پس کو این در لامصّب
بچهها یکییکی از خواب میپریدند بالا. داد میزدند: های مُردم! و شکماشونو میگرفتند و میدویدند طرف توالتها. ده تا توالت بود و جلوی درِ هرکدامشون دهبیست نفر ایستاده بودند تو نوبت. سروصداشون مقرّو پر کرده بود. کسی هم که از توالت میاومد بیرون، شکمشو میگرفت و میدوید ته صف.
اکبر کاراته هم مسموم شده بود که یکدفعه از خواب پرید بالا. داد زد: های مُردم! های خراب کردم! و دوید بهطرف ته سنگر. یکدفعه پردهای را که دم سوراخ کولر آویزان بود، زد کنار و خواست بره بیرون که با صورت و سینه محکم خورد به دیوار سنگر. داد زد: آخ مُردم! و به خودش پیچید. پرده را کشید و گفت: پس کو این درِ لامصّب؟ ای خدا، عراقیها مسموممون کردند و حالا هم در سنگر رو محکم گرفتهاند! و بعد دوباره پرده را میکشید و میگفت: بچهها، پس کو این در لامصّب؟ عابدینی گفت: هی، آقای مسموم! در اون طرفه. این سوراخِ کولره!
اکبر کاراته -که به خودش میپیچید- گفت: خاک بر سرت کنند! حالا که خودمو خراب کردم میگی در اون طرفه و دوید بهطرف در
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
📚 معرفی گتاب
دختر شینا
دختر شینا خاطرات قدمخیر محمدی کنعان است که موضوع آن جنگ ایران و عراق است. کتاب توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیدهاست. کتاب به همت بهناز ضرابی زاده گردآوری شدهاست. کتاب ظرف مدت چهار سال به چاپ بیست و دوم رسیدهاست. «دختر شینا» کتابی نسبتاً مفصل از زبان همسر یکی از کشتهشدگان جنگ ایران و عراق است .
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
🌻کرامات شهدا
زودتر بیا
پاسدار شهيد «محمدجواد درولي» با عشق و علاقه ي زيادي به شهيد حسين غياثي داشت و پس از او آرام و قرار نداشت. به او متوسل مي شد و حتي به او نامه مي نوشت كه از خدا بخواهد او را نيز بطلبد.
شب سوم شعبان از رنج فراق حسين به خواب رفت. او را در عالم رؤيا ديد كه به محمدجواد خطاب مي كرد: «بيا كه منتظرت هستيم و جايت نيز مشخص و معين است.» محمدجواد از بستر برخاست. به نماز شب ايستاد. سوار بر موتور در همان نيمه هاي شب به قصد حلاليت طلبي، سراغ دوستان خود رفت، حتي نماز صبح را (در تهران) در منزل يكي از آن ها خواند. روز بعد عازم جبهه شد و ديگر برنگشت.
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
کیمیا
کارگردان: احمدرضا درویش
خلاصه داستان
پس از گذشت نه سال، وقتی «رضا» از اسارت آزاد میشود پی میبرد که همه اعضای خانوادهاش را از دست داده. حال او در جستجوی تنها بازمانده ی خود، فرزندش است. «کیمیا» فرزند «رضا» نزد «شکوه» در مشهد زندگی میکند. مشکل اینجاست که «شکوه»
«کیمیا» اولین فیلم مهم و دیدهشده احمدرضا درویش است. هرچند که او پیش از این هم فیلم ساخته بود. «کیمیا» را میتوان به دو بخش مجزا تقسیم کرد؛ بخش اول که مربوط به سالهای جنگ است و بخش دوم که به سالها بعد میزند و جستجوی پدری را به دنبال فرزندش به نمایش میگذارد.
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
ارسال شده از سروش:
#نماز
نماز ریاکار
چادرنشینی مسلمان، به شهر آمد، داخل مسجد شد، دید مردی با خشوع نماز می گذارد. توجهش به وی معطوف گردید. پس از نماز به او گفت: چه خوب نماز می خوانی، جواب داد علاوه بر نماز، روزه هم دارم و اجر نماز گزار صائم دو برابر نمازگزار غیر صائم است. مرد اعرابی که مجذوب او شده بود گفت: در شهر کاری دارم که باید آن را انجام دهم، بر من منت بگذار و قبول کن که شترم را نزد شما بگذارم تا بروم و برگردم. او پذیرفت و چادر نشین با اطمینان خاطر شتر به وی سپرد و از پی کار خود رفت. نمازگزار ریاکار با دور شدن اعرابی بر شتر نشست و با سرعت آن محل را ترک گفت. پس از ساعتی مرد چادرنشین برگشت ولی نه از نمازگزار اثری دید و نه از شتر. در اطراف و نواحی مسجد جستجو کرد، نتیجه ای نگرفت. بیچاره سخت ناراحت و متأثر گردید و یک شعر گفت که مفادش این بود: نمازش به شگفتم آورد و روزه اش مجذوبم ساخت، امّا نمازگزار روزه دار ناقه ی جوانم را با سرعت راند و برد .
لئالی الاخبار، ص ۳۳۰.
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
#جملات ناب رهبری
برجام دردی از اقتصاد ما دوا نکرد. 🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
حدیث روز چهارشنبه ۹۷/۱۲/۱۵
عَبدُالرَّحمنِ بنُ كَثيرٍ عَن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عَن أبيهِ عَن جَدِّهِ عَنِ الحَسَنِ بنِ عَلِيٍّ عليهم السلام ـ في بَيانِ قَولِهِ تَعالى: «نَدعُ أبناءَنا وأبناءَكُم ...» ـ: أخرَجَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله مِنَ الأَنفُسِ مَعَهُ أبي، ومِنَ البَنينَ إيّايَ وأخي، ومِنَ النِّساءِ اُمّي فاطِمَةَ مِنَ النّاسِ جَميعًا، فَنَحنُ أهلُهُ ولَحمُهُ ودَمُهُ ونَفسُهُ، ونَحنُ مِنهُ وهُوَ مِنّا.
عبدالرحمن بن كثير به نقل از جعفر بن محمّد به نقل از پدرش به نقل از جدّش به نقل از حسن بن على عليه السلام ـ در بيان آيه شريفه «نَدْعُ اَبْناءَنا وَاَبناءَكم...» ـ: پيامبر صلي الله عليه و آله خارج شد در حالى كه از «اَنْفُس»، پدرم با او بود و از فرزندان، من و برادرم بوديم و از زنان از ميان همه مردمان، مادر من فاطمه بود. ما خاندان او و گوشت و خون و جان اوييم، ما از او هستيم و او از ماست.
أمالي الطوسيّ، 564 / 1174 - ينابيع المودّة، 1 / 165 / 1
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
🔸 شروع یک روز عالى و خوب
🍁 با یاد و خاطره شهدا عزیزمان
🌷شهید حسین رضایی 🌷
🍁 شادی روحش صلوات
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
کبوتر
تویوتا سقف نداشت. ماشین مکانیکا و مال خط مقدم بود، بهش می گفتیم کبوتر. همه روی دژ قدم میزدیم که با سرعت اومد طرفمان. میاومد که همه جیغی زدند و فرار کردند. پیرمرادی گفت: یاعلی! این دیگه کیه؟ عابدینی گفت: نکنه کبوترو عراقیا دزدیدهاند. نگاهش میکردیم که اومد و از کنارمون گذشت. کسی داد زد و گفت: اکبر کاراته بود. يکي دیگر گفت: نه، شیخ مهدی بود. کبوتر مثل جت میرفت. یک طرف دژ آب بود و یک طرفش باتلاق. نگاه به کبوتر میکردیم که رفت طرف آب. همه داد زدیم: یا اباالفضل! که یکدفعه کسی زد به سر فرمان و کبوتر را کشوند طرف باتلاق. کبوتر از دژ سهمتری افتاد پایین. دوسه تا کله خورد و وارونه افتاد. هرچه وسایل مکانیکی داخلش بود، پاشید توی بیابونای شلمچه. همه با هم گفتیم: مُردند! تمام شدند! و دویدیم بهطرف کبوتر. داشتيم میدویدیم که اکبر کاراته و شیخ مهدی آخواوخ کنان از لای کبوتر اومدند بیرون.
میرفتیم طرفشان که صادقی گفت: بهخیر گذشت!
مجموعه کتب اکبرکاراته،
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
22.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای روح دعا سلام مهدی
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
به گزارش اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان مرکزی نخستین جشنواره ملی مهدویت با عنوان صراط اسفند ماه 1397 در این مرکز برگزار گردید .
این جشنواره با موضوعات : انیمیشن - پوستر - نقاشیخط - موشن گرافی از دی ماه 1397 شروع گردیده و بیش از 100 اثر به این جشنواره راه پیدا کردند .
مصطفی مشایخی اظهار داشت در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمود متوسل آرانی مدیر عامل بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) ، جناب آقای جواد محدثی نویسنده ، محقق و دانشمند ، جمعی از هنرمندان و مدیران محترم استان حضور داشتند .
در این مراسم از نفرات برگزیده نفر اول پوستر ( مرتضی رحمتی ) نفر دوم پوستر ( محمد ربیعی ) نفر سوم پوستر ( سید کمال بخشایش ) نفر دوم نقاشیخط ( هادی هنردوست ) نفر سوم نقاشیخط ( سیده مرجان میرخاتمی ) و همچنین نفر اول موشن گرافی ( ابوالفضل محمدی ) تقدیر گردید
http://www.markazi.bonyaddefa.ir//News/نخستین-جشنواره-هنری-ملی-مهدوی-صراط-اسفند-ماه-1397-استان-مرکزی-
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
نهمین جلسه شورای اداری اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان مرکزی با حضور استاندار مرکزی، معاونین استاندار و مدیران دستگاه های استان در روز سه شنبه، 14 اسفند ماه 1397 در سالن جلسات اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان مرکزی برگزار شد.
http://www.markazi.bonyaddefa.ir//News/نهمین-جلسه-شورای-هماهنگی-
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi