7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘 بازی های اصلاحطلبان، از *"چرا در عراق هستیم"* تا *"چرا در افغانستان نیستیم"!!!!!!!!!*I
👈 *پیشنهاد می دهم حتما مصاحبه زیر را مطالعه نمائید*
به دنبال انتشار بخشی از مذاکرات اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام با رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۱ *درباره معایب برقراری ارتباط با آمریکا و اختلاف نظر حضرت آیتالله خامنهای و مرحوم هاشمی رفسنجانی* پایگاه KHAMENEI.IR در قالب پرونده «عبرت آیندگان» گفتگویی از *محمدحسین صفارهرندی*، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر میکند که در آن جلسه حضور داشته و بعضی جزئیات آن را تشریح میکند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای، مشروح گفت و گو با محمدحسین صفارهرندی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام را میخوانید؛
*******
سوال۱ :
*در دیدار سال ۹۱ که شما هم در آن حضور داشتید، بحثهایی بین رهبر انقلاب و مرحوم هاشمی ردوبدل شد. این بحثها در مورد چه موضوعی بود* ❓❗ ؟
حضرت آقا در آن دیدار در چهارچوب وظایف و جهتگیریهای مجمع نسبت به گذشته تأکیدات تازهای داشتند و بعد اشاره کردند که عوامل پشت دوربین بیرون بروند. معلوم بود که میخواهند وارد یک موضوع خاصی بشوند و سطح محرمانهبودن آن بهگونهای است که مصلحت نیست بعضی از آقایان باشند. وقتی آقایان رفتند، *حضرت آقا خطاب به آقای هاشمی گفتند این حرفها چیست که این روزها شما مطرح میکنید*. ظاهراً همان موقع مرحوم هاشمی با فصلنامهای بهصورت تفصیلی در ضرورت ارتباط با آمریکا مصاحبه کرده بود و حرفهایی زده بود. آقا فرمودند منشأ این حرفها چیست. آقای هاشمی در توجیه گفت که من زمان حضرت امام هم مسائلی که به نظرم میرسید مصلحت است، میگفتم و خیلی وقتها امام هم میپذیرفت.
*آقا سریع فرمودند که امام رابطهی با آمریکا را نپذیرفتند*.
*آقای هاشمی هم رد نکرد*.
*در واقع، حضرت آقا میخواستند بگویند که لااقل این یک مورد که امام نپذیرفت را شما چه اصراری برای مطرحکردنش دارید*!
بعد یک رفتوبرگشت کلامی بین حضرت آقا و آقای هاشمی شد. البته آقای هاشمی خیلی محترمانه و مؤدبانه پاسخ میداد و *معلوم بود که آقای هاشمی توقع نداشت که حضرت آقا این موضوع را علنی کنند*؛ چون من شنیدم که در جلسات خصوصی حضرت آقا به ایشان از این حرفها زده بودند و از این بحثها با هم داشتند؛ امّا این جلسه برای اوّلینبار در منظر جمعی بود و *حضرت آقا میخواستند که این جمع شاهد باشند*.
*گُل کلام در جلسه همانجایی است که آقای هاشمی خودشان اقرار میکند که در برابر شبهاتی که آقا راجع به مسئلهی ارتباط با آمریکا مطرح کردند، استدلال ندارد*. این اتفاق نادری بود که در این جلسه رخ داد و ما نظیرش را ندیدیم. بعد *آشیخ حسن صانعی به آقا گفتند که خوب است شما ما را از منعکسکردن صحبتهایی که در این جلسه شد، منع بکنید*. آقا هم چون آقای صانعی مطرح کرد، فرمودند بله، رعایت کنید. علت پنهانماندن این صحبتها و رسانهای نشدنش به همین خاطر بود. منتها وقتی این قضیه یک شکلی جدید پیدا کرد و بعضی از آن اشخاص حاضر در جلسه در قید حیات نبودند، منع انتشار برداشته شد تا مردم بهعنوان یک تجربه از آن مطلع شوند.
سوال ۲ :
*رهبر انقلاب در دیدار هیئت دولت بار دیگر فرمودند که «اعتماد به غرب» جواب نمیدهد. چرا ایشان به چنین نتیجهای میرسند که «اعتماد به غرب» جواب نمیدهد و نباید این مسیر تکرار شود*؟
ما دفعهی اوّلمان نیست که از «اعتماد به غرب» و آمریکا اینجوری ضربه میخوریم. *در قضیهی ملیشدن صنعت نفت، در آن زمان خوشبینی به آمریکا فوقالعاده زیاد بود. دکتر مصدق واقعاً ملیگرا بود و دلش هم میخواست که کار بزرگی برای پیشرفت کشور و ملت کند، امّا نقطهضعف اساسیاش خوشبینی زیاد به آمریکا بود و در نهایت فریب آنها را خورد و علیه او کودتا کردند*. خب این یک تجربه است، منتها آخرین تجربه هم نبود. بعد از آن هم در دورهی پهلوی، آمریکا در جهت بهبود شرایط به نفع ملت ایران کاری نکرد. *اگر هم ارتش ما را تجهیز کردند بهخاطر جنگ ویتنام بود و نیروی هوایی ما برای سرکوب مبارزان ویتنامی به آنجا میرفت. این هم در جهت منافع آمریکا بود و هیچ ربطی به منافع ما نداشت*. در واقع، ما ارتش ملی نداشتیم. خب این هم حاصل اعتماد دولت طاغوتی و شاهنشاهی بود. البته اعتمادش به آمریکا برای حمایت از خودش بود.
بعد از انقلاب هم *در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا و گروگانگیری، قرارداد الجزایر بین ما و آنها نوشته شد، ولی آمریکاییها به تعهداتشان عمل نکردند، درصورتی که ما عمل کردیم و گروگانها را تحویل دادیم*.
در دههی هفتاد در زمان ریاستجمهوری آقای هاشمی، *در ماجرای گروگانگیری آمریکاییها در لبنان، از ما برای آزادی گروگانهایشان درخواست کمک کردند و گفتند جبرانش میکنیم، ولی نکردند*.
ببینید تجربهها تکرار و تکرارشده، ولی عبرت گرفته نشد.
*در همین برجام آقای دیپلمات ما (ظریف) با یک باور خوشبینانه می
این کار، *علامت دادند که ما ته خطمان غرب است و موقتاً با شما کاری میکنیم. خب او هم هیچوقت سرمایهگذاری دائمی نمیکند. غربیها هم مطمئن بودند که این آقایان بنای آخرشان آنجاست*.
البته در مذاکرات وین آقای عراقچی خوب ظاهر شد و برای دفاع از منافع ملی موضع قوی گرفت، *منتها وقتی رئیس او پیغام میدهد که هرجوری هست توافق کن و بیا، یعنی باید منافع ملی را بدهی برود! درحالی که اگر به او بگویی محکم بایست و از موضع حقّت دفاع کن، طرف مقابل پیغام میفرستد که بیا دور بعدی مذاکرات را ادامه بدهیم؛ امّا متأسفانه این دولت مذاکره را ضایع کرد*.