قبلاً گفتیم که فضای مجازی فضای «جنگی»، «بین المللی» و «استراتژیک» است.
فضای مجازی فضایی استراتژیک است؛ چون:
- فضاي حضور نامحرمانِ به کشور و انقلاب است!
- فضاي مجازي پنجره نمايش حيثيت ايرانيان در دنيا است.
- اطلاعات ايرانيان در فضاي مجازي توسط دشمن مصادره میشود!
ارتباطات برون مرزی که از قابلیتهای قهری فضای مجازی است، شرایط خاصی را برای کشور ما ایجاد میکند. چرا که از سویی آنچه در ایران میگذرد، از پنجره فضای مجازی برای همه ملتهایی که چشم امید به کشور ما دوختهاند، قابل مشاهده است و از سویی بدخواهان عالم از این طریق اطلاعات کشور ما را در همه ابعاد رصد میکنند و این در حالی است که شبکه ملی اطلاعات، هنوز در کشور ما راه اندازی نشده است!
از طرفی فضای مجازی یک فضای رسانهای است که تعابیر و اصطلاحات، به اقتضای سواد رسانه در آن مفاهیم ثانویه به خود میگیرد؛ از طرفی محتوای خام به راحتی قابل بهره برداری بوده، تقطیع، تحریف و یا جهت مهندسی معکوس، مصادره میگردد و نیز از طرفی فضای مجازی میدان جنگ سیاسی است و دولتها و جنبش.ها میتوانند با پارهای عملیاتهای روانی، در آن برگ برنده از یکدیگر بگیرند!
بنابراین میطلبد در این فضا با احتیاط قلم بزنیم و و نقاط ضعف داخلی را در مقابل دوربینهای جهانی طرح نکنیم و هر نوع محتوایی در آن منتشر نکنیم، مگر با تدابیر تاکتیکی مناسب.
امام خامنهای:
«يکی از اصول اين باشد که نگاه به جريان رسانهای دشمن، چه جريان راديو تلويزيونیاش، چه جريان ماهوارهایاش، چه جريان فضای مجازیاش، نگاه سوءظنآميز باشد»!
۹۵/۴/۱۲
«در مسأله فضای مجازی، آنچه از همه مهمتر است، مسئله شبکه ملّی اطّلاعات است».
۹۶/۳/۲۲
حمیدیزاده
1.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📎عوارض تشر زدن رهبری به مسئولین بیکفایت در ملأ عام:
۱. امتیاز سیاسی - رسانهای به دشمن در علنی کردن تنشها و نقطهضعفهای داخلی
۲. شکسته شدن وجهه مسئولین به صورت رسمی و جریتر شدن آنها علیه مردم
۳. بروز اختلافات میان طرفداران و مخالفان خط فکری آن مسئول و زمینهسازی جنگ داخلی
و......
تحلیل سریال «نونخ» ۱ (بهار ۹۸)
فاجعهٔ رسانهای:
تغییر نام یک ایرانی کرد نژاد به بنیامین در فیلمی که بنیامین نتانیاهو بر سر هواپیما در آن سوژه شده، افتضاحترین روش برای دادن امتیاز سیاسی به دشمن از طریق رسانه است! این در حالی است که این نام توسط همسر شخص مد نظر در فیلم برای او انتخاب شده و لذا پیام آن ناموس فروشی به دشمن است!
نکته دیگر اینکه «زن» در الفبای رسانه به معنی «سرزمین» بوده و با توجه به کرد نژاد بودن قهرمانان بازی، پیام تجزیه کردستان از ایران و همدستی کردها با صهیونیسم را در بر دارد! جالب اینکه مدتها است مسأله تفرقه بین کرد و فارس در دستور کار دشمن بوده و در فضای مجازی نیز در سناریوهای صهیونیستها رجزخوانی میشود!
در این میان اینکه بازیگر روحانی در فیلم در چنین شرایطی در ماجرا دخالت داده نشده و در حین این غائله او برای خودش مشغول داوری بازی فوتبال است و نیز ضربه خوردن سر این روحانی و تلاش برای کنار کشیدن او از جدال به خاطر سردرد و زبان به نفربن باز کردن او نیز بیمعنی نیست و پیامش این است که در قصهٔ تجزیه، روحانیت ضربهفنی شده، کار از دستش خارج میشود!
در لابلای این فاجعهٔ رسانهای، تاکتیکهای دیگر دشمن نیز در فیلم دیده شده که عبارتند از:
۱. ترساندن دختران مجرد از شوهر و انصراف دادن روانی از ازدواج!
۲. تحقیر مرد در برابر زن (توطئه فمینیسمی)!
۳. تلقین خوی عاجزانه و خیانتکارانه در ذات مرد!
۴. سنت گذاری و آموزش عملی به انزوا کشاندن روحانیت با الگو دادن نمونه رفتارها!
۵. تأیید حجاب بدون چادر و مانتو و با لباس خانگی در حضور روحانیت در جلسات مهمانی متعدد!
۶. روانگردانی جنسیتی با ایجاد اختلالات هورمونی توسط شگردهای معکوس تربیتی (تلقین طبع خشن و قاطع مردانه در زنان و طبع لطیف و احساسی زنانه در مردان)!
۷. جابجایی جایگاه زن و مرد در زندگی!
۸. الگوسازی فرمانروایی زن!
۹. دهنکجی به توصیهٔ رهبری درباره ورزش بومی با تأیید و میانداری رسمی روحانیت در پستهای بالای ورزش فوتبال؛ بدون انعکاس مشغلههای راهبردی نهفته در وظائف روحانیون!
۱۰. اجرای تکنیکهای جنگ الفاظ دشمن در دو بخش «تلقین افسردگی» و «توهین ملی» در مکالمات محاورهای بازیگران فیلم!
۱۱. تبلیغ استقلال مالی و طلبکارانهٔ زن به نحوی که موجب استحالهٔ وابستگی فطری زن و زمینهساز از هم پاشیدن خانواده است!
۱۲. کودن وانمود کردن مردم ایران در پوشش طنز بخصوص در عرصهٔ سیاست!
و....
حمیدیزاده
تحلیل سریال «نونخ» ۲ (بهار ۹۹)
الف) نقد راهبردی:
سریال «نونخ» ۱ سریال سیاسی افتضاح است که پشت صحنه از طرف صهیونیستها خط دهی میشود و سیاستهای ناهنجار زیادی را دنبال میکند؛ از جمله:
۱. فاصله انداختن بین نظام و روحانیت با مردم
۲. تجزیه کردستان از ایران!
۱- تحقیر کردها توسط بازیگران فارس و .... (همان تمسخر قومیتها به شکل مدرن)!
۲- ترساندن از وصلت و ازدواج میان کرد و فارس!
۳- زیرسازی جنگ مسلحانه داخلی با تفرقه میان تهران و کرمانشاه!
۴- مسخره کردن و کودن پنداشتن کردها توسط صدا و سیما به نیابت از نظام به بهانه طنز پردازی!
ب) نقد تاکتیکی
۱. براندازی خانواده (تکنیکهای فمینیسمی)
- ایجاد حساسیت شدید نسبت به هوو در محوریت داستان
- قلدری و خط و نشان کشیدن عروس در خواستگاری
- سلب حق شوهر در توقع تمکین
- تلقین بیتفاوتی عاطفی زن نسبت به شوهر
- روبه وانمود کردن ذات مرد
- توهین به جنسیت مرد (بخصوص شوهر) از نگاه زن در مقایسه مرد با حیوان
۲. روانی
۱- تلقین افسردگی با نماد قرار دادن افسردگی (پسرعموی نور الدین)
۲- روانگردانی جنسیتی (فمینیسم رادیکال)
- تلقین خشونت به طبع زن
- تبلیغ رفتارهای زنانه و تلقین حسادت زنانه در مرد در رقابت بر سر زیبایی
- تشبه مرد به زن
- تبلیغ غیرمستقیم و گام به گام فوت فیتیش (لیسیدن کف پا توسط خرس)
- عقده ورزی مانور افراطی بر حقوق زن
- تبلیغ متعصبانه و آرمانگرایانه اشتغال و مدیریت زن (در منطقه غیرتی و سنتی کردنشین)
۳. اخلاقی
- راحتی مرد نامحرم در نگاه عاشقانه به عروس ضمن تبلیغ ازدواج سفید در لفافه
- رواج و عادی سازی دروغگویی
- ایجاد حساسیت شدید با تلقین حسادت نسبت به هوو در محوریت داستان (در بند ۱ هم آمد.)
۴. سیاسی - امنیتی
- توهین به شوهر (در جایگزینی روابط عاطفی با حیوان) با تکنیک پیامهای سیاسی - رسانهای (با مفهوم رویگردانی از حکومت)
- کودن وانمود کردن نژاد کرد
- تلقین کینه و کدورت بین مردم کرمانشاه و میهمانان تهرانی (فریبرز)
- قبح شکنی از اسلحه کشی
۵. اعتقادی
- براندازی پایگاه تربیتی ولایت در رابطه طولی (انکار جایگاه مرد)
- تجری و قبح شکنی با طرح صریح شعائر فمینیسمی
- کلید زدن تفکر شیطان پرستی از مجاری نمادهای فمینیسمی (زانو زدن در برابر زن)
حمیدیزاده
هشدار!
🔸اصلاحطلبان این بار با کاندیدا کردن مهره ناشناخته خود در نقاب اصولگرایی یا انقلابیگری در صحنه رقابت انتخابات میآیند!
🔸راه شناخت اصلح در میان نامزدهای انتخابات، وعده و وعید آنها نیست؛ بلکه مرور سوابق پیشین آنها در مسئولیتهای قبلی است.
توضیح:
تفکر لیبرالی در پوشش اصلاحطلبی سوء سابقهای از خود نزد ملت به جای گذاشته که دیگر مقبولیت ندارد و خود نیز میدانند که دیگر رأی نخواهند آورد.
اما این بدان معنا نیست که آنها از این که روی کار آیند، ناامید شده باشند؛ بلکه برای این منظور تدبیری دیگر خواهند اندیشید.
از آنجا که اصلاحطلبان میدانند که مردم از آنها روی گردانده و به جریانهای دیگر نظر میکنند، مهرهای ناشناخته از خود را اصولگرا و یا انقلابی معرفی کرده، به این صورت جهت جلب اعتماد مردم و رأی آوردن تلاش میکنند؛ همانطور که در مجلس دهم نیز بسیاری از نمایندگان با مدعای اصولگرایی وارد مجلس شده و پس از أخذ کرسی خود در مجلس، نقاب از چهره برداشته و اصلاحطلبی خود را فاش کردند!
لذا مردم باید بدانند که به هیچ عنوان نباید به عناوین اصولگرایی یا انقلابیگری که کاندیدای ریاست جمهوری سیزدهم ادعا دارد، اعتماد کنند و میبایست خود درباره اینکه او در عمل چه گرایشی دارد، تحقیق نمایند.
آنچه تا کنون موجب فریب مردم و موفقیت مهرههای انحرافی در جلب اعتماد مردم شده، توجه مردم به وعده و وعیدهای نامزدها بوده و آنچه موجب میشود مردم اینچنین فریب نخورند، این است که به جای توجه به وعده و وعیدها، به سوابق نامزدهای انتخاباتی در مسئولیتهای قبلیشان مراجعه نمایند و آنها را بر اساس عملکردهای پیشین بشناسند.
حمیدیزاده
7.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸پیام یک فعال رسانهای اهل جمهوری آذربایجان خطاب به اردوغان:
«اگر نام تبریز را بر زبانت بیاوری، برای برخورد با تو نیازی به ایران یا جبهه مقاومت نیست. پیروان رهبر ایران در جمهوری آذربایجان برای تو کافی هستند. تبریز قره باغ نیست.»
#Erdoğan_Kapa_çeneni
🔸عواقب بحثهای جناحی و نقد تحقیرآمیز دولت در فضای مجازی:
الف) سیاهنمایی سیاسی - معیشتی (چه کذب و چه واقعیت)
۱. غلبه خوف بر رجاء در فضای عمومی جامعه
۲. قبحشکنی و عادیسازی ناهنجاریها با بیان و تکرار آنها به بهانه نقد (چیزی در حکم اشاعه فحشاء)
۳. تلقین عقده به ذائقه مردم
ب) برانگیختن غرور تفکر مخالف
۱. تحریک شدن مخاطب به جبههگیری در دفاع از خود و جری شدن او در تفکر اشتباهش
۲. مهرهسازی به نفع دشمن با تبدیل مخالف به معاند
۳. عدم اثرپذیری دولت در صورت نقد شدن و مهیا شدن فرصت مظلومنمایی برای او
ج) تنشزایی اجتماعی
۱. ازاله اتحاد و ایجاد دو دستگی
۲. زمینه سازی آشوب و جنگ داخلی
- ابزار دشمن برای دو قطبی کردن کشور:
۱- شیعه و سنی
۲- اصلاح طلب و اصولگرا
۳- نژادها و قومیتها
- دیگر نمونههای ایجاد دو دستگی:
۱- مصر
۲- سوریه
د) دشمن شاد کردن در صحنه حضور دشمن
۱. رجزخوانی به نفع دشمن
۲. دادن امتیاز سیاسی به دشمن
۳. بسته شدن دهان در نقد سناریوهای مشابه کشورهای متخاصم
ه) تسلیم اطلاعات داخلی به دشمن
و) غفلت از دشمن با مشغولیت به خودمان
۱. غفلت از اصل فتنه و تبعات آن
۱) غفلت از کلّیت جریان فتنه و دیگر مهرههای آن با تعصب بر افراد و مهرههای خاص
۲) غفلت از آرمانگرایی و انحراف از معرفت حق با محور شدن تعصب بر افراد خاص
۲. محاصره شدن در عملیاتهای ایذائی دشمن
۳. غفلت از سیاستهای پشت صحنه دشمن
ز) تخلیه روانی مردم در فضای مجازی و از بین رفتن پتانسیل مطالبهگری در کف جامعه
ح) غفلت از وظائف مهمتر افسران جنگ نرم
۱. ماندن در خط دفاع و غفلت از خط حمله
۱) غفلت از تکنیکهای اثرگذاری دشمن بر جوانان ایرانی در مسائل فرهنگی، اخلاقی، روانی، اعتقادی
۲) غفلت از تکنیکهای زیرپوستی دشمن جهت تغییر ذائقه جوانان
۳) غفلت از ضرورت فعالیتهای تاکتیکی صحیح در برابر دشمن
۴) غفلت از فرصتهای داشتن دست برتر برای مسألهسازی در برابر دشمنان داخلی و خارجی
۵) غفلت از فرصتهای ابتکار عمل برای جبران خلأها در مقام آتش به اختیار
۲. غفلت از تبلیغ جهانی تشیّع و زمینه سازی برای ظهور
۱) محدود شدن در مرزهای داخلی (قفل کردن در موقعیّت دهه ۶۰)
۲) بیتوجهی به الگوی عملی رهبری برای افسران جنگ نرم (نامه به جوانان اروپایی و آمریکایی)
۳) غفلت از فتنههای داعش
- غفلت از جنگ روانی داعش در داخل مرزها
- غفلت از اسلام هراسی داعش در دنیا با مشغولیت ما به خودمان
حمیدیزاده
امام خامنهای:
«سیلی سختتر عبارت است از غلبه نرمافزاری بر هیمنه پوچ استکبار! این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن ما [با] همّت، این هیمنه استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند.»
۹۹/۹/۲۶
سؤال قابل توجه:
منظور از «غلبه نرم افزاری» در فرمایشات امام خامنهای چیست؟ آیا صرفاً به معنی هک کردن سایتهای دشمن است یا فراتر از این است و زوایای دیگری هم دارد؟
آیا میتوان گفت: «غلبه نرمافزاری»، تولید بومی محصولات نرمافزاری جهت بینیازی از محصولات دشمن را در برمیگیرد؟
آیا میتوان گفت: «غلبه نرم افزاری»، نگاه بینالمللی به فضای مجازی در مقابله با دشمن و تنظیم فعالیتهای فضای مجازی در سطح بینالمللی را میطلبد؟
چه نوع «سیلی نرمافزاری» است که از حمله موشکی به عینالأسد سختتر است؟ و چه نوع سیلی نرمافزاری است که میتواند موجب خروج آمریکا از منطقه بشود؟ .... فتأمل!
حمیدیزاده
📎پاسخ به شبهه
بعضی از کانالها و گروهها مفصل مشغول پاسخ به شبهات هستند و در این باره زحمات زیادی میکشند؛ اما جا دارد در این اقدام، از نظر شکلی هم نکاتی رعایت گردد.
پاسخ به شبهه دو روش دارد؛ یک روش طرح شبهه و ارائه پاسخ مستقیم به آن و دیگری عدم اشاره به شبهه و طرح جواب در قالب یک مطلب مستقل و بکر.
فرق این دو روش در این است که:
۱. با طرح صورت شبهه در حین جواب، خود ما هم به انتشار شبهه کمک میکنیم.
۲. در خط دفاع قرار میگیریم و موضع ما در ارائه مباحثمان ضعیف، منفعلانه و التماس آمیز جلوه میکند!
۳. به ذینفع شبهه فرصت مظلوم نمایی میدهیم.
۴. با ایجاد فضای مقابله در طرح شبهه، فضای دو دستگی را به بدنه جامعه القاء میکنیم. (کمک تاکتیکی ناخواسته به دشمن)
۵. وقتی با حالت مقابله از حیث روانی در مقام تقابل و تحمیل نظر قرار میگیریم، مخاطب را تحریک به تأمل و مقاومت و گارد گرفتن میکنیم.
اما اگر پاسخ شبهه را بدون بیان خود شبهه به صورت بکر و مستقل بیان کنیم، علاوه بر اینکه عوارض فوق را ندارد، سه مزیت به همراه دارد.
۱. مخاطب در رویارویی با ما حرف نو میشنود و از منطق و ایده پردازی ما استقبال میکند.
۲ بدون قرار گرفتن در فضای روانی تتش آمیز، بیدغدغه حرف را از ما میپذیرد.
۳. به مخاطب استقلال روانی میدهیم و خودش با فهم و وجدانش حرف حق را در مقایسه با آنچه از جای دیگر شنیده، انتخاب میکند و این باعث میشود که مخاطب در امور تحقیقی، محقِق تربیت شود و نه مقلد.
بنابراین جا دارد با عنایت به این نکات، به فرمایشات امام خامنهای لبیک گوییم و با روش ایجابی و هجومی، مبتکرانه عمل کنیم و دست برتر را پیش بگیریم.
حمیدیزاده
📎 کار یعنی حرکت!
- منزل آقای رحمتی؟
- بله، بفرمایید.
- آقای حبیب رحمتی؟
- بله، خودمم.
- از آموزش و پرورش نامه دارید. لطفا اینجا رو امضا کنید.
کاغذی که تو دستش بود رو امضا کردم و نامه به دست اومدم داخل. وارد اتاق که شدم، لبه پاکتو پاره کردم و با در اوردن نامه، مشغول خوندن شدم تا اونجا که نوشته بود: «.... تا تاریخ ۸۸/۹/۲۵ به واحد امور مالی آموزش و پرورش مراجعه کنید».
دو روز وقت داشتم و نباید فرصتو از دست میدادم. برای همین تصمیم گرفتم اول صبح قبل از رفتن به مدرسه، ۱ سر برم آموزش و پرورش.
ساعت ۷ و ربع صبح بود که از خونه اومدم بیرون. ساعت ۸ کلاس داشتم و باید تا اون موقع خودمو به مدرسه میرسوندم. ماشینو تو یکی از پارکینگهای خیابون صفاییه گذاشتم و پیاده رفتم سمت خیابون تا خودمو به آموزش و پرورش برسونم.
بعد از تسویه حساب داشتم به سمت ماشین برمیگشتم که دیدم خانمی با سر و وضع نامناسب در حالی که روسریش عقب بود و چادرشو رها کرده بود، داره تو پیادهرو قدم میزنه. حالم گرفته شد. مطمئن شدم مسافره. آخه قم اصلاً همچین صحنههایی نداره و این سر و وضع اصلاً برای این شهر قابل قبول نیست.
نتونستم وجدانمو راضی کنم که از کنار این صحنه بگذرم. بلافاصله به طرف اون خانم رفتم و گفتم:
- خواهر محترم حجابتونو کامل کنید.
- چه خبره آقا؟ ۲ دیقه اومدم تو خیابونای این شهر؛ ۴۰ نفر بهم گیر دادن.!
- بزرگوار این پوشش در شأن شما نیست. شأن شما بالاتر از اینه که چشمای هرز بهتون خیره بشه!
اینو که گفتم: پوششو درست کرد و رفت.
ساعتمو دوباره نگاه کردم. ۵ دیقه به ۸.... در حالی که داشتم با عجله برمیگشتم به سمت ماشین تا خودمو به کلاس برسونم، به فکر فرو رفتم و از اینکه چرا باید اینطور حرمت این شهر مقدس شکسته بشه، متأثر شدم. کاش میشد ۱ فکری برای مدیریت این خانمای مسافر تو سطح شهر کرد و ۱ تدبیری........
سریع خودمو به کلاس رسوندم و با صدای برپای مبصر داخل کلاس شدم. ساعت روی دیوار ۸ و ۲۵ دیقه رو نشون میداد. بعد عذرخواهی به خاطر تأخیر، درسو شروع کردم:
- درس امروز تعریف کار هست. کار در علم فیزیک به معنی حرکته و تو علم فیزیک وقتی شیئی به حرکت در میاد، میگن: کار انجام شده.
صحنه ناگواری که تو خیابون دیده بودم، مانع تمرکز من روی درس شده بود! از جلوی تخته کنار اومدم و نشستم پشت میز و....
- بچه ها همونطور که گفتم کار یعنی حرکت. اما بذارید امروز قبل از اینکه درسو ادامه بدم، موضوع مهمی رو با شما در میون بذارم.......
بعد ادامه دادم:
- عزیزای من ما نباید فیزیکو برای امتحان و مدرکش بخونیم. ما باید از این بحثهای فیزیک، برای زندگیمون درس بگیریم. درس درست زیستن.... درس حرکت.... تا حرکت نکنیم، کاری انجام ندادیم.... بله، ما تا به حرکت نیاییم و جامعه مونو اصلاح نکنیم، این جامعه خود به خود درست نمیشه. نکنه از کنار ناهنجاریهای جامعه بیتفاوت بگذریم. چون این کارهای انجام نشده، روی هم انباشته میشه و نکنه روزی بیاد که این ناهنجاریها اینقدر زیاد بشه که ما کالری لازم برای برطرف کردنشو نداشته باشیم! اگه از الان به فکر نباشیم، خدا میدونه که تا ۱۰ سال دیگه، تو این شهر مقدس کار به کجا میکشه!
حمیدیزاده
📎«متن» و «حاشیه» در محتوای فضای مجازی
از نگاه سواد رسانه، محتوا یک متن دارد و یک حاشیه. از تکنیکهای اثرگذاری زیرپوستی در جنگ نرم و جنگ رسانه، این است که خودآگاه مخاطب را با متن مشغول کنند تا نسبت به آن موضعگیری کند (عملیات ایذایی) و در همین حین حاشیه را به ناخودآگاه مخاطب تزریق کنند.
به عنوان مثال به جای اینکه بگوییم «علی ماشین داره»، بگوییم: «علی با ماشینش اومد». اینطوری در حالی ذهن مخاطب درگیر آمدن علی میشود که ماشین داشتن او به عنوان پیشفرض از قبل پذیرفته شده، از راه ناخودآگاه در باور مخاطب جاسازی میشود!
در فیلمها معمولاً از این تکنیک زیاد استفاده میشود. مثلاً دختری مذهبی را به تصویر میکشند که رابطه خودش را در محل کارش با همکار نامحرمش با موازین شرعی تنظیم میکند و در حالی که این رعایت شرع را در متن فیلم به نمایش میگذارند، علقههای او به فضایی که در آنجا شاغل است را طوری روانشناسانه و نامحسوس به تصویر میکشند که خانمهای مخاطب و بیننده را به طور افراطی شیفته اشتغال میکند!
همین تکنیک یکی از شیوههای پرکاربرد دشمن در فضای مجازی است؛ مثل عکس نوشتهای که در متن آن، مسأله بدحجابی مورد مذمت قرار گرفته؛ حال آنکه به این بهانه در تصویر زمینه، زنی بدحجاب را نشان میدهد که دارد مدلی از بدحجابی را الگو میدهد و تبلیغ میکند!
حمیدیزاده
#سواد_رسانه
#جنگ_رسانهای
#جنگ_نرم
بسم اللّه القاصم الجبارین
بار دیگر مقاومت حماسهای دیگر آفرید و صهیونیست خوار و زبون را بیش از پیش مغلوب و سرافکنده ساخت!
بار دیگر فلسطین و غزه بر دهان نجس سگ هار کوبید و نشان داد آن گنبد آهنین، تار عنکبوتی بیش نیست!
و بار دیگر بر ما ثابت شد این مذاکره با موشک است که عزت امت اسلامی را به ارمغان میآورد و امنیت منطقه را بیمه میکند!
این تازه طلیعه سحر است و تا صبح نابودی و سرنگونی کامل اسراییل، فقط یک قدم دیگر باقی است. ما این پیروزی را بر دلاور مردان غزه و فلسطین تبریک میگوییم.
اما سخن ما با افسران جنگ نرم و فعالان رسانهای:
کجایید؟ خوابید یا بیدار؟ حواستان هست؟ هشتگهایتان چه شد؟ آیا نباید جشن رسانهای سراسر فضای مجازی را فراگیرد؟! رجز خوانی این پیروزی بر عهده کیست؟ اصلاً خبر دارید امامتان پیام تبریک فرستاده؟ چرا هیچ هشتگی در این باره بالا نرفته؟
مگر نه اینکه بصیرت رسانهای یعنی بهروز بودن در جنگ رسانه؟ چرا همچنان اصرار بر انفعال در این فضا دارید؟ اگر دغدغهتان لبیک به نائب المهدیع است، بپا خیزید و برای تبریک به برادران مجاهدتان در جوار قدس، هشتگ #فلسطینپیروزشد. را همچون پرچم فلسطین به اهتزاز دراورید و بالا ببرید که ألا إن نصر اللّه بقریب.