پیراهنِ سیاهِ عزایِ تو یاحسین عشاق را به روز جزا رو سفید کرد... #در_عزای_حسین🏴 @mamanogolpooneha🖤

#story ... #pro ... من پای پرچمِ تو خودم را شناختم واجب‌تر از نانِ شبم روضه‌های توست |عرفان مقدم| @mamanogolpooneha🖤

ای خووووب من ....محبوب من ... میدونی کی قلبش برات میکوبه من.. #پیشنهاد_دانلود_ویژه #نوای_حسین #هوای حرم @mamanogolpooneha🖤

عشـق آن بُغضِ عجیبی ست که ازدوری ِیار نیمه شب ... بیـنِ گلو مانـده و جان ּمیگیرد ... :) _اللهم‌_الرزقنا_ڪربلا @mamanogolpooneha🖤

#داستان_45 #پرنده_کوچولویی_در_جنگل #محبت یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. فصل زمستان آمده بود. همه ی پرندگان به سمت جنوب پرواز کرده بودند، چون هوای جنوب گرم تر بود و توت هایی زیادی برای خوردن داشت. اما یک پرنده ی کوچولو جا مانده بود و به سمت جنوب نرفت، زیرا بالش شکسته بود و نمی توانست پرواز کند. او تنها و بی کس در هوای سرد و برفی گیرافتاده بود. در آن طرف کوه جنگلی دید، هوای جنگل گرم تر بود و او آن جا می توانست از درختان تقاضای کمک کند. ابتدا او به درخت فان رسید، پرنده به درخت گفت: درخت فان زیبا، بالم شکسته و دوستام به جنوب رفتن. می تونی بین شاخه هات منو جابدی تا دوستام برگردن؟ درخت فان جواب داد " نه، چون ما تو جنگل بزرگ خودمون هزار تا پرنده داریم و باید به اون ها کمک کنیم. من نمی تونم برات کاری کنم." پرنده کوچولو به خودش گفت "درخت فان خیلی قوی نیست و شاید نتونه از من مراقبت کنه. من باید از درخت بلوط کمک بخوام." به خاطر همین پرنده کوچولو پیش درخت بلوط رفت و گفت "درخت بلوط بزرگ شما خیلی قوی هستید، اجازه می دید که من تا فصل بهار که دوستام برمی گردن بین شاخه هات زندگی کنم؟"🕊 درخت بلوط فریاد زد "تا فصل بهار!خیلی زیاده. تا اون موقع معلوم نیست چه بلایی به سرم میاری. پرنده ها همیشه دنبال چیزی برای خوردن می گردند و تو هم ممکنه تمام بلوطای منو بخوری." پرنده کوچولو با خودش فکر کرد "شاید درخت بید با من مهربون تر باشه." و به درخت بید گفت "درخت بید مهربون، من بالم شکسته، نتونستم با دوستام به جنوب برم. می شه تا فصل بهار ازم مراقبت کنی؟" اما درخت بید اصلاً مهربان نبود، بلکه با غرور به پرنده کوچولو گفت "من تو رو نمی شناسم و ما بیدها هیچ وقت با پرنده هایی که نمی شناسیم صحبت نمی کنیم. درخت های مهربونی توی جنگل هستند که به پرندهای غریبه پناه می دند فوراً از من دور شو." پرنده کوچولوی بیچاره نمی دانست چه کار کند. بالش درد می کرد اما شروع به پرواز کرد. قبل از این که خیلی دور شود صدایی شنید. اون صدا گفت "پرنده کوچولو کجا می ری؟" پرنده که خیلی ناراحت بود گفت "نمی دونم، ولی خیلی سردمه." درخت صنوبر با مهربانی گفت "بیا اینجا پیش من، من از تو مراقبت می کنم." " تو می تونی روی گرم ترین شاخه ی من زندگی کنی تا دوستات برگردن." پرنده کوچولو با خوشحالی پرسید "شما به من اجازه می دید روی شاخه هاتون زندگی کنم؟" درخت صنوبر مهربان گفت "بله،اگر دوستات از اینجا رفتن، حالا ما درختا باید بهت کمک کنیم. این شاخه های من کلفت و نرمند. می تونی بیای روی اون زندگی کنی." 🌲 درخت کاج مهربان گفت "شاخه های من خیلی کلفت نیستند، ولی بزرگ و قوی اند، من می تونم تو را از بادها حفظ کنم." درخت سرو کوهی کوچولو گفت "منم می تونم از توت هام بهت بدم تا بخوری."🌳 بنابراین درخت صنوبر به پرنده کوچولو خانه داد، درخت کاج اونو از بادها حفظ کرد و درخت سرو کوهی بهش غذا داد. بقیه ی درخت ها به پرنده کوچولو کمکی نکردند و اونو از خودشان دور کردند.🕊 صبح روز بعد تمام برگ های سبز و زیبای درختان روی زمین ریخته بودن، چون بادی تند از طرف شمال شروع به وزیدن کرد. باد سرد پرسید "من باید برگ تمام درختان را از روی شاخه هاشان جدا کنم؟"🌪 خدای مهربون گفت "نه،به برگ درخت هایی که با پرنده کوچولو مهربون بودند کاری نداشته باش." از اون روز به بعد درختان کاج، سرو و صنوبر در تمام فصل ها برگ دارند.🌲🌳 #قصه_شب @mamanogolpooneha🖤

بخوابیم @mamanogolpooneha☘

|| وَ يا مَنْ لايُعَنّيہِ دُعآءُ الدّاعينَ ||🌱 “اے ڪسےڪہ دعاے دعاڪنندڱان ٺو را خسٺہ نمیڪند!” +من خسٺہ‌ام از این همه دلتنگی.......💔 #صحیـفہ‌سجادیہ #دق_الباب_شبانه @mamanogolpooneha☘

زور خود را ما زدیم تا تکیه ات بر پا شود... #سلام_آقای_من☘ @mamanogolpooneha☘

میدونستید؟ بیشتر آدما وقتی درحال گذران بهترین روزای زندگیشون هستن، نمیدونن این روزا بهترین روزای زندگیشونه... همش منتظرن اتفاق عجیب و خارق العاده ای بیفته که شاد بشن! شمام اینجوری هستین؟ روزای زندگیتون قشنگ... #صبحتون_خیر @mamanogolpooneha☘

قل شيئاً بمثابتة عناقك چيزى بگو كه مثلِ در آغوش كشيدَنت باشد...:)💜✨ #عربی_نوشت #دلبرانه @mamanogolpooneha☘

♥️ ‏سلامًا على من يعرفون معنى الحُب ولا يملكون حبيبًا ... سلام بر کسانی که معنی عشق را میدانند، ولی محبوبی ندارند ... ❤️❤️❤️ #جبران_خلیل_جبران #دلبرانه @mamanogolpooneha☘

【• #حرفاے_خودمـونے🗣 •】 ✨😍 هر انسانی عطر خاصے دارد ... گاهی ... برخی ... عجیب ... بوی خدا می دهند...🤩 اصلا قلب آدم باید بوی عطر خدا بده ...😍 #اِنِرجی @mamanogolpooneha☘

صبح و صبحوووونه در کنار آقای خونه و در طبیعت خیلی میچسبه 😍 حالا که طبیعت رو نداریم ولی آقای خونه رو داریم میتونیم بازم صبحمون رو به خودمون بچسبونیم ☺️😋😋 یه دیس خوشمزه و خوشگل 🍳🥚🧀🥗🌯🌮 و یه چای دبش و لب سوز ☕️ و یه لبخند ☺️که خدا نگم این لبخندارو چی کار نکنه که دل فرییییییبه 😅 اصلا هیچی نباشه همین یه لبخند باشه ...مگه یه مرد از دنیا دیگه چی میخواد😍 #صبحتون_دلبری☘ @mamanogolpooneha☘

[🍝🤤] . . اصن روایت داریم یار بی‌لپ مث ماکارونی بدون ته دیگه🙊🤨♥️ . . #خوشمزه‌جات @mamanogolpooneha☘

ای اهل عالم🖤❣🖤❣ #مداحی_کودکانه @mamanogolpooneha🖤

[ يا مُنَفِّسَ الْكُرُبَات.ِ.♥️ ] ای بيرون آورنده‌ی‌غم‌ از دلـ ها..🌿 #وقت_عاشقی @mamanogolpooneha☘

[• #حرفاے_خودمـونے☺️ •] 🌱🌱سه دونه صلـــوات یهویے تقدیــم بدیم به آقــامون اباصالح المهدے (روحی و ارواح العالمین لے تراب مقدمه الفداء)🌱🌱 خــدا رو احساس کن @mamanogolpooneha☘