طبری عریضههای مردمی را در خردکن میانداخت؟
قهرمانی، نماینده دادستان در جلسه اخیر دادگاه طبری بیان داشت: «طبری میگوید خود را در برخی اقدامات مانند تحویل گرفتن ویلا، حسینی معرفی میکرد که شناخته نشود و عریضههای مردم به او سرازیر نشود و شرمنده مردم نگردد؛ اما نمیدانیم چرا متهمان اقتصادی با عریضه در دفترش حاضر میشدند و آقای طبری کارهای آنها را پیگیری میکرد. طبری بازپرس ما را به جرم اعتنا نکردن به توصیههای خلاف قانونش از خانهسازمانی بیرون کرد. چرا عریضههای مردم بیچاره را در خردکن میاندازد ولی کارهای متهمان اقتصادی را پیگیری میکند و اگر بازپرس مقاومت کند، اخراجش میکند.» قاضی این پرونده نیز در پاسخ به ادعای طبری مبنی بر مختومه شدن پروندههای قضایی مرتطبین با او، گفت: «برای این پروندهها دستور تجویز تعقیب صادر شده است.»
✅ عالیجناب خاکستری کیست؟
در تاریخ ایران فقط به یک سیاستمدار «مرد خاکستری» لقب دادهاند، زیرا نه میخواهد در منطقه سیاه بازی کند و به اپوزیسیون نظام بدل شود- و به خاطر همین به اندازه سالهای انقلاب مسئولیتهای دولتی و انقلابی داشته است- و نه میخواهد طرفدار اصیل انقلاب باشد و از عملکرد خود و یارانش که در این ۴۲ سال گذاشته در کشور داشتهاند، دفاع کند. او در همین منطقه هم نیروهای بسیاری در دامنش پرورش داده است که هم در رسانههای ضدانقلاب قلم میزنند و هم در درون حاکمیت حضور دارند. این تصویری کوتاه از موسویخوئینیهاست که هم در بین دوستان و منتقدانش معروف به مرد خاکستری است.
گزارههای خبری: ۱ - او پدرخوانده جناح چپ است و میتوانست از اصغرزاده تا خاتمی و عارف را دور یک میز بنشاند، اما اکنون که عارف استعفا داده و همه علیه خاتمی به خاطر تاکتیک تَکرار انتقاد میکنند، او پیکان حمله را به سمت رهبری نشانه میرود و مینویسد: «مردم نسبت به کشور و نظام بیاعتماد شدهاند.» ۲- مرد خاکستری در دهه ۵۰ در مسجدی تفسیر قرآن میگفت که محبوب گروهک فرقان بود. پای منبر ایشان كسانی نظیر اكبر گودرزی، رئیس گروه فرقان و محمد كشانی، عامل ترور شهید مفتح مینشستند. در آن روزها مطرح بود كه اگر انقلاب پیروز شود، اكبر گودرزی و محمد كشانی، آقایان بهشتی، مفتح، مطهری و باهنر را خواهند كشت. فتنه ۷۸ با محوریت روزنامه سلام تحت مدیریت وی شکل گرفت. فتنه گران ۸۸ نیز او را پدر معنویات میدانستند و به تئوریهای وی برای براندازی گوش میدادند که نتیجه آن تحمیل تهدید امنیتی ۹ ماهه بر کشور بود. ۳ - خوئینیها به نزدیکترین دوستان خود هم رحم نمیکند و هاشمی رفسنجانی را شخصیت رادیکال دهه ۶۰ معرفی میکند. صفارهرندی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در مورد یکی دیگر از ویژگیهای مرد خاکستری میگوید: «او حتی در دوران حیات امام راحل نیز مسئله ولایت مطلقه فقیه را قبول نداشته است.»
گزاره تحلیلی: سال ۹۶ که فتنه اقتصادی دیماه شکل گرفت، خوئینیها در نامهاش به آیتالله جنتی مبنی بر اینکه «برخی مقولات مشکلات اقتصادی را دردناک کرده است»! خود و دوستانش را از مسئولیت در امر مشکلات اقتصادی مبرا نمود و اکنون برای یک آشوب دیگر درصدد نشان دادن هدف آشوب و کنار کشیدن خودش است.
(نویسنده: فرهاد مهدوی)
آیت الله خامنه ای:
شما به صدر اسلام نگاه کنید، ببینید آن کسانىکه در دوران غربت اسلام و غربت على، از امیرالمؤمنین دفاع کردند، چه کسانى بودند؟ اینها سابقهداران اسلام نبودند. سابقهداران اسلام، جناب طلحه و جناب زبیر و جناب سعدبنابى وقّاص و امثال اینها بودند. بعضى از اینها على را تنها گذاشتند؛ بعضى از اینها در مقابل على ایستادند. اینها ریزشها بودند. اما رویش کدام است؟
رویش، عبداللَّهبنعبّاس است؛ محمّدبنابىبکر است؛ مالک اشتر است؛ میثم تمّار است. اینها رویشهاى جدیدند. اینها که در زمان پیامبر نبودند؛ اینها در همان دوران غربت اسلام روییدند؛ اینها نهالهاى تازهاند. شما ببینید یک مالک اشتر در همه تاریخ اسلام چقدر مؤثّر است. بله؛ ممکن است کسانى ریزش پیدا کنند که البته مایه تأسّف است.
وقتى به امیرالمؤمنین شمشیر زبیر را دادند، گریه کرد. همانطور که گفتم، غصّه دارد. غصّه دارد کسانى ریزش پیدا کنند که یک روز پاى سفره انقلاب، پاى سفره امام زمان، پاى سفره اسلام و قرآن نشستند و نان و نمک اسلام را خوردند؛ اما در کنار آن ریزشها، مالک اشترها هستند؛ عبداللَّهبنعباسها هستند.
امیرالمؤمنین هرجا در میدانهاى جنگ احتیاج به زبان داشت، عبداللَّهبنعباس مىرفت و امیرالمؤمنین را یارى مىکرد. هرجا احتیاج به شمشیر داشت، مالک اشتر بود. مثل مالک اشتر، مثل عبداللَّهبنعباس، مثل محمّدبنابىبکر - مثل این رجال - نه یکى، نه ده نفر، نه هزار نفر که هزاران نفر بودند.
اینطور نیست که شما خیال کنید حالا چهار نفر آدمى که از راه برگشتند و نیرویشان تمام شد، معنایش این است که نیروى این گردونه عظیم تمام شده است. نه آقا؛ بعضیها در بین راه قوّهشان تمام مىشود. بله؛ ضعیفترها وسط راه آذوقهشان تمام مىشود.
#خوئینیها
🔴 آخرین وضعیت رسیدگی به پرونده سانحه هواپیمایی اوکراینی
🔻دادستان نظامی استان تهران:
🔹از جمله دلایلی که مسئولان مربوط در این زمینه اعلام کردهاند، ضرورت تحقیق و بررسی حداقلی برای روشن شدن چگونگی شلیک و وقوع سانحه، از جمله تحقیق از افراد مرتبط، پیاده شدن نوار مکالمات و فیلمهای ضبط شده، تطبیق گرافهای راداری و بررسی احتمالات و فرضیههای مطرح است که موضوع در دست بررسی است.
🔹در همان شب ۲۱ دی تعدادی از افرادی که در سامانه شلیک کننده و بخشهای بالادستی آن حضور داشتند به عنوان متهم احضار شدند و تحقیقات مبسوطی در همان شب انجام و یکی از متهمان بازداشت شد.
🔹در فرآیند تحقیقات، ۵ نفر دیگر به عنوان متهم تحت تعقیب قرار گرفتند که با قرار قانونی بازداشت شدند و در ادامه ۳ نفر از متهمان پس از انجام تحقیقات مقتضی با تودیع وثیقه آزاد شدند در حال حاضر ۳ نفر در بازداشت به سر میبرند.
🔹برابر کنوانسیون شیکاگو، کشور محل وقوع سانحه، دارای صلاحیت انحصاری برای بررسی سانحه است.
🔹دلیلی بر هک سایبری و الکترونیکی، اختلال بیرونی در سامانههای پدافندی و موشکی و نفوذ در سامانهها یا شبکهها بدست نیامده است.
🔹سامانه سیاری که موشک شلیک کرده پس از راه اندازی مجدد، شمال واقعی را دقیق تعیین نمیکند و همین اشتباه فاحش موجب میشود که سمت اهداف شناسایی شده توسط سامانه با اختلافی حدود ۱۰۵ درجه توسط اپراتور مشاهده شود.
🔹این خطا موجب میشود، اپراتور سامانه پدافند هوایی، هواپیما را به عنوان هدفی که از ناحیه شمال غربی در حال نزدیک شدن به تهران است و محل و سمت حرکت آن، ارتباطی با باند پروازی فرودگاه ندارد، در رادار خود مشاهده کند.
🔹کاربر سامانه پدافندی، مشخصات هدف شناسایی شده را به مرکز هماهنگی مربوط اعلام میکند، ولی پاسخی دریافت نمیکند.
🔹متأسفانه کاربر اقدام به شلیک کرده در حالیکه این قطع ارتباط تنها در حد چند ثانیه بود. خطای فاحشی که اینجا اتفاق افتاد این بود که سامانه بدون اخذ اجازه از شبکه، اقدام به شلیک کرد.
🔹مطابق دستورالعملهای موجود اگر حمله هوایی دشمن خارجی به کشور قطعی باشد باید فرمان توقف پروازها صادر شود که برابر شواهد و قرائن و تشخیص سلسله مراتب، احتمال حمله و تهدید فقط وجود داشته است. لذا مراجع مسئول مطابق مقررات به اتخاذ تدابیر کنترلی اکتفا نموده و آسمان بر روی پروازها به طور کامل بسته نشده است.
🔴 کاهش جالب توجه استفاده از تلگرام توسط کاربران ایرانی
🔹استفاده از تلگرام در خرداد سال ۹۹ به کمترین میزان خود در ۶ ماه گذشته رسیده و حتی در مقایسه با فروردین ماه، با کاهش بیش از ۲۵ درصدی مواجه شده است!
🔹میزان بازدید مطالب کانالهای تلگرامی در ماه خرداد به کمترین میزان خود رسیده و به طور میانگین در هر روز به ۱/۴ میلیارد بازدید رسیده است که در مقایسه با ماه قبل در هر روز ۰/۲۱ میلیارد بازدید کاهش داشته است.
🔹کاهش استفاده از تلگرام در ۳ ماه ابتدایی سال در حالی صورت گرفته است که در مدت زمان مشابه در سال گذشته نیز دادهها حاکی از کاهش استفاده از تلگرام در همین بازه زمانی بود.
🔹نزدیکی به ایام امتحانات و برگزاری غیر حضوری کلاسهای دانشگاه یکی از عوامل مؤثر در این مسئله است.
🔹همچنین تعطیلات طولانی مدت در خرداد و کاهش اخبار پرحاشیه در این ماه نیز یکی دیگر از عوامل کاهش استفاده از تلگرام میباشد.
🔴 آیا فتنهای در راه است؟
🖌 دکتر رضا سراج :
🔹انتشار نامه موسوی خوئینیها به رهبر انقلاب، یادآور نقش مهم وی در وقوع فتنهی ۱۳۷۸ در کوی دانشگاه است. از این رو باید با دقت و تامل در محتوای نامه ایشان، از فراخوانهای ضدانقلاب رمزگشایی کرد.
🔹در سال ۷۸ با تبدیل شدن نشریات زنجیرهای به پایگاه دشمنان انقلاب، اصلاح قانون مطبوعات در دستور کار مجلس قرار گرفت. از این رو شبکه همکار داخلی غرب در ایران سعی نمود با فتنهانگیزی از مصوب شدن آن ممانعت کند. برای این مهم موسوی خوئینیها به عنوان مدیر مسئول روزنامه سلام، نامه محرمانه وزارت اطلاعات را منتشر ساخت و در نقش چاشنی انفجاری فتنهی ۱۳۷۸ عمل کرد. هدف گذاری در فتنه مذکور، معرفی رهبری به عنوان مسئول حمله به کوی دانشگاه بود تا در ادامه با پروژه کشته سازی، به زعم فتنهگران، رهبری مجبور به عذرخواهی و سپس استعفاء شود و یا اینکه از طریق مجلس خبرگان عزل گردد. در همین رابطه با هدایت ستاد براندازی، دو اقدام در دستور کار قرار گرفته بود.
اول) مطالبه از رهبری با شعار فرمانده کل قوا استعفاء
دوم) تهیه نامه به مجلس خبرگان برای عزل رهبری
اگر چه با حضور حماسی مردم در ۲۳ تیر ۷۸ فتنه براندازی عقیم ماند، اما متاسفانه به دلیل تضعیف چتر اطلاعاتی کشور، طراحان و آمران فتنه مذکور محاکمه نگردیدند.
🔹با این تفاسیر به نظر میرسد رابطه معناداری بین محتوای نامه موسوی خوئینیها با طرح آمریکاییها وجود دارد. در فتنه آینده دقیقا میخواهند از یک سو رهبری را مسئول وضع موجود معرفی کنند و از سوی دیگر با ایجاد اغتشاش و کشتهسازی در محیط داخلی ایران، تغییر محاسبات نظام را فراهم و پذیرش مذاکره مجدد با آمریکا را میّسر سازند.
🔴جمع آوری تصاویر امام در عراق؟
🔴شاید جواب دادن به اکانت فیک خیلی لزومی نداشته باشد ولی چون گویا این تصویر بیش از این پخش شده، لازم است بدانیم این عکس متعلق به سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۳) بوده و افراد درحال «نصب» بیلبورد در خیابانی به نام امام_خمینی درشهر نجف هستند و نه جمع کردن آن.
🔴ادعای جمع آوری تصاویر کذب است.
📷 #غدرخواهی_با_تاخیر |حرف های جدید آیت الله آملی لاریجانی درباره پرونده طبری
🔻 عذرخواهی موگویی از آیت الله آملی
#پیشنهاد_مطالعه
🔴 #سرخط| همه پرچم خواهان عدالت‼️(بخش اول)
🖌 #عبدالله_گنجی
🔻 عدالتخواهی در نظام جمهوری اسلامی برگرفته از معرفت دروندینی است که قله آرمانی آن سیره امیرالمؤمنین (ع) است. رهبران انقلاب اسلامی ارزش و جایگاه عدالتخواهی را در تراز «مشروعیت» خود و نظام میدانند و همیشه جوانان را به «عدالتخواهی واقعی» ترغیب و تشویق کردهاند. بدون تردید پس از رحلت امام هیچ سازمان و فردی به اندازه رهبری بر این موضوع تأکید نکردهاند و در عین حال با صراحت اعلام کردند که در این باره وضع مطلوبی نداریم.
🔹 اما عدالتخواهی کمکم از امری ارزشی و دینی و انسانساز وارد مجاری جدیدی میشود که ممکن است به لوث شدن آن بینجامد و همانند بسیاری از مفاهیم پرقدرت پس از لوث شدن به سخره گرفته شود و به واژه «بیحس» و بیخاصیتی تبدیل شود که به ضد خود عمل کند. برای اینکه عدالت در ریل و دالان اصلی و ذاتی خود حرکت کند و هرکسی نتواند پشت آن سنگر بگیرد، باید اصالت یا تقلبی بودن پرچمداران آن احراز شود.
🔹 پدیدار شدن مقوله فساد از یک سو و فشار اقتصادی سالهای اخیر بر طبقه پایین اقتصادی از سوی دیگر بستر گفتمان عدالتخواهی را پررنگتر کرد و اینجا بود که عدالت همانند ابزاری برای اهداف متفاوت و حتی بیربط با عدالتخواهی مورد برنامهریزی قرار گرفته و میگیرد.
🔻 سؤال اساسی این است که طیفهای متفاوت عدالتخواه، عدالت را «در نظام» میطلبند و یا عدالت را «بر نظام» دنبال میکنند و یا عدالت را رهاورد مهمی برای «عبور از نظام» شناسایی کردهاند. با عدالتخواهی نوعی براندازی عامهپسند را دنبال میکنند یا دنبال اصلاح پلشتیهای نظام جمهوری اسلامی هستند. منافع خود را در عدالتخواهی میبینند و از زمان و موقعیت خاصی به میدان میآیند یا آن را امری بهحق، دائمی و همتراز نظام جمهوری اسلامی میدانند؟ محرومیت خود از مزیتی را نقطه عزیمت عدالتخواهی میدانند یا دغدغه فروکاستن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را دارند؟
🔻 بنابراین، به جز آنان که عدالتخواهی را با هویت انقلاب اسلامی معنا و دنبال میکنند و جز تولید سرمایه اجتماعی برای نظام و اجرای واقعی عدالت هدف دیگری ندارند، دیگرانی نیز هستند که یا به اشتباه و شناخت ناقص یا به عمد و خباثت مسیرهای دیگری را طی میکنند.
1⃣ عدهای عدالت را همتراز «مبارزه با فساد» گرفتهاند و تمرکز آنان بر اشخاص و افراد است. سوژهیابی آنان سلبی و روش عدالتخواهی نوعی مبارزه عاطفی (تولید تنفر) است. این جماعت شاید نیت خیرخواهانهای دارند، اما تقلیل عدالت به بخشی از آن معرفی ناقص از آن و رهایی جنبههای ایجابی است. شاید مقام معظم رهبری به این نقص رسیده بودند که در شیراز دانشجویان را از ورود به مصداق منع کردند و خواستار توجه به روندها و فرایندها شدند. نشر عدالت، فرهنگسازی برای عدالت، تولید گفتمان عدالت و مطالبه عدالت توزیعی معمولاً بیمشتری مانده است و عدالتخواهی معادل منازعه رخنمایی میکند. البته دستگاه قضایی میتواند با اقدامات اقناعی و بدون تبعیض این مسیر را اصلاح کند.
2⃣ برای عدهای عدالتخواهی به مثابه سیاستورزی است. در جامعه فسادزده و معیشتزدا عدهای عدالت را پرچمی برای تصاحب قدرت میدانند و اینجا است که عدالتخواهی رنگ سیاستزدگی به خود میگیرد، رأی با پرچم عدالتخواهی مطالبه میشود و در این عدالت خواهی نیز امر ایجابی نمیبینید. حملات بر غیریتی صورت میگیرد که ضدعدالت معرفی میشود. به تعبیر دیگر عدالت ابزار مبارزه انتخاباتی برای بیرون راندن رقیب است و گرهی از زندگی مردم باز نمیکند. از آنجا که طبع و طبیعت عدالتخواهی در جوانان مهمتر است، حمله به مصادیق انسانی بیعدالتی هم بسیار جذاب میشود و مرزهای سلایق تا مرزهای دشمنی گسترش مییابد.
3⃣ دستهای هستند که اهداف متمایز از کلیت نظام را در دستور کار دارند و سالهاست برای آن مبارزه میکنند، اما فشار کنونی بر مردم را فرصتی مغتنم میدانند تا همان راه و همان هدف را «عدالتمالی» کنند. راههای رفته قبلی را کورهراه میبینند و نارضایتی موجود را زمینه مستعد برای مبارزه با نظام میدانند و دستاویزی موجهتر از عدالتخواهی برای ایجاد اجماع پیرامون خود نمییابند...
💢 #ادامه_دارد
#پیشنهاد_مطالعه
🔴 #سرخط| همه پرچم خواهان عدالت‼️(بخش دوم)
🖌 #عبدالله_گنجی
🔻 ادامه_یادداشت: جابهجایی واژهها در همان مسیر تاکتیک اصلی این جماعت است. مثلاً دیروز دموکراسیخواهی را شعار خود قرار میدادند، اما امروز بدون تغییر راهبرد و هدف، عدالتخواهی را جایگزین دموکراسیخواهی میکنند. جنس عدالتخواهی علویتبار، جلاییپور و حجاریان را باید در اینجا جستوجو کرد.
🔹وقتی ضعف اقتصادی رخ مینماید، سوسیالدموکرات و عدالتخواه میشوند و وقتی رفاه نسبی پدیدار شد لیبرالدموکرات و حامی طبقه متوسط و روشنفکر میشوند. «عدالت اقتضایی» و سوءاستفاده از خاستگاه بومی عدالت در جامعه ایران اتهام این جماعت است.
4⃣ عدهای بود خود و نبود دیگران را مصداق عدالت میدانند. تا دیروز رهبری را مظلوم و تنها میدانستند، اما وقتی رهبری با صراحت از «پشت بلندگو» سخن گفتند، همین رهبری پرچمدار بیعدالتی میشوند و فقه شیعه ضدعدالت معرفی و به دنبال تقدم و تأخر عدالت و ولایت میگردند. عبارت امام را که «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا مملکت شما آسیب نبیند»، به «پشتیبان عدالت باشید تا، ولی فقیه از عدالت ساقط نشود» تبدیل میکنند و اگر همهچیز به مذاق خوش آید، گویی هیچجای جهان عدالت به اندازه ایران اجرا نمیشود و اصلا مسئلهای وجود ندارد.
🔹متأسفانه عدول از تربیت و اخلاق دینی و بددهانی در این جماعت شاخص مواجهه عدالتخواهانه است.
5⃣ آنچه از همه بیشتر به نظام جمهوری اسلامی لطمه وارد میکند، پدیدار شدن پلشتی در مدعیان عدالتخواهی است. متقلبینی که عدالتخواهی و انقلابیگریشان گوش فلک را کر میکند و بعضاً داغ سیاه بر پیشانی دارند، یک مرتبه از منجلاب فساد بیرون کشیده میشوند. اگرچه این جماعت به تیغ عدالت نظام سپرده میشوند، اما همین نظامی که آنان را به عدالتخانه کشیده است، مجدداً زیر تازیانه کسانی قرار میگیرد که عدالتخواهی را بستری برای عبور از نظام و مبارزه با مشروعیت آن میدانند.
🔹بنابراین، اجرای عدالت پیچیدهترین و سختترین مأموریت حکومت و به تعداد انسانها تفسیربردار است. اما با همه چالشهای موجود در کشور تردید نباید کرد که جز راهی که، ولی امر در آن گام مینهد، هر راه دیگری که برای عدالتخواهی تعبیه شود، به انحراف کشیده خواهد شد. این تجربه ۴۰ ساله ما در پس از انقلاب اسلامی و تجربه دهه ۴۰ و ۵۰ جریان چپ در دوران پهلوی است که همگی به انحراف کشیده شدند و دست به اسلحه بردند، اما جامعه را پشت سر خود حس نکردند.
6⃣ چندین سال پیش یکی از تئوریسینهای معرفتهای پستمدرن دینی پیش از خروج از کشور توصیه کرد که جمهوری اسلامی را نقد اخلاقی کنید و نه نقد سیاسی و اقتصادی. گویی این راهبرد درحال بازتولید است. هدف عدالتخواهی در اینجا سوار شدن بر مشکلات مردم و حرکت به سمت امریکای تمامیتخواه است. باور کنیم برخی عدالتخواهی و راه رسیدن به عدالتاجتماعی را پذیرفتن مطالبات امریکا از ایران میدانند و بهرغم بدعهدیها باز عطش مذاکره دارند و برای فرار از عوارض عزتسوز، سخن خویش را با واژه «موضع برابر» در زرورق میپیچند و حال میدانند که داستان چیست، اما خود را میفریبند تا بتوانند مردم را بفریبند.
7⃣ اما دستهای هستند که عدالتخواهی امروز را نقطه عزیمت فاصله از گذشته خود در انقلاب اسلامی میدانند. شرایط سخت امروز را مناسب برای پاسخگویی به مشکلات نمیدانند، از سویی چشماندازی نیز برای تسلیم شدن مسئولان نظام نمییابند. بنابراین، با سوار شدن بر مشکلات و شمردن آنان مرز خود را جدا القا میکنند که «ما نیستیم و نبودیم»، اما تاریخ به همین راحتی یقه آنان را رها نخواهد کرد.
🔹 مواجهه با تاریخ حیات سیاسی ۵۰ ساله موسوی خوئینیها پس از نامه اخیر به رهبری این امر را ثابت کرد و برای دیگران نیز چنین خواهد شد. همراهان واقعی انقلاب کسانی هستند که در روز حادثه و حوادث تلخ در کنار آن باشند وگرنه در فضای گل و بلبل و ریخت و پاش همه انقلابی و همه مدعی انقلابند و چه زیبا فرمود امام راحل که «لازمه انقلابی بودن تحمل سختیهاست»
🔴 پاسخ به خویشتنداری ایران به سبک اروپا‼️
🔻 ظریف وزیر خارجه:
🔹حتی یک جلسه شورا برای نکوهش دولت آمریكا یا حداقل برای بررسی نقض های مكرر آن تشکیل نشده است. درعوض، برخی از اعضای اروپایی شورا در فکر تخریب بیشتر قطعنامه و شورا هستند در حالی که نسبت به تعهدات خود در مورد برجام به پایبند نیستند.
🔹پاسخ اروپایی ها به خویشتنداری راهبردی ما، پایبندی بیش از حد آنها به فشار حداکثری آمریکا بوده است.
🔹آمریکا با برخی از عمال خود به دبیرخانه فشار آورد تا یک خوانش گمراه کننده از قطعنامه ۲۲۳۱ را اتخاذ کند. هرگونه محدودیت جدید توسط شورای امنیت، بر خلاف تعهدات اساسی است که به ملت ایران داده شده است.
🔹در چنین سناریویی، گزینه های ایران، همانطور که قبلاً به بقیه طرف های برجام اطلاع داده شده، قاطع خواهد بود.