✨یڪی از دانشجویان #طرح_ولایت خدمت حضرت آیتالله مصباح یزدے رسید و پرسید: چه ڪنیم مانند حضرتعالے #عمار_رهبرے باشیم..؟
ایشان پس از تأملے فرمودند:
از خدا مےخواستم اے ڪاش پاے سالمے داشتم و توان بدنے داشتم، شهر به شهر راه مےافتادم و #حضرتـــ_آقــا را به مردم معرفے مےڪردم و مے گفتم این #آقا ڪیست؛ چه عظمتے دارد؛ تا مردم این نعمت عظیم را بشناسند و قدردان و شڪرگزار این نعمت الهے باشند..!
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
اسرائیل، مثل آدمی میماند که کتک خورده و افتاده گوشه رینگ و نا ندارد از جایش بلند شود...
#شهید_محمودرضا_بیضائی
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
نیستی؟! اما من دارمت:) همیشه.... جایی خلوت ودنج لا به لاے تمامِ نداشته هایم! #حاج_احمد_متوسلیان #
+دستم را بگیرحاج احمد...!
نگاه ڪن...!
من هنوز دستم دراز است..؛
#حاج_احمد_متوسلیان
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
اصـلا خـدا
شب رو آفـرید
که آدمـا بـرن با امام زمانشون مناجات کنن ...
#دلتنگتم_آقا
#نیمه_شب
#مناجات
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
اصـلا خـدا شب رو آفـرید که آدمـا بـرن با امام زمانشون مناجات کنن ... #دلتنگتم_آقا #نیمه_شب #مناجات
امشب مرا برای خودت از خدا بخواه...
#یامهدے
#بانو_طلبه
و خدا گفت شب را آفریدم که
از دلتنگی هایت برایم بگویی !
#ناشئة_لیل
#بگو_براش_نماز_شب
#امام_زمان
#کربلا
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
وقتایی که نماز صُبحَم قضا میشه
بلند میشم قامت میبندم میگم
این منِ خاک به سر
با شرمندگی و خجالت
دو رکعت نماز قضای صبح میخوانم
واجب قربة الی العشق...
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
میخواهم عکسم را بدهم روی برگه A4
چاپ کنند و بالایش بنویسند «گمشده» .
پایین تر ِ عکس بنویسم نام برده قریب به
بیست و پنج سال است که از روح خدا
حیات یافته اما گه گاه بندگی شیطان را می کند.
می نویسم که نمک خورده و نمک دان را شکسته.
ظاهرش خوب است حرف های خوبی می زند،
شکل خدا یاوران را دارد اما کمی که دقت به
حال و احوالش کنید میفهمید عملش به بندگیِ
خدایی این چنین بزرگ نمی ماند.
خوب که نگاهش کنید میبینید که دلش نمیخواهد
اما زیاد، کم گذاشته است،
که اگر در همین حال و هوای ِ گنگِ گمشدگی اش خدا
ودیعه اش را از او پس بگیرد و گرما از حیات
دستانش رخت ببندد، مرگش جاهلی ست.
جاهایی دیده است دوست داشتنی های خدا را
زیر پا گذاشته اند اما دم برنیاورده،
که دیده عَلَم کرده اند دوست نداشتنی های
معبودش را، اما رو برگردانده و اعتراضی نکرده.
روزهایی گذشته است که نه شکر خدایش را
به جا آورده و نه یاد ِ آخرین بازمانده اش افتاده.
که در پس ذهنش می داند صاحبی دارد که گمش کرده.
که دلش میخواهد شب ها بنشیند درد های کوچک
دلش را سر ببرد برای دردهای بزرگ دل او.
که دلگیر است از خودش که لبخندی به لبش ننشانده.
خوب تر که نگاهش کنید در پس چشمانش
می بینید که خسته است از خودش.
از نه آن چنان کوچک بودنش که بزرگ پندارد خود را
و نه آنچنان بزرگ بودنش که کوچک بیابد خویش را
و خسته است از میانمایگی.
می ترسم روزی پیدایش شود، که به نام
بخوانندش و بگویند بشنو! بفهم! که این
فهمیدن برایش دیر باشد ...
#بانو_طلبه
#شرح_حال
@be_vaghte_del313