eitaa logo
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
568 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
451 ویدیو
11 فایل
الناز رحمت نژاد ✍️خبرنگار جبهه مقاومت/ مربی تربیتی و مدرس عضوفعال باشگاه ادبی بانوی فرهنگ طلبه مملکت و شاگردی در حال‌ آموختن عظیم‌ترین آرزویی که در سینه‌ام جا خوش کرده؛ پیروزی مقاومت فلسطین است...✌️ 🆔 @Elnaz_rahmatnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدردلم"تمام شدن" مےخواهد...😔 تمام‌شدن"روزهاے‌بےتو"...♥️ 🌸 @be_vaghte_del313
⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀ بِه عِشقَت چُنان اَسیرم کُن، کِه هَمه یِ جَهآنَم را عطرِ مُحمدے فَرا گیرَد ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀ ❤️ عشق علیہ السلامـ....❤️ @be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
یه وقتایی تو زندگی هست که انگار یه غمی تویِ دلت سنگینی میکنه، درست مثلِ الآنِ من😔 نه میتونی بخندی
آن روزها که یونس در دلِ ماهی بود ؛ دلش تنگ نمیشد ؟ دلش نمیگرفت ؟ روزهایش را چگونه به شب رساندی خدا ؟ تنهایی هایش را ، دلِ گرفته اش را ، اشک هایش را ، ... . ورژنِ خداییِ تو که عوض نمیشود ، نسخه ی ارتقا یافته که نیستی که مثلا نسبت به نسخه ی قبلی یک سری معایب داشته باشی و یک سری مزایا . مثلا بگوییم خدایِ ورژِن یونس تا توی دلِ نهنگ هم آنتن میداد ولی به زمانِ محمد که رسید باید میرفت روی قله ی کوه ، توی غار چند روز معتکف میشد تا خدایش آنتن بدهد . نه تو همانِ خدایِ یونسی ، همان خدایِ پاهایِ اسماعیل ، همان خدایِ نگرانِ ساره ، تو همان خدایِ موسی در رودی ، همان خدایی که زینب را صبر داد . دلِ من را آرام کن , صبرم بده . @be_vaghte_del313
| اللهُمَ اِنّی اُجددُ لَهُ فی صَبیحَةِ یومی هذا وَ ما عِشتُ مِن ایامی عَهدا و عَقدا وَ بیعَة لَهُ فی عُنقی لا احولُ عنها و لا ازولُ ابدا | * . در این صبح و تمام صبح هایی که زندگی میکنم ، با عهد و پیمانی که با امامم بستم تجدید بیعت میکنم که هیچوقت نه ازش رو برگردونم و نه دست ازش بردارم ... عَهد ؛ یعنی سلام آقا ... سلام آقایی که من تویِ حجابِ ندیدنِت داره روزایِ عُمرم یکی یکی میگذره ! یعنی شما دلِت برایِ منِ روسیاهتم تنگ میشه و صدام میزنی که صدات کنم ...😭 غریب آقام ؛ اوجِ دلخوشیه وقتی تو میونِ این شلوغیِ آدما و دغدغه ها میای درِ دلایِ شیعه هاتو میزنی تا یادِ خودت بیفتن و باهات صحبت کنن ...😭 چقدر حواست هست به تک تکِ ما و دست میکشی رویِ دلِ ما حتی منیکه بارِ غفلتهایِ سنگینَم ، مانعم شده برایِ دیدنت 😭 منکه میدونم اگه خودت نخوای ، من یادِت نمیکنم ... " چه خاطر جمعیه داشتنِت آقا تویی که همه جوره کفالتِ تک تکِ شیعه هاتو ، پذیرفتی " مگه میشه شُکر نکرد برایِ وجودِت ...❤️ . . @be_vaghte_del313
شاید اذان همان ، صدا زدنِ هر روزه یِ امام است ... کِی جوابَش را میدهی ؟! . . #نماز #اول_وقت #لبیک #سجاده #آبیِ_دوست_داشتنی #عکاس_خودمان #بانو_طلبه @be_vaghte_del313
می‌گویند وقتی بیاید به سیرهٔ جدش عمل خواهد کرد. خوش به حال بچه‌هایی که در دوران سوار بر شانه‌هایش می‌شوند و با او بازی می‌کنند. خدایا عیدی ما را قرار بده🌿🌺 @be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
آن روزها که یونس در دلِ ماهی بود ؛ دلش تنگ نمیشد ؟ دلش نمیگرفت ؟ روزهایش را چگونه به شب رساندی خدا
هرچیز را میشود به عقب انداخت جز اشک... من عادت کرده ام البته، این بی اجازه سرازیر شدنش را حتی اگر در جدی ترین و رسمی ترین مجلس نشسته باشی. در اتوبوس وقتی هجده تا چشم به تو خیره شده اند. در کلاس وقتی بقیه میخندند. همه چیز را میشود عقب انداخت جز اشک...قوی ترین سلاح در مقابل اراده آدمیزاد . ک وقتی بخواهد و بیاید هیچ چیز _ هیچ ِ هیچ_ جلودارش نیست... @be_vaghte_del313
دویدن دنبالِ لذت های جسمی و دنیایی مثلِ لیسیدَنِ عسلیِ که رو لبه یِ تیغِ ... شاید عَسل شیرین باشه امّا زبون رو دو نیم میکنه! @be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
دویدن دنبالِ لذت های جسمی و دنیایی مثلِ لیسیدَنِ عسلیِ که رو لبه یِ تیغِ ... شاید عَسل شیرین باشه ام
عارفان گویند: بدن انسان مانند شهری است. اعضای او کوی های او و رگ های او جوی هایی ست که در کوچه رانده اند. و حواس او پیشه ورانند که هر یکی به کاری مشغول اند. و نَفس، گاوی است که در این شهر، خرابی ها می کند! @be_vaghte_del313
به قول فریدون مشیری، 🌸من بر آنم که درین دنیا خوب بودن_به خدا_سهل ترین کارست🌸 @be_vaghte_del313
گرون کردن بنزین؛ اونم شبِ میلاد پیامبر به ذهنِ ابولهب هم نمیرسید..
پیرمرد عاشق به زنش گفت: بیا یادی از گذشته های دور کنیم، من میرم تو کافه منتظرت و تو بیا سَرِ قرار بشینیم حرفای عاشقونه بزنیم ... پیر زن قبول کرد. فردا پیرمرد به کافه رفت. دو ساعت از قرار گذشت. ولی پیر زن نیومد ... وقتی برگشت خونه، دید پیر زن تو اتاق نشسته و گریه میکنه ازش پرسید چرا گریه میکنی؟؟؟ پیر زن اشکاش پاک کرد و گفت: مثلا بابام نذاشت بیام! 😂 #یه_جوری_خیلی_قشنگه #خنده #بانو_طلبه @be_vaghte_del313