#حال_مقال
🔍توصیه به استفاده از پنکه
✍مرتضی بذرافشان
توصیه فوق، راه حل جدید دولت است برای صرفه جویی در مصرف برق و توضیح بیشتر اما از لسان وزیر نیرو:
_سابقا دیگر عزیزان در موارد مشابه، تاکید داشته اند؛ «ولایتی» الگو قرار دادن یمنی ها در لنگ پوشیدن برای صرفه جویی در لباس؛ وزیر بهداشت دولت «روحانی» خود مالیدن به شکل سنتی جای فیزیوتراپی و...
_نمونه برداری از پنکه در موارد دیگر نیز عمومیت دارد: چغندر جای گوشت؛ الاغ سواری جای پراید؛ کبوتر جای ماموران پست.
_ کمکی ست به آقای «همتی» که گفته تورم ۴٠ درصد است و بیکاری ۱۳ درصد؛ از طریق بکارگیری جوانان و افزایش تولید پنکه و صادرات برق اضافی به کشورهای همسایه و ارز آوری بیشتر.
_از دیگر فواید آن، کاهش سرما خوردگی و جلوگیری از بیماری های عفونی و ویروسی، در نتیجه حذف پول های زیر میزی و جلوگیری از ورشکستگی شرکت های بیمه ای ست.
_کمکی ست برای کاهش قیمت ارز از ۶٠ هزار تومن به ۷٠ ریال اول انقلاب؛ چون همه چبز بر می گردد به سابق.
_پس از اجرای موفقیت آمیز آن، قراراست باد زن دستی به اجرا در آید؛ طرحی لاکچری که ویژه شاهان بوده؛ هم اکنون دو به دو میان وزرا آزمایشی در حال اجرا ست .
_البته اجرای این طرح، ویژه ولی نعمتان ما مستضعفان و یارانه بگیران دهک های بالاست ضمن اینکه زورمان به پولداران و شرکت های بزرگ در موضوع انرژی آب، برق و بنزین نمی رسد؛ آنها تصمیم سازند والسلام.
اخبار غیر طنز آخرالزمانی را از
#حال_مقال👈@bazrafshan1402
دنبال و منتشر نمائید.
#حال_مقال
🔍وام میلیاردی کاملا قانونی
✍مرتضی بذرافشان
خبری از وام میلیاردی بورسی ها، منتشر شده؛ اما جزئیات آن از زبان «عشقی» رئیس بورس:
_برای این وام چندر غازی، مصوبه داریم به امضاء هیات مدیره؛ یعنی خودمان وام گیرندگان؛ کاملا و صددرصد قانونی!!.
_وام قرض الحسنه و غیر ربوی ست و با سود تقریبا هیچ؛ خواستیم گرفتار بهره ۳٠ درصدی و شبهه ناک بانک نشویم؛ اشکال دقیقا کجاست؟!!.
_در دوره انتقال دولت سیزدهم بود به چهاردهم و همه سرگرم انتخابات و شور مناظرات؛ ما هم در خلوت و بی ریا سخت مشغول خدمت؛ نظارت موثر و استصوابی هم که نبود.
_این ضرب المثل همیشه آویزه گوشم بوده: چراغی که به خانه روا به مسجد حرام است.
_ما دیدیم بورس راکد است، با یک ریسک کوچک و حیثیتی هرچند بر ضرر خودمان، بورس به جریان و سر زبان افتاد.
_کمتر از چشم بر هم زدنی، وام تصویب و واریز شد؛ سرعت و دقت را بانک ها یاد بگیرند؛ حالا بهتر است بشوم رئیس بانک مرکزی.
_با ارائه چک شخصی به اندازه وام دریافتی نه بیشتر، روش حسنه نشان دادیم برای وام اشتغال و ازدواج که چند برابر ضمانت و مشکل نگیرند.
_باز پرداخت وام ده ساله ست؛ خدا رو شکر سوخت و سوز ندارد.
_همین«همتی» مگر از تسهیلات صدها هزار میلیاردی بانکی ها، اخیرا دفاع نکرد؟! قربون برم خدا را، یک بام و دو هوا را.
_وام گرفتیم تا همچون مدیران صندوق فرهنگیان به مال مردم چشم ندوزیم؛ خدایی راست می گویم.
_لطفا سری هم بزنید به نهادهای مالی متناظر؛ دکمه و نخ پیراهن سفیدم شاید بشود تبرک.
_ ما بر یک کشتی سوارو بر یک سفره نشسته ایم؛ حالا چه وقت رزومه سازی ست «آقای همتی»؟!.
اخبار غیرطنز آخرالزمانی را از
#حال_مقال👈@bazrafshan1402
دنبال و منتشر نمائید.
#حال_مقال
🔍کاهش تورم، به من چه؟!.
✍مرتضی بذرافشان
این جمله «همتی» است، وزیر اقتصاد؛ اما واقعیت تلخ ماجرا:
_من «همتی» وزیر هزار میلیارد تومنی ها و بالاترم؛ به خانه بدوشان چه؟!.
_کاهش تورم با رئیس بانک مرکزی ست که مثلا مستقل است؛ به من چه؟!.
_ریاست بانک مرکزی را هم با شیب تند ۶٠ درصدی تجربه کرده ام؛ شرمندگی اش با خودم، به تو چه؟!.
_دلار نیمائی با توصیه بزرگان فولاد و پتروشیمی قرار است برسد به ۶٠ تومن و بیشتر؛ به حقوق بگیران چه؟!.
_ینزین باید برسد به قیمت جهانی و دودش به چشم بازنشسته و معلمان عزیز؛ به صاحبان شرکت ها چه؟!.
_سه سال در توئیت به دولت قبل، راجع به تورم غر و طعنه زدم؛ به دولت چهاردهم چه؟!.
_اقتصاد لیبرالی، همین است خوشگلم؛ خود مردم عزیز رای داده اند؛ بسازند و بسوزند؛ به دولت سایه چه؟!.
_ به قول «شیخ حسن» با این شیب ملایم، ۹۶درصدی های مد نظر «قالیباف» رو به احتضارند؛ به مجلس انقلابی و ۴ درصدی های ترگل مرگل چه؟!.
_فاصله فقیر و غنی دیگر وجود ندارد؛ چون فقرا بدون شلیک حتی یک گلوله قرار است بالمره بروند زیر خاک؛ به اسرائیل چه؟!.
_مرگ حق است و مقدر؛ توضیح بیشتر با حضرت عزرائیل زید عزه؛ به خانم «مهاجرانی» سخنگوی تازه از راه رسیده زن زندگی دولت، چه؟!.
اخبار غیر طنز آخرالزمانی را از
#حال_مقال👈@bazrafshan1402
دنبال و منتشر نمائید.
#حال_مقال
🔍خطر پیری افراطی
✍مرتضی بذرافشان
خطر پیری افراطی مدیران، هشداری ست از «عارف» معاون رییس جمهوری که مدیریت آینده کشور را به خطر می اندازد و اما طنز ماجرا از زبان وی:
_این خطر، البته شامل ما هفتادوسه ساله ها و بالاتر نمی شود؛ قانون عطف به ما سبق نیست.
_شامل حال کسانی هم که درلیست شورای راهبردی قرار دارند نمی شود.
_برای اجرای این دستورالعمل، منتظریم نقل و انتقالات استانداری و فرمانداری ها، هرچه زودتر اجرا شود.
_باید باز تعریف جدیدی از جوانی ارائه دهیم؛ با توجه به افزایش امید به زندگی، خودم اگر چشم نخورم فعلا نوجوانی را تجربه می کنم.
_صلاح نیست از تجربه گرانسنگ ماها، تا ۹۹سالگی کشور را محروم ساخت.
_درست نیست ۷٠ساله ها به بالا، از مدیریت خدا حافظی کنند، چون زود رنج و راهی تیمارستان می شوند.
_افراد زیر پنجاه مد نظر «ظریف» حالا حالاها باید در صف انتظار، زنبیل بگذارند.
_قول های وی، مصرف انتخاباتی داشته؛ به قول بابا پنجعلی همه اش الکیه.
_ آنقدر هم سخت گیر نیستیم؛ قرار است در مشاوره، عزیزان را تمام وقت، بکار بگیریم.
_استفاده بعضی جوانان دارای ژن خوب در مدیریت، بلامانع است.
_طرح استفاده بیشتر از جوانان و البته زنان بعد از استهلاک آخرین نفر ماها، بزودی به مجلس ارائه خواهد شد؛ برای اجرا در دولت بعدی هیچ عذری وجود ندارد.
اخبار غیرطنز آخرالزمانی را از
#حال_مقال👈@bazrafshan1402
دنبال و منتشر نمائید.
#حال_مقال
🔍حاشیه های از یاد رفته!
✍مرتضی بذرافشان
مصاحبه مطبوعاتی ام بخوبی انجام شد؛ خداروشکر جز چند مورد به شرح ذیل حاشیه ای نداشت:
_به جای روسیه گفتم: شوروی؛ در پاسخ تذکر مجری گفتم: هرچه شما بگوئید؛ همه خندیدند. فراموش کردم بپرسم علت خنده شان چیست؟ هوش من یا حاضر جوابی ام؟.
_ادعای خانم خبرنگار راجع به گشت ارشاد را با قهقهه به نشانه تائید پذیرفتم؛ ولی فراموش کردم باید تحقیق کنم و آیه ان جاء کم فاسق بنباء فتبینوا بخوانم.
_راجع به دادن مسئولیت به بازیگران زن زندگی گفتم: همه ممکن است اشتباه کنند ولی هرچه فکر کردم آیه توبوا الی الله یادم نیامد؛ کاش «جلیلی» بود؛ یاد آوری می کرد.
_گفتم: همه خود را حق می پندارند؛ کل حزب بما لدیهم فرحون؛ آیه اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامرمنکم دیر یادم آمد.
_گفتم: وفاق یعنی همه کنار هم مسئولیت بگیرند؛ البته با پذیرش خطا؛ آش کشک خاله همین جاست؛ من به اشتباه و ضدیت خطاکاران با نظام اقرار و بار گناهشان را بر دوش کشیدم؛ آیه ولاتزرو وازره وزر اخری توی ماشین یادم آمد.
_مژده آزادی «کروبی» را دادم؛ راجع به یکی دیگر گفتم: آسیاب به نوبت؛ همه دست زدند؛ بعد یادم آمد «کروبی» از چند سال پیش هر جا دوست داشته رفته؛ آن دیگری هم ایضا.
_گفتم: آمریکا، برادری اش را نشان دهد، ما هم قول شرف می دهیم انقلابمان را صادر نکنیم؛ همه دست زدند؛ بعد از جلسه یادم آمد کار از این حرفها گذشته و دشمن برادر نمیشه.
_گفتم: زادگاه من با «بارزانی» یکی ست و همنام هستیم؛ بعد یادم آمد یک «مسعود» دیگری هم قبلا بوده که از خاک عراق با ما جنگیده؛ الان ازش خبری ندارم.
_خلاصه اینکه همه حاضران در جلسه گفتند: خراب نکردم؛ از مرتب دست زدنشان نمایان بود و ما هم حسابی خوشحال؛ یادم آمد در واقع از حال مقال باید بپرسم.
_بعد از چند هفته تاخیر و بدون هیچ تمرین قبلی، اولین مصاحبه ام قشنگ از آب درآمد؛ این را مجری کاریکاتوریست زن زندگی آقای «هادی حیدری» در گوشم گفت؛ یادم آمد متملقان نفوذی مگسانند دور شیرینی.
اخبار غیرطنز آخرالزمانی را از
#حال_مقال👈@bazrafshan1402
دنبال و منتشر نمائید.
# حال مقال
🔍خدا از برادری کمتون نکنه، پرزیدنت
✍مرتضی بذرافشان
رئیس جمهور ایران، اخیرا اظهار لطف و ادعای برادری نسبت به ما آمریکایی ها کرده و اما پاسخ سخنگوی وزارت خارجه واشنگتن دی سی:
✓خدا از برادری کمتون نکند داش «مسعود»؛ ممنون از این همه اعتماد به دشمن؛مسعودها همه خوبند.
✓ولی این اعتماد و برادری یک سویه است؛ ما در حال رصد و جمع آوری اطلاعات و آیه قرآنی آن هستیم نااخوی جان.
✓در قرآن شما آمده انما المومنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم؛ ما که کافریم کافرمطلق، قاداش! یعنی داداش.
✓ما به میمنت این اظهار لطف حضرتعالی به فاصله فقط یک روز بعد۱۲ تحریم جدید نه برای مسئولین برای ملت غیر برادر، کادو پیچ ارسال کردیم؛ مبارکه؛ باز شود، بلکه پسندیده شود.
✓شما با دنیا یعنی آمریکا فرمودید: دعوا ندارید؛ ایول ولی ما هواپیمای شما را با ۲۹۱ مسافر از ناو یواس اس وینسنس آمریکایی زدیم و پودر کردیم؛ ناکاکا! واقعا دعوا ندارید؟!.
✓«مصدق» هم اعتماد و ادعای برادری کرد و از چاله انگلیس افتاد به چاه آمریکایی؛ عاقبتش را دیدید یا شنیدید یا خواندید؛ حواست هست عزیز کو برادر؟!.
✓سرنوشت همتایان «بازرگان» و «بنی صدر» را در ادعای فراتر از برادری آیا می دانید؟ تاریخ بخوانیدNo brother.
✓برای اثبات برادری، شما راه طولانی دارید از جمله نابودی موشک ها به قول شیخ سرخه بالمره؛ غزه بی غزه و قطع ارسال پهپاد به روسیه؛ حالیته پرزیدنت؟!.
✓با ادعای برادری، امیدوارم توقع ارث و میراث و بازگرداندن ابرقدرتی به ایران را نداشته باشید؛ ۱۲٠٠٠ کیلومتر راه آمدیم و دهها تریلیون دلار هزینه کردیم برای خاورمیانه که قلمرو ماست؛ به قول «حشمت فردوس» افتاد؟!.
✓ پشنهاد برادری را بیشتر بررسی می کنیم؛ شما هم واگذار کن به مشاوران و کارشناسان از جمله «حسن مجیدی» داماد جان گرامی که در دولت سمت گرفته؛ ما برای وفاق فراملی آماده ایم.
اخبار غیرطنز آخرالزمانی را از
#حال_مقال👈@bazrafshan1402
دنبال و منتشر نمائید.
#حال_مقال
🔍دامادی؛ گزینه صرفه و صلاح!
✍مرتضی بذرافشان
در یکی دو ماه اخیر، خبرهای خوبی از انتصاب محکومین و افراد سابقه دار به گوش زندان رفته ها رسید؛ بقیه ماجرا به شرح ذیل، اما از زبان یک محکوم به مواد مخدر:
✓اولا زندان جای بدی نیست؛ حضرت «یوسف» هم زندان رفت بعد شد عزیز مصر.
✓وقتی خبر انتصاب «حضرتی» به ریاست شورای اطلاع رسانی را شنیدم، کلی ذوق کردم؛ در زندان خیلی چیزها از هم آموختیم؛ او به من سیاست بازی آموخت من هم بازاریابی.
✓خبرهای بعدی، اما شد یاس آور؛ انتصاب ها، فقط شامل محکومین سیاسی و مالی بود؛ ما هم رای داده بودیم؛ زندانی با زندانی چه فرقی دارد؟!.
✓در این شرایط سخت، به قول «حافظ» علیه الرحمه، زیاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم.
✓ خدایی، جرم ما سنگین است یا آنها که عده ای را تحریک کردند به اغتشاش و کشتن مامور دولت؟!.
✓فتنه گران، از سازمان های خارجی، ساپورت مالی می شدند ولی ما دست مان در جیب خودمان بود؛ هم در شبکه های مافیایی و زنجیره ای، اشتغال زایی داشتیم.
✓نامه نوشتم به واحد راهبردی: گناه من چیست واقعا؟! ۷۳ سال دارم؛ هم سن معاون اول محترم. ماهی را هر وقت میشود از آب گرفت.
✓وزارت که توقع بالایی ست، نیاز به رای مجلس داشت بدون استعلام و با همکاری «قالیباف» که گذشت؛ به معاونت قانع هستم.
✓من به «حضرتی»، «طباطبایی» و هم سلولی دیگرم «احمدنیا» گفته ام، حتی حاضرم روابط عمومی شورای اطلاع رسانی را گردن گرفته؛ چون مجری خوبی هستم برای مصاحبه های مطبوعاتی؛ قرار است خبر دهند.
✓اگر پیگیری ها نتیجه نداد، به ناچار باید گزینه دامادی را بر گزینم البته نه برای خودم، برای فرزندم که او هم سابقه دار و زیر بار ازدواج نرفته هنوز؛ من می شوم پدر داماد خوبه، مثل پدر داماد شیخ دیپلمات برای واردات و دریافت ارز ویژه؛ فکر کنم به صرفه هم صلاح هست قبل از سفر به نیویورک؛ شما هم پست می خواهید فوری داماد شوید؛ البته با تسهیل گری معاونت راهبردی!.
اخبار غیر طنز آخرالزمانی را از
#حال_مقال👈@bazrafshan1402
دنبال و منتشر نمائید.
#حال_مقال
🔍چماق و هویج برای تنش زدایی
✍مرتضی بذرافشان
تاکید پرزیدنت «بایدن» بر راه حل دیپلماسی برای جلوگیری از تنش در خاورمیانه؛ تحلیل آن اما به زبان ساده:
✓ایرانی ها برای اینکه فارسی را پاس بدارند، نام آن را گذاشتند راه جلوگیری از تنش بین سران؛ به قول ما دهاتی مهاتی ها ریش سفیدی.
✓نام دیگر آن سیاست چماق و هویج است؛ هویج برای تشویق الاغ و چماق برای تنبیه که حرکت کند. در ایران الاغ زیاد است که بدون هویج هم می دوند.
✓با ترور «هنیه» از برخی شبه الاغها، کلید واژه تنش زدایی زیاد شنیده می شود؛ به کسی گمان بد مبرید، به پیر به پیغمبر گناه هست. بعض الظن اثم.
✓در حال حاضر، اوضاع به نفع ما و اسرائیل نیست؛ به قول «عبدلی» قمر در عقرب است.
✓ما در روش چماق و هویج به بمباران مناطق مسکونی حتی انفجار پیجرها در دست مردم تا خلع سلاح حماس و حزب الله و تحریم ایران باید ادامه دهیم. به قول «حجاریان» فشار از بالا، چانه زنی از پائین یا بی ادبی نشود بالعکس.
_برای خر کردن الاغ ها و سوژه های مورد نظر، با این روش، توفیقات زیادی داشته ایم؛ با مرحوم «یاسر عرفات» و «معمر قذافی» ره که خوشبختانه موفقیت آمیز بوده و همچنین پرچمدار برجام؛ از الاغ برجام نام نبرم بهتر است. العاقل یکفی بالاشاره.
✓این روزها، نیویورک فرصت خوبی ست برای گشودن دکان هویج فروشی در قضیه فلسطین و هم برجام؛ سردیپلمات ایرانی، ذوق زده است بدون هویج.
✓از «محمدجواد» سرآشپز هم غافل نیستیم که سر تیم ایرانی را در این سفر تاریخی، راهبری می کند؛ ما نامش را گذاشتیم پدر خنده در جهان؛ امید است با طعم هویج آشی بپزد برای ایرانیان که رویش یک وجب روغن باشد.
✓سرتیم رسانه ای ایران، خوشبختانه فردی ست بنام «طباطبایی» که به جرم حمایت از ما سابقه محکومیت دارد. بحث هویج برای او اصلا در میان نیست.
✓این است معنای دیپلماسی؛ به قول ما صهیونیست ها بکش تا کشته نشوی؛ در آخر قاتل، آدم خوبه و مقتول آدم بده است؛ از این بدتر پست تر نمی شود.
اخبار غیرطنز آخرالزمانی را از
#حال_مقال👈@bazrafshan1402
دنبال و منتشر نمائید.
#حال_مقال
🔍حادثه خیلی طبیعی معدن طبس
✍مرتضی بذرافشان
هنوز چند ساعت از حادثه تلخ طبس، نگذشته بود که وزیر کار فرمودند: این طبیعی ست و اما تفصیل خبر:
✓خوشبختانه دستورات لازم برای جلوگیری از موارد بعدی صادر شده؛ کارگران در خوف بمانند.
✓این حادثه کاملا طبیعی ست؛ یعنی عادی و فقط سالی چند بار ممکن است رخ دهد و ما هم برای دستور حادثه بعدی، منتظر آژیر قرمز می مانیم.
✓خوشبختانه کسی مقصر نیست، لذا دستور رسیدگی رییس جمهور و معرفی مقصران بی معناست؛ با تقدیر نمی توان جنگید.
✓یحتمل مقصر گاز باشد که بی موقع و بی خبر منتشر و با عث انفجار شده؛ دقیقا مثل ابر که بی خبر آمد سر راه بالگرد رئیس جمهور.
✓مقصر شاید کارگرانی اند که برای چندر غاز مجبورند به همه شرایط کارفرما تن دهند. اقتصاد لیبرالی همین است.
✓معاذالله که ما مسئولین عزیز، مقصر باشیم؛ دیدید با مختومه کردن حادثه زمستان یورت آزادشهر، خدا رو شکر همه چیز فراموش و ختم بخیر شد!.
✓وانگهی ما اجازه نمی دهیم حق وحقوق خانواده عزیزان ضایع شود؛ مگه میشه مگه داریم؟!.
✓دستور دادم کارفرمای عزیز، تمام هزینه تا محل دفن از جمله پول کفن و مرده شور را بپذیرد و الا حادثه غیر طبیعی و بازرسی به جریان می افتد.
✓ ضمنا بیمه و دیه آنها تا ریال آخر نه از بیت المال،بلکه از صندوق تامین اجتماعی یعنی پس انداز خودشان باید پرداخت شود.
✓تکرار می کنم، اتفاق خاصی نیفتاده، جای نگرانی نیست؛ به قول «آخوندی» وزیر دولت مرحوم «روحانی» عیبی ندارد؛ پیش میاد دیگه.
✓من حرف مفت دیگری ندارم جز اینکه بازماندگان، ما را در غم خود شریک بدانند.
✓مطلب آخر اینکه کارفرمایان، نخبگان و نور چشم مایند؛ اگر سخت گیری کنیم با سرمایه بادآورده و انباشته از جیب ملت، می روند اونور آب و مشکل بیکاری می شود غوز بالای غوز برای دولت وفاق.
اخبار غیرطنز آخرالزمانی را از
#حال_مقال👈@bazrafshan1402
دنبال و منتشر نمایید.
#حال_مقال
🔍حکمیت، سوغات تلخ یک سفر
👈مرتضی بذرافشان
پس از اولین سفرم به نیویورک، خیلی از دوستان نه بهتر از خودم، منتظر بودند یک سورپرایز عالی بیاورم؛ بقیه ماجرا اما به شرح ذیل:
✓پیشنهاد حکمیت دادم بین ایران و اسرائیل؛ آخه اولین بارم بود، کمی ذوق زده و بیش تر خودم غافلگیر شدم.
✓یعنی اسرائیل خوار مادر فلان شده و کودک کش اسلحه بگذارد زمین و ما همینطور و اینگونه شدم تیتر اول خبرگزاری ها. «محمدجواد» هم از اینهمه مهارت برای جلوگیری از تنش، دهانش باز مانده بود.
✓شاهنامه چون آخرش خوش است، یک نهاد بین المللی صهیونیستی هم بیاید زحمت امنیت ما بی عرضه ها را گردن بگیرد. تا به حال چنین طرحی، خدایی شنیده بودید؟! «نتانیاهو» هم از لب و لوچه اش آب افتاد.
✓بدین ترتیب، حکمیت تلخ «عمروعاص» و داش «ابوموسی» از کتب تاریخ رخت خواهد بست. آن بین دو گروه مسلمان و منطقه ای بود و این اما بین مسلمانان و صهیونیست ها و البته جهانی؛ در گینس باید ثبت شود.
✓از طرف ایران اگر «محمد جواد» در مقابل «نتانیاهو» باشد، کار بلد است و با خنده هایش کم نمی اورد؛ حقه «عمروعاص» هم رو شده و تکرار نمی شود؛ اول اسرائیل، اسلحه بگذارد زمین بعد ما؛ تجربه نخست انگشتری در آوردن «ابوموسی» یادمان هست.
✓این حکمیت جدی است؛ به «عراقچی» گفتم: شرمندگی و تکذیب چرا؟! از استیضاح مجلس نترس؛ در ۲٠ دقیقه مصوب و کار تمام است.
✓شنیدم اصلاح طلبان هم از پیشنهاد سخاوتمندانه حکمیت، شوکه و ناراحت شده اند و شروع کردند به ماله کشی؛ چون به امریکائی ها برادر گفته بودم، اینها سوغات آمریکائی انتظار داشتند؛ مثلا گفت وگو با «هریس» جان برای رفع تحریم.
✓البته در جمع خبرنگاران آمریکایی گفتم: من سیاست بلد نیستم؛ آمده ام کارآموزی. با دروغ کم میانه ندارم .
✓الان در هاله نورم؛ نه از نوع «احمدی نژاد» اخر شب، روی حرفهایم باید فکر کنم و از تیم رسانه ای بخواهم راست و ریسش کند که خراب نکرده باشم تا جواب «رسایی» و دولت در سایه را بدهم؛ بحث عدم کفایت سیاسی هم پیش نیاید از نهج البلاغه بگویم که امام فرمود: مومن اول فکر میکند بعد حرف می زند و جاهل اول حرف می زند بعد فکر.
اخبار غیرطنز آخرالزمانی را از
#حال_مقال👈@bazrafshan1402
دنبال و منتشر نمایید.
#حال_مقال
🔍دستاورد تقریبا هیچ یک سفر!
✍مرتضی بذرافشان
✓در برگشت به ایران، دستاورد سفر به نیویورک را راست حسینی به شرح ذیل خواهم گفت:
✓حاشیه سفر، صددرصد خوب بود؛ اگر کسی بگوید دستاورد تقریبا هیچ؛ ضد وفاق و دروغگو دشمن خداست.
✓«دهباشی» مستندساز مرد کلیدی، گفته: همراهانم ۱۸۶ نفرند و همه از یک جناح؛ اصلاحات نیوز گفته: ۱۲ نفر؛ ۹٠ نفر هم گفته اند. هر کسی از ظن خود شد یار من. در قرآن هم راجع به تعداد اصحاب کهف اختلاف نظر است.
✓کاروان از جمله خود من، همه سفر اولی بودند؛ تور گردشگری ۵ روزه و برای هزینه سوغات شرط گذاشتم نصف نصف. نامه به مالک اشتر یادم بود.
✓در خصوص «زهرا» دختر خانم خیلی گلم، بانوی اول و آقا«مجید» آقا، داماد اول کشورم، طفلکی ها، هنوز ماه عسل نرفته بودند؛ در ممنوعیت ماه عسل به نیویورک در نهج البلاغه چیزی نیافتم و بهانه شد همه عروس و دامادها، به یکی از شهرهای کویری با هزینه شخصی سفر کنند، ما هم دعاگویشان و در نوبت وام فعلا بمانند.
✓«ظریف» تنها تحریمی دولت چهاردهم، با خنده ها و زبان بدن التماسی، زینت بخش محفل ما و انصافا مفید بود؛ به قول «شیخ حسن» سرخه ای، چارچوب تحریم ترک برداشت. برجام ۲ و برجام ۳ در پیش و نتیجه پاقدم اوست.
✓دیدار «استرنفلد» اسرائیلی، به قول برادر خیلی عزیزم «زاکانی» پوششی و تحت عنوان فیلسوف و به منظور جذب حداکثری صهیونیست ها بود که تابوی ۴۵ ساله را شکست.
✓به همه جهانیان گفتم: حزب الله لبنان تنهاست. به پیر به پیغمبر خواستم از حضار اشک بگیرم؛ یک مداح اصلاحاتی کم داشتیم. توضیح بیشتر با «عراقچی».
✓گفتم: ایران و اسرائیل، برای یک زندگی شاد و مسالمت آمیز و نیز وفاق فراملی، اسلحه شان را بگذارند کنار؛ از خودم پرسیدم: کدام کشور؟! و یادم آمد با مرحوم همسرم روز قدس شعار دادیم مرگ بر اسرائیل.
✓گفتم: یک نهاد بین المللی، امنیت ما جهان سومی ها را در غرب آسیا تامین کند، فوری متوجه شدم، آن نهاد یعنی آمریکا و اسرائیل؛ حواس ندارم هم بهانه دادم دست «رسایی»
✓بعد از چند روز که به کشور دارم بر می گردم به دستاورد هیچ این سفر فکر می کنم ولی خدایی تجربه خوبی بود چون کنار تیم انتخاباتی واقعا خوش گذشت و از دست اردوغان که چشم دوخته به خاک ما هم کادو گرفتیم؛ فراموش کرده بودم، بزرگترها همیشه به کوچکترها کادو می دهند و یادم آمدم پیامبر فرمود: المومن کیس، فتن و حذر. کیس یعنی با هوش.
اخبار غیرطنز آخرالزمانی را از
#حال_مقال👈@bazrafshan1402
دنبال و منتشر نمایید.
#حال_مقال
🔍خاطره جنگی شیخ محله ما
✍مرتضی بذرافشان
شیخ در خاطراتش می گوید: سال ۶۵، قبل از عملیات کربلای ۵، در گردان صاحب الزمان لشکر ۲۵ کربلا، هفت تپه مستقر بودیم؛ روزی برای خبرگیری دوستم «شیخ حسین» در گردان «علی بن ابی طالب» که ۲ کیلومتر فاصله داشت رفتم.
شیخ رزمنده ما می گوید: نیم ساعت نگذشته بود که آژیر خطر بصدا در آمد معنا و مفهومش این بود که حمله هوایی حتمی ست، به پناهگاه بروید.
همه به پناهگاه و سنگرها شتافتند ولی شیخ محله ما که چند بار سابقه جبهه و مجروحیت در کارنامه داشت، بی خیال و به گمان اینکه هواپیماها فقط محل گردان و مقر لشکر و تجمعات را بمباران می کنند و اینکه از دید دشمن پنهان هست و امکان ندارد هواپیماها بمب ها را برای یک نفر هدر دهند، می گوید: به سنگر نرفتم و به مقصد گردان خود راه افتادم؛ در طول مسیر چشم به آسمان، شاهد بمباران سنگر رزمندگان از فاصله ۵٠ متر تا زمین بودم؛ غافل از اینکه خودم در رصد و دید دوربین چند هواپیمای دشمن قرار دارم که می تواند، حتی عمامه ام را نشانه بگیرد.
شیخ محله ما می گوید: وقتی به خود آمدم که هواپیماها در آن بیابان روی سر من قرار داشتند و بمب های خوشه ای رها شده شان، مرا نشانه گرفته بودند.
شیخ به قول خودش بدشانس، ادامه می دهد: در آن لحظات، فکر کردم کارم تمام است. در بیابان چون راه گریز و سنگری نبود، اگر یکی از بمب ها به من اصابت کرده بود خوشبختانه، شده بودم مفقود الاثر و یا مفقودالجسد؛ شما بفرمایید جاوید الاثر؛ متشکرم.
شیخ می گوید: از فرصت بسیار اندک و چند ثانیه ای استفاده کرده؛ خودم را به نزدیک ترین شیار رساندم و از امواج بمب ها، چون در امان نماندم؛ خودم به گوشه ای افتادم و عمامه ام کمی دورتر؛ گرد و غبار شدید همه اطراف را پوشانده بود.
شیخ در پایان در حالی که قطرات اشک بر گونه اش می غلتید می گوید: دقایقی بعد هواپیماها که رفتند از جا برخاستم و با عمامه به هم ریخته، گیج و لنگان لنگان به مقر گردان رفتم؛ آن روز شهدای زیادی داده بودیم و شهادت این بار هم قسمت من نبود و منهم من ینتظر.
خاطرات شیخ محله ما را از
#حال_مقال👈@bazrafshan1402
دنبال و منتشر نمایید.