eitaa logo
🇮🇷 بدون مرز 🇮🇷
31.5هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
13.2هزار ویدیو
418 فایل
قصدروشنگری داریم وآتش به اختیارعمل میکنیم ارتباط بامدیریت کانال: @alamsoz @abo_abas93 انتقادات.پیشنهادات⬅️ @Zollfaghar کانال نذر #حضرت_زهراست تبادلات: @RAYAHYIN
مشاهده در ایتا
دانلود
مواظب این کانالا و افکار خطرناکشون باشید🙏 اصلا اجماع نکنن یا بکنن حرف این نیست والله... مسئله شناخت این تفکر خطرناک هست... که بخودش حق میده یکی رو کافر کنه یکی رو مسلمون... 🇮🇷 بدون مرز https://eitaa.com/joinchat/1644822562C2eae0dcc44
مناظره با نقطه زنی قالیباف شروع شد؛
پزشکیان: باید بنا بر عدل حرکت کنیم...
پزشکیان: با موانعی که ایجاد شد نگذاشتند برجام موفق شود. دعوایشان سر این است که به اسم فلانی نباشد و به اسم ما باشد پزشکیان: حل اقتصاد ایران از مسیر رفع تحریم ها و تصویب fatf است...
🇮🇷 بدون مرز 🇮🇷
پزشکیان: با موانعی که ایجاد شد نگذاشتند برجام موفق شود. دعوایشان سر این است که به اسم فلانی نباشد و
پزشکیان: همین برجام می گویند مال همین دولتی است برادرها می گویند بد است پس از برجام یک مزیتی بود که دولت گذشته ایجاد کرد؛ دعوا سر این است که به اسم چه کسی تمام شود.
قاضی زاده: دولت آقای روحانی با دولت سابق افغانستان هم تنش جدی داشت؛ تهدیدات جدی داشتند در دوره شهید رییسی می خواستند ایجاد تحریک به جنگ با طالبان کنند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
احسنت به آقای قاضی زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴دبیر ستاد انتخابات رسانه ملی: ظریف وزیر خارجه سابق دعوت به حضور در مناظره رسانه ملی را نپذیرفت! 🇮🇷 بدون مرز https://eitaa.com/joinchat/1644822562C2eae0dcc44
✅در بزم‏ خليفه‏ 🔹متوكل، خليفه سفاك و جبار عباسى، از توجه معنوى مردم به امام هادى (عليه السلام) بيمناك بود و از اينكه مردم به طيب خاطر حاضر بودند فرمان او را اطاعت كنند رنج مى‏برد. سعايت كنندگان هم به او گفتند ممكن است على بن محمد (امام هادى) باطناً قصد انقلاب داشته باشد و بعيد نيست اسلحه و يا لااقل نامه‏هايى كه دالّ بر مطلب باشد در خانه‏اش پيدا شود. لهذا متوكل يك شب بى‏خبر و بدون سابقه، بعد از آنكه نيمى از شب گذشته و همه چشمها به خواب رفته و هر كسى در بستر خويش استراحت كرده بود، عده‏اى از دژخيمان و اطرافيان خود را فرستاد به خانه امام كه خانه‏اش را تفتيش كنند و خود امام را هم حاضر نمايند. متوكل اين تصميم را در حالى گرفت كه بزمى تشكيل داده مشغول مى‏گسارى بود. 🔹مأمورين سرزده وارد خانه امام شدند و اول به سراغ خودش رفتند. او را ديدند كه اتاقى را خلوت كرده و فرش اتاق را جمع كرده، بر روى ريگ و سنگريزه نشسته به ذكر خدا و راز و نياز با ذات پروردگار مشغول است. وارد ساير اتاقها شدند، از آنچه مى‏خواستند چيزى نيافتند. ناچار به همين مقدار قناعت كردند كه خود امام را به حضور متوكل ببرند. 🔹وقتى كه امام وارد شد، متوكل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول مى‏گسارى بود. دستور داد كه امام پهلوى خودش بنشيند. امام نشست. متوكل جام شرابى كه در دستش بود به امام تعارف كرد. امام امتناع كرد و فرمود:«به خدا قسم كه هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده، مرا معاف بدار.». متوكل قبول كرد، بعد گفت: «پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز و غزليات آبدار محفل ما را رونق ده». فرمود: «من اهل شعر نيستم و كمتر، از اشعار گذشتگان حفظ دارم». متوكل گفت: «چاره‏اى نيست، حتما بايد شعر بخوانى». 🔸امام شروع كرد به خواندن اشعارى‏كه مضمونش اين است: «قله‏هاى بلند را براى خود منزلگاه كردند، و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنها را نگهبانى مى‏كردند، ولى هيچ يك از آنها نتوانست جلو مرگ را بگيرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد». 🔸«آخر الامر از دامن آن قله‏هاى منيع و از داخل آن حصنهاى محكم و مستحكم به داخل گودالهاى قبر پايين كشيده شدند، و با چه بدبختى به آن گودالها فرود آمدند!». 🔸«در اين حال منادى فرياد كرد و به آنها بانگ زد كه: كجا رفت آن زينتها و آن تاجها و هيمنه‏ها و شكوه و جلالها؟». 🔸«كجا رفت آن چهره‏هاى پرورده نعمتها كه هميشه از روى ناز و نخوت، در پس پرده‏هاى الوان، خود را از انظار مردم مخفى نگاه مى‏داشت؟». 🔸«قبر عاقبت آنها را رسوا ساخت. آن چهره‏هاى نعمت پرورده عاقبت الامر جولانگاه كرمهاى زمين شد كه بر روى آنها حركت مى‏كنند!». 🔸«زمان درازى دنيا را خوردند و آشاميدند و همه چيز را بلعيدند، ولى امروز همانها كه خورنده همه چيزها بودند مأكول زمين و حشرات زمين واقع شده‏اند!». 🔹صداى امام با طنين مخصوص و با آهنگى كه تا اعماق روح حاضرين و از آن جمله خود متوكل نفوذ كرد اين اشعار را به پايان رسانيد. نشئه شراب از سر مى‏گساران پريد. متوكل جام شراب را محكم به زمين كوفت و اشكهايش مثل باران جارى شد. به اين ترتيب آن مجلس بزم درهم ريخت و نور حقيقت توانست غبار غرور و غفلت را، و لو براى مدتى كوتاه، از يك قلب پرقساوت بزدايد. 📚داستان راستان، جلد1، صفحه 103 🇮🇷 بدون مرز https://eitaa.com/joinchat/1644822562C2eae0dcc44
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا