1⃣ تبیین و تبلیغ مسئلهی امامت در دوران امام صادق (علیهالسّلام)
🔰نفی صریح حکام طاغوت زمان و معرفی امامت خود و ائمه گذشته
🔶 از نخستین سالهای پس از رحلت پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآله)، در همهی دورههای امامت، مَطلع دعوت شیعی را اثبات امامت اهلبیت پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) تشکیل میداده است. دعوت امام صادق(علیهالسّلام) نیز از این کلّیّت بیرون نبوده است.
🔹امام در هنگام اشاعه و تبلیغ این مطلب، خود را در مرحلهای از مبارزه میدیده است که میبایست بهطور مستقیم و صریح، حکّام زمان را نفی کند و خویشتن را بهعنوان صاحب حقّ واقعی ولایت و امامت به مردم معرّفی نماید.
🔹امام در مواردی به این بسنده نمیکند که امامت را برای خویش اثبات کند؛ بلکه همراه نام خود، نام امامان بحق و اَسلاف پیشین خود را نیز یاد میکند و در حقیقت سلسلهی امامت اهلبیت را متّصل و جداییناپذیر مطرح میسازد.
📚پیشوای صادق، حضرت آیتالله خامنهای، انتشارات انقلاب اسلامی، ص۶۷و۷۳.
2⃣ تبلیغ و بیان احکام و تفسیر قرآن در دوران امام صادق (علیهالسّلام)
🔰اثبات ناآگاهی دینی حکومت زمان و نمایش تحریفات در فقه
🔶 این نیز یک خطّ روشن در زندگی امام صادق(علیهالسّلام) است؛ بهشکلی متمایزتر و صریحتر و صحیحتر از آنچه در زندگی دیگر امامان میتوان دید؛ تا آنجا که فقه شیعه «فقه جعفری» نام گرفته است.
🔹فقه جعفری در برابر فقه فقیهان رسمی روزگار امام صادق(علیهالسّلام) فقط یک اختلاف عقیدهی دینی ساده نبود؛ بلکه درعینحال دو مضمون متعرّضانه را نیز با خود حمل میکرد: نخست و مهمتر، اثبات بینصیبی دستگاه حکومت از آگاهی دینی و ناتوانی آن از ادارهی امور فکری مردم_ یعنی درواقع، عدم صلاحیّتش برای تصدّی مقام خلافت_ و دیگر، مشخّص ساختن موارد تحریف در فقه رسمی که ناشی از مصلحتاندیشی فقیهان در بیان احکام فقهی و ملاحظهکاری آنان در برابر تحکّم و خواست قدرتهای حاکم است.
📚پیشوای صادق، حضرت آیتالله خامنهای، انتشارات انقلاب اسلامی، ص۸۷و۸۹.
3⃣ وجود تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک_ سیاسی در دوران امام صادق (علیهالسّلام)
🔰تلاش تشکیلاتی شیعیان در جهت تشکیل نظام علوی
🔶 نام شیعه در زمان ائمّه(علیهمالسّلام) بر کسی اطلاق نمیشد که فقط محبّت خاندان پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) را در دل داشته باشد یا صرفاً به حقّانیّت آنان و صدق دعوتشان معتقد باشد بلکه بهجز اینها، شیعه بودن یک شرط حتمی داشت و آن عبارت بود از پیوستگی فکری و عملی با امام و شرکت در فعّالیّتی که به ابتکار و رهبری امام در جهت بازیافتن حقّ غصبشده و تشکیل نظام علوی و اسلامی در سطوح مختلف فکری، سیاسی و احیاناً نظامی انجام میگرفت... این، چکیده و عصارهی نگاهی دقیق به زندگی ائمّه(علیهمالسّلام) و بویژه امام صادق(علیهالسّلام) است.
📚پیشوای صادق، حضرت آیتالله خامنهای، انتشارات انقلاب اسلامی، ص۱۰۶.
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
709.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این حدیثی که رامبد جوان از امام صادق تعریف میکنه، خیلی به دردمون میخوره
اخبار داغ سلبریتی ها
❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅
@BaSELEBRTY
🔴 روحانی: "من از این ۲۰۳۰ نخواهم گذشت، تا آخر دولت دوازدهم دنبال میکنم"
با وجود مخالفتهای صریح رهبری و مطالبه مردمی، سند ۲۰۳۰ هنوز هم در حال اجراست!
-فعالیت انجمنهای خصوصی تحت نظارت دولت
-اقدامات مخربانه دولت در زمینه خانواده و ازدواج، دلیل روشنی بر این مدعاست
جواب دندان شکن رهبرعزیز انقلاب😉
📝 به شعر آبتین پوریا ‼️
⚠اول شعر پوریا رو بخونید
بعد شعر حضرت اقا رو ببینید
↭↭↭↭↭↭↭↭↭↭↭↭
↴آبتین پوریا
من اگر کافر و بی دین و خرابم؛ به تو چه؟؟؟
من اگر مست می و شرب و شرابم ؛ به توچه؟؟؟
تو اگر مستعد نوحه و آهی٬ چه به من؟؟؟
من اگر عاشق سنتور و ربابم ؛ به تو چه؟؟؟
تو اگر غرق نمازی٬چه کسی گفت چرا؟؟؟
من اگر وقت اذان غرقه به خوابم ؛ به تو چه؟؟؟
تو اگر لایق الطاف خدایی٬ خوش باش.
من اگر مستحق خشم و عتابم ؛به تو چه؟؟؟
گرچه دنیا سراب است به گفتار شما
من به جِد طالب این کهنه سرابم ؛به تو چه؟؟؟
تو اگر بوی عرق میدهی از فرط خلوص!
و من از رایحه ی مثل گلابم؛ به تو چه؟؟؟
من اگر ریش٬ سه تیغ کرده ام از بهر ادب .
و اگر مونس این ژیلت و آبم ؛ به تو چه؟؟؟
تو اگر جرعه خور باده کوثر هستی!
من اگر دُردکش باده ی نابم ؛ به تو چه؟؟؟
تو اگر طالب حوری بهشتی٬ خب باش!
من اگر طالب معشوق شبابم ؛ به تو چه؟؟؟
تو گر از ترس قیامت نکنی عیش عیان.
من اگر فارغ از روز حسابم ؛ به تو چه؟
↴جواب مقام معظم رهبری👇🏻👌🏻
کفر و بی دینی ات ای یار ، به ما مربوط است,
بشنو این پند گهربار ، به ما مربوط است.
تو که با لهو و لعب در پی مستی هستی،
میکنی جمع گرفتار ، به ما مربوط است.
بی خیالت بشوم بارش طوفان بلا،
میرسد از درو دیوار ، به ما مربوط است.
آنچه آمد به سر طایفه نوح نبی ،
میشود واقعه تکرار ، به ما مربوط است.
من اگر لایق الطاف خدایم ، به تو چه؟
تو کنی جامعه بیمار ، به ما مربوط است.
تو اگر می بخوری در پس خانه ، چه به من؟
گر بیایی بر انظار ، به ما مربوط است.
تو به این کوه گنه عامل شیطان گشتی،
شده ای نوکر دربار به ما مربوط است.
گر نبندیم بر پوزه او قلاده،
میدرد همچو سگ هار ، به ما مربوط است.
گر تو سوراخ کنی کشتی این جامعه را،
میشود غرق به ناچار به ما مربوط است.
مست کن لیک نبینم که تو مستی کردی،
عربده کوچه وبازار؟ به ما مربوط است.
تو که با چنگ و ربابت همه مردم را،
میکنی مستعد نار ، به ما مربوط است.
به جهنم که خودت را بکشی در خانه،
در خیابان بزنی دار به ما مربوط است.
دین من داده اجازه که دخالت بکنم،
تا نبینم زتو آزار ، به ما مربوط است.
امر معروف کنم ، نهی زمنکر بپذیر،
تا ابد ، ترمز اشرار ، به ما مربوط است.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هدایت شده از خانواده آسمانی
🔹🔸🔹یک داستان واقعی👇👇👇
✳️دکتر آیشان، پزشک و جراح مشهور پاکستانی، روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت او بخاطر دستاوردهای پزشکیاش برگزار میشد. با عجله به فرودگاه رفت.
بعد از پرواز، ناگهان اعلان کردند که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه که باعث از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما شده مجبوریم فرود اضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم..
بعد از فرود هواپیما، دکتر بلافاصله به دفتر فرودگاه رفت و خودش را معرفی کرد و گفت؛
هر ساعت، برای من برابر با جان چند بیمار است و شما میخواهید من 16 ساعت، در این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم؟
یکی از کارکنان گفت:
جناب دکتر، اگر خیلی عجله دارید میتوانید یک ماشین دربست بگیرید تا مقصد شما، سه ساعت بیشتر نمانده است..
دکتر آیشان، با کمی درنگ پذیرفت و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد که ناگهان در وسط راه، اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد بطوریکه ادامه راه مقدور نبود..
ساعتی گذشت تا اینکه احساس کرد راه را گم کرده است..
خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی براهش ادامه داد..
ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد..
کنار آن کلبه توقف کرد و در را زد صدای پیرزنی را شنید؛
بفرما داخل، هر که هستی در بازه..
دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود؛ خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند.
پیرزن گفت؛ کدام تلفن فرزندم؟ اینجا نه برقی هست و نه تلفنی..
ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تا خستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری..
دکتر از پیرزن تشکر کرد و مشغول خوردن شد..
در حالیکه پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود که هر از گاهی بین نمازهایش، او را تکان می داد.
پیرزن مدتی به نماز و دعا مشغول بود.
بعد از اتمام نماز و دعا، دکتر رو به او کرد و گفت؛
مادر جان، من شرمنده این لطف و محبت شما شدم امیدوارم که دعاهایتان مستجاب شود.
پیرزن گفت؛
شما رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش میهمان نوازیتان را کرده است.
من همه دعاهایم قبول شده، بجز یک دعا..
دکتر آیشان می پرسد چه دعایی؟
پیرزن می گوید:
این طفل معصومی که جلو چشم شماست نوه من هست که نه پدر داره و نه مادر..
به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا، ازعلاج آن عاجز هستند..
به من گفتهاند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر آیشان هست که او قادر به علاجش هست
ولی هم او خیلی از ما دور هست و دسترسی به او مشکل هست
میگویند هزینه عمل جراحی او خیلی گران است و من از پس آن برنمیآیم..
می ترسم این طفل بیچاره و مسکین، خوار و گرفتار شود..
پس از خدا خواستهام که چاره ای برای این مشکل جلویم بگذارد و کارم را آسان کند!
دکتر آیشان در حالیکه گریه می کرد گفت؛
به والله که دعای تو، هواپیماها را از کار انداخت و باعث زدن صاعقه ها شد و آسمان را به باریدن وا داشت تا اینکه منِ دکتر را بسوی تو بکشاند..
من هرگز باور نداشتم که الله عزوجل با یک دعا، این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا می کندو بسوی آنها روانه می کند.
وقتی که دستها، از همه اسبابها کوتاه میشود و امید، حتی در تاریکی ها همچنان ادامه دارد، فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان بجا میماند و راه ها از جایی که هیچ انتظارش را ندارید باز میشود.
هر جایی که امید ادامه دارد تمام کائنات در راستای خواسته او تلاش میکنند.
◀️ گابریل گارسیا مارکز؛
باور نمیكنم خدا به كسی بگويد: " نه...! "
خدا فقط سه پاسخ دارد:
١- چشم..
٢- یه کم صبر کن..
٣- پيشنهاد بهتری برايت دارم..
همیشه در فشار زندگی اندوهگین مشو..
برای تمام رنجهایی که میبری صبر کن!
صبر، اوج احترام به حکمت خداست..✅
#داستان
🍃🌸خانواده آسمانی🍃🌸
🏡 @khanvade_asemani