امام باقر علیه السلام:
ذرّه اى از تكبّر به درون دل كسى راه نيافت، مگر آن كه به همان اندازه از خردش كم شد، اندك باشد يا بسيار
#سلام صبح بخیر...🌺
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آغاز تشییع شهدای حادثه تروریستی اهواز
هماکنون
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
🚨بعد اینکه سپاه پاسداران اطلاعیه داد:
🔻 که #انتقام_سختی میگیریم، گروهک #الاحوازیه از #ترس، مسئولیت حمله تروریستی رو که قبلا بعهده گرفته و حتی توی شبکه ایران #اینترنشال اعلام رسمی کرده بود تکذیب کرد و با صحنه سازی انداخت گردن گروه دربدری به نام داعش که پیشمرگ آل سعود و امارات بشه...
⭕️ بی وجودهای جنایتکار نفهمیدید چه شکری خوردند خودشون و حامیان شون منتظر سیلی محکم مردم ایران باشن...
🔥 #انتقام_میگیرم
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
☫ eitaa.com/bazgashtaznimehrah👈ایتا
⭕️ درود به اون سوگند نامه ای که بهش سوگند خوردی تا بیای بگی برو خودت بمال آقای وزیر
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
🇮🇷بازگشت از نیمه راه🇮🇷
⭕️ درود به اون سوگند نامه ای که بهش سوگند خوردی تا بیای بگی برو خودت بمال آقای وزیر 🌷🕊 ☫ @bazgashta
⚫️ #وزیر_بیمار...... است!
✍آقای وزیر بهداشت در پاسخ به درخواست کمک یک شهروند بیمار و ناتوان از تهیه هزینه درمان، از سر سیری خطاب به ایشان بذله می فرمایند!
⚫️جناب وزیر - دست انداختن یک شهروند مستاصل که به بمنظور کسب کمک به شما پناه آورده، کمال بیشرمی است.
🔘بیشرمی است که از موضعی خُلدآشیانه آلام شهروندان را دستمایه خودشیرینی و تخفیف آن بینوایان قرار دهید.
🔘ساختن بذله از رنج و استیصال شهروند نشان دهنده آن است که وزیر بیماریها خودش بیمار است.
بیماری آن شهروند اگر بقول وزیر مربوطه با «خود مالیدن» حل می شود، متعاقبا وزیر بیماری که از موضع خدایگان ـ بنده شهروندان را دست میاندازد را چگونه باید «مالاند» تا شفای عاجل حاصل گردد؟
🔘ظاهرا وزیر مربوطه از شدت تنعم مبتلا به کسالت ماری آنتوانت همسر لوئی شانزدهم در انقلاب کبیر فرانسه شده اند که از منتهی الیه برج عاج نشینی وقتی مطلع شد شورش مردم بدلیل آن است که نانی در سفره ندارند معظم له خیراندیشانه توصیه فرمودند:
خوب بجای نان بروند بیسکویت بخورند!
⚫️ جناب وزیر...!
🔘معروف است مال باخته ای به قاضی شکایت بُرد که شب گذشته وقتی خواب بودم منزلم را دزد زده. قاضی پرسید چرا هنگام حضور دزدها خواب بودی؟ مال باخته گفت تصور کردم مسئولین امنیت کشورم بیدارند!
🔘جناب وزیر توقع مردم از شما مرهم گذاشتن بر دردهایشان است شایسته است بجای دلقک بازی به مسئولیتهای محوله تان بپردازید.داریوش سجادی
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
☫ eitaa.com/bazgashtaznimehrah👈ایتا
🇮🇷بازگشت از نیمه راه🇮🇷
⭕️ درود به اون سوگند نامه ای که بهش سوگند خوردی تا بیای بگی برو خودت بمال آقای وزیر 🌷🕊 ☫ @bazgashta
🔥 #بی_شرف_ترین_مخلوقات...
بی شرف تر از محتکران و مختلسان، پزشکان و متخصصانی هستند که هزینه اروپا گردی و برج سازی خود را از بیماران می گیرند.
📌ویزیت متخصص اطفال ۷۰ هزار تومان!
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
🚨تصویری از تابوت محمد طاها اقدامی
🔻 شهید ۴ ساله حادثه تروریستی اهواز
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨تصاوير هوايی از مراسم تشييع شهدای اهواز
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
🔴 غوغای مردم خوزستان را ببینید
🔻تصاویری از حضور مردم در مراسم تشییع شهدای حادثه تروریستی اهواز
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
4_5855129834312697341.mp3
13.91M
🎙ترور ۹۷
🎧 حامد زمانی
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
☫ eitaa.com/bazgashtaznimehrah👈ایتا
🚩🏴 بی تابی پدر #طاها
🌷شهید ۴ ساله حادثه تروریستی در مراسم تشییع فرزندش...
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩🏴 مادر شهید طاها اقدامی : بچه ۴ ساله من كه رفت، شب قبلش توی مراسم داشت ميگفت لبيك يا حسين معنیش رو هم نمی دونست ...
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
⚫️ داعش خارجی برای ایران هیچی نیست اصلاحطلب های داعشی پرست داخلی را دریابید که گرگانی هستند در لباس گوسفند،
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
🚨دولت ماموریت خراب شدن اوضاع کشور دارد
🔻تاجگردون نماینده حامی دولت نوشت: شک ندارم بانک مرکزی و بخشی از دولت ماموریت خراب کردن اوضاع کشور دارند
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
🎙متن مصاحبه تفصیلی #دکتر_محمود_احمدی_نژاد:
✍بانشریه #بهار_جاودانه درباره
#اندیشه_بهار و #مهندس_اسفندیار_رحیم_مشایی
تاساعاتی دیگردرلینک زیر👇
🌷🕊
☫ eitaa.com/bazgashtaznimehrah👈ایتا
🔴 مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد با نشریه بهار جاودانه درباره اندیشه بهار و مهندس اسفندیار رحیم مشایی/ ۱
🔸موضوع مصاحبه دربارهی اندیشهی بهار و یکی از رادمردان بهاری؛ یعنی جناب آقای مهندس مشایی هست. اندیشهی بهاری توسط جنابعالی و مهندس مشایی چند سالی است که در جامعه مطرح شده. بهعنوان پرسش اول اندیشهی بهاری را ابتدا تبیین بفرمایید که ما مقصود شما را از اندیشهی بهاری بدانیم بعد برویم سراغ پرسشهای دیگر.
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹اللهم عجل لولیک الفرج و العافیۀ و النّصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه. من اول این جمله را تکمیل کنم که آقای مهندس مشایی واضع و پایهگذار اندیشهی بهار در دوران ما هستند یعنی تبیینکننده و نوآور و خلاق و مبتکر این ادبیات ایشان هستند. اندیشهی بهاری دربارهی خلقت عالم و خلقت و حقیقت انسان صحبت میکند. انسان گل سرسبد آفرینش است یعنی همهی عالم خلقت در اختیار انسان است تا انسان شکوفا شود و شکوفایی انسان همان بهار است. این شکوفایی یک نماد و یک مظهر و یک قله دارد که امام«ع» است. یعنی تجلی بهار ایشان است. هرکس بخواهد بهاری باشد باید مثل ایشان باشد و به چه نسبت بهاری است به نسبتی که با ایشان سنخیت دارد. بهاری بودن ما یعنی جوهرهی انسانی در وجود ما شکوفا و متبلور شده است. در حقیقتمیتوان گفت که امام تجلی اکمل بهار انسانی است. او هم هادی است، هم پیشگام است، هم مقصد است، هم راه است و هم یاور است. او نمونهی عینی و کامل از بهار انسان است.
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۲👇
🔴 مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد با نشریه بهار جاودانه درباره اندیشه بهار و مهندس اسفندیار رحیم مشایی/ ۲
🔸خب جناب مهندس مشایی که فرمودید پایهگذار جریان بهار هست. بفرمایید آشنایی شما با مهندس به چه سالی برمیگردد؟
🔹سال 63 ـ 64 سنندج و در خدمت مردم کردستان بودم. یک شب در یک جلسهی داخلی دو جوان آمدند (من خودم هم جوان بودم) یکی از اینها خیلی خوشسیما و نورانی بود ایشان را معرفی کردند. از آنجا آشنا شدیم. مراودهی کاری خیلی نزدیکی با هم نداشتیم اما این مهر در دلمان بود گاهی همدیگر را میدیدیم. تا سال 72 ـ 73 که در وزارت کشور ارتباط بیشتری داشتیم و بعد از وزارت کشور همینطور این رفاقت ادامه پیدا کرد تا دورهی شهرداری که اولین دورهای بود که کاملاً با هم همکار شدیم. ایشان این افتخار را به من داد و بزرگواری کرد و مسئولیت سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران را پذیرفت. من فکر میکنم شهرداری در آن دو سال هرچه داشت بهواسطهی حضور آقای مشایی بود. یعنی وقتی ایشان آمد اصلاً جهت کار عوض شد. من مهندس عمران و با کار شهرداری آشنا بودم و در زمینه مدیریت شهری نیز مطالعه کرده بودم. ولی وقتی ایشان آمد اصلاً فهم ما از انسان، از شهر، زندگی شهری و خدمت به مردم صدها پله ارتقاء پیدا کرد. از همان لحظهای که برای اولین بار ایشان را دیدم احساس آشنایی کردم. شما هم تجربه کردهاید که برخی اوقات کسی را میبینید و انگار هزار بار است که او را دیدهاید در حالی که دفعهی اولی است که او را میبینید. من لحظهی اول که ایشان را در استانداری کردستان دیدم فکر کردم که سالهاست آشنا هستیم و این حس هر چه گذشت تقویت شد و احساس یگانگی ایجاد شد بین کوچک و بزرگ. من کوچک و ایشان بزرگ.
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۳👇
🔴 مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد با نشریه بهار جاودانه درباره اندیشه بهار و مهندس اسفندیار رحیم مشایی/ ۳
🔸آن ملاکی که ایشان را برگزیدید نورانیت ظاهری ایشان بود؟
🔹خیر، این نورانیت باطنی است، ظاهری نیست. ممکن است کسی مواد غذایی خاصی بخورد یا در سایه بنشیند و چهرهاش براق شود. منظور این نیست. منظور آن عطر معنوی و آن خلوص و زلالیتی است که در ایشان میشود دید. هرکس با ایشان ملاقات میکند میگوید ایشان چیز دیگری است.
🔸آقای مهندس روی تفکرات و اندیشهی شما تأثیری داشتهاند؟
🔹ببینید از همان سالهای اول انقلاب، ایشان در هر محیطی بوده محیط را متحول کرده است. نگاه ایشان به مسائل در مقایسه با دیگران خیلی عمیقتر، مهربانانهتر و عاشقانهتر بود و به همین خاطر تحلیلش همیشه یک تحلیل واقعی و برجسته و دلنشین بود. وقتی ایشان تحلیل میکرد همه میگفتند عجب چرا ما این زوایا را نمیبینیم و چرا به این ابعاد انسانیت انسانها توجه نداشتیم. دید انسانها گاهی مکانیکی و یکطرفه میشود، آن محبتها و عشقها گاهی مجازی و خشک میشود اما برای ایشان نه. ایشان همیشه خیلی لطیف و انسانی تجزیه و تحلیل میکرد. انگار یک نفر در دل مردم نشسته و دربارهی آنها صحبت میکند. از آن دوران تا امروز ایشان رشد هم کرده است. امروز ایشان اندیشههایش جهانی است. ببینید انسانها هر کدام لایههای مختلف را میبینند. بعضی عمل و ظاهر را میبینند و میخواهند ظاهر را درست کنند. مثل طبیبی که وقتی جوشی روی صورت فردی زده میگوید کرمی بزنید و آن را پاک کنید یک طبیب دیگر میگوید این جوش به علت کارکرد نادرست عضو دیگری است، مثلاً از ناحیهي کلیه است. یک دارویی میدهد که کلیه خوب کار کند. طبیب دیگری میگوید این به خاطر ضعف کبد است که به کلیه زده و باعث جوش در صورت شده است. یک طبیب دیگر میگوید که آنزیمهای بدن به هم ریخته که ناشی از خوردن فلان غذا است. این تشخیصها به ترتیب عمیقتر میشود. در مسائل اجتماعی هم همینطور است. ایشان عمیقترین لایهی علل مسائل اجتماعی را میبیند. ایشان واقعاً همواره در خدمت به مردم تلاش کرده است. البته به شما بگویم ایشان این توانایی را مرهون عنایات امام زمان(عج) است. یعنی آن حقیقت انسانی که اصل بهار بود در وجود ایشان تا حد زیادی شکوفا شده است. یک عمق نگاهی به ایشان داده شده است. یک نگاه حکیمانه به ایشان داده شده است. حکمت داده شده است. سه سال قبل ایشان مطلبی را گفته است که اگر این اقدامات انجام نشود فلان اتفاق میافتد. برخی از آدمهای سطحی که از حقیقت انسانی دور افتادهاند جور دیگری تحلیل میکنند. در حالی که خدای متعال گفته است اگر هر کس با خدا باشد و از حقیقت انسانی خود صیانت کند به او عنایت خواهد کرد. نیازی نیست کسی ریاضت بکشد یا به دنبال علوم غریبه برود که متأسفانه بسیاری در جمهوری اسلامیگرفتارش شدهاند. جمهوری اسلامی باید همه امورش عقلانی باشد. اندیشهها و مواضع مهندس مشایی در عین عرفانی بودن به شدت عقلانی است. ایشان مورد عنایت قرار گرفته است. شخصیتش رشد کرده، قلبش پاکیزه و تصفیه شده و الحمدلله این رشد ادامه دارد. نمونه ای از آن بهاری که قرار است در همهي انسانها شکوفا شود در ایشان میتوان مشاهده کرد. در معاشرت با ایشان انسان حس نمیکند که آلودگی یا شائبهای در ایشان هست. انگار که آدم با چشمهی زلالی روبهروست که ذرهای آلودگی در آن نیست. خودیت و فردیت و منیتی دیده نمیشود. همهاش عشق و محبت است.
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۴👇
🔴 مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد با نشریه بهار جاودانه درباره اندیشه بهار و مهندس اسفندیار رحیم مشایی/ ۴
🔸تأثیراتی که روی حضرتعالی گذاشتند میتوانید مصداقی نام ببرید؟
🔹ببینید ما فرزندان انقلابیم. مانند خیلی از افراد یک طبقهبندی و قضاوتهایی دربارهی دیگران در ذهن من شکل گرفته بود. گرچه من تند نبودم و در قضاوت نسبت به دیگران همواره جانب احتیاط را نگه ميداشتم. نه احتیاط از روی ترس اما با آدمها برخوردم تند نبود. تقسیم بندیهای انقلاب، ضد انقلاب، چپ و راست، خوب و بد، مومن و غیر مومن بود. اما وقتی با ایشان بهخصوص در شهرداری بیشتر کار کردم، ایشان نگاه من را به انسان عوض کرد. نه فقط به انسانها بلکه به حقیقت انسان. خوب شاید در ذهن ما این بود که بعضی از رفتارهایی که انجام میشود ارزش آنچنانی ندارد. گرچه من در کار هیچوقت این را اثر نمیدادم. در دورهی استانداری، عضویت هیات علمیدانشگاه، در فرمانداری، همهی انسانها را یکسان میدیدم. اما شاید ته دلم فکر میکردم به بعضیها باید بیشتر علاقه و توجه داشته باشم. وقتی مفاهیم انسانی را از ایشان دیدم فهمیدم خیلی عقبم. نوع انسان با کرامت خلق شده است. تازه معنای حقیقی "و لقد کرّمنا بنی آدم" را به عینه دیدم. همچنین آشنایی با حقیقت وجودی انسان محصول مراودت با ایشان است. ما اصلاً به عشق امام عصر(ع) زندگی کردهایم. اما این عشق چقدر در لحظه لحظهی زندگیمان خودش را نشان میدهد. در معرفت، در فهم، در نوع رابطه با انسانها و در تحلیل مسائل جهانی، این خیلی مهم است. خیلی با هم صحبت میکردیم. شاید بعضی وقتها ساعتها مینشستیم و بحث اندیشهای میکردیم. ایشان عمق فهمش در این مفاهیم بسیار بالاست. یعنی شاید یک انقلابی در من پیدا شد. نه انقلاب به این معنا که ایشان این کار را کرد. صرف اطلاع مطرح بود. فهمیدم جهان اینقدر ابتدایی و بی حساب و کتاب نیست که هر کس هر کاری دلش خواست بکند، به انسانها بیاحترامی و بیتوجهی کند و یا در دلش محبت انسانها نباشد ولی به کمال برسد. اصلاً خدا تجلیاش در همین خلقش هست. عشق به خدا تجلیاش در دلسوزی و عشق به خلق خداست. معنای رحمۀ للعالمین پیامبر(ص) همین است. مجاهدتهای پیامبر، فداکاریهای پیامبر و آن گذشتهای پیامبر و سختیهایی که کشیدند. نه اینکه ما عمق آن را فهمیدیم، ما یک گوشهاش را هم نمیتوانیم درک کنیم. در تحلیل مسائل اجتماعی و جهانی ایشان همیشه دارای ایدههای نو و بهروز و ابتکاری و خلاق و اجرایی هستند. خیلی آدمها هستند، اندیشههای خوبی هم دارند اما این اندیشهها اصلاً امکان جاری شدن در محیط اجتماعی را ندارد. اما مهندس هر چه که میگوید امکان عملیاتی در جامعه دارد. یک حرفی نمیزند و بعد بگوید بگذارید جامعه رشد کند تا 500 سال دیگر امکان اجرا فراهم میشود. همان موقع میتواند اجرا بشود. البته ممکن است موانع یا شیاطین نگذارند اما ظرفیت جامعه اقتضای آن را دارد. خلاصه بگویم در مراودت با ایشان دنیای انسان عوض میشود.
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۵👇
🔴 مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد با نشریه بهار جاودانه درباره اندیشه بهار و مهندس اسفندیار رحیم مشایی/ ۵
🔸چند تا واژه و کلمه فرمودید که نظر مهندس را دربارهی این واژهها میخواستم بدانم. نگاه ایشان به انسان کامل. شما فرمودید ایشان مرهون توجه امام عصر(عج) بودهاند. به نظرتان منشأ این توجه چه میتواند باشد؟ به نظر شما ایشان چه ظرفیتی داشتهاند که این توجه به ایشان شده است؟
🔹ببینید این ظرفیت در تمام انسانها هست. منتها مهم این است که انسان خودش به این ظرفیت توجه کند. البته همهاش لطف و عنایت است. نمیتوانیم بگوییم یک کسی یک کاری کرد خداوند این را به او داد. انسانها هر کاری میکنند چه کار مفیدی در مقابل خداوند میتوانند انجام بدهند؟ تازه اگر کار مفیدی هم انجام دهیم آن هم به لطف ارادهی الهی است. لا حول و لا قوۀ الا بالله العلی العظیم. اما به حسب ظاهر خداوند به انسانها اختیار داده است و اگر کسی به این ظرفیت وجودی خودش توجه کند، حقیقت نهایی آن خداوند است. شما هر حقیقتی را به آن اعتنا کنید به خدا اعتنا کردهاید. تمجید میکنید مدح میکنید مدح خداست. حالا وقتی به حقیقت وجودی انسآنکه واجد روح الهی است واجد وجه خلیفۀ اللّهی است توجه میکنید دارید به خداوند توجه میکنید. وقتی به خدا توجه میکنید به خلیفهی اعظم خداوند توجه میکنید. وقتی به عدالت فکر میکنید، در واقع به امام توجه میکنید. به هر حقیقتی توجه میکنید در اصل به او توجه میکنید. کافی است انسان تمرکز کند و به مهربانی، به عدالت و به کرامت انسانی فکر کند، در حقیقت دارد به امام زمان فکر میکند. شما هرچه را که آرزو میکنید در حقیقت آن را از چه کسی میخواهید؟ از خدا. ولو دستتان را جلوی افراد هم دراز میکنید این یک صورت ظاهر هست. کسی در این عالم کارهای نیست. در واقع دارید جلوی خداوند دست دراز میکنید اما حواستان نیست. اگر حقیقتا کسی خودش چیزی بخواهد در واقع از خداوند خواسته و همان لحظه از امام عصر خواسته است. این ها دو تا خواسته نیست. آیا فاصلهای هست؟ آیا خدا یک چیز است امامت چیز دیگر؟ ما اصولاً مفهوم توحید را از تعدد میفهمیم. اگر همهی عالم پر بود از عطر یک گل آیا ما چیزی از زیبایی میفهمیدیم؟ در آن صورت زیبایی چه معنایی داشت؟ زیبایی زمانی است که شما صدها هزار گل با رنگ و شکل و بوی متفاوت را میبینید و از دل آن یک وجه مشترک پیدا میکنید. میبینید این گل تجلی زیبایی است و مفهوم زیبایی در ذهنتان میآید. و اگر همهي گل ها یک شکل و یک رنگ و یک بو باشد یعنی همهی آدمهای جهان یکسان، یک لهجه، یکقد باشند، آنگاه حضورشان چه فایدهای دارد. حتی دو تا گل صد در صد عین هم نیستند. هر پدیدهای نقشی در این عالم دارد. مگر میشود شما به خداوند توجه کنی ولی خداوند به شما توجه نکند؟ این کفر است. این شرک است. مگر میشود؟ این محال است. یک موقعی هست که زبان دارد کار میکند اما توجهی نیست. اما خداوند باز توجه دارد. خداست دیگر. خداوند خالق است. مثل مخلوق نیست که دستش بسته باشد که بخیل یا حسود باشد یا بخواهد قدرتطلبی کند یا فخر بفروشد. من از شما سؤال میکنم امام که تجلی همهی اسماء الهی از جمله استجابت دعا هست میشود که شما به او توجه کنی و او به شما توجه نکند؟ معمولاً ما راه مستقیم را رها میکنیم و میخواهیم از سنگلاخ برویم و خیلی وقتها گم میشویم. آیا کسی نزدیکتر و مهربانتر و متوجهتر از همه امام هست؟ آیا وقتی توجه کردی و از او خواستی جواب نمیدهد؟ شیاطین این مفاهیم را پیچیده میکنند که دلها به سمت امام نرود وبیایدبه سمت شیاطین. را راخیلی سخت جلوه میدهند،پیچیده و منحصر به فردش میکنند وکانال و محدودیت برایش درست میکنند.اینها کار شیطان است.هرانسان وموجودی در عالم، به محض اینکه به امام توجه کند او هم به آن انسان توجه میکند.امام نمیتواندجواب ندهد. چون او تجلی صفات الهی است."ادعونی استجب لکم."جواب بلافاصله است. نمیگوید "سوف استجب لکم." تازه میگوید برو به بندگان بگو "اذا سألک عبادی عنی فإنی قریب اجیب دعوۀ الداع اذا دعان" میفرماید همین که دعا کنی بلافاصله جواب میدهم. امام عصر(ع) که تجلی اعظم اسماء الهی است این صفات در وجودش متجلی است. آیا اگر یک جوان پاک و مومن به اسم مهندس مشایی بخواهد که دریچههای معرفت را بر او باز کند آیا امام جواب نمیدهد؟ او به همه جواب میدهد. مشکل این است که ما نمیخواهیم. شیطان بسیاری را غافل کرده است.توجه ما به سمت دیگری معطوف است،به محض اینکه رویمان را به سمت امام بگیریم جواب میدهد.اینکه گفتم عنایت است از این جهت است.چهجوریاش را نمیدانیم. مگر شکلش مهم است؟ یکی میخوابد ودر خواب قرآن را از برمیشود.یکی چله میگیرد به دیدنش میآیند.اصلاً مگرشکل برای امام مهم است؟ اتصال همیشه ممکن است اما ازطرف ماقطع است.
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۶👇
🔴 مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد با نشریه بهارجاودانه درباره اندیشه بهار و مهندس اسفندیار رحیم مشایی/۶
🔸بعضیها فکر میکنند حتماً باید انسان به چشم ظاهر امام را دیده باشد. نه اینها نیست. امام بلد است چطور برساند و هدایت کند. به نظر من تجلی و ظهور امام در قلب انسان است. در اندیشهی انسان است. چه بسیار انسانهایی که در جوار امام زندگی کردند اما یک لحظه ظهور امام و حضور امام را درک نکردند. مگر امام حسن(ع) همسرش قاتلش نبود؟ مگر نزدیکتر از همسر داریم؟ اما آن زن درکی از امام داشت؟ یک ملک ظاهری و یک شوهر با پست حکومتی بالا را به حقیقت خودش و به امام(ع) ترجیح داد. امام حقیقت وجودی انسانها را میخواهد. همه آرزو داریم امام را به چشم ببینیم. اما اینقدر انسانها بودهاند که چله گرفتند و آرزو کردند و امام را دیدند اما نمیدانستند از امام چه بخواهند. نمیدانستند به دنبال چه هستند؟ امام را دیدند و خداحافظ. پس از رفتن امام میگوید ای وای من نمیدانستم چه بخواهم از امام؟ یک موقع میخواهیم احساسات خودمان را اقناع بکنیم و دنبال دیدن ظاهری هستیم بله دیدیم بسیار خوب.
اینکه من میگویم طلوع امام و ظهور امام در قلب و اندیشه انسانی، لزوماً به معنای دیدن با چشم ظاهر نیست. وقتی حقیقت در دل طلوع میکند، همه وجود به آن شهادت میدهد، عقل به آن شهادت میدهد؛ به حقیقت این تجلی؛ و این باعث رشد میشود.
اگر کسی به حقیقت امام نگاه کند درجا نمیزند؛ عقب گرد ندارد، دو روزش یکی نیست امکان ندارد دو روزش یکی باشد.
همین الان آقای مهندس مشایی بیایند راجع به همین مطلبی که الان شما در بحثهایتان آوردید، خواهید دید که در سطح خیلی بالاتری صحبت میکند.
این یعنی بحث سه ماه پیش، متعلق سه ماه پیش است در حالیکه معرفت یک سیر کمالی دارد.
مگر سیر کمالی امام توقف دارد؟ آیا امام الان در همان مرتبه ای است که دیروز بوده؟
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۷👇
🔴 مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد با نشریه بهار جاودانه درباره اندیشه بهار و مهندس اسفندیار رحیم مشایی/ ۷
🔸ظرفیت انسان بینهایت است.
🔹این سیر کمالی در انسان هم اتفاق می افتد، اصلاً انسانها برای همین سیر کمالی خلق شده اند.
این زندگی دنیا و خورد و خواب و ازدواج و تناسل و ارتباطات و ... اینها همه اش تمهید این امر مهم است تا در انسانها سیر کمالی اتفاق بیفتد.
یعنی همهي اینها ظرف و بستر و بهانه است. هیچ کدام خودش هدف نیست و اصالتی ندارد؛ متاسفانه بعضاً میبینیم که فردی 90 سالش است اما تازه دارد کاخ میسازد.
بزرگانی در تاریخ میشناسیم که یک آلونکی داشتهاند و چند صد سال عمر کردند وقتی به آنها میگفتند آلونک را تعمیر کن میگفتند این عمر کوتاه ارزش آن را ندارد که وقتمان را برای آن بگذاریم.
نمیخواهم بگویم به دنیا بی اعتنا باشیم، نه، کسی که در این مسیر است از دنیا هم حداکثر لذت را میبرد، یعنی وقتی یک لقمه نان میخورد لذتی که از آن میبرد خیلی زیاد است، ولی میخواهم بگویم، اینها همهاش بهانه و بستر است، خودش اصالتی ندارد. گرچه من معتقدم انسانها باید در بالاترین سطح رفاه زندگی کنند تا کرامتشان حفظ شود.
نباید کسی دغدغهي معیشت داشته باشد، دغدغهي انسانها فقط باید دغدغهي خودشان باشد، دغدغهي انسانیت خودشان باشد، دغدغهي بازگشت به خدای متعال باشد، دغدغهي تجلیگری اسماء الهی باشد، دغدغه همه کمال باشد، انتهای سیر بینهایت باشد.
اما شیطان آنقدر انسانها را اسیر کرده است که این امور ابتدایی به دغدغهي اصلی تبدیل شده است. درحالی که خدا به اندازهي کافی در عالم نعمت قرار داده و هرکس هر چقدر استفاده کند بازهم اضافه میآید.
من از آقای مهندس نپرسیدم اما شک ندارم که ایشان توجه کرده و خواسته و به او توجه شده، به او دادهاند و این ادامه دارد.
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۸👇
🔴 مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد با نشریه بهار جاودانه درباره اندیشه بهار و مهندس اسفندیار رحیم مشایی/ ۸
🔸یکی از واژههایی که میخواستم نگاه مهندس را نسبت به آن بدانم، شریعت است. چون متأسفانه خیلی در بحث شرعی بودن و شرعیت ایشان بحث شد و میشود، البته من نمیخواهم به آن شبهات بپردازم چون لزومی ندارد. نگاه ایشان به شریعت و به شرع چیست؟
🔹ببینید آقای مهندس یک انسان عمیقاً دیندار است، بخش مهمی از قرآن را حفظ است، میتواند تفسیر کند، به احادیث آشناست. به شدت مراقب اعمال شخصیاش هست؛ ایشان دائم الصلوة است، دائم الوضوست؛ در حساب و کتاب شخصیاش بسیار دقیق است که یک ریال بالا و پایین نشود.
🔸من عذر میخواهم این دائم الصلوة را توضیح دهید.
🔹دائم الصلوة یعنی هرموقع ایشان فرصت میکند، به نماز میایستد، غیر از نمازهای واجب. یعنی شما اینجا نشسته باشید نیم ساعت وقت پیدا شود، یا در سفری یا در جلسهای، میبینید بلافاصله ایشان رفته دارد نماز میخواند. یعنی مطمئنم ایشان در زندان اکثر اوقات مشغول نماز است. منظور از دائم الصلوة این است.
البته اگر کسی وجودش و نبضش برای خدای متعال بزند، همواره در نماز است، «خوشا آنآنکه دائم در نمازند»؛ یعنی آن لوازم نماز را رعایت میکند، «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» نماز اعتلای روحی یک انسان است؛ هر انسانی که در حال اعتلای روحی است در حال نماز است، نماز به معنای حقیقی کلمه؛ من نشمردم تا حالا؛ ولی فکر کنم شبانهروز همینطور نماز میخواند، هر چقدر فرصت پیدا بکند، نماز میخواند، دائم الوضوست، بسیار رعایت حلال و حرام را میکند؛ خیلی دقیق و کامل مراعات میکند، از این منظر ایشان یک آدم کاملاً دینی است.
اما شریعت، من حالا نظر ایشان را نمیگویم؛ برداشت خودم را میگویم، ایشان باید خودش باشد و در اين مورد نظر بدهد. یک موقع انسان یک شریعت عرفی دارد، هر امر عرفی قابل نقد است؛ هیچ کس نمیتواند بگوید این همان حقیقت دین خداست. آيا الان دو و نیم میلیارد مسیحی میتوانند بگویند اینکه آنها دارند، حقیقت دین خداست؟ یک و نیم میلیارد مسلمان میتوانند همين را بگویند؟ در خودشان هزاران اختلاف هست. تازه اگر همهشان هم یک حرف میزدند؛ همهي دو و نیم میلیارد بیایند رأی بدهند بگویند، ما دو و نیم میلیارد، همین که داریم، اختلافاتمان را کنار میگذاریم، یک امر واحد را انتخاب میکنیم، آيا این میشود دین حقیقی خدا؟
یک شریعت عرفی داریم، خوب این شریعت عرفی قابل تأمل است؛ به خصوص وقتی که این شریعت، صرفاً به پوسته بپردازد، یعنی به احکام و بایدها و نبایدها و فقه و...
فرق نمیکند کدام باشد، مسیحیت باشد، مسلمان باشد، شیعه باشد، سنی باشد، یهودی باشد، زرتشتی باشد، فرق نمیکند؛ وقتی که صرفاً به پوسته توجه میکند، اینجا دیگر خیلی قابل بررسی و نقد میشود، درحالیکه اصل انسان و همین شریعت هم برای یک حقیقت بالاتری است؛ اگر کسی نماز بخواند اما به خدا نزدیک نشود، "اَلصَّلوةُ قُربانُ کُلِّ تَقیّ"؛ نماز میخواند اما ویژگیهای خدایی در وجودش تجلی نمیکند. اين نماز چی هست؟
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۹👇
🔴 مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد با نشریه بهار جاودانه درباره اندیشه بهار و مهندس اسفندیار رحیم مشایی/ ۹
🔸امام حسین را کشتند گفتند نماز نمیخواند؛
🔹ببینید ما خيلي اوقات خودمان را گول میزنیم؛ شیطان گول میزند، این شریعت که امروز در دنیا هست، همهاش قابل نقد است؛ اما اصل و حقیقت شریعتی که ما میفهمیم، بحث اندیشه و معرفت است؛ معرفت خداست؛ معرفت امام است. دین بدون معرفت الهی (نه معرفت توصیفی و کتابی) معرفت به معناي سنخیت پیدا کردن و تجلی گری. يعني وجود پيداكردن حقيقت در انسان.
یک موقع هست شما یک دانشی به خودتان اضافه میکنید اما؛ این تبدیل به معرفت و اندیشه نمیشود، اگر تبدیل به معرفت و اندیشه شد، وجه وجودی پیدا میکند، جزء وجود انسان میشود، اصلاً انسان به همان مقدار وجود و موجودیت دارد، که معرفت کسب کرده است.
اگر كسي بدون اعتلاي معرفتي هزار رکعت در شبانه روز نماز بخواند؛ این نمازها هیچ چیز در عالم نیست؛ تبدیل به وجود نشده است. اگر تبدیل به وجود شد، ماندگار است، جاودانه است، اینها تبدیل به وجود نشده است. معرفتی اضافه نشده است. قربان و تقربي اتفاق نیفتاده است. تقرب الهی اتفاق نیفتاده است. سطح وجودی بالا نرفته است. اصل حقیقت دین آمده این وجود را بالا ببرد و راه و ابزاری هم نشان داده مثل نماز، مثل بقیه اعمال عبادی و خدمت به مردم و عدالتخواهی و آزادی طلبی.
حالا اگر ما آن حقیقت را تعطیل کنیم و فقط این پوسته را بچسبیم؛ به قول شما، حافظ قرآن است، نماز شب هم میخواند، امام حسین را هم خيلي راحت میکشد.
هرکسی را میکشد به خاطر پول، به خاطر قدرت، به خاطر یک پست و برای دیگران ارزشی قائل نیست. کجا در وجود این فرد اسماء الهی متجلی شده؟ نشده است و معرفتی حاصل نشده، پس وجود ندارد، عدم است؛ اصل وجود به آن معرفت است. دین آمده که آن معرفت را بالا ببرد؛ اصل دین معرفت الله است؛ معرفت هم به معنای سنخیت پیدا کردن؛ یعنی فهمیکه تبدیل به وجود بشود؛ نه فهم کتابی؛
ما جغرافیا را هم حفظ میکنیم؛ میرویم امتحان میدهیم، بیست میشویم، اما جزء وجودمان نیست؛ وجودی پیدا نمیشود؛ بعد هم چند سال استفاده نمیکنیم، یادمان میرود، تمام میشود میرود.
اما وقتی جزء وجود شد آيا تمام میشود؟ آيا از بين میرود؟
دین آمده عقل را ارتقاء بدهد، حقیقت انسانی را شکوفا کند، قدرت تفکر و اراده و اندیشه را در انسانها بالا ببرد؛ نه اینکه فقط بگوید تو باید این ظواهر را رعایت کنی و اگر رعايت نکردی به تو اخطار میدهیم، این شریعت چیست؟ چه ارزشی دارد؟
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۱۰👇
🔴 صفحه ۱۰
اصلاً فرض کنیدماموفق شدیم همهي مردم را به اجبار وادار کنیم تمام آن مناسک را آنطورکه ما میخواهیم به جابیاورند وظواهر را آنطور که مامیخواهیم رعایت کنند؛ تازه میشویم شوروی سابق؛ این چه ارزشی دارد؟ در اولین فرصت انسانها علیه آن قیام میکنند. چون اصلاً انسان برای این خلق نشده است. انسان برای توقف در ظاهر و شکل و قالب آفریده نشده است. اگر به هر ترتیب او را متوقف کنیم، در اولین فرصت طغیان میکند، اصلاً مهم نیست این قالب اسمش چه باشد، قرون وسطی باشد، مسیحیت باشد، اسلام باشد، یهودیت باشد، هندوییسم باشد، هرچه میخواهد باشد. کنفوسیوسیسم باشد. اصلاً انسان این پوستهها را میشکند. انسان پدیدهي بینهایت است. هرچیزی که وجه بینهایتی انسان را محدود کند، انسان علیه آن طغیان خواهد کرد. ما اصلاً شریعت را یک چیز تحمیلی بر انسانها نمیدانیم. هر امری به محض اینکه تحمیل شد، از ارزشمند بودن ساقط میشود؛ ولو حسب ظاهر ارزشمند باشد. چون خدا این را نخواسته و این خلاف ارادهي الهی است. تحمیل به انسانها هرچه باشد ولو ارزش، ولو مناسک، ولو شریعت، خلاف ارادهي الهی است پس فاقد ارزش است و حرکت کردن در مسیر مقابل ارادهي الهی در جامعهي انسانی است. اما بعضیها میچسبند به همین قالب ظاهر و اصرار میکنند و بعد به آن اصالت میدهند. این هم فهم خودشان است، کلام معصوم که نیست. معصوم که بیاید حتماً یک دین جدید ميآورد. اصلاً اصل دین با مناسک شما کاری ندارد. مناسك مال خود آدمهاست؛ من نماز میخوانم که اعتلا پیدا کنم، نه اینکه نماز میخوانم که فلان آقا را راضی کنم؛ عبادات را انجام میدهم برای اینکه اعتلای روحی پیدا کنم، اعتلای معنوی پیدا کنم. نه اینکه این یک تکلیفی است از جانب زمامداران بر انسانها که آنها را وادار به انجام آن کنند. اتفاقاً برای اقامهي نماز دقیقاً معرفت باید در دل انسانها داخل شود و ارادههای مردم را به سمت ارزشها گرایش بدهد. نه اینکه رفتار ظاهری مردم را قالببندی کند، این درست نقطه مقابل ارادهي الهی است؛ شکست هم میخورد. مهم نیست چه کسی این کار را میکند. هركس بخواهد این کار را بکند، حتماً شکست میخورد. به همین خاطر خداوند به پيامبر خاتم(ص) میفرمايد: "لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ" تو بر بندگان من سیطره نداری، تو تذکرت را بده چکار داری چه میشود؛ بقیه اش با من؛ "فَذَكِّرْ"؛ تذکر یعنی انسانها را به حقیقت خودشان توجه بدهیم. كار تذکر معرفت افزایی است. مگر غیر از این است؟ اصل دین معرفت الله است. بیاییم امور را تفکیک کنیم. ما اصول داریم و فروع؛ برخي اصول را رها کردهاند و فروع شده است اصل و حتي مهمتر از اصل و مجاز به تحمیل، چنین چیزی در حقیقت دین نداریم. هرکس هم میگوید، بیخودمیگوید؛حالا فحش هم به آدم میدهند؛ تکفیرهم ممکن است بکنند؛شریعت به معنای حقیقیاش بالاترین وزیباترین هدیهي خدابه انسانها است.انسانها وقتی بفهمند خودشان با سرمیآیند.همین اول انقلاب شاهد بوديم كه مردم برای رسيدن به نماز جمعه میدویدند. انگيزهي اصلي عشق بود. یعنی واقعاً یک حالت هروله بود. کسی به كسي زور نمیگفت؛ تحمیلی نبود؛ بایدی در کار نبود؛ اصلاً آنجا هرکس خودش را پیدا میکرد؛ احساس نیاز روحی هفتگی بود؛ حالا اگر شما بگویید الا و بالله باید بیایی؛ خب یک عده هم میآیند؛ این نه تنها سازندگی ندارد؛ اعتلای روحی ندارد؛ بلکه نقطه مقابل است؛ تحقیر انسانهاست.
پس خلاصه این شد: ما یک شریعت داریم به نام همین قالب و پوسته و ظاهری که قابل نقد است؛ مال هرکسی هم باشد، همین الان هم 72 ملتاند؛ مسلمانها 72 ملتاند؛ مسیحیها 72؛ کدامشان اصل است؟ البته ما معتقدیم مکتب اهل بیت پیامبر(ص) حق است؛ این را با استدلال اثبات میکنیم؛ منتها نه ظواهر و مناسک. در خود مراجع ما چقدر اختلاف نظر هست؟ نه مانند تعداد رکعات نمازهای واجب كه ثابت است و همه قبول دارند؛ ولی از اين ثابتها یک میلیمتر بیایید این طرفتر همهاش اختلاف است؛ عیبی هم ندارد؛ موجب رشد است؛ ولی نباید این موارد که حوزهي اختلافی است، این را به عنوان اصل بگیریم. این تازه خودش جزء فروعات است؛ این را اصل بگیریم و اصول را کنار بگذاریم. وقتی ما میگوییم توحید، آيا توحید جز معرفت و افزایش معرفت انسان است؟ وقتی میگوییم امامت، نبوت، معاد، عدالت،اینها همه اسباب حرکت کمالي انسان باسرعت نور است. اصل این است؛ اگر این بود، آن وقت نمازهم معنا و مفهومي در خدمت این ارزشها پیدا میکند؛ و الا اگر این وجه اش کنار زده شود وفقط شد ظاهر آن، خوب اینکه ارزشی ندارد.
مگر آنها که در قرون وسطی آدمها را به صلابه میکشیدند عبادت نمیکردند؟ عبادت هم میکردند؛ آدمها را توسط گیوتین گردن ميزدند،به صلیب میکشيدند.انسانها را به صلیب میکشیدند به خاطرآنکه گفته بودبالای چشمت ابرو؟!
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۱۱👇
🔴 صفحه ۱۱
بايد به چنين افرادي گفت كه تو از خدا چی فهمیدی؟ از دین چی فهمیدی؟ از پیغمبر چی فهمیدی؟ تو عین شیطانی؛ انسان را به خاطر اظهار عقیده یا یک فهم علمی یا یک معرفت به صليب میکشی و میگذاری در معرض آفتاب و حیوانات و امثال اینها؛ بعد اسم خودت را هم میگذاری دیندار؟ این ضد دین است؛ شیطان است.
این بحث را باید کمی باز کرد؛ هیچ عاقلی ماندن در پوسته را اعتلاء تلقی نمیکند؛ میگویند «تفقه فی الدین» این فقه را اصرار دارند دوباره ببرند توی همین پوسته.
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۱۲👇
🔴 مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد با نشریه بهار جاودانه درباره اندیشه بهار و مهندس اسفندیار رحیم مشایی/ ۱۲
🔸فقاهت
🔹توحید را فراموش کردند و کنار گذاشتند. اصل توحید است. طرف میآید خدمت امام صادق علیه السلام(ظاهراً) بحث یک فردي مطرح میشود و میگویند این فرد خیلی اوضاعش خراب است، اینکه ته جهنم است و از این حرفها.
امام میفرمايند چرا؟ میگویند این مشروب میخورد، امام میگویند نه این فرد در دلش محبت ما هست. یعنی محبت حقیقت هست، محبت خدا هست، محبت کمال هست، محبت ارزشهای انسانی هست و بالاخره راه را پیدا میکند. حالا کسانی داریم مشروب هم نمیخورند؛ 24 ساعت هم نماز میخوانند؛ اما در دلشان یک ذره محبت به ارزشها نیست؛ کنار دستش دارد ظلم میشود، هیچ حسی ندارد ولی سالي چند بار میرود کربلا؛ چه کربلایی؟
کربلا میرویم تا بفهمیم كه کربلا در زندگی ما هر لحظه و در هر صحنهای حضور دارد. هرجا ظلم باشد، همان جا کربلاست و ما باید انتخاب کنیم. داستان این نیست که یک عده شهید شدند ما برویم ضريحشان را زیارت کنیم تا ثواب ببریم و گناهانمان پاک شود برگردیم خانه! مسأله این نیست. اصلاَ باید برویم کربلا تا بفهميم هرجا ظلم هست باید بایستیم.
🔸کل ارض کربلا
🔹احسنت، خدا مگر احتیاج دارد من برایش ده دفعه بروم مکه، 15 دفعه بروم کربلا، دوهزار رکعت نماز بخوانم و يا زیارت کنم؟ خدا و پیغمبر و امام کجا نیاز به این چیزها دارند؟ اصلاً اینها لطيفه است! همهي اینها برای این است که آن ملكه و حقيقت در وجود انسان ایجاد شود که اگر ظلم دید باید بایستد ولو کشته بشود. ظلم به هرکه باشد. اصلاً نگاه نکنم مظلوم چه کسي است آيا همکیش است؟ غیر همکیش است؟ دوست است؟ دشمن است؟ یهودی است؟ مسلمان است؟ مسیحی است؟ بودایی است؟ اصلاً نگاه به این نباید بکنیم. امیرالمؤمنین میفرماید یا همکیشت است یا همجنست؛ چه فرقی میکند؟ که به نظر من همجنس مهمتر است؛ چون عمومیت دارد؛ درس زیارت و کربلا باید در زندگی ما عینیت داشته باشد؛ و گرنه دو هزاربار رفته کربلا و آمده، میبیند جلوي چشمش مظلوم را دارند میکشند، بی خیال است؛ کربلای این آدم چه ارزشی دارد؟ آيا ثوابی دارد؟ ثواب زيارت همین معرفت است. ثوابش این است که در وجود من یک حسی و ارادهای پیدا میشود که جلوي ظلم بایستم. بارها به زيارت میروم و میآیم ولی هیچ ارادهای برای مقابله با ظلم ندارم، معلوم است كه این تفریح بوده است. خودم را گول زدم، خدا را که نمیشود گول زد، خودم را گول زدم.
خوب خلاصه کنیم، اگر شریعت منظور همین پوسته و احکام است، این قابل نقد است.
اگر منظور حقیقت دین است، که ما معتقدیم حقیقت دین محمدی(ص) و اهل بیت پیامبر علیهم السلام، همان حقیقتی است که خدای متعال نازل کرده و خوشبختانه الان برای ما قابل دسترسی است. ولو نه به طور کامل. میتوانیم مسیرش را تشخیص بدهیم. اصل این است و مناسک و شریعت باید این را تقویت کند. اگر آن حقيقت بود وجود پیدا میشود و اگر وجود پیدا شد همان اعتلاء و همان جاودانگي و همان قرب الی الله است. چون خدا وجود مطلق است؛ هرچه در ما وجود پیدا کرد، خدایی ميشویم و اگر عکسش را هم برویم، عدم است يعني دور شدهایم.
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۱۳👇
🔴 مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد با نشریه بهار جاودانه درباره اندیشه بهار و مهندس اسفندیار رحیم مشایی/ ۱۳
🔸نگاه ایشان راجع به روحانیت چیست؟ روحانیت و ولایت فقیه.
🔹يك موقع تصور از روحانیت، یک صنف و یک شغل و یک طایفه و یک طبقه است كه آن باطل است. روحانیت یعنی پیشگامی در حرکت کمالی جامعهي انسانی؛ اگر کسی خودش در حال حرکت نباشد و جلوتر نباشد، چطور میتواند راهنما باشد؟ آيا میتواند باشد؟ آيا روحانیت به لباس است؟ به اینکه یک تعداد احکام را آدم حفظ کند؟ اینکه همان پوسته میشود؛ اصل روحانیت شیعه برای این پایه گذاری شده است و مأموریت اصلی روحانیت شیعه دعوت به امام یعنی دعوت به مغز دین، حقیقت دین، حقیقت انسان و خداست. این را از آن بگیریم دیگر هیچ چیزي وجود ندارد. بقیه اش چیست؟ اصلاً همه چیز با این فلسفه شکل گرفته است. امام حی است؛ ای مردم دنیا امام آمده زنده است به او بپیوندید. مأموریت این است؛ اگر آگاهی بخشی میکنیم، تدریس میکنیم، احکام میگوییم، نماز یاد میدهیم، قرآن میخوانیم، تفسیر میگوییم، نماز جماعت میگذاریم، مسجد میسازیم، همهي اینها باید برای آن باشد، ولی اگر آن دعوت موجود نباشد، مثل یک جسم بدون روح است، کشک است. آيا مسجد در دنیا کم داریم؟ کلیسا در دنیا کم داریم؟ مگر آنهایی که امام را کشتند، مسجد نمیرفتند؟
امام حی آمده؛ من تعجب میکنم، 5 سال یک نفر رفته در یک مسجد نماز خوانده، یک بار به مردم نگفته است كه امام موعود آمده بسم الله برویم یاریش کنیم، برویم به او بپیوندیم، برویم مانند او بشویم، اصلاً یادش نیفتاده که امامي هست. چرا؟ البته به امام برای رفع حاجات شخصی خودش توسل کرده كه آن هم باید باشد. ما هرچه میخواهیم باید از امام بخواهیم. از خدا بخواهیم. ولی در همين حال معرفتی از امام ندارد؛ ته ذهنش امام را شوخی تلقی میکند؛ یا یک اسبابی ميداند برای اینکه هرموقع گیر کرد، بگوید امام کار مرا راه بینداز؛ نه برای اینکه همراه شود با امام، بپیوندد به این حرکت بینهایت و با سرعت نور برود، سوار قطار امام بشود، مردم را سوار قطار امام کند، نه، هرکس یک جایی برای خودش درست کرده است، یک مرکز حکومت و امپراطوری برای خودش درست کرده است، در محدودهي خودش؛ یادش رفته که قرار بوده است دعوت به امام بکند.
ولایت فقیه هم باید همان ویژگیهای امام را در جامعه منتشر و متجلی بکند. هر جانشینی همینطور است ولو نه صد درصد. اگر میگوییم جانشین، جانشین باید با اصل مشابهت داشته باشد و همان کارهای اصل را انجام بدهد. اينكه بحثهای نظریاش، در دوران غیبت چه جوری است؟ حکومت چیست؟ اینها مفصل است؛ من آن کُنهش را گفتم، بعضیها از ضرورت حکومت به اين مطلب میرسند اما ميخواهم از آنطرف هم بحث كنيم که در سیر کمالی، انسان نیازمند مرشد و راهنما و پیشگام است. پیشگامي که خودش این صفات را در وجودش دائم متجلی کند و همه را رشد بدهد نه آن نوع حاکماني که الان در دنیا حكمراني ميكنند.
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۱۴👇
🔴 مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد با نشریه بهار جاودانه درباره اندیشه بهار و مهندس اسفندیار رحیم مشایی/ ۱۴
🔸اینها نظر آقای مهندس است؟ برداشت شما از نگاه آقای مهندس است؟
🔹اینکه چرايي لزوم برگردد به اينكه چون امام زمان این روایت را گفته اینطوری شده است، آنها را من ورود نکردم. من حقیقت ولایت را گفتم؛ آنطوری که من میفهمم؛ اصلاً نگذارید به حساب آقای مهندس، من میفهمم، آقای مهندس إنشاءالله خودشان میآیند اینها را تشريح ميكنند. اصلاً نبايد ولایت را انحصار در هیچ باند و قبیله و گروه بكنند. ولايت اصلاً متعلق به نوع انسان است، امام عاشق نوع انسان است، پرچمدار نوع انسان است.
🔸فرمودید که آقای مهندس مؤسس گفتمان بهار هستند و اصلا بحث بهار را ایشان تأسیس و شروع کردند. پرسش این است که، خوب خیلیها از مهدویت صحبت کردند، به خصوص در طول این چهل سال، انقلابیها قرائتهای مختلفی راجع به مهدویت و انتظار داشتند. چه تفاوتی بین قرائتی که آقای مهندس از مهدویت و انتظار دارند و داشتند با قرائات دیگر دارد؟
🔹بله همانطور که اشاره کردید اصلا اقوام گوناگون، مذاهب گوناگون، همه به خصوص بعد از انقلاب در ایران راجع به موعود و منتظَر و بحث انتظار مطلب دارند و حرف میزنند. قبل از انقلاب هم بود، بعد از انقلاب هم خوب به طور طبیعی باید بیشتر میشد. نوع کسانی که از انتظار صحبت ميكنند در فضا و چارچوب وضع موجود حرف میزنند. به این معنا که تلقیشان از امام همین وضع موجود خودشان است با یک مقدار ارتقاء. مثلا طرف تلقیاش این است که مثلا امام زمان(عج) مانند امام جماعت مسجد محله است؛ که خیلی آدم خوبی است، خیلی آدم بیآزاری است، با تقوا است، آدم اهل معنویت است، اما امام يك مقداري بالاتر است. ویژگی دوم تلقی در فضای جاری این است که فکر میکنند امام زمان میآید اینها را ببرد بالا. تصور ميكنند كه عمل و اندیشهشان حق مطلق است و امام زمان میآید تا اندیشهي اینها را بر جهان حاکم میکند و خودشان را هم به تبع آن حاکم میکند. یعنی در واقع امام زمان را برای خودشان تفسیر و مطرح و دنبال میکنند. اين در واقع یک نوع انحصارطلبی و خودخواهي است. اینها دنبال خودشاناند، اما زیر پرچم امام زمان(عج). نوع افراد مدعي اینطوری هستند. حالا بين علما هم هستند كسانيکه وقتی میگویند امام زمان، برای این است که بگویند ما نائبیم و ما اختیارات داریم. در نوع این مباحث دعوت به خود مطرح است. آنچه آقای مهندس میگویند، آن فضای حقیقی و واقعی دورهی امام را تفسیر و تشریح میکند. اگر قرار باشد وضع همین باشد اما يك مقدار بالاتر، اینکه دیگر خیلی زحمت ندارد. خود بنی بشر بالاخره با چنگ و دندان دارند ایجادش میکنند. امام وقتی میآید قرار است که یک اتفاقی بیفتد که مردم به تنهایی نمیتوانند آن کار را بکنند. یعنی اگر هفت میلیارد، هشت میلیارد همه با هم مجتمع هم شوند، آن اتفاق نمیافتد. نیاز به یک انسان کاملی دارد که تبلور اراده آنان بشود و آن فضا را باز کند و اين یک دنیای دیگری است. آن همانی است که خدا به او فخر کرد. همانی است که خدا دربارهاش با ملائکه محاجه کرد. فضايي است که تا حالا نچشیدهایم. آقای مهندس همه را دعوت به امام میکنند نه به خودشان. اصلا در صحبتهای آقای مهندس هیچ دعوت به خودی مطرح نیست. آنهایی که دعوت به خود میکنند انحصار و چارچوب میگذارند. معیار میگذارند. گزینش میکنند آدمها را. چرا؟ چون برای خودشان است دیگر.
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۱۵👇
🔴 مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد با نشریه بهار جاودانه درباره اندیشه بهار و مهندس اسفندیار رحیم مشایی/ ۱۵
🔸... حتی نوع لباسشان ...
🔹... همه چیزشان را گزینش میکنند. یعنی در واقع یک بهانه و عنوانی است برای اینکه خودشان را تحمیل کنند به مردم. آقای مهندس اصلا موانع را برمیدارد، میگوید امام متعلق به هشت میلیارد است. همه ميتوانند بروند و به امام برسند. اصلا ربطی به اين و يا آن فرد ندارد. یک تفاوت دیگر این است که امامی که معمولا دیگران مطرح میکنند غیر قابل دسترسی است. منظورم دسترسی فیزیکی نیست؛ دسترسی به معنای سنخیت پيداكردن است. آقای مشایی میگوید که اصلا انسانها به دنیا آمدهاند تا با امام سنخیت پیدا کنند. انسان در این دنیا كاري جز اين ندارد. خوردن و لذت بردن و کار و تلاش و اقتصاد و معیشت، اینها برای این است که بتواند روی کرهي زمین زنده بماند تا آن مأموریت را انجام دهد. اگر آن هدف والا را بردارید زندگي هيچ ارزشي ندارد. اگر آمدیم فقط زندگی کنیم، فقط بخوریم، بخوابیم، توالد و تناسل و زندگی و لذت داشته باشيم، چه ارزشي در این هست؟ چه معنا دارد که از بهشت انسان را بیاورند روی این کرهي خاکی با این همه سختیها، که بخورد و لذت ببرد؟ البته اینها هست، لازمهي زنده ماندن انسان است در این جهان تا با امام سنخیت پيدا كند و برسد به امام. برسد به انسان کامل. ویژگی دیگر کار آقای مهندس، این است که امامی را که ايشان مطرح میکند با همهي فطرتها آشنا است. اصلا استفاده از تعبیر انسان کامل در واقع پیوندزدن حقیقت امام با فطرت انسانها است که امام در آنها حضور دارد. امام را یک موجود خارج از انسانها یا دور از فهم انسانها تعريف نميكند. میگوید که امام درون فطرتها است، بايد کشف کرد و رفت و رسيد. یکی دیگر از تفاوتها در اين است كه ايشان براي كمال انسانها سقف نمیگذارد. نوع دعوتها این گونه است که میگویند ما جلوداریم و ما سقف هستیم و کسی حق ندارد از ما جلو بزند. آقاي مهندس اصلا این چنین ادعایی ندارد. یک فضای بینهایت را ترسيم ميكند كه در آن حرکت كمالي کسی مزاحم کسی نیست. حالا هرکسی ميخواهد باشد. مثال میزنم، فرض کنید که دوران امام رسید، خیلی از اینهایی که الان ادعای امام زمان میکنند، انتظار دارند امام زمان اینها را به فرمانداری، استانداری، رئیس جمهوری، دولت، فرماندهی و يا ریاست حکومت برساند. اگر غیر از آنها را نصب کند اعتراض میکنند. یک موقع ما امام را برای حوائج دنیایی خودمان معرفی میکنیم، یک موقع برای حقیقت انسانی خودمان و جامعهي انسانی. اين دو تلقي كاملا جداست. آقای مهندس در اینجا در اوج است يعني امام را براي حقيقت انساني تعريف ميكند.
هرکسی امام را مطرح میکند در قالب ادبیات مذهبی، به صورت محدود و انحصاری خودش مطرح میکند. آقای مشایی آمده امام را خارج از این حصارها معرفي ميكند. همان حقیقتی که ميگويند امام میآید دین جدیدی میآورد، آئین جدیدی ارائه مينمايد. ايشان در آن موضع ایستاده است. ضمن اینکه آقای مهندس کسی است که خودش زندگیاش را صرف سنخیت پیدا کردن با امام كرده است.
بله ببینید، این واژهي بهار که آقای مهندس استفاده میکنند از متن روایات ماست. یعنی تلقی آقای مهندس این است که بشر از اول تا الان در زمستان بوده است. رشد خیلی کمی داشته. یعنی شکوفایی کمی داشته. چون بالاخره اقتضاي زمستان این است که طبیعت در یک حالت نیمهخواب قرار دارد و حركتش بطیء میشود. در اتصال با امام است که حقيقت انسان تازه شکوفا میشود. تازه وارد دوران بهار میشود و این هم متعلق به همه بشریت است. اصلا ربطی به فرد خاصي ندارد.
🌷🕊
☫ @bazgashtaznimehrah
👆ادامه ص ۱۶👇