51.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیره و رفتار امام مهدی هنگام خروجش
بخش ۱
https://eitaa.com/akhbare_akherozaman/6469
41.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیره و رفتار امام مهدی هنگام خروجش
بخش ۲
https://eitaa.com/akhbare_akherozaman/6470
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از هر کجا بگوییم سخن کربلا و عشق خوشتر است
#نماز_اول_وقت
🪴آیت الله حق شناس ( رحمة الله علیه) به افرادی که نمازهایشان قضا ميشد میفرمودند:
📙 که سوره یس و زیارت عاشورا بخوانيد تا قلبتون ازظلمات و تاریکی به نور قرآن و زیارت عاشورا روشن و هدایت شود...
#ادبستان_نماز
اگـه نـمـاز درک بشه
محاله که ترک بشه
#نمازاول_وقت
💎 نماز شب
هنگامی که قیامت بر پا شود، نماز شب به صورت سایه ای در بالای سر نماز شب خوان قرار می گیرد و تاج روی سر او و لباسی برای بدنش می باشد.
📚 ارشاد القلوب، ص 316.
#نماز_شب
___________
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
نورانیت دل به برکت سحرخیزی و شبزندهداری نصیب انسان میشود، جایگاه مقام محمود واسطه قیام در شب برای او فراهم میگردد و هنگامی که سحرخیزی با استغفار توأم میشود، اثرات بسیار عظیمی در سعادت و نیکورزی انسان از خود به جای میگذارد.
آیتالله قاضی طباطبائی درباره استاد خود، مرحوم سید احمد کربلایی، میفرماید: شبی از شبها را در مسجد سهله میگذراندم در نیمه شب یکی وارد شد و بعد از فریضه صبح به تا طلوع خورشید سجده رفت. آنگاه دیدم آقا سیداحمد بکاء است که از شدت گریه، خاک سجدهگاه او گِل شده است و وقتی صبح شد و به حجره رفت.
آیت اللهالعظمی بهجت نقل فرمودند: شخصی در زمانی که ما در نجف بودیم، درصدد برآمده بود که ببیند که چه کسانی سحر در حرم حضرت امیر علیهالسلام در نماز وَترشان دعای ابوحمزه را میخوانند، آنگونه که به خاطر دارم، کسانی را که مقید بودند این عمل را هر شب در حرم حضرت انجام بدهند، شمرده بودند و دیده بودند بیش از هفتاد نفر هستند. (نقل از آیتالله مصباح یزدی)
آقای شیخالاسلامی میگفتند: که آخوند کاشی یک روز از مدرسه بیرون میآید و یکی از شاگردان ایشان را برای افطار دعوت کردند و با اصرار زیاد سحر را هم نگه داشته بود، آخوند فرموده بودند به شرطی که با من کاری نداشته باشید و دنبال کار خود بروید، ولی من به کرات برای پذیرایی پیش آقا میرفتم که ببینم چه کار میکند، ملتفت این قضیه شدم که ایشان از افطار تا سحر مشغول عبادت بودند و در نماز وتر در قنوتش تمام «دعای ابوحمزه ثمالی» را با صوت حزین و گریه میخواندند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش
💫خدایا !
با بندگیات تعریف میشوم:
همچون باد به وزیدن...
همچون رود به رفتن ...
و همچون دل به تپیدن ...
بیبندگیات نیز تعریف میشوم :
همچون بادِ بیوزش
همچون رودِ بیرَوِش
و همچون قلبِ بیطَپِش
💫الهی !
بگذار ، چون باد در اوج آسمانت جریان یابم ...
همچون رود به سوی دریایت هدایتگر شوم و همچون دل ،
در نظرگاه الهیت باقی بمانم.
۱/۲
🔻ظهر چهارشنبه ۱۴۰۲٫۹٫۲۹ دلمشغول از قضیهای به دامانِ کریمهٔ آل الله پناه بردم. به رسمِ عاشقی در چنین لحظاتی منتظر دریافتِ پیام هستم.
🔸صدای اذان التیامِ دلم بود. راهیِ مسجد اعظم شدم. داشتم مُهر بر میداشتم که صدای پختهای از پشت سلامم داد. برگشتم و پیش از دیدنِ سیمایش به گرمی جواب دادم: «علیکم السلام»
🔸یک پیرمرد آفتابسوخته بود. تا این جواب سلام را شنید گفت: به به! و از طلبگی تمجید کرد. پیشنهاد دادم برای نماز جماعت کنار هم بنشینیم.
🔸قبل از نماز دیگر مجال صحبت نبود. تکبیرة الاحرام گفتیم. متوجه شدم این مرد سپید مو در تمام نماز، حالِ حضور و خشیت و بکاء دارد. اذکار رکوع و سجود را با ناله و اشک سر میداد.
🔸بعد از نماز عصر بساط صحبت پهن کردم. کار واجبی داشتم که باید زود میرفتم. اما در دل گفتم هر چه میخواهد بشود. اکنون مهمترین کار دنیا برایم مصاحبت با این مرد زلال است.
🔸گفت من تا کلاس اول ابتدایی بیشتر درس نخواندم. در قرائت قرآن هم فقط ترجمهاش را میخوانم. گفت در میدان میوه و ترهبار تهران مسئولیت دارد. گفت امانتداری در کارشان خیلی سخت است و نگرانی دارد...
۲/۲
🔹نیم ساعت صحبت کردیم. تا توانستم سکوت کردم تا بیشتر بشنوم. هر جای صحبت اسم حضرت حق میآمد منقلب میشد و برقِ اشک در چشمان چروکیدهاش دلبری میکرد. یک بار اسم مدینه آمد، بلافاصله برای حضرت زهرا گریست.
🔹تعریف کرد که یکبار نماز آیت الله بهجت را درک کرده و با دیدن گریه ایشان در نماز تعجب کرده. گفت بعدها فهمیده تعجب ندارد. گفت:
«گریه ندارد؟! نماز همهاش گریه است!
إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ
اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ
صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ...»
🔺گویا اولین بار بود آیات فاتحة الکتاب را میشنیدم.
اشکم سرازیر شد.
🔹فهمیده بود ایاک نعبد یعنی چه. میگفت ما وقتی داستان بتپرستان را میشنویم به آنها میخندیم و میگوییم معلوم است که سنگ و چوب پرستیدن ندارد! ولی خودمان صبح تا شب داریم برای غیر خدا کار میکنیم. غیر خدا را میپرستیم. همان سنگ و چوب و آهن را...
🔹در طول گفتگو به چند جای قرآن اشاره کرد. ترجمهی آیات را از بَر بود. ترجمه را که میگفت آیهاش به رنگ تازهای در ذهنم مجسم میشد و قلبم را میگرفت. یکجا به ندای پروردگار به حضرت موسی اشاره کرد: «يا مُوسى إِنِّي أَنَا الله!»
عجب ندای با عظمتی!
🔺از هدایت یافتن جادوگران فرعون یاد کرد. و جملهٔ طوفانیشان پس از تهدید فرعون؛ که گفتند: هر چه میخواهی با ما بکن. ما راه را پیدا کردیم...
«قالُوا لا ضَيْرَ! إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ»
🔺پیامی که منتظرش بودم گرفتم.
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
🔹در انتها از او نصیحت خواستم و تعابیر خاصی شنیدم. حاج داوود التماس دعا داشت. گفتم چشم. اما احتیاج من به دعای شما خیلی بیشتره.
ما را به دعا کاش فراموش نسازند
رندانِ سحرخیز که صاحب نفسانند
آنانکه به عطر نفس و ذکر مناجات
خورشید جهان تاب به شامِ دگرانند
@mahdi_pz