العاده برای ایران به وجود آمد تا نفوذ خود را گسترش دهد و قدرت خود را در منطقه به نمایش بگذارند. ♦️فکر می‌کنم اول از همه دولت بایدن باید این را بفهمد که نمی‌تواند خاورمیانه و مخصوصا ایران را به فراموشی بسپارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥امام خامنه‌ای حفظه الله تعالی: "زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست" : 🌹 💠نام پدر: لطف‌الله ❤️ تولد: ۱۳۴۸/۵/۲۰ 🌹 شهادت ۱۳۶۷/۱/۲۱ 🔶محل ولادت شهرکرد 🔸محل شهادت شاخ‌شمیران 🔻در ادامه به و نو این شهید والامقام خواهیم پرداخت... 🌹 از روح آسمانی و ملکوتی شهدا استمداد میطلبیم توفیق داشته باشیم هر روز سر سفره شهیدی باشیم که تاریخ عروج و پروازش همان روز باشد. ✅درخواست داریم همه کارهای خوبی که امروز انجام میدهید به نام و یاد این باشد. 💥شادی ارواح مطهر شهدا مخصوصا اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّدوَعَجِّل‌فَرَجَهُم 👌انتشارباهرلینکی آزاداست
بسیج مرکز مدیریت
#بسم_رب_الشهداءوالصدیقین 💥امام خامنه‌ای حفظه الله تعالی: "زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
🌹بیستم مرداد 1348، در شهر کیان از توابع شهرستان شهرکرد به دنیا آمد. پدرش لطف الله، کارمند راه آهن بود و مادرش منیژه نام داشت. 👨‍🎓تا دوم راهنمایی درس خواند. 💠سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح (مقدمات) پرداخت. مداح و شاعر بود. 🌹از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و یکم فروردین 1367، با سمت مبلغ و فرمانده گروهان در شاخ شمیران توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش و بمباران شیمیایی به شهادت رسید. 🥀مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. او را عطاءالله نیز مینامیدند. ✨ روحش شاد و یادش گرامی باد
بسیج مرکز مدیریت
#بسم_رب_الشهداءوالصدیقین 💥امام خامنه‌ای حفظه الله تعالی: "زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
✍ چندفراز ازوصیت‌نامۀ 🌹شهادت ۱۳۶۷/۱/۲۱🌹 🔻اي بازماندگان و اي مسافراني كه در آينده اي نه چندان دور همديگر را ملاقات خواهيم كرد اين در گوشتان باشد كه در اين سفر همه محتاج توشه اند و اگر لحظه اي غفلت كنيد بعداً پشيمان خواهيد شد فرصت را از دست ندهيد كه الآن بهترين فرصت در دست شماست و آن خدمت به انقلاب و شركت در جنگ است. 🔻🔻در اين جهاد شركت كنيد با مال و جانتان در راه حق بجنگيد كه خداوند به اين وسيله بندگان را آزمايش مي كند 🔻در حفظ انقلاب بكوشيد . اين انقلاب ، انقلاب بزرگيست ، گمشدة بشريت در طول تاريخ است كه تمام مصلحان جامعه ها آرزوي آن را داشتند و مسلماً انقلابي به اين بزرگي مبارزان و قهرمانان بزرگي را مي طلبد كه بتوانند آن را حفظ كنند. 🔻🔻از خدا كمك بخواهيد از رهبر بزرگوار انقلاب اطاعت كنيد ايمانتان را تقويت كنيد و دست وحدت به همديگر بدهيدكه اينها رمز حفظ انقلاب است. 🔻بخاطر حفظ اسلام از هيچ كوششي دريغ نكنيد و اين را بايد در عمل ثابت كنيد كه هزاران بار هم گفته شود ما اهل كوفه نيستيم فائده اي ندارد و بايد در مرحلة عمل ثابت كرده و تا سر حد شهادت پيش رفت و اسلام را حفظ كرد. 🔻🔻مسئله ديگر اينكه به واجبات زياد اهميت دهيد و نماز و روزه را ترك نكنيد كه اگر اهميت ندهيد در پيشگاه خدا هيچ جوابي نخواهيد داشت. 💥 انتشار بمناسبت سالروز شهادت
🌙🌺اعمال شب و روز عید فطر
السَّلَامُ عَلَیْكَ مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً و أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداًو مَرْجُوٍّ آلَمَ فِرَاقُهُ 🔸️سلام بر تو ای همنشینی که تا هست، قدر و منزلتش بسیار بلند و با ارزش است.و هنگامی که از ما جدا شود جدایی او برای ما مصیبت‌بار می‌شود و ای مایه امیدی که فراق و جدایی او دردناک است. 🔺️فرازی از دعای چهل و پنج صحیفه سجادیه در وداع با ماه مبارک رمضان، با ترجمه آیت الله مصباح یزدی قدس سره، ۱۳۹۴/۰۴/۱۳