ت نشست؟
نه تخت و نه بستر، نه آسایشی .......... نه عطر و نه زیور، نه آرایشی
به جای کِرِمهای مردمپسند ............... بر آن چهرهها کرمها میخزند
نهادید دارایی خویشتن ....................... نبردید با خود به غیر از کفن!
امام هادی (عليهالسلام) با اين اشعار، تمامي حاضران را تحت تأثير قرار داد؛ حتي شخص متوكل از كثرت گريه صورتش خيس گرديد. آنگاه خليفه دستور داد بساط شراب را برچينند. سپس دستور داد امام را با احترام به خانهاش بازگردانند. (2)
منابع:
1- اعلام الوري، ص 438.
2- مروج الذهب، ج 4، ص11.
مام هادی علیه السلام در مجلس متوکل
امام هادی عليه السلام در مدت اقامت اجباري شان در سامرا، به ظاهر زندگي آرامي داشت، و متوكل ميخواست ضمن نظارتهاي كلي و تحت كنترل گرفتن، وي را در نقش يكي از درباريان درآورده و از ابهت و عظمت آن بزرگوار در چشم مردم بكاهد.
طبرسي مينويسد: متوكل سخت در تلاش بود تا شخصيت امام را نزد مردم پايين آورد. (1)
مسعودي مورخ مشهور نمونهاي از برخوردهاي امام با متوكل را اينگونه آورده است:
به متوكل گزارش دادند كه در منزل امام هادي(عليهالسلام) ادوات جنگي و نامههايي از شيعيانش به او وجود دارد. او دستور داد تا عدهاي از سربازان و مأموران - نابهنگام و غافلگيرانه - به منزل امام هادي (عليه السلام) حمله برند. وقتي وارد خانه شدند، ايشان را در اطاقي كه زيرانداز آن از شن و ماسه بود تنها يافتند، در حالي كه در را بر روي خود بسته، لباسي پشمينه بر تن كرده، روپوشي بر سر انداخته و آياتي از قرآن در مورد وعد و وعيد را زمزمه ميكرد
امام هادی(عليه السلام) را در همان حال نزد متوكل آوردند. وقتي امام هادي(عليه السلام) به مجلس متوكل وارد شد، او جام شرابي در دست داشت، متوكل آن حضرت را در كنار خود جاي داد و پيالهاي به طرف او گرفت و گفت: بنوش. امام عذر خواست و فرمود: گوشت و خون من تا به حال با شراب آلوده نشده است. آنگاه متوكل خواست تا آن حضرت شعري كه او را به وجد و نشاط آورد برايش بخواند. امام فرمود: كمتر شعر ميخوانم. اما متوكل اصرار ورزيد و آن حضرت اين اشعار را برايش خواند:
باتوا علي قلل الأجبال تحرسهم غُلْبُ الرّجال فما تنفعهم القلل
و استُنزلوا بعد عز من معاقلهم فأودِعوا حُفَراً يا بئس ما نزلوا
ناداهُم صارخ من بعد ما قبروا أين الأساور والتّيجان و الحُلَل
أين الوجوه التي كانت منعّمة من دونها تضرب الأستار و الكلل
فاصفح القبر عنهم حين سائلهم تلك الوجوه عليها الدود تنتقل
قد طال ما أكلوا دهراً و قد شربوا و أصبحوا اليوم بعد الأكل قد أكلوا
و طالما عمرّوا دوراً لتحصنهم ففارقوا الدور و الأهلين و انتقلوا
و طالما كنزوا الاموال و ادّخروا فخلّفوها علي الأعدأ و ارتحلوا
أضحَتْ منازلهم قفرا معطّلة و ساكنوها إلي الأجداث قد رحلوا
"بر بلنداي كوهها شب را به سحر آوردند، در حالي كه مردان چيره و نيرومندي از آنان پاس ميدادند، ولي آن قله كوهها برايشان سودي نبخشيد."
"از پناهگاههايشان پايين كشيده شدند و در زير خاك سياه قرار گرفتند و چه بد جايي را براي رحل اقامت برگزيدند."
"پس از آن كه در قبرهاي خود قرار گرفتند، فريادزني بر آنها بانك زد: كجا رفت آن بازوبندها، كو آن تاجها، و كجاست آن زر و زيورها."
"كجا رفت آن چهرهها كه با ناز و نعمت پرورش يافته و مقابل آنها پردههاي گرانبهاي نازك آويخته بودند."
" هنگامي كه اين سؤال از آنها ميشود، قبرهايشان از طرف آنها جواب ميدهد: آن چهرهها هم اكنون محل آمد و شد كرمهاي لاشخوار شدهاند."
عمرهاي دراز، خوردند و آشاميدند و اكنون پس از آن همه عيش و نوش، خود خوراك كرمها شدهاند."
"چه بسيار كاخها ساختند كه آنها را در برگيرد، ولي سرانجام آن كاخها و عزيزان خود را واگذاشتند و در گذشتند."
"چه بسيار اموالي كه روي هم انباشته كردند، ولي آن را براي دشمنانشان بر جاي گذاشتند و زندگي را بدرود گفتند."
"عاقبت نشيمنگاههاي آنان به ويراني گراييد و به حال خود رها شد و ساكنان آن كاخها به سوي قبرهايشان شتافتند."
یک شاعر خوش ذوق نیز آن را به شعر فارسی درآورده است:
چه بسیار مردان پر قدرتی ................ که در این جهان از پیِ راحتی
به کوه و کمر قصرها ساختند ................... همه قصرها را بیاراستند
در اطراف هر قصر از بیم جان................ گروهی مسلح نگهبانشان
که تا این همه قدرت و ساز وبرگ ..... کند دور آن مردم از دست مرگ
ولی مرگ ناگه رسید و گرفت .................. گريبان آن نابکاران زشت
چو گیرد گریبان گردنکشان ................ به ذلّت برون راند از قصرشان
به همراه اعمال خود عاقبت ...................... برفتنــد در منـزل آخـرت
شده جسم آن نازپروردگان ............... هم آغوش خاک، از نظرها نهان
از آن زشت کاران افسردهحال ........... به بانگ بلندی شود این سؤال
چه شد آن همه سرکشی و غرور؟ ....... که صورت نهادید بر خاک گور؟
چه شد آن همه خودپسندی و ناز؟ .... که گشتید با بیکسان همتراز؟
چه شد چهرههایی که آراستید؟ .......... سر و صورتی را که پیراستید؟
اَجَل چشم بی شرمتان را ببست؟ ... به رخسارتان خاک ذلّ
☀️ حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) به حضرت به عزرائیل (ع) فرمودند :
☘ آیا امتم سختی مرگ را درک خواهد کرد. فرشته عرض کرد: بله .اشک از چهره مبارک خاتم الانبیا جاری شد.
🌺 خداوند متعال فرمودند : ای محمد(ص) اگر امت تو بعد از هر نماز #آیت_الکرسی را بخواند، وقت مرگ یک پایش در دنیا و پای دیگرش در بهشت خواهد بود.
قال رسول الله (صَلی الله عَلیه و آله و سَلَّم):
....من اراد رضائی فیکرم صدیقی.قالوا یارسول الله! و من صدیقک؟ قال: صدیقی طالب العلم؛ هو احب الیّ من الملائکه و من اکرمه فقد اکرمنی و من اکرمنی فقد اکرم الله و من اکرم الله فله الجنه ...
(مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ج17 ص300)
🌿دعا و نفرین امام علی (ع)
❤️ امام زين العابدين (عليه السلام) فرمود: هنگامى كه جنازه براء بن معرور را آوردند تا حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) بر او نماز بخواند. فرمودعلى بن ابيطالب (عليه السلام) كجاست ؟ عرض كردند براى انجام درخواست يكى از مسلمين به قبا رفته ، فرمود: خداوند مرا امر كرده كه نماز خواندن بر جنازه براء را تاخير بيندازم تا على (عليه السلام) بيايد و از سخنى كه براء در حضور پيغمبر خدا به او گفته در گذرد و او را ببخشد و مرگ با، سم را خداوند كفاره همان سخن قرار دهد.
عرض كردند براء مردى شوخ بود، آن سخن را از روى مزاح گفت نه جدا تا خداوند بر گفته اش او را مواخذه نمايد.
فرمود اگر جدى گفته بود خداوند تمام اعمالش را تباه مى كرد اگر چه به مقدار فاصله بين زمين و عرش طلا و نقره صدقه داده باشد ولى چون مردى شوخ بود و آن سخن را به شوخى گفت من ميل دارم همه بدانيد كه على (عليه السلام) از او در خشم نيست و در حضور شما دو مرتبه او را حلال نمايد و از برايش طلب آمرزش كند تا باعث قرب و بلندى درجه او در نزد خدا گردد. (1)
چيزى نگذشت على (عليه السلام) حاضر شد. جنازه براء را در پيش گرفته گفت...
(برای خواندن ادامه این داستان زیر روی لینک پایین بزن👇👇)
https://telegra.ph/دعا-و-نفرین-امام-علیه-03-03
دعا و نفرین امام علی (ع) امام زين العابدين (عليه السلام) فرمود: هنگامى كه جنازه براء بن معرور را آوردند تا حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) بر او نماز بخواند. فرمودعلى بن ابيطالب (عليه السلام) كجاست ؟ عرض كردند براى انجام درخواست يكى از مسلمين به قبا رفته ، فرمود: خداوند مرا امر كرده كه نماز خواندن بر جنازه براء را تاخير بيندازم تا على (عليه السلام) بيايد و از سخنى كه براء در حضور پيغمبر خدا به او گفته در گذرد و او را ببخشد و مرگ با، سم را خداوند كفاره همان سخن قرار دهد. عرض كردند براء مردى شوخ بود، آن سخن را از روى مزاح گفت نه جدا تا خداوند بر گفته اش او را مواخذه نمايد. فرمود اگر جدى گفته بود خداوند تمام اعمالش را تباه مى كرد اگر چه به مقدار فاصله بين زمين و عرش طلا و نقره صدقه داده باشد ولى چون مردى شوخ بود و آن سخن را به شوخى گفت من ميل دارم همه بدانيد كه على (عليه السلام) از او در خشم نيست و در حضور شما دو مرتبه او را حلال نمايد و از برايش طلب آمرزش كند تا باعث قرب و بلندى درجه او در نزد خدا گردد. (1) چيزى نگذشت على (عليه السلام) حاضر شد. جنازه براء را در پيش گرفته گفت خدا رحمتت كند براء! مردى بسيار با نماز و پيوسته روزه بودى و در راه خدا از دنيا رفتى. پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود اگر شخصى از مرده گان شما از پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) بى نياز باشد همانا آن مرد براء بن معرور است كه به واسطه دعاى على (عليه السلام) از نماز پيغمبر بى نياز است از جاى حركت نموده بر او نماز خواند و دفنش كرد. وقتى براى تعزيه نشست رو به بستگان براء نموده و فرمود: شما اى بستگان براء به تهنيت سزاوارتريد تا تسليت زيرا روح او كه به آسمانها صعود كرد از آسمان اول تا هفتم و از حجب تا كرسى و عرش برايش قبه هائى افراشتند. آنگاه به سوى بهشت رفت ، تمام خزان بهشت او را استقبال نمودند و همه حوريه ها او را مشاهده كردند همگى گفتند طوباك طوباك يا روح البراء! انتظر عليك رسول الله عليا صلوات الله عليهما و آلهما الكرام حتى ترحم عليك و استغفرلك . خوشا به حالت ، خوشا به حالت ، روح براء! پيغمبر انتظار كشيد تا على (عليه السلام) بيايد و برايت طلب آمرزش و رحمت كند. حاملين عرش پروردگار به ما از طرف خداوند خبر دادند كه فرمود اى بنده اى كه در راه من جان دادى هر آينه اگر گناهانت به اندازه ريگها و شنها و دانه هاى باران و برگ درختان و به عدد مويهاى حيوانات و چشم برهم زدن و نفسها و حركات و سكنات آنها مى بود، به واسطه دعاى على بن ابيطالب (عليه السلام) بخشيده مى شد. قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) فتعرضوا عبادالله لدعاء على لكم و لا نتعرضوا لدعاء عليكم فان من دعا عليه اهلكه الله و لو كانت حسناته بعدد ما خلق الله كما ان من دعا له اسعده الله و لو كانت سيئاته بعدد ما خلق الله . پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: بندگان خدا! خويشتن را در معرض دعاى على (عليه السلام) قرار دهيد مباد مورد نفرين او واقع شويد زيرا، بر هر كه نفرين كند خداوند او را هلاك خواهد نمود اگر چه كارهاى نيكش برابر با شماره تمام مخلوقات كند همانطور كه براى هر كس دعا كند سعادتمند مى شود اگر چه گناهانش به اندازه تمام مخلوقات باشد. (2) 1- هنگامى كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) از فتح خيبر بازگشت و وارد مدينه شد زنى يهودى ران مسمومى را بريان كرده به هديه خدمت آنجناب آورد. حضرت فرمود نان بياوريد. هنوز آنجناب دست به غذا نبرده بود براء بن معرور شروع به خوردن
كرد. على (عليه السلام) فرمود براء بر پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) سبقت مگير. گفت مثل اينكه تو پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) را نسبت به بخل مى دهى. فرمود نه من از نظر احترام و عظمت پيغمبر مى گويم براى من و تو و احدى جايز نيست كه در كار يا سخن يا خوراك يا آب بر پيغمبر پيشى بگيرد. براء گفت من كه آنجناب را بخيل نمى دانم . على (عليه السلام) فرمود چون اين غذا را زنى يهودى آورده وضعش معلوم نيست اگر به دستور پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) بخورى ترا آسيبى نمى رساند ولى بدون اجازه اگر خوردى چنانچه زيانى ديدى از جانب خودت مى باشد. براء اين سخنان را مى شنيد و لقمه را در دهان گذاشته مى خورد. به واسطه همان لقمه مسموم از دنيا رفت . اين گفتگو همان مزاحى بود كه حضرت اشاره فرمود. 2- جزء 17 بحارالانوار چاپ آخوندى ، ص 310 و 320
باسلام
مرکزنیکوکاری کوثر بامجوز از کمیته امدادامام خمینی(ره)
آماده دریافت کمکهای نقدی وغیرنقدی جهت خدمت رسانی به نیازمندان
#قرآن
🔸 سه مشکل ، سه راه حل
✍️ مشکل اول :
اگر مبتلا به شهوت شدى...
✅ راه حل:
در نمازت تجدید نظر كن حتما دچار سهل انگارى در نماز شده اى...
بدلیل آیه
(فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة واتبعوا الشهوات......
59/مریم،)
✍️ مشکل دوم :
اگر احساس بدبختى و عدم توفیق كردى...
✅ راه حل :
در رابطه ات با مادرت تجدید نظر كن...
دلیل - آیه
(وبربوالدتى ولم یجعلنى جبارا شقیا......
32/مریم،)
✍️ مشکل سوم:
اگر احساس تنگى و سخت شدن زندگى كردى
✅ راه حل:
رابطه ات با قرآن را درست كن...
دلیل - آیه
(ومن اعرض عن ذكرى فان له معیشة ضنكا......
124/طه
▫️🍃▫️🍃