eitaa logo
روشـــツــنی خونه [🌙]
2.8هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
3.9هزار ویدیو
149 فایل
عشق یعنی دعای خیر حضرت زهرا(س)همراهت باشه😍 نشر مطالب=صدقه جاریه میتونید با ما در ارتباط باشید 😉 @haniekhanooom بادڵ و جوݩ گوش میدیم بہ حرفاتوݩ♥️ یہ گروه داریم پراز مامان هاے باحاڵ و پرانرژے 💕 هرکے دوست داشت واردش بشہ بہ این شخصی یه ویس بفرستہ 🎼
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*هدیه ای برای خدا* داستان شب هشتم روزی روزگاری🌺 در بیابانی به اسم ثعلبیه‌🏕️خانواده ای سه نفره🥰 زندگی میکردن. داخل این خانواده یک مادری 🧕🏻بود به اسم قمر خانم. این قمر خانم یک پسر داشت به اسم آقا وهب🌹که تازه ازدواج کرده بود😍 اسم همسرشون هانیه بود🌹 آقا وهب و هانیه خانم هرروز صبح🌞 میرفتن دامداری و شب ها 🌛برمیگشتن . زمانی که کاروان امام حسین علیه السلام🌹 در راه کوفه بودن بااین خانواده روبرو میشوند🌺 امام با اونها احوال پرسی میکنن و میپرسن آیا شما اینجا مشکلی دارید؟🌹 قمر خانم که امام رو نمیشناختن میرن پیش ایشون و میگن من با پسر و عروسم اینجا زندگی میکنم🥰 اما اونها اینجا نیستن و برای دامداری رفتن🙏🏻 بزرگترین مشکل ما کم آبی هست💦
امام حسین علیه السلام اونجا قدم میزنن🌹 به سنگی میرسند🪨 با نیزه ای که در دست داشتن اون سنگ رو در میارن🪨 یک دفعه از زیر اون سنگ چشمه پر از آبی شروع به جوشیدن میکنه⛲ قمر خانم خیلی تعجب میکنه😍 و خوشحال میشه و از شدت خوشحالی گریشون میگیره 🥲 امام حسین علیه السلام به اون مادر میگن🌹 ‌ ما احتیاج به یار و یاور داریم🌺 وقتی پسرت برگشت بهش بگو اگر دوست داشت پیش ما بیاد تا به ما کمک کنه🌺 تا بتونیم از حق دفاع کنیم👌🏻 . امام حسین علیه السلام اینها رو گفتن و با کاروانشون شروع به حرکت کردن🌹 بعد از رفتن امام🌹قمر خانم مدام در فکر بود🤔 اون معجزه ای که با چشماش دیده بود خیلی براش عجیب بود🤔 مدام با خودش میگفت این مرد کی بود که تونست با نیزهَ ش دعای ما رو اجابت کنه👌🏻 این مرد کی بود که زمین مرده ما رو در عرض یک چشم بهم زدن زنده کرد🥰 واقعا این مرد کی بود🌹
شب شد 🌛وهب و هانیه به خونه اومدن🏕️ وقتی اون چشمه جوشان پر آب ⛲رو دیدن هر دو تعجب کردن😍 و گفتن مادر چه اتفاقی افتاده😇 مادر هر چی دیده بود براشون تعریف کرد🌹 وهب وقتی پیام اون مردی رو که اصلا ندیده بود رو شنید و معجزه او رو دید😍 بدون معطلی آماده شد🌺 سریع همراه با خانواده به سمت کاروان امام حسین علیه السلام حرکت کرد💐 . وهب خیلی مشتاق بود که خودش رو هر چه سریع تر به امام برسونه و با او صحبت کنه🥰 وهب و خانواده اش به امام حسین علیه السلام رسیدن😍 وهب خیلی به امام علاقه مند شده بود و با شوق و ذوق زیاد به حرف های امام گوش میداد🌹 . مادر وهب🧕🏻 گفت پسرم از تو راضی نمیشم مگر به یاری پسر پیغمبر بری و در راه دین خدا شهید بشی🌹 وهب با اجازه امام وارد میدان شد و مشتاقانه جانش رو سپر دین خدا کرد🤺
وهب اومده بود که از حریم اهل بیت پیامبر دفاع کنه🌺وهب شروع به دفاع کرد🤺 تعداد خیلی زیادی از سربازهای دشمن رو به هلاکت رساند👌🏻 وهب به سمت مادرش🧕🏻 برگشت و گفت مادرجان الان از من راضی شدی🙏🏻 مادرشون گفتن از تو راضی نمیشم مگر زمانی که در پیشگاه امام حسین علیه السلام شهید بشی💐 وهب دوباره به میدان برگشت اون چنان جانفشانی کرد🤺 که سپاهیان اون حاکم قلدر😡 ، هم تعجب کرده بودن و هم خیلی خیلی ترسیده بودن🏃🏻‍♂️ وهب اونقدر دلاورانه جنگید که به مقام شهادت رسید🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روشـــツــنی خونه [🌙]
الـــــهی زندگیتون سرشار از برکت اهل بیتی باشه🌱 سوره واقعه تون فراموش نشه مـــــومن جون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- ماھ‌شب‌هاۍ‌حرم‌؛ عباس"؏" ! برگردکہ‌این‌قافله‌ رابیم‌ ِعطش‌نیست...💔! @mamanogolpooneha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا