اگه من انگشترو ندزدم کسی دیگه میدزده یک مثالی هست که میگه آنکس که عیان است چه حاجت به بیان است/ در خصوص تبلیغات کیک سعیدیسم نوشتیم فورا از پیجش پاک کرد ولی نمی‌شود هم رسالت جهاد تبیین را به دوش کشید هم تبليغ کیک و عطر و لباس زیر زنانه کرد! بعد به سران قوا هم فحاشی کرد و مردم را مثل خودت حساب کنی!! نمیشه بیای بگی ما همینطوری قضا قورتکی اسم پیجمان را #سعیدیسم گذاشتیم بعد عکس بچگیات با لب آویزان را بزنی و دوستانت مشابهت رو در لباس نظامی چچنی بصورت پیرمرد و آینده ات بزنن!/ وقتی دوستان انقلابی بعنوان یک بلاگر خودشیفته تورا معرفی می‌کنند/ نیا ناراحت بشو / چطور به همه هر چیزی بخواهی میگی ولی از نقد گریزانی؟ چطور به خودت جرأت می‌دهی قبح شکنی کنی و مطالبی رو که باید به مراکز امنیتی در خصوص جرائم یک فرد که ماساژ می‌دهد رو در کانالت عمومی میکنی؟ بعد هم اسم خودت رو انقلابی میگذاری؟ نوچه هات هم که دقیقا کار خودت را دست گرفتن؟ با تک پوش و ترویج مارک ها و برندهای غربی! تا معرفی ات بعنوان گنده لات مجازی!!! خسته نشدی ازین همه عوام فریبی؟ گیرم که خلق را به دلقی فریفتی! با دست انتقام طبیعت چه میکنی؟ @basyrat_ir #بصیرت‌آگاهی‌همراه‌باایمان‌قلبی‌است.

نکوهش امام صادق(ع) از کمک به فقرا با اموال دیگران مردی با استناد به آیه‌ای از قرآن، برای کمک به فقیران از دیگران دزدی می‌کرد و گمان می‌برد که این کارش سزاوار پاداش است، اما امام صادق(ع) با متوجه شدن این موضوع، برداشت نادرست این مرد از آیه 160 سوره انعام را مورد نکوهش قرار داد. عقیق:کتاب «احتجاج» نوشته شیخ طبرسی از محدثان موثق و علمای بزرگ نیمه اول قرن ششم هجری قمری است. در این کتاب ارزشمند مناظره‌های پیامبر(ص) و ائمه و همچنین استدلال‌های برخی از اصحاب ائمه در برابر مخالفان و افراد مختلف و پیروان ادیان غیر اسلامی، نسبت به اصول و فروع دین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری آمده است.  در جلد دوم این کتاب روایتی زیبا از امام صادق(ع) درباره نیاز به مفسر قرآن و همچنین آثار برداشت نادرست از قرآن کریم آمده است که در ادامه می‌خوانید. امام صادق(ع) فرمود: شنیدم گروهی کم‌مایه شخصی را بسیار تعظیم کرده، فضایل و کمالاتی را برای او بر می‌شمرند. دوست داشتم او را از نزدیک ـ به نحوی که مرا نشناسد ـ ببینم تا ارزشش را بفهمم. روزی او را در اجتماع انبوهی دیدم که مردمان نادان بی‌دانش دور او را گرفته بودند. من به صورت ناشناس، کناری ایستادم و به او و مردم نگاه می‌کردم و او می‌کوشید تا خود را از جمع بدر آورد! عاقبت خود را خلاص کرد و من برای انجام خواسته خود او را تعقیب کردم. وی در دکان نانوایی توقف و نانوا را غافلگیر کرد، دو قرص نان برگرفت و رفت. من از او در شگفت شدم ولی گفتم شاید با نانوا حسابی دارد. آنگاه رفت تا به دکان بقالی رسید. آنجا نیز دو انار دزدید و سخت مواظب بود که بقال نبیند. باز از این منظره تعجب کردم ولی با خود گفتم شاید با بقال معامله و حسابی دارد و اصلا چه حاجتی به دزدی دارد آن هم دزدی دو دانه انار! همچنان او را رها نکردم تا به خرابه‌ای رسید که بیماری در آنجا افتاده بود. دو قرص نان و دو انار را نزد وی گذاشت و از آنجا گذشت. او از جلو و من از پی رفتیم تا از دروازه شهر گذشتیم. به بیرون شهر که رسیدیم وی را صدا زدم و به او گفتم: مدتی بود نام تو را شنیده و مشتاق دیدار تو بودم و امروز به ملاقات تو رسیدم ولی کارهایی از تو مشاهده کردم که فکر مرا مشغول و نگران ساخته و اینک از آن امور از تو پرسش می‌کنم تا این نگرانی رفع بشود. من تو را دیدم که از نانوایی دو قرص نان دزدیدی. سپس به انار فروشی گذشتی و دو انار هم از او ربودی! پاسخ داد قبل از هر چیز بگو ببینم کیستی؟ گفتم: مردی از فرزندان آدم و از امت محمد(ص). گفت: از کدام خانواده‌ای؟ گفتم: از اهل بیت رسول خدا(ع). گفت: اهل کدام شهری؟ گفتم: مدینه پیامبر. گفت: نکند تو جعفر بن محمد هستی؟ گفتم: همانم. گفت: چه فایده! نواده پیامبری که از دین بی‌خبر است و علم جد و پدرت را ترک کرده‌ای، زیرا کاری که در خور مدح است و کننده آن شایسته تمجید و ستایش است جا نداشت که مورد انکار و ناسپاسی قرار بگیرد. گفتم: جهل من از کجا واضح شد و بی‌خبری من از دین کجاست؟ گفت: همین که خدا آیه 160 سوره مبارکه «انعام» می‌فرماید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلا یُجْزى إِلاَّ مِثْلَها؛ کسی که کار نیکی انجام دهد 10 ثواب دارد و کسی که کار بدی انجام بدهد زیاده از همان یک گناه بر او نیست«. من با دزدی کردن دو قرص نان دو گناه کردم، چنانکه با ربودن دو انار دو گناه دیگر انجام دادم. پس روی هم چهار گناه کردم ولی خود از آنها نخوردم بلکه دو انار و دو قرص نان را صدقه دادم و هر یک به مقتضای آیه قرآن 10 حسنه دارد که می‌شود چهل ثواب. بنابراین از یک سو چهار گناه و اما از دیگر سو چهل حسنه به جا آوردم و چهار حسنه، مقابل چهار گناه خارج شود. در نتیجه سی و شش حسنه برای من باقی می‌ماند. من در جوابش گفتم: مادرت در سوگ تو گریه کند! تو خود جاهل کتاب خدایی! مگر نشنیده‌ای که خداوند بزرگ در آیه 27 سوره مبارکه «مائده» می‌فرماید: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ؛ همانا خداوند، عمل خوب را از پرهیزکاران می‌پذیرد و شرط پذیرفته شدن عمل تقوا است»؛ و تو با دزدیدن دو قرص نان دو گناه کردی و با ربودن دو انار دو گناه دیگر، با صدقه دادن آنها نه تنها حسنه‌ای را انجام ندادی بلکه چون بدون رضایت صاحبانش به فقیر دادی چهار گناه دیگر بر آن چهار گناه افزودی. او همچنان خیره خیره به من نگاه می‌کرد و از من نپذیرفت، من نیز او را رها کردم و گذاشتم. پی نوشت:بایستی به انقلابی نماهایی مثل سعیدیسم/ رسولیسم/سیدحسینی که به غلط و برای عوام فریبی منتقدین خود را متهم می کنند،که چرا مثل ما با تصویر خود فعالیت نمی کنید؟ و این را دلیل بر درستکاری خود می دانند اتفاقا درپاسخشان باید گفت:شما نیاز به ترویج و تبلیغ چهره خود دارید چرا که دسته اول که بلاگر هستند تبلیغات پختن کیک و مارک ها و برندهای لباس های غربی و هم جنس گرایی و اقلامی که هیچ

نکوهش امام صادق(ع) از کمک به فقرا با اموال دیگران مردی با استناد به آیه‌ای از قرآن، برای کمک به فقیران از دیگران دزدی می‌کرد و گمان می‌برد که این کارش سزاوار پاداش است، اما امام صادق(ع) با متوجه شدن این موضوع، برداشت نادرست این مرد از آیه 160 سوره انعام را مورد نکوهش قرار داد. عقیق:کتاب «احتجاج» نوشته شیخ طبرسی از محدثان موثق و علمای بزرگ نیمه اول قرن ششم هجری قمری است. در این کتاب ارزشمند مناظره‌های پیامبر(ص) و ائمه و همچنین استدلال‌های برخی از اصحاب ائمه در برابر مخالفان و افراد مختلف و پیروان ادیان غیر اسلامی، نسبت به اصول و فروع دین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری آمده است.  در جلد دوم این کتاب روایتی زیبا از امام صادق(ع) درباره نیاز به مفسر قرآن و همچنین آثار برداشت نادرست از قرآن کریم آمده است که در ادامه می‌خوانید. امام صادق(ع) فرمود: شنیدم گروهی کم‌مایه شخصی را بسیار تعظیم کرده، فضایل و کمالاتی را برای او بر می‌شمرند. دوست داشتم او را از نزدیک ـ به نحوی که مرا نشناسد ـ ببینم تا ارزشش را بفهمم. روزی او را در اجتماع انبوهی دیدم که مردمان نادان بی‌دانش دور او را گرفته بودند. من به صورت ناشناس، کناری ایستادم و به او و مردم نگاه می‌کردم و او می‌کوشید تا خود را از جمع بدر آورد! عاقبت خود را خلاص کرد و من برای انجام خواسته خود او را تعقیب کردم. وی در دکان نانوایی توقف و نانوا را غافلگیر کرد، دو قرص نان برگرفت و رفت. من از او در شگفت شدم ولی گفتم شاید با نانوا حسابی دارد. آنگاه رفت تا به دکان بقالی رسید. آنجا نیز دو انار دزدید و سخت مواظب بود که بقال نبیند. باز از این منظره تعجب کردم ولی با خود گفتم شاید با بقال معامله و حسابی دارد و اصلا چه حاجتی به دزدی دارد آن هم دزدی دو دانه انار! همچنان او را رها نکردم تا به خرابه‌ای رسید که بیماری در آنجا افتاده بود. دو قرص نان و دو انار را نزد وی گذاشت و از آنجا گذشت. او از جلو و من از پی رفتیم تا از دروازه شهر گذشتیم. به بیرون شهر که رسیدیم وی را صدا زدم و به او گفتم: مدتی بود نام تو را شنیده و مشتاق دیدار تو بودم و امروز به ملاقات تو رسیدم ولی کارهایی از تو مشاهده کردم که فکر مرا مشغول و نگران ساخته و اینک از آن امور از تو پرسش می‌کنم تا این نگرانی رفع بشود. من تو را دیدم که از نانوایی دو قرص نان دزدیدی. سپس به انار فروشی گذشتی و دو انار هم از او ربودی! پاسخ داد قبل از هر چیز بگو ببینم کیستی؟ گفتم: مردی از فرزندان آدم و از امت محمد(ص). گفت: از کدام خانواده‌ای؟ گفتم: از اهل بیت رسول خدا(ع). گفت: اهل کدام شهری؟ گفتم: مدینه پیامبر. گفت: نکند تو جعفر بن محمد هستی؟ گفتم: همانم. گفت: چه فایده! نواده پیامبری که از دین بی‌خبر است و علم جد و پدرت را ترک کرده‌ای، زیرا کاری که در خور مدح است و کننده آن شایسته تمجید و ستایش است جا نداشت که مورد انکار و ناسپاسی قرار بگیرد. گفتم: جهل من از کجا واضح شد و بی‌خبری من از دین کجاست؟ گفت: همین که خدا آیه 160 سوره مبارکه «انعام» می‌فرماید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلا یُجْزى إِلاَّ مِثْلَها؛ کسی که کار نیکی انجام دهد 10 ثواب دارد و کسی که کار بدی انجام بدهد زیاده از همان یک گناه بر او نیست«. من با دزدی کردن دو قرص نان دو گناه کردم، چنانکه با ربودن دو انار دو گناه دیگر انجام دادم. پس روی هم چهار گناه کردم ولی خود از آنها نخوردم بلکه دو انار و دو قرص نان را صدقه دادم و هر یک به مقتضای آیه قرآن 10 حسنه دارد که می‌شود چهل ثواب. بنابراین از یک سو چهار گناه و اما از دیگر سو چهل حسنه به جا آوردم و چهار حسنه، مقابل چهار گناه خارج شود. در نتیجه سی و شش حسنه برای من باقی می‌ماند. من در جوابش گفتم: مادرت در سوگ تو گریه کند! تو خود جاهل کتاب خدایی! مگر نشنیده‌ای که خداوند بزرگ در آیه 27 سوره مبارکه «مائده» می‌فرماید: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ؛ همانا خداوند، عمل خوب را از پرهیزکاران می‌پذیرد و شرط پذیرفته شدن عمل تقوا است»؛ و تو با دزدیدن دو قرص نان دو گناه کردی و با ربودن دو انار دو گناه دیگر، با صدقه دادن آنها نه تنها حسنه‌ای را انجام ندادی بلکه چون بدون رضایت صاحبانش به فقیر دادی چهار گناه دیگر بر آن چهار گناه افزودی. او همچنان خیره خیره به من نگاه می‌کرد و از من نپذیرفت، من نیز او را رها کردم و گذاشتم. پی نوشت:بایستی به انقلابی نماهایی مثل سعیدیسم/ رسولیسم/سیدحسینی که به غلط و برای عوام فریبی منتقدین خود را متهم می کنند،که چرا مثل ما با تصویر خود فعالیت نمی کنید؟ و این را دلیل بر درستکاری خود می دانند اتفاقا درپاسخشان باید گفت:شما نیاز به ترویج و تبلیغ چهره خود دارید چرا که دسته اول که بلاگر هستند تبلیغات پختن کیک و مارک ها و برندهای لباس های غربی و هم جنس گرایی و اقلامی که هیچ

🟢 شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۲ موضوع: عبرت‌های عاشورایی گفتگوی زنده ، گروه اندیشکده اسما ساعت ۲۲ با بیانات استاد فرازمند دوشنبه شب ۹ مردادماه با بخش دوم بیانات توسط استاد دادمان در خدمت مخاطبین ارجمند هستیم 🆔👈اندیشکده اسما اندیشکده سایبری مبارزین انقلابی ( اسما ) گردهمایی مدیران ،اساتید ،فعالین حوزه سایبری ☫ ⃟ٖٖٜٖٜ🇮🇷 ⃟ٖٖٜٖٜ🔍 ⃟ٖٖٜٖٜ🌐 بدون شک مقابله با دشمن فقط با شناخت کافی از او امکانپذیر است. آگاهی از ماهیت ، سوابق و برنامه‌های دشمن ، بسیار مهم و لازمه مقابله با اوست. گروه دشمن شناسی 🏕قرارگاه‌سایبری‌منهاج

|﷽ شنبه ۷ مرداد _روز تجلیل از اسرا و مفقودین #تقویم #سخنان_گوهربار_رهبری #شهادت #محرم #امام_حسین #عزاداری #نوحه #حضرت_عباس #عاشورا #تاسوعا #ذكر #حضرت_زهرا #ما_ملت_امام_حسینیم #مهر_حسینی #حي_على_العزا #نماز_اول_وقت #لبیک_یا_خامنه_ای _ _ _ _ _ _ _ ✅🆔تنها پیج رسمی حوزه مقاومت بسیج امام حسین علیه السلام برای مطالب بیشتر پیج ما را در روبیکا دنبال کنید🇮🇷☝️

الان روش منافقانه اصلاحاتیای غربگرا ، برای تخریب حریف یعنی افراد انقلابی ، ورود به پوشش ظاهرا انقلابی و مذهبی است. کانال حجره انقلاب و کانال سعیدیسم و کانال رسولیسم و کانال سهیل و ... از این مدل مخفی شدن اصلاحاتیا جهت تبلیغات همسو با دشمن است. #تخطئه‌عنوان‌مسئولان‌کاردشمنه #خط‌براندازی‌درتحصن‌هافعال‌است ⚠️ #دشمن‌شناسی☫ ⃟ٖٖٜٖٜ🇮🇷 ⃟ٖٖٜٖٜ🔍 ⃟ٖٖٜٖٜ🌐 https://eitaa.com/joinchat/9437380C04c2477754

اگه من انگشترو ندزدم کسی دیگه میدزده یک مثالی هست که میگه آنکس که عیان است چه حاجت به بیان است/ در خصوص تبلیغات کیک سعیدیسم نوشتیم فورا از پیجش پاک کرد ولی نمی‌شود هم رسالت جهاد تبیین را به دوش کشید هم تبليغ کیک و عطر و لباس زیر زنانه کرد! بعد به سران قوا هم فحاشی کرد و مردم را مثل خودت حساب کنی!! نمیشه بیای بگی ما همینطوری قضا قورتکی اسم پیجمان را #سعیدیسم گذاشتیم بعد عکس بچگیات با لب آویزان را بزنی و دوستانت مشابهت رو در لباس نظامی چچنی بصورت پیرمرد و آینده ات بزنن!/ وقتی دوستان انقلابی بعنوان یک بلاگر خودشیفته تورا معرفی می‌کنند/ نیا ناراحت بشو / چطور به همه هر چیزی بخواهی میگی ولی از نقد گریزانی؟ چطور به خودت جرأت می‌دهی قبح شکنی کنی و مطالبی رو که باید به مراکز امنیتی در خصوص جرائم یک فرد که ماساژ می‌دهد رو در کانالت عمومی میکنی؟ بعد هم اسم خودت رو انقلابی میگذاری؟ نوچه هات هم که دقیقا کار خودت را دست گرفتن؟ با تک پوش و ترویج مارک ها و برندهای غربی! تا معرفی ات بعنوان گنده لات مجازی!!! خسته نشدی ازین همه عوام فریبی؟ گیرم که خلق را به دلقی فریفتی! با دست انتقام طبیعت چه میکنی؟ @basyrat_ir #بصیرت‌آگاهی‌همراه‌باایمان‌قلبی‌است.

🔲 سوال دریافتی 🔻 سلام چطور بر درونگرایی غلبه کنیم؟ 🎙پاسخ شیخ قمی گوش بده بدرد زندگی ات می خوره والا بخدا.

⭕️ماجرای ممنوع الخروجی رائفی پور از عربستان چه بود؟

۱۳۲ 🟢 تخریب "مسئولین" کلید واژه شناخت دشمن توطئه توپخانه انتخاباتی دشمن و نفوذی‌های لیبرال ، تخریب واژه مسئولین در اذهان عمومی است. ظاهر اغلب متن‌های ضد مسئولین با ظاهرا انتقاد و مطالبه گری یک عملکرد یک مسئول آغاز می‌شود و ناگهان بطور بی منطق به تخریب مسئولین میرسد. 🟢  روشنگری محور اصلی جهاد مقدس تبیین است. ورود به گروه دشمن‌شناسی 👈💠

🎙 چرا با روش برگزاری تحصن های شکست خورده مخالفید؟ #شیخ_قمی توضیحات شیخ قمی برای: ✅ روش صحیح مطالبه گری از مسولین برای ✅فعال سازی همه ظرفیتهای سه قوه برای ✅ ترویج حجاب و چادر و عفاف و ✅تقابل جدی و مقتدرانه و قانونمند با مساله بی حیایی و ✅مجازات افراد هتاک و بی حیا و عوامل سرویس های دشمن ➖➖➖ مسئولین کاهل در مساله حجاب و عفاف ۴ دسته اند: ۱. مومن دارای خطای در تحلیل گرفتار جنگ شناختی ۲. جاهل به اهمیت مساله ۳. ناتوان و‌ترسو ۴. مخالف حجاب و‌فاسد العقیده یا نفوذی اگر مسئول نمی داند باید آگاهش کنیم «جهادتبیین» اگر نمی تواند باید یاریش کنیم «مطالبه گری و‌حمایت» و اگر نمی خواهد باید پیگیری کنیم «معرفی به مجموعه های نظارتی و امنیتی و تشکیل پرونده قضایی» ➖➖➖ #تحصن_حجاب_وعفاف #مقابله_با_کشف_حجاب #کنشگری_مسولانه_آتش_به_اختیار #غلامحسین‌محسنی‌اژه‌ای #قوه‌قضاییه #حقوق‌شهروندی #سندتحول‌قضایی #شهید‌مظلوم‌دکتربهشتی #بهشتی‌مظلوم‌زیست‌ومظلوم‌مرد‌وخاردرچشم‌دشمنان‌اسلام‌بود ❤پویش‌حمایت‌از دادستانها⚖⃟🇮🇷 𖣔⚖ ⃘⃔⃟ٜٖٜٖ༺پویش‌حمایت‌ازدادستانها༻⃘⃕⃟ٜٖٜٖ ⚖𖣔 ➖➖➖➖

داستان قورباغه پخته، در واقع یک افسانه است که با بیان واکنش قورباغه در دو حالت قرار گرفتن در «آب جوش» و «آب سردی که در حال گرم شدن است»، یک آموزه سیستمی را درس می‌دهد. افسانه قورباغه پخته اگر قورباغه‌ای را در آب جوش بیاندازید، قورباغه بلافاصله برای نجات جان خودش تلاش می‌کند و با یک پرش ناگهانی از ظرف آب جوش بیرون می‌پرد. اما اگر قورباغه را در آب سردی بگذارید که بر روی اجاق قرار دارد و در حال گرم شدن است، قورباغه احساس می‌کند در شرایط مناسبی قرار دارد و تلاشی برای خروج از این شرایط نمی‌کند. به مرور که آب گرم و گرم‌تر می‌شود، با توجه به اینکه این گرم شدن به کندی انجام می‌شود، قورباغه متوجه تغییرات دما نمی‌شود. به تدریج عضلات قورباغه در اثر گرما سست می‌شود و زمانی که قورباغه متوجه می‌شود شرایط مناسب نیست و باید از آب بیرون بپرد، دیگر توانی برای بیرون پریدن ندارد. در نهایت قورباغه داستان ما در همان آب می‌پزد و جانش را از دست می‌دهد. بینش سیاسی و فرهنگی👇 پی نوشت:دچار یک استحاله فرهنگی در بعضی سطوح جامعه شده ایم که نه تنها در باتلاقی خودشان گیر افتاده اند بلکه می خواهندبا بی ناموسی و بی غیرتی و بی دینی بقیه افراد جامعه را هم در یک جنگ نرم فراگیر ترکیبی،شناختی به قهقرا و زمان بدویت و عصر سنگ یعنی قبل از جاهلیت عربی ببرند! (الدرس حرف و التکرار الف: درس یبار،تکرار هزاربار!!!، این مطلب را مجددا خواندید ولی بدانید آدمی فراموشکاره❗، در #پس‌ازآشوب منتظرتیم، پس بیا....) 👉 لینک #جنگ_شناختی #جنگ_ترکیبی #جنگ_شناختی #ایرانی_غیرت_ناموس #ماملت_امام_حسینیم #دست_نیرومندحق_بازوی_قرآنی_بسیجی

داستان قورباغه پخته، در واقع یک افسانه است که با بیان واکنش قورباغه در دو حالت قرار گرفتن در «آب جوش» و «آب سردی که در حال گرم شدن است»، یک آموزه سیستمی را درس می‌دهد. افسانه قورباغه پخته اگر قورباغه‌ای را در آب جوش بیاندازید، قورباغه بلافاصله برای نجات جان خودش تلاش می‌کند و با یک پرش ناگهانی از ظرف آب جوش بیرون می‌پرد. اما اگر قورباغه را در آب سردی بگذارید که بر روی اجاق قرار دارد و در حال گرم شدن است، قورباغه احساس می‌کند در شرایط مناسبی قرار دارد و تلاشی برای خروج از این شرایط نمی‌کند. به مرور که آب گرم و گرم‌تر می‌شود، با توجه به اینکه این گرم شدن به کندی انجام می‌شود، قورباغه متوجه تغییرات دما نمی‌شود. به تدریج عضلات قورباغه در اثر گرما سست می‌شود و زمانی که قورباغه متوجه می‌شود شرایط مناسب نیست و باید از آب بیرون بپرد، دیگر توانی برای بیرون پریدن ندارد. در نهایت قورباغه داستان ما در همان آب می‌پزد و جانش را از دست می‌دهد. بینش سیاسی و فرهنگی👇 پی نوشت:دچار یک استحاله فرهنگی در بعضی سطوح جامعه شده ایم که نه تنها در باتلاقی خودشان گیر افتاده اند بلکه می خواهندبا بی ناموسی و بی غیرتی و بی دینی بقیه افراد جامعه را هم در یک جنگ نرم فراگیر ترکیبی،شناختی به قهقرا و زمان بدویت و عصر سنگ یعنی قبل از جاهلیت عربی ببرند! (الدرس حرف و التکرار الف: درس یبار،تکرار هزاربار!!!، این مطلب را مجددا خواندید ولی بدانید آدمی فراموشکاره❗، در #پس‌ازآشوب منتظرتیم، پس بیا....) 👉 لینک #جنگ_شناختی #جنگ_ترکیبی #جنگ_شناختی #ایرانی_غیرت_ناموس #ماملت_امام_حسینیم #دست_نیرومندحق_بازوی_قرآنی_بسیجی

🔅چرا در کربلا، بعضیا تونستن بمونن پای امام، و خیلی‌ها نتونستن؟ چرا همین الآن، بعضی‌ها رسیدن به همراهی با امام زمان علیه‌السلام و ما هنوز نرسیدیم؟ استاد شجاعی کانال بصیرت همراه ما باشید. بصیرت آگاهی همراه با ایمان قلبی است.