🌹
خداوندا
حال که منت نهادی و در بامدادی دگر
بیدارم ساختی،
و جانی دوباره ام بخشیدی،
تا ببینم ، بشنوم ، بگویم و بدانم ،
باز منت گذار و یاریم ده تا ببینم تمام
زیبائی ها و خوبی ها را.
بشنوم فریاد سکوت بی پناهان را
و بر زبان برانم آنچه تو را خشنود می سازد
خدایا ...
برای خوب شدن و خوب ماندن
اراده کرده ام
پس یاریم ده تا همانی باشم که تو میخواهی ...
آمین ...
─┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═─┅─
الهی که تقدیر ما را جوری بنویسد که او ،
قربونش برم
فداش بشم
حضرت عشق جل جلاله
از ما راضی باشه
و ما
روسفید باشیم
البته که قطعا همینطور خواهد شد
چرا که دل اگر زنگار نگرفته باشد و همیشه آفتاب انوار صاحب دل ، به دل عاریتی که به ما سپرده شده
بتابد
هرگز این دل چراگاه شیطان نمیشود
دل
بسان قطب نما عمل میکند
و صاحب دل که اوست
دل همیشه در مسیر تشعشعات و فرکانس های ساطع شده از طرف صاحب دل قرار میگیرد
خدا جونم
حضرت عشق جل جلاله
ازت تشکر میکنم
یه روز دیگه
فرصت دادی
بتونم
تو این کره خاکی
مهمونت
باشم
تو
عشقم
میزبانم
و چه
افتخاری
بالاتر
از این
که
فقط عطر
تو را استشمام
کنم
خدا جونم
حضرت عشق جل جلاله
عطر حضورت را همه جا حس میکنم
و چقدر این عطر معطر است
چقدر گرم و شیرین
و کسیکه عطر حضور را چشید
یا بچشه
دیگه محال است که
از این عشق
غافل بشه
خدا جونم شکرت
خدا جونم شکرت
خدا جونم شکرت
خدا جونم عاشقتم
خدا جونم عاشقتم
خدا جونم عاشقتم
که از من ، بعنوان عشقت پذیرایی میکنی با عشق
با محبت
و این عشقت را فراموش نمیکنم
بغلم میکنی
نازم میکنی
بوسم میکنی
و ....
ناز و اداهای یه مخلوق عاشق با خالق معشوق
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جول_اوستین :
داستان جدیدی برای زندگیت بنویس
#جول_اوستین
بزرگترین سخنران انگیزشی دنیا
💎✨🌟✨💎
راز و نیاز با خدا
مهربان من ❤️
ارامشم را مدیون نگاه توام
تو خواستی تا من بخواهم
و تو خواستی که بشنوی
خواستی که
شادی،مهمان دلمـ شود،
خواستی که امروز سبکبال مثل پرنده ای آزاد،
رها باشم
چقدر دوست داشتنی هستی
چقدر به تو امیدوارم
چقدر راز و نیازبا تو شیرین است .
الهی که تقدیر ما را جوری بنویسد که او ،
قربونش برم
فداش بشم
حضرت عشق جل جلاله
از ما راضی باشه
و ما
روسفید باشیم
البته که قطعا همینطور خواهد شد
چرا که دل اگر زنگار نگرفته باشد و همیشه آفتاب انوار صاحب دل ، به دل عاریتی که به ما سپرده شده
بتابد
هرگز این دل چراگاه شیطان نمیشود
دل
بسان قطب نما عمل میکند
و صاحب دل که اوست
دل همیشه در مسیر تشعشعات و فرکانس های ساطع شده از طرف صاحب دل قرار میگیرد
بار الها
انوار بیکرانت را به دل ما بتابان
و
دل ما را همیشه نورانی به نور عشق و صفای
خود منور گردان
تو قبله نمای منی و من شتابان به سوی تو روان
تو هادی منی و من چو آب روان در پی نیکان
تو عشقی ، تو نوری ، تو شوری ، تو شوقی
من عاشق تو ، من جلوگاه نور تو ، من بازتاب شور و شوق تو
تو اراده کنی ، من نیست شوم ، تو اراده کنی من هست شوم
تو اراده کن ، من هفت شهر عشق را ، به چشم بر هم زدنی، طی شوم
تو اگر بر بزم عاشقان کویت ، عطر حضور پاشی
همه ما ، ز عطر حضور تو ، مدهوش و بیهوشی به گوشه ای پاشی
چهچهه بلبلان مست و ملنگ ، چه غوغایی به پا کرده
گویی ملک و فرشته نازل گشته و سرور به پا کرده
عالم بالا ، همه ذکرشان علی علی هست و عشقشان علی مولا
علی مولا ، علی عاشق ، علی والا ، علی اسدالله الغالب، علی مولا
تو گویی چرخ روزگار عشق ، با علی سرشته اند
که علی و ملایک آنچنان محو عشق و محبت تو گشته اند ، که همه سر گشته اند
ساز دلتون کوک
الهی که همیشه شاد شاد شاد باشید
که او فقط همین ، ز ما خواهد
معشوق اینجوری سراغ داری ؟
مگه از خودش اینجور دلبری کردنو یاد گرفته باشه
خلاصه که دل بده
ببین کی این دلو میخره
این دلی که اون میخره
دیگه دل نیست
کعبه عاشقان است
داره هر لحظه بوسه میزنه
از وقتی که گفت
فتبارک الله احسن الخالقین
«گفتم: «محسن جان! دیر میای بچهها نگرانتن».
لبخندی زد و گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده». ...
(خاطرات همسر شهید)
کتابی که بنده خودم مطالعه کردم خیلی خوب و جذابه عزیزان اگه تونستن توصیه میکنم حتما بخونن🌹
کتاب: شنبه آرام
🌹۷ آذر سالگرد شهادت دانشمند هسته ای شهید محسن فخری زاده
#شهید_فخری_زاده
#مرگ_بر_اسرائیل
کانال شهید مهدی باکری 👇
https://eitaa.com/Mehdibakri2
*بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیٖم*
✍️ شخصی می گفت:
من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای❣️ اموات به مسجد مقدس جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است ،
به هر ماشینی میگفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت.
خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم .
یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله ، به راننده گفتم جمکران ، گفت بفرمایید.
تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟‼️
راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم.
بعد از رساندن آنها به مقصد ، به سمت جمکران رفتیم.
گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود ؟
گفت:کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم.
مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد.
گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن.
گفت:شبی ساعت دوازده ، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم،
هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند.
از کنار آنها که رد شدم، گفتند جمکران.
گفتم من خسته ام و نمی برم.
مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم.
با وجود کم میلی آنها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم.
به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید.
ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم می برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو.
بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟
به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هزیان می گویی‼️
دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟
با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟
گفت:برو جمکران.
گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟
گفت:آن خانواده گریه میکنند و نگران هستند.
گفتم به من چه؟
گفت:کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آنرا تحویل بده.
به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و توهم است، برگردم بخوابم.
در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است.
آنرا باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد.
سوار ماشین شدم و رفتم جمکران.
دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند.
گفتم:خواهر چرا گریه میکنی؟
گفت:برادر من، شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟
گفتم:شوهرتان کجاست؟
گفت:چرا سوال میکنی؟
گفتم:من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟
گفت:شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است.
گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم.
به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟
زن گفت:این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل میکنم.
گفت شما کی باشید؟
کیف را در آوردم و به او دادم.
مرد کیف را گرفت و درب آنرا با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟
گفتم آقا به من گفت که بیایم.
چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟
گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند:
*"«إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ»"*
دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت
که این سجیه به جز در شما نمی بینم.
ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم
تو در کنار منی و تو را نمی بینم.
مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آنرا تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد.
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود
اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفرج
*ان شاالله،*
*قلب مبارک حضرت مهدی (روحی فداه و عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اعمال همه ما راضی باشد.*
💦ملتمس دعای فرج و❣️شهادة
✨﷽✨✨✨
اللهم عجل لولیک الفرج
🍇🍇🍇🍇🍇
سبب خیر باش و آن را نشر بده
*✨روزگارتان با یاد خدا خوش باد.*
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خداوند شما را برای پیروزی و سروری آفریده
حتی لحظه ای خود را دست کم نگیرید
شما قدرت نامحدودی دارید
بگو وتکرار کن :
خدایا سپاسگزارم
#جول_اوستین
بزرگترین سخنران انگیزشی دنیا
💎✨🌟✨💎
✅ چند راز روحیه ی قوی
🍍 موهبتهای خود را شمارش کنید نه مشکلاتتان را
🍍در لحظه زندگی کنید
🍍 به عزیزانتان بگویید دوستت دارم
🍍 بخشنده باشید نه گیرنده.
🍍 در هر چیزی و هر کسی خوبیها را جستوجو کنید.
🍍 هر روز دعا کنید.
🍍 هر روز حداقل یک کار خوب انجام دهید.
🍍 در زندگی اولویت داشته باشید.
🍍 اجازه ندهید مسائل کوچک و خیالی شما را آزار دهد.
🍍 عادت "همین الآن انجامش بده" را تمرین کن.
🍍 زندگیتان را با افرادی که #انرژی_مثبت دارند پر کنید
🍍 خندیدن و گریه کردن را بیاموزید.
🍍 #لبخند بزنید تا دنیا به شما #لبخند بزند.
از هیچ چیز یا هیچ کس غیراز #خدا حساب نبرید
در سختیها به #خدا_توکل کنید..