eitaa logo
بصیر عماریون (مُلک سلیمانی)
1.3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
22 فایل
#عمـــــاریون_رهبــــــــریم 🔮در شـــام شـــوم خواص کور نور بصیــــرت عمــار آرزوست #ما_ملت_امام_حسینیم 🆔 @basirammareyon 🆔 @porsemanammareyon 🆔 @Tebammareyon 🆔 @hafezanammareyon
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ویژه بخشی از بیانات رهبر انقلاب درباره اهمیت افزایش شتاب حرکت علمی کشور که دانشمند هسته‌ای شهید محسن فخری زاده در فیلم دیده می‌شود. ‌
✅شهادت هنـــر مردان خداست ✍امام علی علیه‌السلام»: از مرگ راه فرار و گریزی نیست، کسی که کشته نشود (بالاخره) خواهد مُرد، (آری) بهترین مرگ و میرها کشته شدن در راه خداست. 📚 سفینه،‌ج ٢، ص ٥٥٣
❇️ سردار شهید قاسم سلیمانے: برادران و عزیزان بسیجیم💠 سـ🌷ـݪام علیڪم🌹 خداوند شما را براۍ خدمت به اسݪام حفظ بفرماید.💚 عزیزانم اولاً بزرگترین امانتِ سپـرده شـده به ما☝️🏻 جمهورۍ اسݪامے است ڪه امام عارفمان فرمود: حفظ آن از اوجب واجبات است.🇮🇷 در حفظ این امانت از هر کوششی دریغ نفرمائید. 🌸
چشمانت، نگاهت🌹 همان اتفاقے است💠 ڪه هر صبـ🌷ـح شهر دلِ من را💚 گرم مے‌ڪند...🌸
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘 من چرا آفریده شدم؟ ❓آیا هدفی جز این ارزش زندگی را دارد؟ 👤استاد پناهیان😍 ✅خوبه گاهی برگردیم از اول شروع کنیم.☺️🌷
🌹خاطره‌ای شنیدنی درباره محل تدفین حاج‌قاسم‌ ✍آقای یوسف افضلی معاون ستاد عتبات عالیات و از نزدیکان خانوادگی سردار سلیمانی تعریف می‌کند: به همراه سردار بارها برای قرائت فاتحه بر سر مزار شهید حسین یوسف‌الهی حاضر شده بودم و می‌دانستم فضای کنار این شهید والامقام جایی برای دفن یک پیکر را ندارد. به حاج قاسم عرض می‌کردم که حاجی فضای اینجا بسیار کوچک است و جای شما نمی‌شود که حاج قاسم در پاسخ می‌گفت: افضلی از من گفتن بود... بعد از اینکه حاجی به شهادت رسید و من وضعیت پیکر مطهرش را دیدم فهمیدم که چرا او می‌گفت می‌شود پیکرش را آنجا دفن کرد. وقتی با پیکر تکه‌تکه شده‌اش مواجه شدیم و شواهد امر حاکی از این بود که برای دفن پیکر مطهر سردار، فضای زیادی نیاز نیست، خیلی خوب متوجه صحبت‌های آن روزهای حاجی شدم.
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
.......❤️ ❌ تو شلوغی دنیای واقعی و مجازی غرق نشیم یه وقت😢 ✅دعا برای سلامتی حضرت فراموش نشه😍💐
♥️🇮🇷♥️ 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 📚 💠راه هفدهم... حاج قاسم می گوید: یک بار برای جلسه خدمت حضرت آقا بودیم. جلسه هنوز شروع نشده بود چون منتظر بقیه دوستان بودیم. آقا من را صدا کردند. خدمتشان رسیدم؛ آقا کتابی دستشان بود، نشانم دادند همراه چند عکس از شهدا. وقتی دیدم، آقا فرمودند: اگر شما هم رفته بودید (شهید شده بودید) این ماموریت های سخت را نمی توانستید انجام دهید! من آن موقع بود که (از بودن و ماندن) بسیار خوشحال شدم! ♥️♥️♥️ وجود ها متفاوت است! اثر وجود و حضور هم متفاوت است! بعضی ها وجود دارند اما آن قدر بی برکت است که عین بی وجودی است! بود و نبودشان حتی برای خانواده هم فرقی ندارد چه برسد به اجتماع و کشور! اما بعضی ها؛ وجودشان، حضور در عالم هستی است. بیدار کننده دل هاست، روشن کننده تاریکی هاست! این وجود های پر برکت تنها در یک صورت به وجود می آیند: در سایه اهل بیت! حاج قاسم به نیت امام زمان (ارواحناله الفداه) این گونه برکت می دهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 گفت قاسم ظهور نزدیک است 💔 گفت صهیون به گور نزدیک است 👊🏻✌️🏻
🌺صحیفه سجادیه 🔺دعای ۱۷، فراز سوم ✨🤲خدایا! بین ما و شیطان پرده ای قرار ده که آن را پاره نسازد. (ع)
✨خداوندا! پاهایم سست است. رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور می‌کند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم می‌لرزد، 🍂وای بر من و صراط تو که از مو نازک‌تر است و از شمشیر بُرنده تر؛ اما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. ✨من با این پاها در حَرَمت پا گذارده ام و دورِ خانه ات چرخیده ام و در حرم اولیائت در بینالحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم 🍂و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. ✨امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی. 🌹 ۳۰ شب تا سالگرد یک پرواز
🍂ما با شهدا دوام خواهیم گرفت... 🍂با کشته شدن مقام خواهیم گرفت... 🍂یک روز بر اعتقاد خود می میریم... 🍂یک روز هم‌ انتقام خواهیم گرفت... 🍃 باز پنجشنبه و‌‌ یاد ‌شهدا با صلوات🍃 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌
بیاودوباره بخند:) 💔
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقام معظم رهبری: وقتی کارها گره می‌خورد، وقتی بن‌بست به حسب ظاهر بوجود میاد گاهی، خدای متعال از یک گوشه‌ی این بن‌بست، یک راهی باز می‌کند که هرگز وهم بشر-اندیشه‌ی انسانی- به آن نرسیده بود.
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
37.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👤 کلیپ 🔹تحلیل ابعاد ترور حاج قاسم سلیمانی 🗓 ۱۵ دی‌ماه ۱۳۹۸ 📌 بازنشر به مناسبت ترور
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
✅بهتر از این پیدا نخواهید کرد! 🔸️از مرحوم سؤال شد که «در میان اذکاری که شما می‌دانید و در روایات و جاهای دیگر، وارد شده، به نظر شما کدام ذکر، مهمتر است؟» ایشان خیلی صریح و بی‌تردید فرمودند: « ذکر . ما که گشتیم چیزی بهتر از این ذکر پیدا نکردیم؛ شما بگردید ولی بهتر از این پیدا نخواهید کرد» 🔸️برای جلسه ختم صلوات [تعداد هم] آنچه معروف است همین چهارده هزار تاست. ان شاءالله برای رفع این بلا؛ بلکه همه بلاها خوب است.
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
آری، شهادت تنها مزد خوبان است "شهید سید مرتضی آوینی" کتاب گنجینهٔ آسمانی📚
شرحش را بعداً می نویسم.‌..
حاج قاسم! باور رفتنت وقتی تنها یک ماه تا بامداد ۱۳ دی باقیست، هنوز هم سخت است.. تو برای من که روزهای انقلاب و جنگ را ندیدم ، باور تمام حماسه ها، باور تمام حماسه آفرینان بودی! تو برای من رجایی و بهشتی، چمران و آوینی، همت و باکری، صیاد شیرازی بودی! میانه ی میدان جنگ، تدبیر چمران بودی. بین کودکان یکرنگی رجایی بودی! منش تو بوی بهشتی داشت.. چشم های تو نشان از چشم های همت داشت.. تو یک تنه رسانه ی آوینی بودی! هر آنچه آوینی خواست از بزرگان و از مقاومت بگوید را در تو دیدم، در تو باور کردم! سیزدهم دی ماه تا همیشه برایم تاریک و محزون شد.. سیزدهم دی ماه ۹۸ من تمام قهرمانانم را یک جا از دست دادم.. من دیدم که همت در مجنون دوباره در خون غلطید.. آن قهرمان ایستاده در غبار را دوباره در لبنان اسیر دیدم. حججی را بی سر دیدم.. من دست تو را دیدم که از تن جدا بود، تا علقمه رفتم! من زینب را در تل زینبیه دیدم.. حاج قاسم! ۱۳ دی ماه ۹۸ فرو ریختم و دوباره متولد شدم! من دوباره آرمان‌هایم را دوره کردم! دعا کن آنگونه زندگی کنم که شرمنده چشمانت نشوم!
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
💐مولاے من🌺🍃 ⚜️مثل هر جمعہ هواے نفسم سنگین اسٺ 🔰خبرے از تو ندارم ڪه دلم غمگین اسٺ ⚜️مثل هر جمعہ پُر از ندبہ‌ے دلتنگیهام 🔰عجل الله و فَرَج ذڪر لبم آمین اسٺ 💔 🌷
🌹جانبازی حاج قاسم قبل از تشکیل تیپ ✍سردار قاسم سلیمانی : شب عملیات طریق‌القدس، ما وارد کانالی شدیم که از ابتدای خط خودی تا پشت خط، زیر خمپاره ۱۲۰ و ۱۶۰ بود. تیر مستقیم تانک‌ها روی کانال می‌ریخت. نخستین آتش سنگین دشمن بعد از شروع جنگ و در جبهه‌ها، همان جا بود. یک ساعت از لو رفتن تک گذشته بود که خط خودی تا خط خودشان را تمام زیر آتش گرفته بودند. معابر هم لو رفته بود. حمید در گروهان اول بود. 🔹ما منتظر بچه‌های اهواز بودیم که قرار بود خط را بشکنند تا ما پشت سر آنها به خط دوم و به سمت پل سابله برویم. ۱۰۰ متری از خاکریز فاصله گرفته بودیم. آتش دشمن بود که روی سرمان می‌ریخت. حمید آمد پیش من و گفت: «اینطوری همه بچه‌ها شهید می‌شوند. بگذار من گروهانم را ببرم نزدیک سیم‌خاردار عراقی‌ها و از کار بیندازم‌شان». من موافقت کردم و او گروهانش را تا نزدیک سیم‌های خاردار برد. 🔹همین‌جا بود که من زخمی شدم. اکبر محمدحسینی با ۲ گروهان عقب بود. بچه‌های اهواز موفق نشده بودند خط را بشکنند. خون زیادی از من رفته بود و دیگر رمق نداشتم. نمی‌خواستم بگویم زخمی شده‌ام و روحیه بچه‌ها را تضعیف کنم. حمید خودش را به من رساند و اصرار کرد سریع خودم را نزدیک معبر برسانم و بر کار آنها نظارت کنم اما من گفتم: «نمی‌توانم بیایم، خودت برو هر کاری می‌توانی بکن.» فکر کنم فهمید حالم مناسب نیست. سری تکان داد و خداحافظی کرد و رفت به خط. 🔹مکالمه من و حمید ۱۰ ثانیه هم طول نکشید. حمید در کمتر از ربع ساعت خط اول عراقی‌ها را گرفت. شلیک کالیبرها و خمپاره‌های‌شان قطع شد و بچه‌ها شروع کردند به پاکسازی. فریاد الله‌اکبر در خط پیچید. اکبر تماس گرفت و هدایت ۲ گروهان بعدی را به عهده گرفت که به سرعت رفتند روی خاکریز و رو به جلو حرکت کردند. 🔹همین موقع بود که من از حال رفتم و به پشت جبهه منتقل شدم. بعدها شنیدم حمید با یک کمر نارنجک جلوی همه حرکت می‌کرده و داخل سنگرها که ۵ تا ۲۰ متر از هم فاصله داشته‌اند، نارنجک می‌انداخته و آنها را منهدم می‌کرده است. 🔹در یکی از این سنگرها، عراقی‌ها متوجه نارنجک می‌شوند و آن را به بیرون پرت می‌کنند که خوشبختانه حمید فورا روی زمین می‌خوابد اما ترکش‌های خمپاره پیشانی‌اش را زخمی می‌کنند. با این وجود، از پا نمی‌نشیند و به پیشروی ادامه می‌دهد. مرا به بیمارستان منتقل کردند و پس از بهبودی و بازگشت، قرار شد «تیپ ثارالله» را تشکیل بدهم. 🔹آنچه خواندید،‌ بخشی از کتاب «ذوالفقار»؛ برش‌هایـــی از خاطرات شفاهـی سپهبد شهید قاسم سلیمانی به همت علی اکبری مزدآبادی در انتشارات یازهرا بود.