دعوایی برای مهربانی!
صف نانوایی
پسربچه گفت آقای شاطر میشه الان نونو ببرم
بعدا کارت بکشم
شاطر گفت مشکل چیه؟
پسر بچه آرام گفت موجودی نداره!
شاطر گفت ببر ولی...
وسط این گفتن ها
یکی از ته صف آرام گفت من میکشم
حرف اش تموم نشده بود صدای دیگری گفت آقا من حساب میکنم
دیگری....
چه بگو مگو و همهمه قشنگی
انگار همه منتظر فرصتی بودند
برای همدلی
برای مهربانی
برای صمیمیت
برای نشان دادن عشق ایرانی
همهمه ای برای ابراز مهربانی و همدلی
#مهربانی_اسلامی
#اتحاد_ایرانی
✍ احمدی پرتو